تپش صنعت هستهای در قلب ایران؛ حتی بدون قلب!
«اولین دوره آموزش تخصصی خبرنگاران هستهای»، تیرماه سال ۹۳ به مدت ۳۰ ساعت در سازمان انرژی اتمی ایران و به همت این سازمان برگزار شد و شاید اولین جرقه «بازدید خبرنگاران از سایتهای هستهای کشور» در این دوره زده شد چه اینکه خبرنگاران حاضر در این دوره چنین درخواستی را مطرح و پاسخ مثبت نیمبندی از سوی مسئولان سازمان انرژی اتمی شنیدند، اما به دلیل نزدیکی ماه مبارک رمضان و بعدها فشردگی مذاکرات هستهای در قالب (برجام) چنین امکانی فراهم نشد تا اینکه خواسته ۳ سال بعد محق شد.
موعد مقرر
برنامهریزی برای روزهای شنبه و یکشنبه ۱۱ و ۱۲ شهریورماه انجام شده بود. ساعت هفت صبح زمان حرکت بود که با یک ربع تاخیر و با حضور نمایندگان بیش از ۲۰ رسانه تصویری، مکتوب و مجازی کشور انجام شد. مسیر بیش از ۴ ساعته تا مقصد، بهترین فرصت برای مررو تاریخچه و فراز و فرود صنعتی بود که پای آن خونها ریخته شده و هزینههای سنگینی داده شده است. مرور سوالهای مختلف از جمله اینکه چرا اولین کشوری که ایران را ترغیب به داشتن صنعت هستهای کرده و حتی روزگاری راکتور ۵ مگاواتی هدیه بخشیده، امروز اولین مخالف داشتن این صنعت در ایران است!
رفتار دوگانه
البته حمایت آمریکا از صنعت هستهای رژیم سابق بعدها در مذاکرات هستهای به نفع ایران شد به طوری که آمریکاییها اعلام کرده بودند ایران به انرژی هستهای نیاز دارد و نتیجه بررسیهای موسسه تحقیقاتی استنفورد این بود که ایران به ۲۳ هزار مگاوات برق هستهای نیاز خواهد داشت و در مذاکرات به آنها گفته میشد که خود شما و اروپاییها به چه دلیل و با چه آینده نگری با رژیم سابق، قرارداد تاسیس نیروگاههای هستهای منعقد کردید؟ چرا در زمینه سوخت، ایران را در اوردیف مشارکت داده بودید، اما حالا اعتراض دارید؟! و آنها پاسخ قانع کنندهای نداشتند.
قدمت هستهای
دقیقا ۶۱ سال قبل یعنی سال ۱۳۳۵ اولین گام ایران برای حرکت به سمت استفاده از یک انرژی نو به نام هستهای برداشته شد و طبق اسناد موجود در تارنمای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، ۱۴ اسفند همان سال «قانون مربوط به موافقتنامه همکاری بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت ایالات متحده آمریکا راجع به استفادههای غیر نظامی از انرژی اتمی» به امضای مجلس شورای ملی به ریاست رضا حکمت رسید.
البته دو سال بعد ضمیمهای به این موافقنامه اضافه شد که در مقدمه آن آمده است «از آن جایی که استفاده از انرژی اتمی نوید بزرگی برای کلیه ابناء بشر در بر دارد و از آن جایی که دولت ایالات متحده آمریکا و دولت ایران مایل به همکاری با یکدیگر در توسعه چنین استفادههای صلحجویانه از نیروی اتمی میباشند و نظر به این که طرح و توسعه چندین نوع از راکتورهای تحقیقاتی به خوبی پیشرفت نموده و نظر به این که راکتورهای تحقیقاتی فنی در تهیه مقادیر تحقیقی رادیوایزوتوپها و معالجات رادیوتراپی و فعالیتهای تحقیقاتی متعدد دیگر مفید بوده و در عین حال وسیلهای است برای تمرینات و آزمایشهای ذیقیمت در علم خواص هسته ذرات و مهندسی که درپیشرفت سایر استفادههای صلحجویانه از نیروی اتم من جمله از قدرت غیر نظامی هسته ذرات مفید میباشد و نظر به این که دولت ایران مایل است یک برنامه تحقیقاتی و توسعهای به منظور درک استفادههای صلحجویانه و نوع پروانه از نیروی اتمی تعقیب نماید و مایل است که جلب کمک دولت ایالات متحده آمریکا و کارخانجات صنعتی آن درباره این برنامه بنماید و از آن جایی که دولت ایالات متحده آمریکا مایل است از طریق کمیسیون نیروی اتمی ایالات متحده آمریکا به دولت ایران در اجرای چنین برنامهای کمک نماید.»
سنگ بنای هستهای
سه سال بعد یعنی سال ۱۳۴۰ ایران، پروژه «راکتور تحقیقاتی تهران» را آغاز و شش سال بعد آن را مورد بهره برداری قرار داد؛ و آنطور که در تارنمای سازمان انرژی اتمی آمده است این اقدام «سنگبنای علوم و فنون هستهای» در ایران شد و ۱۳ سال بعد نیز سازمان انرژی اتمی تاسیس و اکبر اعتماد اداره آن را بر عهده گرفت.
