آخوندی؛ زير خط فقر!
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در جلسه اخیر استیضاحش اظهاراتی را بر زبان راند که پیشتر مشابه آنها توسط برخی اصولگرایان مطرح شده و مورد انتقاد قرار گرفته بود.
آخوندی در مجلس گفت: «از بنده یک تصویر ثروتمند ساختند. آقای قاضیپور بنده اهل سالوس و ریاکاری نیستم اما مجبورم کردید موجودی خودم و دخترم در ابتدای دوره وزارتم در دولت دوازدهم را اعلام کنم. در شایعاتی که بر علیه بنده ساخته شده است، اعلام کردند هفت هزار میلیارد تومان ثروت دارم در حالیکه طبق مشروح اموالی که در ابتدای دوره وزارتم به رییس قوه قضاییه اعلام کردم، کل موجودی حسابم ۴.۵ میلیون تومان و کل موجودی دخترم ۶۳۸ هزار تومان بود. این چه حرفهایی است که بر علیه بنده زده میشود؟ طی این مدت از بس به بنده فشار آوردند مجبور شدم امروز حقیقت را بگویم.»
لحن آخوندی هنگام بیان این اظهارات، نشان می داد که شاید تمایلی برای بیانشان ندارد؛ با این وجود این موضوع نمیتواند چنین سخنانی را توجیه کند. اظهارات آخوندی از چند جهت قابل بررسی است.
اول اینکه موضوع اعلام اموال مسئولان، در سال های اخیر به موضوعی سیاسی و حتی پوپولیستی تبدیل شده است. طیفی از اصولگرایان تندرو که خود را نماینده مستضعفان و بسیاری از اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را نماینده «اشراف» می دانند، مدام بر این طبل کوبیده اند. این طیف، در طول سال ها، تلاش کرده اند خود را از نظر اقتصادی، ضعیف تر و فقیرتر نشان دهند. به آنچه خانه های اجاره ای خود می دانند افتخار کنند و در همین حال، به جناح سیاسی مقابل، تهمت های ناروا بزنند.
با این وجود، آشکار شدن تخلفات مالی بی سابقه از این طیف، باعث شد بسیاری از مردم نه تنها این شعارها را باور نکنند بلکه نسبت به گویندگان این شعارها حساس تر شوند.
به گزارش انتخاب، وقتی هم نوبت به ارائه لیست اموال توسط همین طیف می رسد، ماجرای اعتماد عمومی بیش از پیش خدشه می یابد. برای نمونه، لیست اموالی که محمدباقر قالیباف در جریان مناظرات انتخاباتی رو کرد، بیش از آنکه به برگ برنده اش تبدیل شود به ابزاری برای مضحکه شدن توسط مردم تبدیل شد.
در چنین شرایطی باید پرسید چه اصراری وجود دارد که آخوندی در مجلس این اعداد و ارقام را بیان کند؟ آیا وزیر راه تصور می کند مردم این ارقام را باور می کنند و به طور مثال، با اعلام آن، اعتماد بیشتری به مسئولان خواهند کرد؟ آن هم در فضایی که وجه پوپولیستی این اقدام به شدت بر وجوه دیگر آن غلبه دارد و فضای اعتماد عمومی هم خدشه دار شده؟ البته سابقه آخوندی نشان می دهد که وی چندان با این اقدامات موافق نیست اما آیا نمی توانست در همین جلسه مجلس هم کمی صبوری کند و این سخنان را بر زبان نراند؟
موضوع دوم، فارغ از نوع نگاه مردم، صحت اعلام چنین آمارهایی از سوی مسئولان است. واقعیت بی تعارف آن است که در این گونه اعلام لیست اموال، همواره نوعی پنهان کاری هم دیده می شود. هر شنونده ای پس از چنین اظهاراتی، از خود می پرسد پس بقیه اموال فلان مسئول کجاست؟ آیا همه را به نام شخص یا اشخاص دیگری کرده که از دید عمومی پنهان بماند؟
در همین مورد مربوط به عباس آخوندی، در صورتی می توان صحت ادعای او را پذیرفت که همه اموال خود و دخترش به نام افراد دیگری و در حساب های داخلی و خارجی دیگر نباشد که چنین امری باورپذیر نیست.
بی تعارف، مردم مسئولانی را که چنین ادعاهایی داشته باشند پس می زنند؛ خواه قالیباف باشد خواه آخوندی. بیان چنین اظهاراتی از سوی وزیر راه نشان می دهد که همچنان شکاف زیادی میان نوع نگاه مسئولین و مردم وجود دارد به گونه ای که یک عضو کابینه تصور می کند مردم هر حرفی از او را بی چون و چرا می پذیرند.
موضوع دیگر اینکه، تا چه زمانی باید این عوام فریبی ها در میان مسئولین رواج داشته باشد؟ تا چه زمانی باید مسئولان ما به «فقر» ادعای خود افتخار کنند؟ آیا واقعا زیر خط «فقر» بودن آن هم در شرایطی که «فقر» حتی در روایات مذهبی ما هم به شدت تقبیح شده، افتخار کردن دارد که مسئولان ما بر سر آن مسابقه گذاشتهاند؟