رایزنهای فرهنگی برای انجام وظایف بزرگ تربیت نشدهاند
حجتالاسلام بهمن اکبری معتقد است که نباید همه بار عقبماندگی فرهنگی را به دوش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی انداخت. او میگوید رایزنها مثل شاعران قریحهای کار میکنند و آموزش رسمیای وجود نداشته است.
به گزارش خبرنگاران پویا، حجت الاسلام بهمن اکبری رایزن فرهنگی ایران در کشور عمان است. عمان در این سالها به پایگاه صلح و مذاکره تبدیل شده است. جدیترین مذاکرات ایران و آمریکا در عمان و با وساطت سلطان قابوس پادشاه این کشور برگزار شده است.
عمان تنها حکومت دینی مسلمانان اباضیه در دنیا است. آنها اشتراکات مذهبی فراوانی با شیعیان و اهل سنت ایران دارند. حجت الاسلام اکبری میگوید که عمانیها ایرانیها را بسیار دوست دارند. این رابطه منحصر به امروز و دیروز نیست و سابقه طولانیای دارد.
متن گفتوگوی تفصیلی تسنیم با رایزن فرهنگی کشورمان در عمان در ادامه منتشر میشود.
تسنیم: رایزنی ایران در عمان از کی آغاز به کار کرده است؟
تقریبا 6 سال پیش بود.
تسنیم: آقای نصر اولین رایزن ایران در عمان هستند. انگار در ابتدا همه چیز چندان خوب هم نبوده است.
نصر اولین ماموریت و حضور را داشت. منظورم شخص او نیست اما به نظرم یک تاسیس و تولد خوبی نبوده است. روابط سیاسی و تاریخی ما با عمان خیلی درازمدت بوده است اما ما رایزنی فرهنگی خارج از سفارت نداریم.
تسنیم:در خارج از سفارت؟
بله. هویت رایزن فرهنگی و جنس کار فرهنگی با جنس کار سیاسی فرق دارد.
تسنیم:در بدنه مردم عمان، شما هیچ رفتوآمدی نداشتید؟
ما باید دفتر داشته باشیم که نداریم.
قرارداد ایران و عمان برای تاسیس مرکز زبان فارسی یکی از بزرگترین موفقیتها است
تسنیم:ارتباطات ما با عمان خوب است؟
اینها قدردان هستند و شخص سلطان خیلی قدردان این موضوع است ولی ما مکان نداریم یعنی بیرون از سفارتخانه کار نکردیم. یکی از بزرگترین موفقیتها در زمان آقای نوشآبادی انعقاد قراردادی بین ایران و عمان بود که تاسیس مرکز زبان فارسی بود. آقای نوشآبادی الان در وزارت ارشاد مشاور هستند و سخنگو هم بودند.
تسنیم: قرارداد چه بود؟
دو صفحه تفاهم نامه است که بین بن علوی، به عنوان وزیر امور خارجه عمان با آقای متکی، وزیر امور خارجه ایران تحت عنوان تاسیس مرکز زبان فارسی منعقد میشود. این کار بزرگ و خوبی است. در همین راستا در هفته گذشته کاری در همین جهت در دانشگاه آنجا انجام دادیم. شعبهای را در دانشگاه خلیج عمان تاسیس کردیم.
تسنیم: شعبه زبان فارسی در دانشگاه تاسیس شد؟
بله. ما شعبهای از مرکز زبان فارسی را راهاندازی کردیم. نام آن را زبان-فرهنگ گذاشتیم. زمانی که من مرکز ترجمه بودم یک اصطلاحی جعل و وضعش از من بود که تحت عنوان زبان-فرهنگ است. من این را از نگاه هایدگر گرفتم. یعنی یک درهمآمیختگی حوزه ادبیات و زبان را با حوزه فرهنگ میبینید.
یک سال به طول انجامید. با این دانشگاه کار کردم و طرح را نوشتم. دانشگاه بزرگی است که بیش از 4 هزار شاگرد دارند و گواهیهای آنها را منچستر انگلستان تصویب میکند. مدارک دانشگاهی از آنجا است. رئیس این دانشگاه پروفسور تقی عمدوانی از شیعیان خوب، متدین، ثروتمند و علاقهمند به ایران است.
