آیا توافق هسته ای پای شرکت های آمریکایی را به ایران باز خواهد کرد؟

بازتاب– پایگاه خبری «العربی الجدید» در گزارشی تحلیلی با استناد به اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به بررسی چشمانداز لغو تحریمهای اولیه آمریکا علیه ایران و احتمال بازگشت شرکتهای آمریکایی به بازار این کشور پرداخته است. این رسانه با تمرکز بر محور «تجارت در برابر صلح» و تغییر رویکرد سنتی آمریکا در قبال ایران، سناریوی گشایش اقتصادی میان دو کشور را، در صورت دستیابی به توافقی تازه، مورد بررسی قرار داده است.
در این گزارش آمده است:
تحرکات اخیر، گمانهزنیها درباره احتمال توافق جدید هستهای را افزایش داده که میتواند منجر به لغو تحریمهای اولیه آمریکا علیه ایران شود و به شرکتهای آمریکایی اجازه بازگشت به بازار ایران را بدهد.
در تاریخ ۱۶ مه در ابوظبی، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اظهاراتی را مطرح کرد که از احتمال ازسرگیری تجارت دوجانبه ایران و آمریکا حکایت داشت. ترامپ در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفت: «ایران میخواهد با ما تجارت کند. باورش سخت است؟ من مشکلی با آن ندارم.» وی تأکید کرد که آمریکا «از تجارت برای تسویه حسابها و برقراری صلح استفاده میکند.»
پیشبینی میشود در صورت امضای توافق جدید، برخی تحریمهای ثانویه آمریکا که به فعالیت اشخاص و نهادهای غیرآمریکایی در تجارت با ایران مربوط میشود، لغو گردد. با این حال، سخنان ترامپ درباره احتمال تجارت با تهران، احتمال لغو برخی تحریمهای اولیه آمریکا را نیز افزایش داده است؛ اقدامی که به شرکتهای آمریکایی اجازه میدهد به بازار ایران بازگردند.
این نخستینبار نیست که از احتمال لغو تحریمهای اولیه سخن به میان میآید. پس از دور دوم مذاکرات در رم با میانجیگری عمان، وزارت خارجه عمان در بیانیهای اعلام کرد که نمایندگان ایران و آمریکا در حال گفتوگو درباره توافقی هستند که بر مبنای آن، ایران «کاملاً از سلاحهای هستهای و تحریمها آزاد خواهد شد.»
جواد حیراننیا، مدیر گروه مطالعات خلیج فارس در مرکز تحقیقات راهبردی خاورمیانه، در گفتوگو با «العربی الجدید» اظهار داشت: «ایجاد چارچوب حقوقی و لغو تحریمهای اولیه میتواند راه را برای همکاری اقتصادی میان ایران و آمریکا باز کند.» وی افزود: «بخشهایی مانند انرژی، معدن، فناوری و ارتباطات، همچنین صنعت خودروسازی ایران میتوانند از سرمایهگذاری آمریکا بهرهمند شوند.»
مفهوم «تجارت در برابر صلح» که ترامپ از آن سخن میگوید، تفاوت محسوسی با سیاست دولتهای پیشین آمریکا دارد. تلاشهای ایران برای گشودن درهای اقتصادی به روی آمریکا از دهه ۱۹۹۰ آغاز شده، اما اغلب با مخالفت مواجه شده است.
در سال ۱۹۹۵، هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران، نخستین قرارداد توسعه میدان نفتی پس از انقلاب را به شرکت آمریکایی ConocoPhillips پیشنهاد داد. دولت بیل کلینتون این قرارداد را لغو کرد و در ادامه، تحریم کامل تجارت و سرمایهگذاری علیه ایران را اعمال نمود.
حتی پس از امضای توافق برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، تعدادی از تحریمهای اولیه آمریکا باقی ماند که دسترسی شرکتهای آمریکایی به بازار ایران را محدود میکرد.
تردید آمریکا برای گسترش روابط اقتصادی با ایران، حتی پس از برجام، عمدتاً به دلیل مخالفت واشنگتن با برخی جنبههای سیاست خارجی ایران است، از جمله حمایت تهران از گروههای غیردولتی در خاورمیانه برای پیگیری اهداف ژئوپلیتیکی.
