تکاپو برای اشتغال

    کد خبر :33473

اشتغال به عنوان یکی از پیچیده­‌ترین موضوعات اقتصادی، همواره در سیاست گذاری دولتهای مختلف اهمیت ویژه ای داشته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، یلدا راهدار رئیس کمیسیون رقابت خصوصی سازی و سلامت اداری اتاق ایران طی یادداشتی با تحلیل مختصات بازار کار کشور، به تشریح طرح تکاپو بعنوان یکی از سیاستهای اشتغالزایی دولت یازدهم ، پرداخته است.که از نظرتان می گذرد.

اشتغال به عنوان یکی از پیچیده­‌ترین موضوعات اقتصادی، همواره در سیاست گذاری دولتهای مختلف اهمیت ویژه ای داشته است. علاوه بر این که متغیرهای زیادی در بحث اشتغال و فرصت‌های شغلی مدخلیت دارند، خود اشتغال نیز به عنوان یک متغیر مهم در بسیاری از موضوعات زندگی هر فرد مؤثر است. هر کشوری بنا بر قوانین، شرایط و منابعی که در اختیار دارد، شرایط تقریباً متفاوتی را در حوزه اشتغال تجربه می­‌کند. اما رسیدن به یک سطح قابل قبول از اشتغال، به عنوان یک هدف در همه کشورها مورد توجه بوده است.

دو برابر شدن جمعیت کشور در ۴۰ سال گذشته به ویژه رشد شدید جمعیت در دهه ۱۳۶۰، ناخواسته زمینه بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران را فراهم ساخت. این جمعیت بزرگ که محدوده ۲۵ الی ۳۴ ساله­های امروز را تشکیل می­دهند، به دنبال سیاست­های نادرست آموزشی در دهه ۸۰ و بدون برنامه­ریزی جهت ارتقای مهارت مورد نیاز بازار کار، به شدت به سمت آموزش­ عالی و سپس تحصیلات تکمیلی سوق داده شدند.

منبع: مرکز آمار

در نتیجه جمعیت قابل توجهی از جوانان فارغ التحصیل به تدریج وارد بازار کار شدند. تنها برنامه دولت در آن زمان، اعطای بی حد حصر منابع بانکی بصورت دستوری، در قالب تسهیلات با نرخ کمتر از بهره بانکی تحت عنوان حمایت از بنگاه­های زودبازده بود تا ازین طریق طرف تقاضای نیروی کار را برای جذب افراد تحریک کند. نهایتاً این پول­‌ها با شدت بخشیدن به تورم، پدیده سرمایه‌های سرگردان را آفریدند که هر روز بحران تازه­‌ای را در کشور منجر می­‌شد.

افزایش شدید قیمت زمین در شهرها، بحران در بازار مسکن، افزایش شدید واردات و موارد دیگر از نتایج این طرح شکست خورده بود. این مسئله دقیقاً همزمان با تحریم­‌های شدید اقتصادی، تورم لجام گسیخته، بحران ارزی و مشکلات بانکی اتفاق افتاد و یک ترافیک سنگین در بازار کار برای این افراد دارای مهارت به وجود آمد. فقدان برنامه­‌ریزی برای چنین روزی در کنار بی­‌توجهی به پیامدهای اقدامات نابخردانه سیاسی، باعث شد تا کشور در یک رکود عمیق با نرخ بیکاری بالا فرو رود.

برخی از صنایع بزرگ و نیمه دولتی نیز که سال­ها در زیر چتر حمایت‌­های دولت، به نوعی بدعادت شده بودند، به ناگهان در تندباد تحریم‌­ها، خلع سلاح شده و چاره­ ای جز تسلیم شدن نداشتند. با افزایش سطح نااطمینانی در فضای بازار، کارگاه­‌ها و کارخانه­ های زیادی ورشکسته و یا دست به تعدیل نیرو زدند.

با روی کار آمدن دولت یازدهم، امیدها برای تغییر شرایط افزایش یافت. اما دولت یازدهم با درک صحیح از بحران­‌های دنباله­‌دار و طولانی مدتی که برای سال­ها گریبان اقتصاد کشور را گرفته است، تلاش خود را معطوف به حل ریشه‌­ای مشکلات پیش رو نمود.

تیم اقتصادی دولت به خوبی توانست تورم لجام گسیخته را ظرف مدت ۳ سال، در شرایط دشوار اقتصادی مهار کند. اما در مورد مشکل بیکاری وضعیت اندکی متفاوت بود.

