آیا اف بی آی به حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید کمک می کند؟

اف بی آی دلایل کافی برای جستجوی خانه ترامپ داشته و پیدا شدن اسناد فوق محرمانه در خانه وی نیز دلیلی روشن بر این ادعا است. با این حال اینطور به نظر نمی رسد که در میزان حمایت از ترامپ خللی ایجاد شود. حداقل در شرایط کنونی، اقدام اخیر اف بی آی علیه ترامپ شانس وی جهت انتخاب مجدد به عنوان رئیس جمهور آمریکا را نیز افزایش داده است. در این چهارچوب، رقبای ترامپ تضعیف شده و پایگاه حمایتی وی خون تازه ای را در رگ‌های خود احساس می کند.

بازتاب– نیویورک تایمز در گزارشی ضمن اشاره به حمله اخیر نیروهای پلیس اف بی آی/FBI به اقامتگاه دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در کالیفرنیای آمریکا، به طور خاص به این نکته اشاره کرده که انجام گرفتن این اقدام آن ها در آمریکای کنونی که به شدت از حیث سیاسی وضعیت قطبی شده ای را تجربه می کند، صرفا موجب تقویت موقعیت سیاسی ترامپ می شود و این دقیقا همان چیزی است که وی طالبِ آن است و در بحبوحه آماده کردنِ خود برای انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا در پیِ آن است.

نیویورک تایمز در این رابطه می نویسد: «باید از خود بپرسیم که چه شد دونالد ترامپ توانست در عرصه سیاسی ایالات متحده آمریکا قدرت بگیرد؟ چه شد که وی توانست یکی از دو حزب اصلی آمریکا یعنی حزب جمهوری‌خواه را در کنترل بگیرد و برای یک دوره رئیس جمهور این کشور شود؟ آیا این مساله به مدل موهای وی مرتبط است؟ دور کمرش؟ نَه، کل شهرت و قدرتی که او به هم زده ریشه در روایت هایش دارد. ترامپ داستان ها و روایت هایی را عرضه می کند که به نظرِ میلیون ها آمریکایی هیجان انگیز و البته درست به نظر می‌رسند.

مهم ترین و اصلی ترین روایت وی این است که آمریکا با تعدادی از نخبگان سیاسی فاسد، رو به تباهی و سقوط حرکت می کند. بر اساس این روایتِ ترامپ، شبکه ای از نخبگان تحصیلکرده آمریکایی وجود دارد که اساسا قدرت را در این کشور قبضه کرده اند و ترامپیست ها آن ها را بازیگران قدرتمندِ واشینگتن، رسانه های لیبرال، بنیادهای بزرگ، نخبگان دانشگاهی و شرکت های بزرگ و گسترده می خوانند. نهادهایی که همگی در کنار هم یک “رژیم” به معنای واقعی کلمه را ایجاد کرده اند. این افراد و نهادها فاسد هستند و هیچ تعهدی هم به اخلاق و کشورشان ندارند و صرفا به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند. این افراد و نهادها همچنین به نحو گسترده ای از قدرت و ارتباطات خود بهره می برند تا ترامپ و حامیان وی را تضعیف کنند زیرا در میدان عمل این تنها آن ها هستند که در مقابل این جریان های فاسد ایستادگی می کنند و آمریکا را نجات می دهند.

البته که نخبگان سیاسی و اقتصادی آمریکا تا حد زیادی محدود و محصور هستند و بخش های قابل توجهی از حوزه های قدرت در آمریکا را کنترل می کنند. با این حال، تبلیغات و پروپاگاندای ترامپیست ها عملا شکاف‌های اجتماعی در آمریکا را به تئوری های توطئه زهرآگین تبدیل می کند. این تبلیغات به صورت ذاتی همه افراد و نهادهای آمریکایی را فاسد و گناهکار می‌دانند و تنها قائل به این هستند که ترامپ می تواند وضعیت جاری در آمریکا را درست کند و مردم این کشور را نجات دهد.