پوشش رسانهای امضای قرارداد فرهنگی ایران و عمان در روزنامه مسقط دیلی
این طرح را از ما گرفتند و گفتند نه تنها زبان فارسی که 6 زبان دیگر هم قرار میدهیم. طرح از ما بود. من عمدا میخواستم بعد از فرانسه طرحمان را نهایی و امضا کنیم به علت این که اگر موانعی هست آن را حل کنیم. زبان-فرهنگ فرانسه یک هفته قبل از ما قرارداد را امضا کرد و بعد ما امضا کردیم. روزنامههای آنجا به خوبی پوشش دادند.
تسنیم: یعنی مرکزی برای زبان-فرهنگ تاسیس کردید که فعالیت دائمی داشته باشد؟
بله.
تسنیم: ما الان در آن دانشگاه اساتیدمان را مستقر کردیم؟
بله. قرارداد را منعقد کردیم و از اول سپتامبر کلاسها را شروع کردیم. طبیعتا در اوایل کار باید آرام آرام سرعت لازم گرفته شود.
عمان مهد تسامح است
تسنیم: نسبت شیعه و سنی در عمان چگونه است؟
بحث تسامح مذهبی در عمان خیلی چشمگیر است. عمان مهد تسامح است. این واژه را دیرینهشناسی سیاسی نکنید. منظورم قدری وسیع تر است. به معنای واقعی کلمه آنها مدرن شدند.
تسنیم: عمان بیشتر پیرو مذهب اباضیه هستند، درست است؟
بله. ترکیب این است و باید یاد بگیریم. چیزهایی که باید از عمان یاد گرفت. در بین 70 تا 75 درصد اباضی هستند. 20 تا 25 درصد اهل سنت هستند و 3-2 درصد شیعه دارد. همین 3-2 درصد شیعه بیش از 20 یا 30 درصد اقتصاد این کشور را در دست دارند. در مصادر وزارت و غیره را در اختیار دارند. ما عمان را ستایش میکنیم. وزیر و وکیل و غیره دارند. مگر 3-2 درصد چند نفر میشوند؟ کل جمعیت 2 و نیم میلیون نفر است. حدود 2 میلیون غیر مواطن دارد. مواطن که رسما ملیت عمانی دارند و بقیه مقیم هستند همانند هند و بنگلادش هستند.
تسنیم: حدود 5-4 میلیون جمعیت دارد؟
بله. یعنی حدود 4 و نیم میلیون آدم آنجا داریم. آخرین آمار یک میلیون و 750 غیر مواطن یاد شده بود. 2 تا 3 درصد این جمعیت چیزی نمیشود ولی وزیر و وکیل و هنرمند و استاد دانشگاه دارند. اصلا شیعه مالک دانشگاه است و رئیس دانشگاه از اینها است. در مراسم خیلی آزاد هستند. در ایام محرم و صفر مراسم آزادانه برگزار میشود. صداوسیمای ما یک فیلم از اینها نمیگیرد. خیلی عجیب است.
تسنیم: آنجا مگر خبرنگاری داریم؟
خیر. ممکن است بگوییم خود عمانیها علاقهمند نیستند ابعاد مذهبی آنها آشکار شود ولی ما میتوانیم از اینها تصویر بگیریم و نمایش دهیم.
تسنیم: مراسم های محرم در عمان به چه شکلی است؟
عالیترین مراسم را در تهران در حوالی میدان شهدا و حضرت عبدالعظیم داریم، حتما مراسمهای عمان از این ها هم بهتر است. تا قبل از تحریکات داعش به خیابان برای برگزاری مراسم میآمدند.
تسنیم: آنجا هم تحرکات داعش وجود دارد؟
خیر. احساس خطر کردند. برای حمایت از شیعیان گفتند بیرون نیایید. دستههای سینهزنی بیرون میآمدند و الان داخل انجام میشود. در حسینیهها و تکایا جمع میشوند.نذری میدهند و مراسم سینه زنی دارند.