پیچیدگی­ های خاص موضوع اشتغال در کنار ساختار معیوب بروکراتیک کشور، فضای نامطلوب کسب و کار، عدم انطباق مهارت‌­های نیروی کار تازه وارد با نیازهای بازار کار، بالا بودن نرخ بهره بانکی و مشکلاتی که در زمینه جذب سرمایه‌­گذاری خارجی وجود داشت، دولت را مصمم­‌تر کرد که شیوه نگاه خود را به مقوله ایجاد فرصت­‌های شغلی تغییر دهد.

بر همین اساس پروژه­‌های متعددی در سطح وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کلید خورد. عمده این پروژه‌­های اشتغال‌­آفرین، بر خلاف الگوهای پیشین استفاده شده در کشور، تکیه به پرداخت تسهیلات و اصطلاحاً پول­پاشی به فضای کسب و کار ندارند. بلکه آنچه در این طرح­ها اهمیت دارد، اتکا به مزیت‌­های منطقه‌­ای و تقویت مشاغل موجود بر اساس آسیب شناسی فضای کسب و کار است. سرآمد این پروژه­‌ها را می­توان طرح ملی توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار، که به اختصار تکاپو نامیده شده است، عنوان کرد.

طرح تکاپو چیست؟

پس از مطالعات اولیه انجام شده، طرح تکاپو، ششمین جلسه شورای عالی اشتغال در دولت یازدهم در مورخ ۳/۹/۱۳۹۳ به تصویب رسید. همچنین این طرح ذیل قرارگاه اقتصاد مقاومتی تحت عنوان توسعه رسته‌های پراشتغال منطقه ای نیز قرار داشته و یکی از طرحهای اقتصاد مقاومتی کشور می باشد.

نگاه اصلی حاکم بر این طرح که رسماً از سال ۱۳۹۴ در استان­های منتخب بصورت پایلوت کلید خورده است، معطوف به توسعه مشاغل در سطح بنگاه­‌های خرد، کوچک و متوسط است. زیرا به نظر می­رسد مشکل بیکاری کشوری به عظمت ایران، با ۳۱ استان و بیش از ۱۱۰۰ شهر، با احداث چند کارخانه بزرگ و یا صنایعی همچون پتروشیمی حل نخواهد شد. زیرا علاوه بر سرمایه لازم بسیار زیاد برای احداث کارخانه و زمانبری بالای احداث، سرانه اشتغال ایجاد شده به ازای هر کارخانه به حدی نیست که نرخ بیکاری کشور را تحت تأثیر قرار دهد. اما در سوی مقابل مشاغل خرد و کوچک با سرمایه‌­بری پایین، سرانه اشتغال بسیار بالایی دارند. لذا بر اساس طرح تکاپو، به منظور رفع مشکل بیکاری در سطح وسیع و در برش­های روستا، شهر و استان، به درستی حوزه مشاغل خرد و کوچک هدف­‌گذاری شده است.

تا پیش از این اکثر طرح­ها و پروژه ­های توسعه‌­ای کشور که اهداف اشتغال آفرینی را نیز دنبال می­‌کردند، با یک مکانیزم آبشاری، از مرکز به مناطق مختلف سرازیر می ­شد. نتایج این الگو همیشه بر اساس پتانسیل­‌های واقعی استان­ها و شهرستان­‌های هدف نبود و نهایتاً با شکست پروژه، هزینه فراوانی بر دوش جامعه تحمیل می­‌گردید. اما در این طرح به شیوه‌­ای خاص، نوعی از آمایش فضای کسب و کار پیش بینی شده، که بر اساس آن مزیت­ های هر استان مشخص شده و برنامه­‌ریزی­‌ها برای ایجاد اشتغال بر اساس مزیت­‌های منطقه­‌ای صورت گیرد. به عبارت دیگر توسعه کسب و کار بر اساس یک نگاه پایین به بالا صورت می­‌پذیرد. این امر به خوبی می­‌تواند پایداری مشاغل ایجاد شده را تضمین کند. زیرا منطبق بر مزیت­‌ها و منابع هر منطقه است.

با مشخص شدن مزیت­‌های هر استان و در نتیجه تعیین کسب و کارهای دارای اولویت، تلاش­ها برای توسعه و تقویت آن مشاغل و همچنین کسب و کارهای مرتبط با آن آغاز می­‌شود. محور اصلی مورد تأکید طرح تکاپو در این مرحله شامل ارتقاء مهارت و توانمندسازی نیروی کار متناسب با نیاز صنعت و کسب و کارهاست. به عبارت دیگر در این طرح به طرف عرضه نیروی کار، همتراز با طرف تقاضای آن توجه می­‌شود.

داشتن نگاه وام­پاشی و تزریق تسهیلات برای رونق بخشی به فضای کسب و کار، آفت بزرگی است که باعث بیمار شدن مشاغل مختلف شده است.