تبلیغات ترامپیست ها تاکید دارند که مردم آمریکا به نحو گسترده ای تحت حمله نخبگان فاسد قرار گرفته اند. در این چهارچوب ترامپ بخش قابل توجهی از اعتبار سیاسی خود را مدیون تحقیر کردن نخبگان و معرفی خود به مثابه چهره نجات بخشِ آمریکا است. در این راستا وی هر چه بیشتر به تحقیر نخبگان سیاسی می پردازد، جمهوریخواهان بیشتری به سمت وی جلب می شوند. در شرایط کنونی، اصلی ترین مولفه برای رهبری در حزب جمهوری خواه آمریکا، داشتنِ دشمن است.

در یک چنین شرایط و چهارچوبی، به تازگی شاهد بوده ایم که پلیس اف بی آی/FBI به خانه ترامپ در کالیفرنیا حمله می کند. چیزهای زیادی در مورد این اقدام اف بی آی وجود دارند که ما از آن ها بی اطلاع هستیم با این حال ما به خوبی می دانیم که حزب جمهوری خواه چگونه به این مساله واکنش نشان داده است. در این چهارچوب شمار قابل توجهی از سیاستمداران و رسانه های نزدیک به جمهوری خواهان و ترامپ مطالب گوناگونی را نظیر اینکه “رژیم” به دنبال انتقام گیری است و یا حمله به خانه ترامپ نمودی عینی از به کارگیری نهادهای فدرال آمریکا توسطِ “رژیم در سایه” با هدف حذف ترامپ از صحنه قدرت سیاسی آمریکا است، منتشر ساختند.

همچون همیشه، لحنِ این قبیل مطالب نیز بسیار آخرالزمانی و توام با تئوری های توطئه بودند. در این رابطه حتی “مارک لوین” مجری مشهور شبکه فاکس نیوز نیز در موضع گیری گفت که حمله به خانه ترامپ بدترین حمله علیه جمهوری‌خواهان در تاریخ مدرن آمریکا است.

تحقیقات از ترامپ و واکاوی خانه وی به مثابه یک طرح شنیعِ رژیم در سایه آمریکا از سوی جریان های نزدیک به ترامپ و حزب جمهوری خواه تصویرسازی شده است. حداقل در شرایط کنونی، جستجو در خانه ترامپ تا حد زیادی چشم انداز سیاسی حزب جمهوریخواه را به لرزه در آورده است. چند هفته قبل، حدودا نیمی از رای‌دهندگان حامی حزب جمهوری خواه آماده بودند که از حمایت خود از ترامپ دست بکشند(بر اساس نظرسنجی نیویورک تایمز و کالج سینا) اما پس از حمله  به خانه وی در کالیفرنیا، کل حزب جمهوری خواه عملا در پسِ او متحد شدند.

استراتژیست های جمهوریخواه که بعضا مشاور رقبای ترامپ جهت انتخابات درون حزبی با هدف معرفی نامزدهای اصلی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند، دلایل زیادی برای حذف شدن ترامپ از صحنه قدرت سیاسی آمریکا دارند. با این حال، برخی معتقدند که حمله اخیر به محل اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیا عملا به وی جان تازه ای بخشیده است. در این راستا یک استراتژیستِ جمهوری خواه به پولیتیکو می گوید که “باور کردنی نیست… بار دیگر همه پشت سرِ ترامپ متحد و بسیج شدند. اینطور به نظر می رسد که بادبان هم کنترل باد را از دست داده است”.

بر اساس یافته های یک نظرسنجی(گروه ترافالگار) 83 درصد از رای دهندگان جمهوری خواه گفته اند که حمله اخیر اف بی آی به اقامتگاه ترامپ آن ها را بیش از هر زمان دیگری مصمم کرده تا در انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا در نوامبر 2022 شرکت کنند. بیش از 75 درصد از رای دهندگان بالقوه جمهوری خواهان آمریکایی اعتقاد دارند که دشمنان سیاسی ترامپ در پسِ حمله اخیر به اقامتگاه وی در کالیفرنیا بودند و نباید تصور کرد که نظام قضایی آمریکا در این زمینه کنشگری داشته است.

