آقای ظریف؛ این تیترها یادتان هست؟
بدون تردید در جریان مناقشه ۱۲ساله غرب با ادعاهای واهی علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران که با اعمال فشار و تحریمهای ضدایرانی همراه بود، دو سال و نیم مذاکره صورت گرفت که این تحریمها برداشته شود.
به گزارش دانشجو، وزیر خارجه کشورمان چندی پیش در مصاحبه با یکی از روزنامههای داخلی گفته است؛ در برجام یک معادلهای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربیها، اقدامات ما هستهای بود و اقدامات آنها اقتصادی، بنابراین در اینکه غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست؛ اما او معتقد است اصلاً هدف برجام اقتصادی نبود.
ظریف گفته: «ما باید این دو موضوع را از هم جدا کنیم. یکی اهداف راهبردی ما از برجام و دیگری مابهازاهای اقدامات ما و غرب. بله غربیها باید هزینه میدادند که آن هزینه اقتصادی بود. آن زمان یک معادلهای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربیها، اقدامات ما هستهای بود و اقدامات آنها اقتصادی، بنابراین در اینکه غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست.
اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلاً این طور نیست. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین ۹۴ (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفاً هستهای و امنیتی بود. آقای دریاصفهانی که واقعاً هم خدمات شایانی به برجام کرد در فروردین ۹۴ در لوزان وارد مذاکرات شد یعنی تا آن زمان ما بحث تخصصی اقتصادی نمیکردیم. بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد. اما اینکه ما بیاییم صورت مسئله را عوض کنیم و بگوییم هدف برجام رفع تحریمها بود و ما نرسیدیم درست نیست. هدف برجام چیز دیگری بود که حاصل شد.»
ظریف درحالی مدعی است که برجام از همان ابتدا به دنبال اهداف اقتصادی نبوده که شعار اصلی آقای روحانی در انتخابات چرخیدن چرخ کارخانهها و چرخ سانتریفیوژها بوده است. روحانی برجام را قراردادی معرفی میکرد که با پیروزی آن همه مشکلات کشور از تحریم بانکها تا آب خوردن مردم و مشکلات محیط زیست حل میشد.
براساس تبلیغات گسترده نشریات اصلاحطلب و رسانههای حامی دولت قرار بر این بود که برجام دو دستاورد عمده داشته باشد؛ اول «لغو تمامی تحریمها» و دوم «گشایش اقتصادی برای عموم مردم». این جریان در کنار وعده و وعیدهای رنگارنگ، برای تحت فشار قرار دادن نهادهای تصمیمگیر و همچنین ایجاد نگرانی در افکار عمومی، هشدارهایی نیز میدادند. برای مثال ادعا میشد که هر روز تأخیر در رسیدن به توافق و اجرای آن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ضرر به کشور وارد میکند.
اما همانطور که منتقدان نیز به درستیاشاره کرده بودند، به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، برجام نمیتوانست برآوردهکننده این شعارها باشد.
در نهایت دولتمردان و رسانههای اصلاحطلب، با توجه به خسارت محض برجام و دستاورد تقریباً هیچ توافق هستهای، به جای عذرخواهی و تلاش برای جبران این خسارت، به انکار وعدهها، تقلیل مطالبات مردم و دستاوردسازی و در نهایت تلاش برای تغییر صورت مسئله روی آوردهاند.
بدون تردید در جریان مناقشه ۱۲ ساله غرب با ادعاهای واهی علیه برنامه صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران که با اعمال فشار و تحریمهای ضدایرانی همراه بود، دو سال و نیم مذاکره صورت گرفت که این تحریمها برداشته شود؛ وگرنه برنامه صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران با اقتدار هرچه تمام پیش میرفت؛ قرار بود در ذیل این مذاکره ضمن اثبات حقانیت برنامه صلح آمیز هستهای این تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران رخت بربندد؛ وگرنه چه دلیلی برای مذاکره و گفتوگو با آمریکا و غرب وجود داشت؟ آقای ظریف در حالی مدعیاند که هدف برجام اقتصادی نبوده که پاسخ نمیدهند اگر هدف برجام اقتصادی نبود؛ برداشته شدن تحریمهای ظالمانه نبود پس چرا دو سال و نیم پای میز مذاکره با غرب رفتند با پذیرش تعهدات و محدودیتهای سنگین و همچنین اجرای پیشدستانه و یکجانبه آن عملاً صنعت هستهای کشور را تعطیل کردند؟ تحریمهای ظالمانه تنها به دلیل فعالیتهای صلح آمیز هستهای برقراربود؛ تحریمهایی که بدنه اقتصاد کشور و صادرات و فعالیتهای بانکی را نشانه گرفته بود و به قول رئیسجمهور حتی شخص وزیر امور خارجه برجام قرار بود همه آنها به یکباره مرتفع شود؛ از آقای ظریف دعوت میکنیم نگاهی به تیتر این روزنامههای حامی دولت و برجام و همچنین وعدههای برجامی خود و آقای رئیسجمهور بیاندازند و بعد شفاف بگویند دقیقاً هدف برجام و توافق هستهای چه بود؟