آیا ترامپ می‌تواند صادرات نفت ایران به چین را متوقف کند؟

    کد خبر :1141801
تحریم های نفتی ایران

بازتاببا افزایش تحریم های ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران، یکی از قدیمی‌ترین گره‌های کور در سیاست تحریمی واشنگتن بار دیگر خود را نمایان ساخته است: جریان مستمر صادرات نفت ایران به چین. مسئله‌ای که نه تنها از منظر اقتصادی برای تهران حیاتی است، بلکه به عنوان آزمونی برای اعتبار و کارآمدی ابزار تحریم در سیاست خارجی آمریکا نیز تلقی می‌شود.

به نوشته DW؛ هفته گذشته، تنها چند روز پیش از آغاز دور چهارم مذاکرات هسته‌ای در رم، دولت دونالد ترامپ با لغو ناگهانی نشست‌ها و صدور هشدار تحریمی علیه خریداران نفت ایران، نشان داد که سیاست تقابل به جای تعامل بار دیگر در اولویت قرار گرفته است. ترامپ در شبکه اجتماعی “Truth Social” هشدار داد که هر کشور یا شخصی که به خرید نفت یا محصولات پتروشیمی از ایران ادامه دهد، به طور فوری مشمول تحریم‌های آمریکا خواهد شد و “به هیچ شکلی” اجازه فعالیت تجاری با ایالات متحده را نخواهد داشت.

این موضع‌گیری در چارچوب سیاست احیای «فشار حداکثری» قابل تفسیر است؛ سیاستی که از زمان نخستین دولت ترامپ با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران و مهار برنامه‌های هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای این کشور طراحی شده بود.

تلاش‌ها برای محدودکردن نفت ایران؛ اما صادرات همچنان زنده است

با وجود فشارهای تحریمی، آمارها نشان می‌دهد که ایران همچنان بین ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت خام در روز صادر می‌کند. بخش عمده‌ای از این نفت راهی چین می‌شود — کشوری که نه تنها تحریم‌های آمریکا را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه با بهره‌گیری از تخفیف‌های ارائه‌شده از سوی تهران، به واردکننده‌ای حیاتی برای اقتصاد ایران تبدیل شده است.

این میزان صادرات در مقایسه با سال ۲۰۲۰ که تحریم‌ها و بحران کرونا صادرات نفت ایران را به زیر ۴۰۰ هزار بشکه رسانده بود، جهشی چشمگیر محسوب می‌شود. درآمد ناشی از این فروش که بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده می‌شود، به گفته تحلیلگران، نه‌تنها چرخ یارانه‌های داخلی را می‌چرخاند بلکه سایر منابع مالی ایران را نیز تأمین می‌کند.

نفتکش‌های پنهان، اسناد جعلی و بازار خاکستری

تداوم صادرات نفت ایران، نتیجه شکل‌گیری یک شبکه پیچیده و پنهانی است که از آن با عنوان “ناوگان سایه‌ای” یاد می‌شود. نفتکش‌هایی که با خاموش کردن سیستم شناسایی، تغییر نام و پرچم و جعل اسناد، محموله‌ها را در آب‌های بین‌المللی جابه‌جا می‌کنند. گاهی حتی نفت از یک کشتی به کشتی دیگر در وسط دریا منتقل می‌شود تا منشأ آن پنهان بماند. این عملیات اغلب نفت ایران را با هویتی جعلی از جمله به‌عنوان نفت عراق یا مالزی به مقصد نهایی می‌رساند.

بیشتر این کشتی‌ها، فرسوده، فاقد بیمه‌نامه معتبر و تحت پرچم کشورهایی هستند که کنترل سفت و سختی بر فعالیت‌های دریایی ندارند. در این ساختار خاکستری، پالایشگاه‌های خصوصی چینی خریدار اصلی نفت ایران هستند؛ معاملاتی که با نادیده‌گرفتن تهدید تحریم‌ها و با بهره‌گیری از خلأهای نظارتی در جنوب شرق آسیا صورت می‌گیرد.

کاستی‌های اجرایی در سطح منطقه‌ای و جهانی

واشنگتن اگرچه بارها از کشورهای منطقه، به‌ویژه مالزی، خواسته تا نظارت بر تجارت دریایی و انتقال نفت را افزایش دهند، اما وابستگی‌های سیاسی و منافع اقتصادی مانع همکاری گسترده شده‌اند. مالزی، که با هر دو کشور چین و ایران روابط حسنه دارد، نمونه‌ای از این تردیدهای دیپلماتیک است.

افزون بر چالش‌های سیاسی، مشکلات فنی و ساختاری نیز وجود دارد. نبود یک سازوکار بین‌المللی منسجم برای رهگیری نفتکش‌های متخلف، پراکندگی سیستم‌های ردیابی دریایی، و پیچیدگی‌های قانونی در تعامل با کشورهای ثالث، دست واشنگتن را برای اعمال تحریم‌های هدفمند بسته است.

نفتکش‌های سایه‌ای: پدیده‌ای فراتر از ایران

مسئله فقط ایران نیست. امروز نفتکش‌های پنهان به ابزار مشترک کشورهای تحریم‌شده‌ای چون ونزوئلا و روسیه نیز تبدیل شده‌اند. به گفته تحلیلگران بازار، این شبکه اکنون به یک صنعت چند میلیارد دلاری بدل شده که به‌واسطه خلأهای نظارتی و عدم هماهنگی بین‌المللی، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود.

کلایتون سیگل، تحلیلگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS)، با اشاره به این مسئله می‌گوید: «بزرگ‌ترین نقطه ضعف در سمت خریداران است. اگر فشار بر شرکت‌های حمل‌ونقل و پالایشگاه‌های مقصد افزایش نیابد، نفت همچنان در سایه جاری خواهد بود.»

اهرم فشار آمریکا علیه چین فرسوده شده است

با این‌حال، بزرگ‌ترین مانع در مسیر سیاست تحریمی ترامپ ممکن است دیگر در داخل خلیج فارس یا دریای چین جنوبی نباشد، بلکه در اتاق‌های مذاکره تجاری میان واشنگتن و پکن نهفته است. به باور تحلیلگران، جنگ تجاری و اعمال تعرفه‌های سنگین علیه چین در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، تاثیر روانی تحریم‌های نفتی را برای پکن کاهش داده است.

کلایتون سیگل در این باره توضیح می‌دهد: «پیش از دولت ترامپ، شرکت‌های چینی در خرید نفت ایران محتاط‌تر بودند، اما از زمانی که آمریکا تعرفه‌های گسترده‌ای علیه کالاهای چینی اعمال کرد، هزینه‌های اقتصادی این جنگ برای پکن به مراتب بیشتر از خطر تحریم نفتی شد. در نتیجه، تهدید تحریم‌ها تأثیر بازدارنده خود را از دست داد.»

آیا تحریم‌ها هنوز کارایی دارند؟

با وجود تحریم‌های متعدد، فشارهای سیاسی و تهدیدهای مستقیم، ایران همچنان موفق شده شبکه‌ای مؤثر برای صادرات نفت خود حفظ کند — شبکه‌ای که با اتکا به خلأهای ساختاری در نظام نظارتی جهانی، به حیات خود ادامه می‌دهد.

در حالی‌که واشنگتن بار دیگر بر طبل تحریم می‌کوبد، پرسش اساسی همچنان بی‌پاسخ باقی مانده است: آیا تحریم به‌تنهایی می‌تواند صادرات نفت ایران را متوقف کند، یا آنکه تجارت نفتی در سایه، به نماد شکست یکجانبه‌گرایی اقتصادی تبدیل خواهد شد؟

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید