چرا زمان انتخابات بر کماثری سلبریتیها و عدم قدرت تحلیل سیاسیشان تاکید نشد؟!
در دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری، اغلب سلبریتیها و به ویژه سینماگران عمدتاً به تبعت از اصلاح طلبان حامی رئیس جمهور کنونی بودند اما اکنون که شماری از آنها نسبت به عدم تحقق شعارهای دولت و حتی وقوع اتفاقات خلاف آن شعارها به شکل علنی اعتراض کردند، برخی از عناصر اصلاح طلب نظیر رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات نقش سلبریتیها را در بسیج افکارعمومی کم اثر خوانده و آنها را به نوعی فاقد قدرت سیاسی تلقی کرد؛ رویکردی که باید پرسید چرا وقت نیاز به هنرمندان به شکل علنی مطرح نمیشد؟!
به گزارش تابناک؛ سلبریتیها و به طور مشخص سینماگران در بیش از دو دهه اخیر عمدتاً حامی کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری بودهاند و معمولاً از این انتخاب خود دفاع کردهاند. عناصری چون مسجد جامعی و بهشتی نیز در این زمینه نقش کلیدی داشتهاند و به همین دلیل علی رغم عدم حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنان ردپایشان در مقاطع حساس دیده میشود. یکی از دلایلی که جریان سینماییِ مستقر در دولت نهم و دهم به دنبال تعطیلی خانه سینما رفته بود، این فضای سیاسی قالب بود که در خانه سینما تبلور مییافت.
در جریان دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری که به پیروزی حسن روحانی منجر شد، هنرمندان در راستای ادامه همان رویه پیشین از کاندیدای ترجیحی اصلاح طلبان که رئیس جمهور کنونی بود، حمایت کردند و این حمایت به ویژه در دوازدهمین دوره انتخابات نمود بسیار پررنگتری یافت و شبیه به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد. این نوع حمایت برای آن دسته از سلبریتیهای دخیل بیهزینه نبود و در شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام باید پاسخگوی هوادارانشان بودند؛ هوادارانی که پس از هر رویداد، با سیل پیامهای تند به برخی سلبریتیها اعتراض کردند.
در واقع هنرمندانِ حامی دولت کنونی از سوی هوادارانشان در این موضع قرار گرفتند که باید پاسخگوی عدم تحقق وعده دولتمردان یا برخی خلف وعده مسئولین کنونی برآیند و متاسفانه با ادبیات زشتی نسبت به این هنرمندان واکنش نشان داده میشد. این وضعیت به ویژه پس از ماجرای افزایش شدید ارزش ارزهای خارجی در مقابل تومان، باعث شد تا شماری از هنرمندان از جمله حمید فرخنژاد، رضا رشیدپور، سیروان خسروی، مهدی فخیمزاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی نسبت اتفاقات اخیر اعتراض کنند و حتی برخی از آنها به واسطه آنکه از این دولت در جریان انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردهاند، ابراز پشیمانی کنند!
این عذرخواهی با خرده تحلیلهایی همراه شد، تا اینکه بالاخره یکی از عناصر اصلی اطلاح طلب در این زمینه موضع گیری کرد و در عین حال از موضعی سخن گفت که نسبتی با تلاش آنها برای بسیج هنرمندان به قصد حمایت از کاندیدای مورد حمایت اصلاح طلبان نداشت.
محمدعلی ابطحی رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات در موضع گیریِ عجیبی درباره این اعتراضات در بخشی از گفت و گوی اخیرش تاکید کرد: «…این گروه در دوران انتخابات تلاش هایی کرده اند و حرف هایشان نیز در حد خودشان موثر بوده است اما اینطور نیست که سلبریتی ها قادر باشند جهت جامعه را تعیین کنند… با توجه به اینکه سلبریتی ها در انتخابات از هر دو جریان سیاسی حمایت کردند، معتقد هستم که حضورها اگرچه می تواند تاثیرهای کم رنگی داشته باشد اما به معنای آن نیست که قادر به جا به جایی رأی هستند.»
اما بخش عجیب تر این گفت و گو که به نوعی توهین به آنهایی ود که مسیر حضور جریان نزدیک به اصلاح طلبان در قدرت را هموار کرده، اشاره به عدم قدرت تحلیل سیاسی سلبریتیها است. ابطحی در این زمینه گفته است: «نباید از این گروه توقع یک تحلیل گر سیاسی داشته باشیم. خودشان نیز چنین ادعایی ندارند. آن ها حساس هستند چون ذات هنرمند حساس است و این حساسیت را بروز می دهد. باید آنان را درک کرد و دانست که یک جریان فرهنگی هنری، ورزشی و … جریانی نیست که از آن توقع بررسی و یک تحلیل سیاسی داشته باشیم. نباید در حد یک کنشگر سیاسی از آن ها توقع داشت و خودشان نیز چنین ادعایی ندارند.»
اینکه آیا واقعاً سلبریتیها و به ویژه هنرمندان با موضع ابطحی درباره خودشان هم نظر هستند و خود را فاقد اثرگذاری جدی در بسیج عمومی به سمت یک کاندیدای ریاست جمهوری و فاقد تحلیل سیاسی میدانند، مسئلهای است که باید خود هنرمندان دربارهاش موضع گیری کنند؛ اما پرسشی که اکنون میتوان مطرح کرد این است که چرا عناصری چون ابطحی در زمان انتخابات بر کماثری سلبریتیها و عدم قدرت تحلیل سیاسیشان تاکید نکردند؟!
این ادبیات ریشه در یک جمله ابطحی در این گفت و گو دارد که تاکید کرده است: «این موج اخیر را یک موج پشیمانی به معنای واقعی نمی دانم و معتقد هستم که اگر شرایط تکرار شود قطعا این سلبریتی ها به سراغ رقبای آقای روحانی نمی روند». واقعیت آن است امثال ابطحی تصور میکنند چهرهها و به ویژه اهالی فرهنگ و هنر، انتخابی به جز اصلاح طلبان ندارند و چون چارهای به جز حمایت از جریان موسوم به اصلاحات ندارند، نباید اعتراضشان را جدی گرفت!