آقای بطحایی! نگذارید بچه های ما بردگان دنیای فردا شوند
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی بر لزوم تحول در نظام آموزشی کشور تأکید کرد.
بخش هایی از سخنان وزیر را بخوانید:
* تکیه بر محفوظات و حافظه محوری فضای شکننده و سردی را در مدرسه ایجاد کرده است؛ ممکن است دانش آموز در مدرسه کارنامه و رتبه خوبی داشته باشد اما در بیرون از مدرسه در حل بدیهی ترین مسایل زندگی اش و مهارت های ابتدایی و از جمله رعایت حقوق دیگران ناتوان است.
* آموزش و پرورش امروز ما مانند 30 سال پیش اداره می شود در حالی که اکنون مولفه های تاثیرگذار در آموزش و پرورش با آن زمان تفاوت بسیاری کرده است.
* تجارب بین المللی وجود دارد و پیشینه بسیار غنی را هم در نظام های آموزشی گذشته کشورمان هم داریم که باید از آن ها استفاده کنیم تا بتوانیم روش اداره و مدیریت آموزش و پرورش را تغییر دهیم.
* باید نیازها و مهارت های لازم امروزی به دانش آموزان آموزش داده شود.
قطعاً انتظار نداریم که در چند ماه نخست وزارت سید محمد بطحایی، شاهد تحول اساسی در آموزش و پرورش کشور باشیم ولی موضوع آنقدر مهم، حیاتی و سرنوشت ساز است که این مطالبه را داشته باشیم که آغاز روند تحولات، حتی یک ساعت هم به تأخیر نیفتد؛ علت هم مشخص است: ما تا همین الان هم دچار یک تأخیر تاریخی در بروز رسانی نظام آموزشی کشورمان هستیم ؛ این در حالی است که رقبای منطقه ای و جهانی، خود را مجهز به ساز و کارهای جدید آموزشی کرده و فرزندان خود را بسیار بهتر و علمی تر از ما پرورش می دهند.
معنای چنین وضعیتی هم کاملاً مشخص است: فرزندان ما در دنیای فردا، از هم نسلان خود عقب تر خواهند ماند و چه ظلمی بالاتر از این به بچه هایمان؟!
بنابر این، حق داریم مطالبه گرانه و البته با نگرانی از وزیر آموزش و پرورش بپرسیم با توجه به باور او به تحول در آموزش و پرورش، آیا روند اصلاحات اساسی در این عرصه را آغاز کرده است؟ یا همانند بسیاری از مسوولان این کشور، صرفاً حرف های زیبا زده و به روزمرگی باز گشته است؟!
وقتی می گوییم اصلاحات اساسی، این تصور پیش می آید که لابد قرار است کاری طاقت فرسا صورت گیرد و چون مسوولان ما، عمدتاً به کارهایی از این دست عادت ندارند، حتی بدان ورود پیدا نمی کنند. این در حالی است که تحول در نظام آموزشی هر چند مهم است و دشواری های خاص خود را دارد ولی هرگز طاقت فرسا نیست. علتش هم مشخص است: روندهای امروزین آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان در جهان کاملاً شناخته و تعریف شده است؛ قرار نیست مسؤولان ما چرخ را از نو اختراع کنند. فقط کافی است از برج عاج “همه چیز دانی” پایین بیایند و چشم هایشان را باز کنند و روندهای جدید آموزشی جهان در سال های اخیر را ببینند و همان ها را در کشور اجرا کنند.
حتی بسیاری از تحولات اساسی به زیرساخت های آنچنانی مانند فضاهای آموزشی خاص نیاز ندارد. مثلاً آیا حذف مشق شب از دوره ابتدایی – که جزو اولین گام های اصلاحی در مدارس دانمارک بوده است – کار شاقی است؟
یا همان طور که وزیر گفته است، تکیه بر محفوظات، فضای مدرسه را سرو و شکننده و دانش آموزان را غیرماهر بار می آورد. حال آقای وزیر برای کاهش حجم کتاب های درسی، حذف مطالب غیرضروری از آنها و نیز جایگزینی آموزه های مهارت محور چه کاری را “شروع” کرده است؟
چه مصوباتی برای تغییر در سیستم آموزشی دانشگاه فرهنگیان داشته اند تا معلمانی که از این دانشگاه فارغ التحصیل می شوند، بتوانند دانش آموزان را با مبانی علمی روز تربیت کنند؟
آیا تصمیم جدی برای کاستن از وزن کیف دانش آموزان از ابتدای مهر 1397 گرفته شده است؟ راهکارهای عملی اش را دیده اند؟!
آیا به جمع بندی جدیدی درباره تغییر و تاخیر در ساعات آغاز به کار مدارس رسیده اند؟!
شاید گفته شود که وزیر، به ویژه در ماه های نخستین وزارت کارهای مهم تری دارد، مانند انتصاب مدیران، تنظیم بودجه، مدیریت منابع انسانی و … اما یادمان نرود که همه این ها برای این است که در نهایت اتفاقاتی که گفتیم، در مدارس رخ دهد.
مصیبت همیشگی آموزش و پرورش در تمام سال های گذشته این بوده است که مسؤولان آن، آنقدر درگیر کارهای اجرایی و روزمره شده اند که یادشان رفته است کارهای اجرایی، نه هدف که وسیله ارتقای سطح تعلیم و تربیت دانش آموزان است و لاغیر.
مشکلات وزیر و تنگناهای وزارت آموزش و پرورش را درک می کنیم ولی هرگز آنها را دلیل موجهی برای روزمرگی و عدم تحول نمی دانیم. اگر وزیر درگیر روزمرگی است، کمترین کاری که می تواند بکند این است که گروهی متخصص روزآمد را مسؤول تحول در آموزش و پرورش کند، گروهی که درگیری های اداری روز نداشته باشند و در عین وقوف به محدویت ها، بتواند راهکار بدهد و وزیر امضا و ابلاغ کند.
شاید گفته شود این راهکار مناسبی نیست؛ آنگاه باید پرسید راهکار مناسب کدام است؟ هر چه هست، سریع تر به کار ببندید؛ همین امروز هم شروع کنید. جهان منتظر ما نیست تا بعد از این که از خواب بلند شدیم، همراه ما حرکت کند؛ مردم جهان، از چین و ژاپن و سنگاپور گرفته تا هند و امارات و ترکیه و از دانمارک و سوئد و فرانسه تا کانادا و آمریکا و برزیل، به سرعت در حال بهبود روش های آموزشی هستند تا فرزندان خود را بر دیگران برتری دهند. اگر دیرتر از این بجنبیم، فرزندان ما، بردگان فرزندان دیگران خواهند شد؛ بی هیچ تعارفی.