در یک جامعه عادی و متعارف، هنگامی که سیاستمداران هدف تحقیق و بازجویی قرار می گیرند و اتهاماتی علیه آن ها مطرح می شود، این مساله تا حد زیادی به اعتبار آن ها آسیب می زند. با این حال این مساله در مورد حزب جمهوریخواه صدق نمی کند. در این راستا هیچ بعید نیست که نظام قضایی آمریکا با نظام سیاسی این کشور به شیوه ای بی سابقه همدستی کند.

چه اتفاقی خواهد افتاد اگر یک دادستان ترامپ را متهم کند و وی در حالی که مشغول کارزار انتخابات درون حزبی جمهوری خواهان یا حتی در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، به جرمی محکوم شود؟ چه می شود اگر نظام قضایی آمریکا با معیارهای خاص خود تصمیم بگیرد که ترامپ باید به زندان برود و در عین حال نظام انتخاباتی آمریکا تصمیم بگیرد که ترامپ باید بار دیگر راهی کاخ سفید شود؟

به نظر من در قالب یک چنین سناریویی، ترامپ دستگیر و زندانی خواهد شد و خشونت های گسترده ای نیز آمریکا را فرا می گیرد و ترامپیست ها خواهند گفت که “رژیم”، کشور را دزدیده است. در این چهارچوب و در نهایت شاهد فروپاشی کامل نظام سیاسی دموکراتیک در آمریکا نیز خواهیم بود.

روی کاغذ، عدالت کور است و هیچکس نیز بالاتر از قانون نیست. با این حال همانطور که یک تحلیلگر آمریکایی می نویسد: “ما در مورد سیاست و نَه حوزه مسائل آکادمیک صحبت می کنیم. ما در یک موقعیت واقعی زندگی می کنیم و همگی باید مسوولیتِ تاثیرات اقدامات خود در جهان واقعی را بپذیریم”.

آمریکا قویا نیاز دارد تا آن هایی را که جرمی مرتکب می شوند، مجازات کند. از سوی دیگر، آمریکا کاملا نیاز دارد تا مطمئن شود که ترامپ بار دیگر رئیس جمهور آمریکا نخواهد شد. در این نقطه باید از خود بپرسیم که چه خواهد شد اگر گزاره اول، دومی را محتمل تر کند؟ در این نقطه بسیاری هنوز ایده ای ندارند که چطور باید نزاع و درگیری بالقوه میان نظام قضایی و سیاسی آمریکا را حل کرد.

آمریکایی ها عملا در شرایطی از بحرانِ مشروعیت زندگی می کنند که در قالب آن بی اعتمادی به نهادها و سازوکارهای مستقر در آمریکا به قدری وضعیتی  وخیم دارد که حتی اگر کارِ خوبی نیز انجام شود هیچ تضمینی نیست که نتایج و پیام های خوبی را نیز لزوما به همراه داشته باشد.

اف بی آی دلایل کافی برای جستجوی خانه ترامپ داشته و پیدا شدن اسناد فوق محرمانه در خانه وی نیز دلیلی روشن بر این ادعا است، با این حال اینطور به نظر نمی رسد که در میزان حمایت از ترامپ خللی ایجاد شود. حداقل در شرایط کنونی، اقدام اخیر اف بی آی علیه ترامپ شانس وی جهت انتخاب مجدد به عنوان رئیس جمهور آمریکا را افزایش نیز داده است. در این چهارچوب، رقبای ترامپ تضعیف شده و پایگاه حمایتی وی خون تازه ای را در رگ های خود احساس می کند.

در این شرایط این طور به نظر می رسد که آمریکا عملا در یک مسیر طوفانی قدم گذاشته که هیچ راهی نیز جهت خروج از این وضعیت وجود ندارد».