در جمهوری اسلامی مذاکره تابو نیست

    کد خبر :339113

بعد از پیشنهاد رئیس جمهور آمریکا برای مذاکره بدون پیش شرط با ایران، واکنش‌های متعددی نسبت به این موضوع نشان داده شد. اما در همان ابتدا به نظر می‌رسید که مجلس شورای اسلامی خیلی مخالفتی با این موضوع ندارد. محمود صادقی نماینده مردم تهران در همین باره توئیتی کرد و نوشت: در گفتگو‌های دو و چند نفره نمایندگان در مجلس موضوع مذاکره با آمریکا بسیار مطرح بود؛ تعداد قابل توجهی از نمایندگان، امکان مذاکره را با رعایت سه اصل موردنظر رهبری برای سیاست خارجی، یعنی عزت، حکمت و مصلحت منتفی نمی‌دانند.

او در گفتگو با فرارو از فضای کلی مجلس نسبت به مذاکره با آمریکا سخن می‌گوید. او در این گفتگو به پیشنهاد رفراندوم که بعضا در این رابطه مطرح شده است می‌پردازد. در ادامه این گفتگو را می‌خوانید.

آقای صادقی بعد از آنکه ترامپ از مذاکره بدون پیش شرط با ایران صحبت کرد شما در توئیتر گفتید نمایندگان زیادی با رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت با مذاکره مخالف نیستند. حالا که چند روز روز می‌گذرد اولا بفرمایید فضای مجلس نسبت به این موضوع تغییری داشته است؟

آمریکا با خروج از برجام دست به یک پیمان شکنی زده و خلاف آشکار حقوق بین الملل، تعهد خود را نقض کرده است. نقض برجام خودش بزرگترین پیش شرط است؛ بنابراین دولت برای تداوم برجام باید از طریق ساز و کار‌هایی که در برجام هست از دولت آمریکا شکایت کند. اما خود بحث مذاکره با آمریکا با توجه به شرایط جاری کشور، در محافل بزرگ و کوچک مجلس مثل همه جای کشور مورد گفتگوست. برخی نمایندگان هم درباره استفاده از ظرفیت رفراندوم اظهار نظر کرده‌اند. من هم در مجلس زمزمه‌هایی می‌شنوم. دغدغه همه این است که باید کاری کرد. این‌که چگونه اقدام شود که در درجه اول، عزت ملی خدشه دار نشود، جای گفتگو دارد. اما آنچه که خیلی‌ها بر روی آن اتفاق نظر دارند، این است که مجلس باید یک ابتکار عمل و چاره اندیشی صورت بگیرد.

شما هم معتقدید آمریکا اول باید به برجام برگردد بعد صحبت مذاکره شود؟

بر روی این قضیه دستگاه دیپلماسی باید فکر کند و تصمیم بگیرد. اما به نظر من همینطور است. از نظر حقوق بین الملل، هر دولتی که بر سر کار می‌آید باید به تعهدات بین‌المللی دولت قبل پایبند باشد. حتی اگر تغییر رژیم هم اتفاق بیفتد رژیم جدید جانشین تعهدات رژیم قبل است. جمهوری اسلامی هم نسبت به تعهدات رژیم پهلوی مثل منشور سازمان ملل، عهدنامه الجزایر و … متعهد است.

در ارتباط با آمریکا چطور؟

در ارتباط با آمریکا هم همینطور بود. چیزی که مبنای شکایت ایران در لاهه قرار گرفت عهدنامه مودت بود که در ۱۹۵۵ به امضا رسید. آن عهدنامه به قوت خود باقی است و اتفاقا حقوقدانان بر مبنای همان در دیوان لاهه شکایت کرده اند. می‌خواهم بگویم این یک قاعده حقوق بین الملل است که این تعهدات تداوم پیدا می‌کند. مگر اینکه سازو کار‌هایی وجود داشته باشد که بر اساس آن‌ها امکان خروج از یک معاهده وجود داشته باشد.

صحبتم این است که وقتی ترامپ زیر توافق قبلی دولت آمریکا می‌زند، چه تضمینی وجود دارد که اگر ما با او به توافق برسیم، رئیس جمهور بعدی آمریکا زیر آن نزند؟ پس طرف مقابل ما باید از جهت پایبندی به تعهدات بین المللی قابل اعتماد باشد که بتوان با او مذاکره کرد. وگرنه اصل مذاکره در ایران تابو نیست. نظام جمهوری اسلامی با آمریکا بار‌ها در خصوص مسائل منطقه‌ای و همچنین در مساله هسته‌ای مذاکره کرده است.

اما این پیش شرط هم که آمریکا اول به برجام برگردد با آن روحیه ترامپ بعید به نظر می‌رسد.

مجموعه نظام می‌تواند روی این موضوع فکر کند. همانطور که بعضی شخصیت‌ها هم اعلام کرده اند مذاکره را منتفی ندانیم. این موضوع باید در جایگاه‌های مربوطه از جمله مجلس شورای اسلامی، کمیسیون امنیت ملی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. به نظرم این پیشنهاد قابل بررسی است. به نظرم اینکه ما یکباره پیشنهاد مذاکره را رد کنیم خیلی با مصالح سازگار نیست. البته من بر سه اصل مد نظر رهبری که برای سیاست خارجی ترسیم کرده اند یعنی عزت، حکمت و مصلحت تاکید می‌کنم. این یعنی باید بر عزت ملی تکیه کرد، ثانیا حکیمانه رفتار کرد و ضلع سوم مصلحت است. مصلحت یعنی نوعی انعطاف پذیری در این سیاست وجود دارد و بر مبنای مصالح می‌تواند متحول شود. این همان چیزی است که در خود برجام نیز انجام شد و رهبری از آن نرمش قهرمانانه یاد کردند. به نظرم در باره این موضوع هم می‌توان بحث کرد. اما ما به جای آنکه این پیشنهاد را محل تشدید اختلاف طیف‌های سیاسی کنیم باید آن را به فرصتی برای گفتگو تبدیل کنیم. من چند روز پیش در مجلس با برادران اصولگرا صحبت می‌کردم. اتفاقا بعضی از چهره‌های معتدل آن‌ها هم همین دغدغه را دارند.