تسنیم: اشتراکات بسیاری وجود دارد اما متاسفانه در این چندین ساله آنچه از سازمان در خصوص کار فرهنگی در دیگر کشورها انتظار میرود صورت نگرفته است. اگر صورت گرفته گزارش کاری خوبی به مردم ارائه نشده است. مثلا در بیروت بچههای حزبالله میگفتند ارتباطات فرهنگی خیلی سطحی است. در لبنان که لازم نیست زیاد دستوپا هم بزنیم، همین قدر کافی است که بفهمند ایرانی هستیم آنوقت ما را تا منزل برای پذیرایی میبرند.
همین روحیه در عمان هم وجود دارد.
تسنیم: در این فضای فرهنگی که لازم نیست تلاش گسترده ای هم شود این قدر ضعیف عمل میکنیم، در فضاهایی که واقعا باید تلاش کنیم چطور میشود! در عمان نیاز است دفتری با فضای فرهنگی کاملا ایرانی-اسلامی داشته باشیم و نداریم. این ماجرا بعد از 40 سال از پیروزی انقلاب نقطهای منفی و تیره است.
در حالی که در امارات دو دفتر داریم. در کویت دفتر داریم. در قطر داریم. در بحرین و عربستان که هیچ! در بین این کشورها عمان جا داشت که بیشتر تامل و توجه کنیم.
کار رایزن فرهنگی بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی جمهوری اسلامی است
تسنیم: این دیپلماسی فرهنگی چگونه باید شکل گیرد؟ واقعا انتهای کار سازمان در این حد است؟
به عنوان کسی که بیش از دو دهه رایزن بودم و کار کردم و شاید جزو عناصر اصلی که سه سال در تدوین استراتژیهای سازمان کمک کردم و موثر بودم میگویم اولاً باید این دیپلماسی را تعریف کنیم. تعریف بسیار ساده و روشن باید داشت. به نظر من رایزن فرهنگی به بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی جمهوری اسلامی باید اقدام کند. کارش بیش از این نیست.
در کشور مقصد ظرفیتشناسی نکردیم، در ایران هم کالای استاندارد تولید نکردیم
خود رایزن فرهنگی تولیدکننده محتوا نیست، عرضه کننده محتوا هم نیست. رایزنهای فرهنگی بازار جهانی یا منطقهای را برای پیدا کردن امکان فروش و ارائه در برابر مخاطبان عام و خاص کالاهای خود را پیدا میکنند. ما به عنوان رایزن فرهنگی فیلم سینمایی را تولید نمیکنیم. حتما تولیدشدهها را استانداردسازی میکنیم، هماهنگ میکنیم و مخاطب را جلب کنیم.
باید ایجاد نقطه تماس با حوزه فرهنگِ بینالملل را عهدهدار شویم. اگر این را به عنوان تعریف دیپلماسی فرهنگی یا وظیفه رایزن فرهنگی بشناسیم ما در میانه دو روند و فرآیند قرار میگیریم. ابتدا در محیطی که باید کار رایزنی فرهنگی انجام شود لازم است ظرفیت شناسی شود که بدانیم با چه افراد و با چه امکاناتی مواجهیم. اما ما در کشوری هستیم که ظرفیت شناسی کامل انجام نشده یا حتی موانعی وجود دارد که امکان ارائه برنامه ها و کالاهای ایرانی اسلامی نیست. از طرفی در اینجا و در ایران هم کالاها کالا نیست! شما نمیتوانید این کالاها را ببرید، استاندارد نشده است.
تسنیم: استاندارد به چه معنا است؟
در کالاهای اقتصادی استانداردسازی بر اساس ذوق و ذائقه افراد انجام میشود، مثلا اگر بخواهیم مواد خوراکی را به بازار هند ببریم باید غذا را تند و تیز کرد و رنگ باید جیغ باشد. در فضای اروپا و کشورهای دیگر به نحو دیگری است. همینطور باید کالای فرهنگی خود را استانداردسازی کنیم و برابر ذوق و ذائقه مخاطب در بیرون سامان دهیم ، به عبارتی باید تجاریسازی یا صادراتی کردن کالاها را انجام دهیم.