اگر از صاحبان کسب و کار پرسیده شود که چرا در امر تولید و فروش موفقیتی ندارید، پاسخ تکراری اکثریت آنها این خواهد بود که «دولت حمایت نمی­‌کند» یا «برای سرپا ماندن نیاز به فلان مقدار تسهیلات داریم».

جا افتادن چنین دیدگاه غلطی که دولت باید جور بهره­‌وری پایین برخی مشاغل در کشور را بکشد، زمینه­‌ساز مشکلات زیادی برای کشور شده است. به عبارت دیگر تولید کننده ای که چشمش به دستان دولتی ها باشد، قافیه را باخته است. بلکه ثروت حقیقی یک تولید کننده، رضایت مشتری هایش است. به عنوان مثال سال­هاست که تولیدکنندگان ایرانی در امر فروش و بازاریابی محصولات خود دچار مشکل هستند. بسته بندی محصولات ایرانی تبدیل به چشم اسفندیار تولیدات ملی شده و موضوع نوآوری در طراحی محصول به فراموشی سپرده شده است.

در بسیاری از کسب و کارها هنوز تولیدکنندگان به صورت انفرادی و فارغ از توسعه کسب و کارشان، مشغول به گذران زندگی و کسب معاش حداقلی خود هستند. اما در نگاه نوینی که تکاپو و سایر پروژه­های مشابه دنبال می­کنند، می­بایست با مطالعه دقیق کسب و کارهای دارای اولویت، حلقه­ های معیوب زنجیره ارزش را شناسایی و بازآفرینی کرد. با این کار علاوه بر بهبود فضای کسب و کار، بهره­وری و کارایی تولید نیز افزایش یافته و نهایتاً راه برای ورود سایرین به این بازار مهیا می ­شود. این عناصر دقیقاً چیزی است که در شرایط رکود فعلی مورد نیاز اقتصاد کشور و کاملاً منطبق بر پارامترهای اقتصاد مقاومتی است.

در حال حاضر بر اساس نتایج طرح تکاپو، برخی از استان­ها همچون خراسان رضوی و تهران توفیقاتی در حوزه پوشاک و مشاغل وابسته بدست آورده­‌اند. بحث گردشگری و فناوری اطلاعات نیز در استان­هایی همچون فارس و کرمان به خوبی دنبال می­‌شوند. در مجموع باید عنوان کرد که پروژه­‌های توسعه­‌ای از جنس طرح تکاپو به دنبال آنند که با اصلاح رویه غلط جاافتاده، بتوان موانع موجود بر سر راه فعالان کسب‏ وکارهای منتخب را مرتفع و فرصت‏های جدید داخلی و جهانی را در مقابل آن‌ها قرار داد. اما طی شدن چنین پروسه­­‌ای که در نهایت به توسعه منجر شود، قطعاً زمانبر بوده و در قالب یک برنامه میان مدت طبقه بندی می­‌شود. لذا به نظر می­رسد با تداوم این راه می‌توان انتظار توسعه و پیامدهای مطلوب ناشی از آن را با سیاست­‌گذاری­های صحیح دولت داشت.

1
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد
  1. مصطفی پرتویان گفت:

    تولید کننده چشمش به دست دولت نیست بلکه دولت چشم طمع به دست تولید کننده دوخته و ارگانهای مختلف مثل اداره مالیات و بیمه و وزارت کار با عناوین مختلف جریمه هایی را علیه تولید کننده صادر میکنند و دیرکردهایی با نزولهای نجومی نیز برایش درنظر میگیرند
    مالیات های مختلف مثل مالیات بر درآمد، مالیات بر ارزش افزوده، مالیات شغلی، مالیات برحقوق و…جرایم دیرکرد و جرایم عدم اطلاع از بعضی قوانین جدید بدلیل عدم اطلاع رسانی اداره مالیات از جمله تیشه هاییست که به ریشه تولید کننده میزنند.
    مگر یک کارگاه کوچک با ۲ کارگر چقدر باید به دولت هزینه پرداخت کند و مخارج زندگی خود و کارگرهای خود را نیز تامین کند؟

    با این تفاسیر بهتر نیست که تولید کننده، کارخانه و ماشین آلات خود را بفروشد و با سرمایه آن به دلالی بپردازد و از پرداخت هزینه های مختلف مثل قبض برق ۱ میلیون تومانی، حقوق ۳ میلیونی، بیمه ۷۰۰ هزار تومانی و مالیاتهای چند صد میلیونی، چک های برگشتی دلالان، مخارج بازاریابی و ۵ صبح از خواب بیدار شدنها راحت شود؟
    لطفاً کمی بیشتر بیاندیشید.

دیدگاهتان را بنویسید