موضوع رفراندوم که از سوی بعضی نمایندگان مطرح می‌شود چقدر جدی است؟آیا فکر می‌کنید نظام در ارتباط با موضوع آمریکا به رفراندوم تکیه می‌کند؟

رفراندوم تابو نیست. یک اصل قانون اساسی است. همان قانون اساسی که مثلا ولایت فقیه را به عنوان رکن نظام قرار داده، مجلس را به عنوان نهاد قانون گذاری می‌شناسد و برای شورای نگهبان نظارت قائل است رفراندوم را نیز به عنوان مجرایی برای مسائل مهم کشور می‌شناسد. در دهه ۶۰ چارچوبی برای رفراندوم پیش بینی شده است. با لحاظ قانون آن رفراندوم باید از مسیر خودش عبور کند.

اما به نظر شخصی من، شاید ما نیازی به رفراندوم نداشته باشیم. ظرفیت‌هایی که برای تحول و انعطاف پذیری و مصلحت در خود نظام وجود دارد کافی است. فکر می‌کنم قاعدتا زمانی باید سراغ رفراندوم برویم که مجموعه نهاد‌هایی که به آن‌ها اشاره کردم به نتیجه نرسندو آن موقع می‌توان به سراغ این ظرفیت رفت.

ما در سطح جامعه می‌توانیم استقبال از این پیشنهاد را مشاهده کنیم. پایین آمدن قیمت دلار که بعد از این پیشنهاد رخ داد می‌تواند شمه‌ای از این استقبال باشد …

من شخصا معتقدم اگر دلار بعد از صحبت آقای ترامپ هزار تومان جابه‌جا شد، آن را نشانه این ندانیم که همه سرنوشت اقتصاد خود را به شدت لحن رئیس جمهور آمریکا گره بزنیم. مسائل اقتصادی ما بیشتر ریشه داخلی دارد. این نوع مسائل باعث تحریک می‌شوند و گرنه حتی اگر ما با آمریکا رابطه برقرار کنیم، مشکلات مان حل نمی‌شود. در اقتصاد ما مشکلاتی ساختاری وجود دارد که تا آن‌ها حل نشود ما اساسا نمی‌توانیم به حل مسائل اقتصادی امیدوار باشیم.

قصدم از سوال قبل این بود که بپرسم چقدر احتمال وجود دارد بخش جمهوریت نظام یک جور فکر کند و بخش انتصابی نظر متفاوتی داشته باشد.

این احتمال وجود دارد. ما در بعضی از مسائل جاری مثل لوایح مبارزه با پولشویی این اختلاف نظر را می‌بینیم. مثلا من از منابع موثقی شنیده ام که رهبری با لوایح موافق هستند فقط با عضویت در FATF مخالفند. با این حال یک مقاومتی در برابر لوایح انجام شد و باعث شد که ما از فرصت‌های برجام در بحث تحریم‌های بانکی نتوانیم استفاده کنیم. این مساله‌ای است که می‌تواند یکی از همان مسائل باشد. در موردی مثل اینکه شورای نگهبان بر روی نظر خودش مصر باشد یا آنچه که با امضای آقای محسن رضایی به شورای نگهبان اعلام شد نظر کل مجمع باشد، می‌توان از ساز و کار‌های دیگری استفاده کرد. البته می‌دانید که خود رفراندوم هم مطابق اصل ۵۹ مستلزم تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس است. یعنی یک گونه توافقی در مجلس باید بر روی آن انجام شود که طبیعتا مسیر آسانی هم نیست.

در کل فکر می‌کنید کدام یک از این گزینه‌ها در فضای مجلس اکنون برجسته‌تر است؟

اکنون دغدغه اصلی نمایندگان وضعیت اقتصادی و معیشیتی است. اما به نظر من برای خروج از بن بست‌ها، بحث تحول سیاست خارجی جمهوری اسلامی یک مقدار ضروری‌تر به نظر می‌رسد. من دیروز به آقای عارف هم پیشنهاد کردم که فراکسیون امید به دو فراکسیون دیگر مجلس پیشنهاد دهد که این موضوع را در یک فضای تفاهم مورد بحث قرار بگیرد. مخالف و موافق صحبت کنند و بررسی شود که آیا نباید در سیاست خارجی خود تحولی ایجاد کنیم و با رعایت سه اصل عزت، حکمت و مصلحت وارد دوره‌ای جدید شویم؟ با بعضی از دوستان تاثیرگذار فراکسیون ولایی هم که عضو هیات رئیسه مجلس هستند صحبت می‌کردم می‌دیدم آن‌ها هم از این موضوع استقبال می‌کردند. اما به نظر می‌رسد که یک نوع جسارت و از خودگذشتگی لازم است که این موضوع را بتوانیم از یک جا جلو ببریم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید