زنان انتحاری داعش، افسانه نیستند
در ماههای اخیر تحلیلگران مشغول بحث و تبادل نظر درباره نقش زنان در گروه تروریستی داعش بودهاند. این مباحثات بویژه بعد از جنگ موصل و به دنبال انتشار گزارشهای تأیید نشدهای با این محتوا که داعش تعداد زنان انتحاری را افزایش خواهد داد، داغتر شده است.
برخی تحلیلگران، مثل چارلی وینتر و دورا مارگولین که در زمینه تروریسم تحقیق میکنند، معتقدند رویکرد داعش نسبت به جایگاه زنان در جنگ در ماههای اخیر به صورت چشمگیری متحول شده است. این دو پژوهشگر با استناد به نوشتههای منتشر شده در دو نشریه داعشی تحت عنوان «رومیا» و «نبا» چنین نتیجهگیری کردهاند که رویکرد داعش نسبت به حضور زنان در میدان نبرد از ممانعت و مخالفت به تشویق تغییر یافته، طوری که در حال حاضر نه تنها مخالفتی با حضور زنان در جنگ ندارد بلکه آنها را به مسلح شدن تشویق میکند.
در نقطه مقابل، میا بلوم و سیمون کوته، قرار دارند که معتقدند این خوانشی ناصحیح از چند نقل قول است و رویه داعش نسبت به زنان تغییر نکرده و همچنان مخالف حضور زنان در میدان نبرد است.
اما هر دو دسته از پژوهشگران نسبت به یک مسأله توافق نظر دارند و آن تحول نقش زنان از عوامل انتحاری به نیروهایی است که باید در خانه و جامعه خدمت کنند. پژوهشگران توضیح میدهند، اگر در زمان ابومصعب الزرقاوی، داعش (که در آن زمان با نام القاعده در عراق شناخته میشد) بوضوح از زنان میخواست عملیات انتحاری انجام دهند، امروز بر نقش زنان در خانه و جامعه تأکید میکند.
به عبارت دیگر، آنها میان نوع نگاه به زنان در زمان زرقاوی و داعش تمایز گذارده و مدعی هستند، داعش تلاش میکند زنان را دوباره به نقشهای جنسیتی سنتی بازگرداند. بلوم و کوته مینویسند: «در حالی که پیشگامان داعش، یعنی القاعده در عراق، برای زنان نقشهای فعالتری را متصور بودند، داعش، در نقطهای کاملاً متضاد، مخالف چنین نوآوریهایی است.»
زرقاوی درباره زنان چه نظری داشت؟
از زمان زرقاوی تاکنون، القاعده و سایر گروههای تروریستی، همواره تأکید کردهاند که نقش یک زن تشویق همسرش به آنچه آنها جهاد مینامند و پرورش فرزندان پسر به عنوان نیروهای مبارز است. اما چنانچه شرایط ایجاب کند، زنان نیز باید به عنوان نیروهای فعال عملیات را هدایت کنند.
وینتر و مارگولین برای اثبات ادعاهای خود به بخشهایی از سخنرانی زرقاوی در سالهای مختلف اشاره میکنند و میگویند، زرقاوی ژانویه 2004 اعلام کرد که زنان میتوانند در جنگ نقش داشته باشند—ایدهای که در واکنش و انتقاد به مردانی که فکر گریز از جهاد را در سر میپروراندند- مطرح شد.
زرقاوی اندکی بعد در جولای 2005 بر نقش «مجاهدین زن» تأکید کرده و گفت یک زن مجاهد «فرزندش را برای زندگی کردن پرورش نمیدهد، بلکه او را پرورش میدهد تا بجنگد و کشته شود.» زرقاوی همان سال در سخنرانی دیگری گفت: «بسیاری از خواهران مجاهد از عراق نزد من آمده و درخواست کردهاند، در عملیات شهادتطلبانه[انتحاری] شرکت کنند.»
اگرچه او هرگز اعلام نکرد که آیا اجازه چنین کاری را به زنان داده یا نه، اما این مثال را آورد تا بار دیگر مردان را شرمنده کند. او خطاب به مردان پرسید: «آیا این مایه آبروریزی و خفت پسران نیست که خواهران پاکدامن و بافضیلتشان از من درخواست شرکت در عملیات داشتهباشند؟»
از اکتبر سال 2005، القاعده استفاده از زنان به عنوان بمبگذاران انتحاری را تأیید کرده است.
تغییر شرایط القاعده و گروههای تروریستی که بلافاصله بعد از آن شکل گرفتند، هرگز به اندازه داعش که از سال 2014 پا گرفت، قدرتمند نبوده و نتوانستند بر قلمروهای تحت نفوذ خود کنترل داشته باشند.
داعش در سالهای 2007 و 2009 وزرای کابینه خود را اعلام کرد، اما این دولت چیزی بیش از یک عنوان نبود. در عوض، نهادهای دولتی متعدد و متفاوتی که بلافاصله بعد از اعلام خلیفه خودخوانده داعش تأسیس شدند، به گواهی تبلیغات گسترده سیاسی و اسناد داخلی بسیار موفق بودهاند. داعش توانسته دولت ایدهآل خود را تأسیس کرده و شبهنظامیانی از کشورهای خارجی را در ارتش خود جای دهد. همین عوامل باعث شده، این نیروی تروریستی نسبت به نیروهای تروریستی پیش از خود قویترین ارتش و نیروی نظامی را در اختیار داشته باشد.