در آوریل امسال، همزمان با آغاز مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، علی لاریجانی، مشاور رهبر ایران، ترامپ را «فردی باهوش» خواند که «از طریق تجارت به ثروت رسیده» و از او خواست تا «منافع اقتصادی مشترک با ایران تعریف کند.»
در ادامه، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، مقالهای در روزنامه واشنگتنپست منتشر کرد و این باور را که «ایران اقتصادی بسته دارد»، یک «سوءتفاهم جدی» خواند.
در ۹ آوریل، هنگام برگزاری نخستین دور مذاکرات در مسقط، رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکچیان، نیز گفت: «رهبر انقلاب با ورود سرمایهگذاران آمریکایی به کشور مخالفتی ندارند. بگذارید بیایند و سرمایهگذاری کنند.»
پیشنهاد تهران نشاندهنده درکی از این واقعیت است که ورود آمریکا به بازار ایران میتواند روند امضای توافق جدید را تسریع و رفع تحریمها را تسهیل کند. با این حال، این ایده در میان برخی محافل محافظهکار ایران با مقاومت روبرو است.
اگرچه ایران دارای ۱۲ میلیون کاربر آیفون و ۵۰ میلیون کاربر فعال شبکههای اجتماعی است، اما برنامههای غربی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اکس (توئیتر سابق) همچنان در ایران فیلتر هستند. برخی محافظهکاران معتقدند این شبکهها ابزاری برای نفوذ فرهنگی و «آمریکاییسازی» جامعه ایران هستند.
مونا رحمنی، کارشناس روابط تجاری ایران، در این باره میگوید: «جنگ سیاسی در ایران دیگر بر سر اصل توافق نخواهد بود، بلکه بر سر این است که خط قرمزها کجاست؛ تا کجا میتوان پیش رفت بیآنکه ارزشها را قربانی کرد.»
در نتیجه، شکلگیری روابط اقتصادی ایران و آمریکا – اگر اتفاق بیفتد – به شدت وابسته به خطوط قرمزی است که تهران در مذاکرات ترسیم خواهد کرد. حتی در صورت دستیابی به توافقی در سال ۲۰۲۵ که کاخ سفید مجوز ورود شرکتهای آمریکایی به ایران را بدهد و تهران نیز از این امر استقبال کند، روند لغو تحریمها ممکن است کند پیش برود.
در حالی که برخی تحریمها با فرمان رئیسجمهور قابل لغو است، لغو بقیه نیاز به تصویب کنگره دارد. بنابراین دولت ترامپ برای لغو برخی تحریمهای کلیدی نیازمند مذاکرات سیاسی پیچیده خواهد بود. پیچیدگی این عوامل نشان میدهد که ورود گسترده سرمایه آمریکا به ایران در کوتاهمدت بعید است. با این حال، ورود معدودی از شرکتهای آمریکایی میتواند پیام مثبتی به اروپا ارسال کند.
علی احمدی، مدیر ژئواکونومیک مؤسسه Reshape Risks، میگوید: «ایرانیها خواهان رفع تحریمهای اولیهاند نه به این دلیل که سرمایهگذاری عظیمی از سوی آمریکا خواهند دید، بلکه چون ورود چند شرکت آمریکایی به جمهوری اسلامی، چراغ سبزی برای بازگشت اروپا به بازار ایران است.»
پس از امضای برجام در ۲۰۱۵، شرکتهای اروپایی به بازار ایران بازگشتند، اما همچنان با تردید عمل میکردند، چرا که میترسیدند توافق پایدار نباشد. جورجیو کافییرو، رئیس مؤسسه تحلیل کشورهای خلیج فارس، معتقد است: «اگر شرکتهای آمریکایی وارد ایران شوند، میتوانند با لابیگری در کنگره، به تثبیت توافق هستهای جدید کمک کنند.»
از اینرو، حذف برخی تحریمهای اولیه و ورود محدود سرمایه آمریکایی، میتواند اعتماد اروپا را برای بازگشت به بازار ایران و تقویت دوام توافق جدید جلب کند.