آیا اصلاحات تبدیل به پلهای برای اعتدال شده است؟/خانجانی: اعتدال در دل اصلاحات قرار دارد
سعید حجاریان نظریه پرداز مطرح اصلاحات یادداشتی تحت عنوان« کدام اصلاحات زنده باد؟» منتشر کرد و در آن به بررسی رویکرد جریان سیاسی اصلاحطلب پرداخت. حجاریان در مقاله خود سوالاتی را با مخاطبان خود در خصوص ماهیت اصلاحات و اعتدالگرایان وروندی که در پی گرفته اند مطرح میکند.
پای اعتدال روی شانه اصلاحات
به گزارش بازتاب روزنامه ابتکار در مطلبی نوشته است : سعید حجاریان در آخرین مقاله خود به عنوان مقدمه سوالهایی در خصوص ائتلاف اصلاحات و اعتدالیون مطرح کرد که از میان آنها می توان به مسائلی مانند «اصلاحات چه نسبتی با اعتدال دارد؟»، «آیا اصلاحات تبدیل به پلهای برای اعتدال شده است؟»، «آیا اصلاحطلبان از اعتدال بهعنوان ابزاری برای خروج از انزوا استفاده کردهاند؟»، «اصلاحطلبان از مواضع خود تا چه حد عدول کردهاند؟» «و دست آخر اینکه از اصلاحات چه مانده است؟» اشاره کرد. حجاریان با اشاره به کاستی های موجود در ساختار و شالوده جریان اصلاحات، همین فقدان ها را فرصتی برای جریان پوپولیست دانست تا برسر قدرت بیایند. به عنوان مثال؛ کمبودهای اصلاح طلبان در خصوص فقر و عدالت در دولت اصلاحات منجر به روی کار آمدن پدیده ای مانند احمدی نژاد روبرو شویم. صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی نیز با این بخش از صحبتهای موافق بود. وی در آخرین مصاحبه خود عنوان کرد:«جریان اصلاحات در هشت سال دولت اصلاحات بیشتر به به طبقه متوسط، تحصیل کرده و شهرنشین نزدیک شد. در مقابل اقشار و لایههای فقیر جامعه مثل روستاییان، طبقه کارگر و حاشیهنشینان که تعدادشان کم هم نبود هیچ گونه پیوندی با جریان اصلاحات پیدا نکرد. هیچ نشانه و علامتی که باعث شود این لایهها به جریان اصلاحات نزدیک شود در جریان اصلاحات دیده نمیشد. اصولگرایان اما خیلی ماهرانه توانستند از این خلاء و ضعف اصلاح طلبان در سال 84 استفاده کنند. آنها خود را قهرمان مطالبات این اقشار نشان دادند و این منجر به رای 17 میلیونی آقای احمدینژاد در برابر مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی شد.» حجاریان در پایان مقاله خود با بیان اینکه اصلاحات حال و روز خوبی ندارد و تنها راه رهایی کشور از معضلات همین اصلاحات است، عنوان کرد: «هنوز هیچ بدیلی در مقابل آن وجود ندارد. این کشور آفت زده است و اصلاحات تنها نیرویی است که میتواند به دفع آفات آن کمک کند، بدون آنکه این مریض زیر تیغ جراحی از بین برود. کسانی که با نگاه ملی به مسائل مینگرند و اندک دلبستگی به دین دارند و حرکت امام حسین(ع) را حرکتی اصلاحی تلقی میکنند باید تلاش کنند، اصلاحات اصلاح شود.» اما آنچه زیباکلام در این مقاله نمیپذیرد مربوط به همین بخش پایانی مقاله و ادعای حجاریان در خصوص حال روز بد اصلاح طلبان است. زیباکلام مخالفت خود را با این بخش از صحبتهای حجاریان اعلام میکند و ریشه مشکلات اصلاح طلبان را در بی توجهی به عدالت و دموکراسی میداند.