هر چیزی که در ایران تولید میشود قابل صادرات نیست. شما بهترین سیب و بهترین کالا را در بهترین بسته بندی بیرون میبرید. اینجا هم باید همینطور باشد. شما هر فیلم سینمایی و هر کتابی را نمیتوانید ببرید. حتی یک کتاب منتخب همه فصولش قابل ارائه نیست. شما باید استانداردسازی و مخاطبشناسی کنید.
تسنیم: مثلا فیلم محمد رسول الله(ص) این استانداردها را داشت؟
حتما ولی ممکن است برای برخی جوامع استاندارد نداشته باشد.
تسنیم: تشخیص این امر بر عهده کیست؟
این تشخیصش با رایزن فرهنگی است. یکی از وظایف سنگین رایزن فرهنگی در حوزه بازاریابی کالاها و خدمات یا محصولات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور این است که میزان را تعیین کنند. مثلا به یاد دارم کتاب «دانش مسلمین» نوشته آقای محمدرضا حکیمی را ترجمه میکردیم. در آنجا دیدم میخواهیم این کتاب را به زبان فرانسه یا انگلیسی ترجمه کنیم بعد بخشهایی از این کتاب به هویت غربی به این معنا اعتراض دارد. طبیعی است خواندن این بخشها مورد تمایل کسی نیست که در مغرب زمین زندگی میکند در حالی که هدف کتاب این است که نشان دهد مسلمانان مورد استعمار قرار گرفتند و دانشهای گستردهای داشتند.
رایزن فرهنگی تشخصی میدهد که کدام فیلم و کتاب برای کشور محل ماموریتش مناسب است/گاهی همه فصلهای یک کتاب هم مناسب جامعه هدف نیست
ما میخواهیم او را هدفگذاری کنیم و می خواهیم نشان دهیم ما مسلمانان افراد عالمی بودیم، فرهیخته و نخبه بودیم. نقاط عطف تاریخ علم دست ما بود. باید این هدف را دنبال کرد. هدف خوبی است. امروز این ارتباط تعاملی را که قبلا بود میتوانیم احیا کنیم.
اگر چیزی بگوییم که وسط دعوا نرخ تعیین کنیم، بازی را برهم بزنیم و اصلا خواننده حرف ما را گوش نکند همانند کسی است که میخواهد فیلمی را در ایران نمایش دهد و از ابتدا هویت ایرانی را مخدوش کند. هر ایرانی نسبت به آن زاویه پیدا میکند. مثال بود تا نشان دهم حتی همه بخشهای یک کتاب قابل ترجمه نیست.
تسنیم: تشخیص این امر با رایزن است؟
بله. اینجا رایزن فرهنگی است که باید بازاریابی جهانی را عهدهدار باشد یعنی بینش منطقهای، محلی و فرامنطقهای و بینالمللی داشته باشد که بتواند بگوید در اینجا چه کالایی به دردش میخورد.
رایزنهای فرهنگی برای انجام چنین وظایفی اصلا تربیت نشدهاند
تسنیم: چند درصد رایزن ما موفق هستند؟ اصلا چنین کاری انجام میشود؟
من میگویم اصلا برای این امر تربیت نشدیم. چه مقدار آموزشهای لازم داشتیم که الان توقع تاثیر داشته باشیم؟
تسنیم: زمان کمی داشتیم؟ 40 سال است انقلاب کردیم.
خیر. زمان کمی نیست ولی ما به آن اقدام نکردیم. ما به عنوان مسئولین چه زمانی این آموزش را دادیم که الان بگوییم شما میتوانید این کار را انجام دهید یا خیر؟
رویکرد ما باید به حوزه دیپلماسی فرهنگی این گونه باشد. طبیعتا منابع یا محتوای تولید ایران در ستاد خوب است. نمیگویم به قدر کافی است اما به قدر عرضه وجود دارد. ما محصولات علمی و فرهنگی خوبی را داریم که ضعف عمده آنها این است که قابل ارائه به بیرون نیست. زبان بیرون را نمیداند چون داخلی فکر کردیم.