علاوه برآن، نیروهای داعش هرگز با حجم زیادی از نیروهای اشغالگر خارجی که نیروهای تروریستی پیش از آن، بخصوص در دوران جنگ عراق، با آن مواجه بودند، روبهرو نشدهاند. بنابراین، اگر نگوییم هرگز نیازی به نیروهای رزمی و انتحاری زن در دوران داعش حس نشده است، حداقل میتوانیم بگوییم نیاز کمتری به این جنگجویان داشته است. در حقیقت، همانطور که وینتر و مارگولین هم گفتهاند، استفاده از زنان در جنگ در نتیجه خروج تدریجی سربازان امریکایی از عراق از سال 2010 کاهش یافته است.
داعش همواره زنان تحت کنترل خود را تشویق کرده تا نقشهای سنتی خود را به عنوان همسران، مراقبین کودکان، یاری دهنده و مشوق مردان در زمان کنونی و در آینده به بهترین نحو اجرا کنند. اما همانطور که اشاره شد، این نوع نگاه به زنان از زمان زرقاوی تا کنون تغییر چندانی نکرده است. آنچه این بار تفاوت میکند، این است که به زنان نیز فرصت داده شود تا در تشکیل دولت اسلامی نقش داشته باشند. زنانی که در قلمروهای تحت کنترل داعش زندگی میکنند این اجازه را دارند تا در گروههای «حسبه» – نهی از منکر- کار کنند. آنها همچنین میتوانند به عنوان معلم، پزشک، پرستار و حتی محقق و پژوهشگر دینی اسلامی ایفای نقش کنند.
اما حتی این تغییرات نیز سبب نشده، داعش به طور کامل و یکباره زنان را از ایفای نقش به عنوان عاملان انتحاری و رزمی باز دارد. بلوم و کوته میگویند، در گفتمان داعش هیچ اثری از ردپای یک زن در حملات انتحاری وجود ندارد. اما این ادعا کاملاً اشتباه است. در این مورد که داعش هرگز در تبلیغات سیاسی خود تصاویری از «افرادی با برقع» را در حین حملات و عملیات انتحاری منتشر نکرده و ترجیح میدهد که عاملان مرد را در تصاویر به نمایش بگذارد، کاملاً حق با این دو پژوهشگر است. اما نکته اینجاست که هدف از انتشار چنین تصاویری به نمایش گذاشتن تنوع سنی و نژادی جنگجویان داعش است، هدفی که با به نمایش گذاردن زنان برقع پوش محقق نمیشود.
علاوه بر آن، داعش به دلایل مختلف، هرگز همه چیز را درباره خودش، عملیاتش و عملکردش، فاش نمیکند. برای مثال، این گروه اطلاعات کمی درباره خروج نیروهای خود از قلمون غربی واقع در مرز سوریه و لبنان، یا معاملهاش با حزبالله و دولت سوریه، در اختیار رسانهها قرار داده است .
به نظر میرسد، به هر دلیلی، داعش بیش از آنکه از نیروهای انتحاری زن برای تبلیغات خارجی استفاده کند، از آنها برای تبلیغات داخلی استفاده میکند. این گروه تروریستی نشریاتی دارد که تحت عنوان «داستانهای مجاهدین» منتشر میشود. برای مثال یکی از داستانها درباره زنی به نام فاطمه الروسیا است که سه پسرش در جنگ افغانستان و چچن کشته شدهاند. او در پایان داستان به داعش میپیوندد و در سال 2014 در حمله به گروزنی شرکت میکند.
ظن سالم می توان به گزارشهایی که از موصل درباره افزایش تعداد نیروهای انتحاری زن داعش منتشر شده است، شک کرد. این گزارشها میتوانند تبلیغاتی سیاسی باشند برای آنکه چهره داعش را بیش از پیش سیاه جلوه دهند و جای تأسف است که بدون آنکه تحلیلی درباره آنها صورت گیرد، توسط خبرگزاریهای مختلف بازنشر میشوند.
اینکه در گزارشها پیوسته اینطور القا میشود که میان دیدگاه زرقاوی و داعش نسبت به زنان تفاوت وجود دارد یا داعش تفکر خود را نسبت به زنان تغییر داده است، بسیار اشتباه است. هرگز مدرکی دال بر اینکه داعش شرکت زنان در جنگ را منع کرده است، وجود نداشته است. در عوض، مدارک زیادی از متون رسمی و نیمه رسمی میتوان تهیه کرد که نشان میدهند، داعش از ابتدای فعالیت خود، همیشه بر نقش زنان، اول در خانه و سپس در میدان نبرد، تحت شرایط خاص، تأکید کردهاست. در برخی موارد- مثل زمانی که یک زن در خانه خود توسط دشمن مورد حمله قرار میگیرد- جنگیدن یک الزام است.