ارتباط اصلاحات و اعتدالگرایی
آنچه از مقاله حجاریان و صحبتهای زیباکلام میتوان برداشت کرد، این است که رویکرد و روندی که اصلاحطلبان پیش گرفتند، آن را به سمتی سوق داد که جریان اعتدالگرا پابه عرصه گذاشت و اصلاح طلبان برای روی کار آمدن فردی همچون حسن روحانی از اعتبار خود در میان مردم استفاده کردند اما با توجه به رویکردی که رئیس جمهوری دولت دوازدهم پیش گرفته است بسیاری از اعضای بدنه اصلی جریان اصلاحات از دولت کنونی فاصله گرفتهاند و اذهان عمومی نیز تفکری نزدیک به همین مسئله نسبت به حسن روحانی دارند. با این اوصاف سوالاتی در خصوص ماهیت و امکان ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان مطرح می شود. جهانبخش خانجانی سخنگوی وزارت کشور دولت اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب، در رابطه با این سوال اظهار کرد:« اصلاحات یک دیدگاه و یک گفتمان است اما اعتدال یک مشی محسوب میشود؛ گفتمان دارای یک ریشه مفهومی به لحاظ ادبیات سیاسی است و فرهنگ اجتماعی دارد، در حالی که اعتدال یک شیوه رفتاری است و تفاوت بسیاری میان شیوه و مشی وجود دارد.» وی تصریح کرد:« گفتمان بیانگر یک دیدگاه سیاسی است و یک راهبرد استراتژیک در رابطه با مقولههای متعدد و مفاهیم بزرگ سیاسی و اجتماعی محسوب میشود و به همین دلیل این دو میتوانند باهم ارتباط داشته باشند.» وی خاطرنشان کرد:« اعتدال در دل اصلاحات قرار دارد؛ اصلاحات با خود تعامل، رفتار مناسب و مشی اعتدالی را دارد و طبیعتا هر اصلاح طلبی باید روحیه تعاملی و اعتدالی داشته باشد اما هر اعتدالی شاید نتواند اصلاح طلب باشد، این رابطه ای است که میان این دو مطرح است.»
از سوی دیگر، محمدصادق جوادی حصار در واکنش به این مقاله و سوالهای مطرح شده در بیان کرد: «اعتدال و اصلاحات از جهت رفتاری هردو، روشی تقریبا یکسان در مواجه به مشکلات اجتماعی دارند و هر دو از افراط و تفریط جلوگیری میکنند، اگر اعتدال را به عنوان یک مشی عقیدتی در نظر بگیریم این هم مانند اصلاحات منطبق با عقلانیت است، در مکتب اعتدالی شیعه هم چنین چیزی مطرح است و معتقدند هر آنچه که منطبق با عقلانیت نباشد را تایید نمیکنند. بنابراین عدل و انصاف در موازنه دو سر افراط و تفریط را از جمله اصول رفتاری خود میداند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به نهج البلاغه و مفهوم عدل عنوان کرد:« حضرت امیر جود(بخشش) را برتر از عدل میدانست اما کشور را نمیتوان با بخشش اداره کرد و این عدل است که به التزام امور کمک میکند و این عدل عین عقلانیت است. در این شرایط عدل اصلاح و اعتدال یک معنی دارد و اصلاح می خواهد کمبودها را به بهترین مبدل کند، این اصلاح با اعتدال همسو است.» جوادی حصار با بیان اینکه کارکرد این مفاهیم در عرصه سیاست تغییر کرده است، اظهار کرد: «اعتدال سیاسی با اصلاح مغایرت دارد؛ اصلاح به دنبال بهبود کاستی هاست اما اعتدال سیاسی این کار را نمیکند و به جای آن از دو طیف سیاسی و نظری استفاده میکند و میگوید که هردو را راضی میکنم و این دقیقا همان منطقی است که آقای روحانی داشت. آقای روحانی برای جلب رضایت دو طیف سیاسی در کابینه خود از هردو جریان سیاسی استفاده کرد و این رفتار اعتدال سیاسی است. اعتدال سیاسی یک مشی و روش است و ممکن است ارتباطی با مبانی عدالتی که در شیعه و اسلام مطرح است نداشته باشد.»
نردبانی به نام اصلاحات
با توجه به اشاراتی که سعید حجاریان در رابطه با ائتلافی که دولت حسن روحانی میان اصلاحطلبان و اعتدالیون مطرح کرد، میتوان چنین برداشت کرد که این شخصیت سیاسی از پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان برای کسب قدرت استفاده کرد، اما حقیقتا چنین برداشتی صحت دارد؟ آیا اصلاحات تبدیل به پلهای برای اعتدال شده است؟ خانجانی در بخشی دیگر از مصاحبه خود با «ابتکار» در خصوص این مسئله عنوان کرد: «این در حقیقت اشتباه آقای حجاریان است چراکه اعتدالیون را یک جریان سیاسی قلمداد میکند. البته من اعتدالگرایی را یک مشی سیاسی میدانم در آن صورت چنین برداشت و استنباطی نمیتوان داشت. » وی تصریح کرد:«به عنوان مثال ما حزبی داریم به عنوان حزب اعتدال و توسعه داریم و طبیعی است که این حزب به تنهایی نمیتوانسته در تصاحب قدرت تاثیر گذار باشد، درنتیجه از همراهی اصلاحطلبان استفاده کردند و بیشترین خاستگاه را به لحاظ اجتماعی و سیاسی را از طریق اطلاح طلبان کسب کردند و موقعیتی دست یافتند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه اگر اعتدالیون را یک جریان سیاسی در نظر بگیریم، گفت:« در حقیقت، این تلقی وجود دارد که دوستانی که خود را در زمره اعتدالیون میدانند با استفاده از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان به قدرت رسیدند و در حال حاضر احساس میکنند و دیگر نیازی به اصلاحات ندارند و این جریان سیاسی تنها نردبانی بوده که از آن استفاده کردند و حال آن را باید به کناری پرتاب کنند.» خانجانی با بیان اینکه چنین تلقی در جامعه شکل گرفته است، مطرح کرد:« من امیدوارم این برداشت نادرست باشد و اشخاصی که خود را اعتدالگرا میدانند، از پایگاه اصلی خود دور نشوند و اعتدال اگر منشا خود که همان اصلاحات است را فراموش کند به زودی به سرنوشت اصولگرایان دچار میشود، زیرا اعتدالی که گفتمان و پایگاه اجتماعی نداشته باشد و یک موازین و مفاهیم سیاسی را درون خود استوار نداشته باشد رو به نابودی خواهد رفت و یا اینکه به یک جریان سیاسی اپورتونیست(فرصتطلبی) تبدیل خواهد شد.»