اگر به یک انگلیسی بگوییم که یزید سگ باز و مشروب خور بوده میگوید: چه خوب و حیوان دوست!
فرض کنید میوه تولید کردید و با ذائقه داخلی دیدید. نیاز نبود میوه بستهبندی خاصی داشته باشد. از صبح تا ظهر به دست مصرفکننده میرسید. اما امروز فاصله زمانی، مکانی و ذهنی-زبانی مخاطب زیاد است و کاملا متفاوت است. یک روزی من میگفتم جملهای که از سیدالشهدا هست به انگلیسی ترجمه کنید کسی نمیفهمد. اگر به فرد انگلیسی بگوییم امام حسین(ع) میفرماید یزید سگ باز و مشروب خور بوده است می گوید چقدر خوب، خیلی حیواندوست بوده است!
شما از دریچه ذهنیات خود به این مسئله نگاه میکنید. ما در فضایی هستیم که سگ را نجس میدانیم. شاید این ترجمه برای آنجا ترجمه نارسایی است ولی وقتی میگویید قاتل بود و حقوق انسانها را زائل میکرد برای فرد انگلیسی زبان مفهوم میشود. قتل و کشتن ناروا و ظالمانه چهره بد یزید را نشان میدهد.
ترجمه انتقال کلمات نیست بلکه انتقال مفاهیم است. اگر ما از مفهوم سخن میگوییم آن با یک زمینه و کانتکس معنایی میرود. شما کلمه امروز من را به عنوان یک کلمه نمیتوانید ترجمه کنید بلکه با زمینه بحث من باید ترجمهاش کنید. این کار هر مترجمی نیست که بتواند تکس را با کانتکس یا حتی متاتکس (متن، فرامتن و زمینه متن) بتواند معتدل کند.
الان در ترجمه عربی به فارسی امیرالمومنین در نهجالبلاغه میفرماید رابطه من با دنیای شما همانند الاغ بیمار است. کسی در فارسی چه میفهمد منظور چیست؟ چون حیوان وقتی بیمار میشود نسبت به غذا بیمیل میشود. حضرت منظورشان این است که من اصلا میل به دنیا ندارم. شما باید در ترجمه این بیمیلی را ترجمه کنید نه این الاغ بیمار را بازگو کنید. این الاغ بیمار مفهوم ندارد.
تسنیم: باید باور کنیم رایزنی فرهنگی کار سختی است.
خیلی دشوار است.
ما شاعر قریحهای هستیم، بدون هیچ آموزش رسمی
تسنیم: قبول داریم این کار سختی است اما وقتی خروجی و نتیجه را بررسی میکنیم شما میگویید مگر چه آموزشی دیدیم؟ واقعا برای مخاطب باورپذیر نیست که 40 سال سرمایه انقلاب را در سازمانی خرج کردیم تا به خروجی صدور انقلاب و فرهنگ ایرانی-اسلامی برسیم، اما حالا گفته میشود که آموزشی برای انجام این وظایف ترتیب داده نشده است. خب رایزنی که این ها را بلد نشده و یاد نگرفته میتواند نرود. میرود و تله فیلمی را به عنوان صدور فرهنگ ایرانی به نمایش میگذارد که صداوسیمای خود ما هم شرمش میشود چنین کار ضعیفی را پخش کند. بعد تهیه کننده و کارگردان را هم همراه خانواده و منتقد به کشور هدف می بریم تا درباره اثر حرف بزنند.
