آغاز مذاکرات ایران و آمریکا در آینده نزدیک؟/دشمنی با ایران در آمریکا در حال تبدیلشدن به یک مسئله غیرآمریکایی است
بررسی شرابط موجود نشان میدهد دشمنی امریکا با ایران یک مسئله غیر امریکایی است.
به گزارش نامه نیوز: در حال حاضر می توان گفت تحولات بسیاری شکل گرفته است که روابط و رویکرد ایران و امریکا را نسبت به هم از وضعیت چند سال گذشته متفاوت می کند. دو کشور نه تنها همانگونه که در چهل سال گذشته به هم نگاه می کردند نمی نگرند بلکه حتی نسبت به چهار سال گذشته نیز تغییراتی بوجود آمده است. نگاه امریکا به خاورمیانه و نفت آن و کشورهای دوست یا غیر دوست دچار تحول شده و نگاه کلی این کشور به مسائل در حال تغییر است.
امروز مسئله حضور نظامیان آمریکا در خلیج فارس و دشمنی با ایران اینطور میشود گفت که یک مسئله غیرآمریکایی است. قبلا یک موضوع آمریکایی بود، چون موضوع این بود که ایران میخواهد آمریکا را از منطقه بیرون کند و آمریکا را تحقیر کرده است؛ آن موضوعات امروز در پسِ ذهن، در بک گراند وجود دارد و آنچه که در صحنه واقعا عمل میکند علیه ایران، استدلالها و دیدگاههایی است که توسط عربستان سعودی در رأس همه آنها و امارات و اسرائیل هستند و به واسطه اینها دارد تهدید میشود. دشمنی با ایران به تدریج در آمریکا در حال تبدیلشدن به یک مسئله غیرآمریکایی است. به عبارت دیگر عده زیادتری را در آمریکا شما میتوانید پیدا کنید که برای شما استدلال میکنند که دشمنی با ایران ضرورت ندارد و میشود به یک تفاهم با ایران رسید.
این، آن تغییری است که در آمریکا در حال رخ دادن است و ما به آن توجه کافی نداریم. بنابراین آمریکای امروز نه فقط با آمریکای 2001 در زمان 11 سپتامبر و جرج بوش؛ و باز نه فقط با آمریکای دهه 90 بعد از فروپاشی شوروی که آمریکا قصد داشت هژمون جهان شود و همه کشورهای مخالف را به زانو بیندازد؛ چه از طریق نیروی نظامی و چه از طریق جهانیکردن تجارت آزاد و لیبرال دموکراسی و رساندن به پایان تاریخ، همچنین با آمریکای دهه 80 و 70 میلادی هم فرق دارد. یعنی آن زمانی که انقلاب شد و آمریکا اساسا بر اساس یک موضوعات دیگر نسبت به جهان و به خودش و به ایران فکر میکرد.
این مرحله جدید از آمریکا به نظر می رسید که ما دانش کافی را دربارهاش نداریم و تمرکز لازم را هم نداشتیم که درباره این پویایی و تاثیرات آن بر روابط دو کشور ایران و آمریکا فکر کنیم، در حالی که ما باید برای این مطالعه و این درک جدید، مفروضاتی را که قبلا درباره آمریکا داشتیم را کنار بگذاریم و این آمریکاشناسی را از نو شروع کنیم. البته جای بحث نیست که آمریکایی ها هم باید ایران شناسی خودشان را تقویت کنند و با خلاص شدن از گزاره ها و کلیشه های بیهوده، ایران را در کنار سنت ها و نوآوری های سیاسی و اجتماعی اش، یعنی همانطور که واقعا هست، بشناسند.
این تغییرات را در دوره اوباما مشاهده کردیم. دولت اوباما به این نتیجه رسید مسئله ایران را نباید به مانند دولتهای گذشته حل کند و سعی کرد روند نرمتر را پس از یک دوره حرکتهای هوشمندانه و اجاع جهانی علیه ایران پیش ببرد. این روند از سوی مقامات ایران نیز جدی گرفته شد و برخی مسائل با گفت و گوهای فشرده به نتیجه رسید.
اما در حال حاضر تنش بین دو کشور موضوعی شخصی شده است. شخص ترامپ با در نظر گرفتن یک بعدی روابط و سیاست در بین الملل تنها به جنبه مالی و اقتصادی موضوع آن هم در کوتاه مدت می اندیشد و این باعث شده است فرایندی برعکس آنچه نظام بین الملل در پیش گرفته برای امریکا و ایران اتفاق بیفتد. در حالی که سازمان ملل، قدرتهای بزرگ و اروپایی ها خواستار تثبیت یک صلح در سایه یک توافق بین المللی هستند ترامپ خلاف جهت آب شنا می کند و این موضوع نه تنها بر مبنای منافع ملی امریکا نیست بلکه گاهی به ضرر آن هم است و تنها منافع بازیگرانی چون عربستان و اسرائیل تامین می شود.
از این رو بعید نیست که با تغییر تفکر ترامپ یا اتمام دولت او روندی را شاهد باشیم که تنش زدایی و تغییر رویکرد بین ایران و امریکا اتفاق بیفتد.
جام زهر آماده است فقط یک نفر شجاعت خورردن آن را ندارد