با این اوصاف برخی کارشناسان سیاسی صحبت از قدرت پیدا کردن افراد تندرو در انتخابات 1400 را مطرح میکنند. در همین راستا خانجانی تاکید کرد:«جریان اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان باید باهم همکاری داشته باشند تا بتوانند از این گردنه سیاسی رهایی پیدا کنند، در غیر این صورت، جریانی تحت عنوان اعتدالگرایی قطعا شکست خواهد خورد، چراکه اصولگرایان این گروه را دارای هویت سیاسی ثابتی نمیدانند. بنابراین به رسمیت نخواهند شناخت و ممکن است این جریان را همراهی نکنند و به نظر من رویکردی که به این سو میرود، در انتخابات آتی پیروز نخواهد بود.» وی در چایان صحبتهای خود افزود: «دوستانی که خود را در گروه اعتدال میدانند، چند گروه هستند که عمده این دوستان اصلاحطلب هستند و اکثریت حزب اعتدال و توسعه اصلاح طلب هستند و این ها را نمیتوان جدا از اصلاحات دانست.»
در ادامه جوادی حصار صراحتا این مسئله را تایید و اعلام کرد که اعتدالیون از جریان اصلاح طلب مانند نردبان استفاده کرده اند. وی درادامه افزود:« روشی که اعتدالگرایان سیاسی دنبال میکنند، اعتدال حقیقی نیست و نوعی رشوه دادن محسوب میشود. در شرایط کنونی افرادی که توانایی مدیریت را دارند به بهانه اینکه تندرو هستند را کنار میگذارند و از اشخاصی که میانه رو هستند، استفاده میکنند. چنین رویکردی رفتاری اجتماعی مبتنی بر موقعیت فروشی است و مقام میفروشند و جریان جذب میکنند. شیفتگان قدرت هم هستند و فرق ندارد که اصلاح طلب و یا اصولگرا باشند و آقای روحانی چنین افرادی را جذب کرده است. » این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه اصلاح طلبان در شرایط کنونی باید با هوشمندی از انتخاب شونده به انتخاب کننده تبدیل کنند، عنوان کرد:« با این وجود، حمایت از دولت روحانی با شرایطی که مطرح شد برای یک عقل سلیم بر جریانی که از توانایی مدیریتی بی بهره است، ارجحیت دارد. به رغم مشکلات دولت کنونی، دولت آقای روحانی به جریانهای پوپولیستی برتری دارد.» وی در ادامه افزود:« اگر اصلاح طلبان از دولت روحانی حمایت کردند، برای مطرح کردن این ترجیح است تا اجازه ندهند آن وقایع ناگوار تکرار شود. البته در شرایط کنونی جریان اصلاحات باید دلیل حمایت خود از روحانی را مطرح کنند و بگویند که از تمام برنامههای وی حمایت نمیکنند. اگر این بازی را مدیریت کنند و در این هندسه قدرت اجزا را به گونهای کنار هم قرار دهند که زوایای سیاسی متعادل باشد و اعتماد مردم را هم از دست ندهند، قدرت در دست اصلاح طبان خواهد بود. اگر این اتفاق رخ دهند جریان اصلاح طلب دیگر تنها نردبانی برای بالا رفتن نخواهد بود بلکه نردبانی برای پایین آمدن نیز خواهد بود.»
باتوجه به گزارش ها و مصاحبه هایی که با فعالان سیاسی اصلاح طلب صورت گرفت، مقاله سعید حجاریان چندان دور از حقیقت نیست و جریان اصلاحات در روی کار آمدن دولت اعتدال نقش پررنگی داشت اما آنچه در این میان مطرح است به این حقیقت باز میگردند اگر اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان با هم همکاری نداشته باشند احتمال اینکه انتخابات آتی پیروز شوند، بسیار اندک است و ما مجددا شاهد روی کار آمدن افراد تندرو خواهیم بود.