حکایت ما در جهان فرهنگی حکایت شاعر قریحهای است. قریحه او را به شعر کشانده است نه این که ساختارها و ساختمند اندیشیدن در شعر او را به شعر بکشاند. ما نظامی بودیم که همینطور رشد کردیم. همانند نبات آرام آرام به دور هم پیچیدیم تا هویتی پیدا کردیم. این به این معنا نیست که آموزش ندیدیم. من معتقد هستم که رسما آموزش داده نشده است. انتقال و نوع نگاه انجام نشده است ولی دوستان زحمت کشیدند. به خلاف برخی نهادهای دیگر اعتقاد دارم در شمار پاک ترین و پرتلاشترینها هستند.
تسنیم:انقدر که درباره صدور انقلاب از سازمان فرهنگ و ارتباطات انتظار داریم، از سایر نهادها نداریم. ما این همه سال در اروپا دفتر و تشکیلات داریم اما در توزیع نامه آقا به جوانان اروپا چقدر موفق بودیم؟ انگار تلاش و انگیزه مضاعفی که باید باشد وجود ندارد.
اگر بخواهم وارد واکاوی و آسیبشناسی شویم عوامل متعددی موجب این امر شده است. یکی از عوامل اصلی عدم توجه ما به فرهنگ است. در حوزه نظامی وقتی موشکها به بردی در جایی میرسد تمام افراد را مجاب میکند که باید اهتمام کرد به همین خاطر از تامین بودجه تا آخرین نقطه همه دست خود را بالا میبرند ولی در حوزه فرهنگ واقعا چنین است؟
فرهنگ غریب است و اصلا رسیدگی نمیکنند. روابط فرهنگی در خارج از کشور اولویت چندم ما است؟
تسنیم: آنهایی که رسیدگی نمیکنند چه کسانی هستند؟
مجموعه است.
تسنیم: مجموعه حکومت منظور است؟
هم حکومت و هم بدنه حکومت و هم مسئولان و هم غیرمسئولان منظور است. مثلا در برد موشکی موجی رخ داد که همه را فراگرفت. از قوههای مختلف اعم از قوه مقننه و مجریه و قضائیه تا ادارات همه تحت تاثیر قرار گرفتند.
از فرهنگ فقط یک اسم باقی مانده است
تسنیم:برخی به نام خود هم تمام کردند.
رسانههای شما به آن پرداختند. چه میزان رسانهها به فرهنگ میپردازند؟ غیر از اسم فرهنگ چیزی باقی نمانده است. این که میگویند یک روزی از قرآن تنها اسم و سم و خطش باقی میماند واقعا چنین است. فرهنگ امر غریبی است و این را در کلمات بزرگان حساس این را میبینید. توسعه فرهنگی در خارج از کشور را باید اصیل تلقی کنیم.
زیرساختهای اصلی که میتواند روابط تجاری-اقتصادی، و روابط امنیتی-سیاسی ما را سامان دهد فرهنگ است. یک دیپلمات به عنوان یک دیپلمات سیاسی چقدر جایگاه دارد؟ یا کسی که در قواره یک دیپلمات فرهنگی میرود چه جایگاهی دارد؟ اصلا توجه داریم؟
مثلا از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی که میشود رسانهها را یاد کرد، رسانههای بینالمللی هستند. با تمام تلاشهایی که انجام میشود آیا در قوارهای است که میتواند برابری کند یا مقایسه شود؟ ما با خود نباید مقایسه کنیم. این که رسانهها بگویند ما از پارسال بهتر شدیم، این مهم نیست. شما باید بگویید در قیاس با رسانههای بزرگ جهان چه جایگاهی دارید. میزان خودمان نیستیم. ما روبهرشد هستیم.
عقبماندگی فرهنگی فقط به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بر نمیگردد
امروز در عرصه جهانی کجا قرار میگیریم؟ کجا میتوانیم مقایسه شویم؟ به این توجه نداریم. این از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی است. رسانه مهم است. به نظر من این مسئله عقبماندگی در حوزه فرهنگ فقط به متکفل این امر بازنمیگردد که بگوییم سازمان فرهنگ و ارتباطات است. ضمن این که هیچ دفاعی نمیخواهم بکنم میگویم این سخن من ناظر به یک جامعهنگری نسبت به این آسیبها است.