مزدک، عادل یا میثاقی؟! / شما در شرایط مشابه جا پای کدام شخصیت میگذارید؟
گروه اجتماعی بازتاب: هر یک از ما مدام در موقعیتهای تصمیمگیری قرار داریم. موقعیتی که در آن اغلب مجبور به انتخاب یکی از گزینهها هستیم. تاریخ نهایتاً امکان مشاهده نتیجه تصمیمگیریمان را به آیندگان خواهد داد؛ هرچند ما شاید در زمان زندگی خود هیچگاه نفهمیم کدام گزینه صحیح بود.
موقعیتهایی پیش روی ما انسانهای متنوع قرار میگیرد و هر یک از ما بر اساس آنچه از جهان میفهمیم و بر اساس ویژگیهای خود تصمیم خود را میگیریم. تنوع انتخابهای پیش روی ما منجر به تنوع سرنوشت ما خواهد شد.
شاید از یک سال پیش موقعیتی کموبیش مشابه پیش روی سه گزارشگر ورزشی ایران قرار گرفت. گزینههایی که هرکدام از این سه انتخاب کردند، متفاوت بود. به همین دلیل تنوع انتخاب بود که ۳ سرنوشت مختلف را برای آنان رقم زد.
امیر ناظمی بهعنوان یک کارشناس مسائل اجتماعی معتقد است انتخابهای این ۳ نفر شاید در آینده بتواند به نماد ۳ نوع سرنوشت مختلف تبدیل شود؛ ۳ نوع سرنوشتی که پیش روی هر یک از ما نیز قرار دارد و ما نیز کموبیش انتخابهای مشابهی داشتهایم:
سناریوی مزدک میرزایی: چند ماه پیش مهاجرت مزدک میرزایی از ایران آشکار شد؛ وقتی خبر برنامه جدید او در شبکهای ماهوارهای منتشر شد. برای مخاطب ایرانی چهره مزدک با کروات، هم آشنا و هم غریب بود. او به دلایل شخصی تصمیم به مهاجرت گرفته بود؛ و حالا داشت در شبکهای ماهواره به تولید برنامهای شبیه «نود» میپرداخت. مزدک نماد انسان ناامید از تغییر بود!
سناریوی عادل فردوسی پور: ماجرای درگیری عادل با صداوسیما یکی از روایتهای قابلتعمیم در ایران است. روایتی که در آن سلیقه یک مدیر در تقابل با یک فرد توانمند قرار میگیرد؛ که فراتر از مرزهای سازمانیاش سرمایه و اعتبار اجتماعی دارد. عادل اما تصمیم میگیرد در ایران بماند؛ و با ساخت یک برنامه ویدئویی رکورد بیننده تاریخ برنامههای اینترنتی را میشکند. او نماد کسی است که هنوز میل و ایمان به امید دارد.
سناریوی محمدحسین میثاقی: میثاقی شاگرد و دستپرورده عادل بود؛ که پیشتر استعداد خود را آشکار ساخته بود. میثاقی جانشین عادل شد؛ تا انتخاب وفادارانه خود را به نهاد تصمیمگیر حاکمیتی نشان دهد؛ شاید حتی علیرغم میلاش.
این ۳ انتخاب، ۳ نوع سرنوشت را برای هر ۳ نفر پیش خواهد برد.
نظریه خروج، اعتراض و وفاداری
هیرشمن (Hirschman) کتابی دارد با نام «خروج، اعتراض و وفاداری» (Exit, Voice & Loyalty)؛ در حوزهی اقتصاد-سیاسی. کتابی مرجع که در اغلب دانشکدههای اقتصاد سیاسی همچنان تدریس میشود. هیرشمن با مقایسه یک کسبوکار با یک حزب سیاسی سعی دارد تا به شباهتهای رفتاری آنان اشاره نماید.
در این مقایسه یک حزب سیاسی همانند یک کسبوکار به عرضهی کالای خود میپردازد و همانگونه که مشتری، بنا به مطلوبیت آن کالا هزینه مینماید، مشتریان یک حزب یعنی رأیدهندگان نیز بنا به مطلوبیت انتخاب حزب، به پرداخت هزینه که همان رأی است اقدام مینمایند.
هیرشمن این شباهت را ادامه میدهد تا نشان دهد ۳ نوع انتخاب پیش روی مشتریان یک کسبوکار یا رأیدهندگان به یک حزب یا منش سیاسی وجود دارد:
خروج: در این وضعیت رأیدهنده/مشتری از رایدادن/خرید یک نماینده/کالا سر باز میزند. مزدک میرزایی نماد خروج است. او در برابر نارضایتی از وضع موجود تصمیم به ترک میگیرد.
اعتراض: در این وضعیت آن رأیدهنده/مشتری به اعتراض میپردازد. برنامه کلاسیکو شاید بلندترین اعتراض فردوسی پور به شرایط بود؛ اعتراضی به مدیریت سلیقهای.
وفاداری: در این وضعیت همچنان آن رأیدهنده/مشتری تصمیم به وفاداری دارد. میثاقی نماد این وفاداری تام و تمام به وضع موجود است.
به اعتقاد هیرشمن اما اصلیترین پرسش در خصوص دینامیسم میان این ۳ گونه انتخاب است! آیا در آینده معترض به یک خروجی بدل میشود یا یک وفادار؟ همانطور که آیا وفادار در آینده معترض یا خروجی میشود؟
به نظر میرسد ما انسانها مدام در برابر انتخاب این گزینهها هستیم؛ و مدام با نمادسازی انتخابهای دیگران سعی داریم تا سرنوشت خود را در انتخابهای آنها بازسازی کنیم. اگرچه سرنوشت هر ۳ میتواند متفاوت باشد؛ اما انسانها با هر سرنوشتی که این ۳ بیابند و با اتکا به شبیهسازی آن و تعمیم آن سه نفر به خود، تصمیم خود را تغییر میدهند. اگر عادل موفق نشود، در حقیقت به جامعهای گفتهشده است که راهبرد «اعتراض» بیفایده است و باید فقط «خروج» کرد!
اما دومین نتیجه برمیگردد به امکانهای جدیدی که فناوری برای ما میسازد. به قول شومپیتر، نوآوری از «تخریب خلاق» آغاز میشود. فردوسی پور از امکان جدید فضای مجازی بهره برد؛ از امکان دسترسی گسترده به اینترنت. اعتراض نوگرایانه باید متکی به نوآوری باشد؛ چراکه راههای سنتی در انحصار بازیگرانی است که تنها وفاداری میطلبند!
انتهای پیام/#
ببخشيد نويسنده محترم الان شما اسم رفتار عادل رو مي ذاريد اعتراض؟
ايشون ٢٥ سال تو سازمان صدا وسيما مشغول به كار بوده چطور شده كه الان ياد اعتراض افتاده؟!!!
كسي كه نگاه اعتراضي داره اصلا وارد اين سيستم نميشه پس نوشته شما از اساس اشتباه است. ايشان تو برنامه هاشون جايي كه لازم بود از همه تشكر مي كردن و يك رفتار كاملا پوپوليستي داشتن.