قانون اتمی
قانون «سازمان انرژی اتمی ایران» مشتمل بر ۲۰ ماده و ۴ تبصره پس از تصویب مجلس سنا در جلسه فوقالعاده روز دوشنبه ۳ تیر ۱۳۵۳، در جلسه روز یکشنبه ۱۶ تیر ماه ۱۳۵۳ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی به ریاست عبدالله ریاضی به تصویب رسید.
توقف طولانی
اتوبوس حامل خبرنگاران که عازم یک سفر هسته ای بودند به مدت طولانی پشت عوارضی تهران – قم توقف کرد. بدون توجه به چرایی توقف، این سوال مطرح شد مگر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه اتفاقی افتاد که روند رو به رشد صنعت هسته ای در کشور تا دهه شصت متوقف شد و همچنان حامیان آن روزهای این صنعت نوپا، حامی توقف این روزهای آن هستند؟
نخستین بار
نخستین بار – به گفته حسن روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» – سال ۵۸ بحث درباره نیروگاه اتمی بوشهر در رسانهها مطرح شد و این بار باز هم رسانهها هستند که میخواهند روایتگر فعالیت صنعت هستهای در کشور باشند.
حمله صدام
طبق گفته همین کتاب، با آغاز جنگ ایران و عراق، بخشی از کارشناسان آلمانی از ایران خارج شدند و تاسیسات اتمی بوشهر نیمه تعطیل رها شد و در سال ۶۱ این نیروگاه توسط هواپیماهای عراقی بمباران و در اثر آن حمله، ساختمان آن دچار آسیب شد البته ساختمان دارای بتون آرمه مستحکمی بود و بر اثر بمباران صدمه چندانی ندید و صرفا بخشهایی از گنبد آن تخریب شد. پس از بمباران، تمامی کارکنان آلمانی کشور را ترک کردند.
امتناع پاکستانیها
نهایتا سال ۶۶ بحث استفاده از نیروگاه اتمی بوشهر مطرح و با پاکستانیها – که امکانات لازم غنی سازی را در کشور خودشان فراهم آورده بودند – شروع شد، ولی به گفته حسن روحانی این مذاکرات به توافق نهایی نرسید. سالهای بعد، چگونگی تامین سوخت راکتور تهران که به اورانیومی با غنای ۹۳ درصد نیاز داشت، مطرح شد و به گفته همان کتاب، سوخت این راکتور را که نخستین بار آمریکایها تامین کرده بودند. بعدها نوع سوخت راکتور تغییر یافت تا بجای اورانیوم با غنای ۹۳ درصد سوختی با غنای ۲۰ درصد، مصرف شود.
فراز و فرو یک پرونده
اتوبوس حامل خبرنگاران هم نهایتا به توقف آزاردهنده خود پایان و به راهی ادامه داد که مقصد آن از قبل تعریف شده بود. همکاران رسانه ای که گویی شب قبل استراحت نکرده بودند در حال استراحت بودند و سکوت حاکم بر اتوبوس فرصت خوبی برای ادامه مرور فراز و فرود پرونده کهن هسته ای بود.
مذاکره با گورباچف
تابستان سال ۶۸ مرحوم علی اکبر هاشمی رفسنجانی در قامت رئیس مجلس شورای اسلامی (پیش از آغاز دوران ریاست جمهوری) در سفری به مسکو با «گورباچف» در زمینه هستهای مذاکراتی انجام داد. البته روحانی در سال ۶۷ به همراه هئیتی از سازمان انرژی اتمی چین بازدید کرد و به گفته او شاید نخستین مذاکره هستهای ایران با چینیها در آن سفر انجام شد، اما چینیها به صراحت گفتند توان ساخت نیروگاه بیش از ۳۰۰ مگاواتی را ندارند و قبلا نیز مذاکراه با برخی کشورهای اروپایی از جمله اسپانیا برای تکمیل نیروگاه بوشهر انجام و توافق حاصل نشده بود.
خودداری اروپایی ها
بنابراین در آن بازه زمانی عملا کشوری جز روسیه آمادگی تکمیل نیروگاه بوشهر را نداشت و به گفته حسن روحانی اولویت دولت، عقد قرارداد با کشورهای اروپایی بود ولی آنها حاضر نشدند با ایران در این زمینه توافق کنند لاجرم دولت برای تکمیل نیروگاه بوشهر با روسیه قرار داد منعقد کرد.
اولین مقصد
اولین مقصد بازدید خبرنگاران، یک مجتمع غنی سازی بود. مجتمعی که پیشینه سنگینی در خود جای داده است. بحث دستیابی به فناوری غنی سازی و تولید سوخت در کشور نخستین بار در جریان مذاکره با پاکستانیها در سال ۶۶ زده شد. سالی که خیلی از خبرنگاران هنوز به دنیا نیامده بودند.
پاسخ منفی
آنطور که کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» روایت میکند پاکستانیها به مقامات ایرانی گفته بودند در زمینه غنی سازی، خود اتکا هستند و فناروی آن هم پیچیدگی چندانی ندارد. در ادامه مسئولان وقت سازمان انرژی اتمی برای دستیابی به به این فناوری تشویق شدند. استدلال هم این بود که، چون معادن اورانیوم در کشور وجود دارد بنابراین با دستیبای به فناوری غنی سازی میتوانیم در زمینه سوخت کاملا خودکفا باشیم، اما از آنجا که پاکستانیها در آن مقطع یعنی در دوره نخست وزیری خانم «بی نظیر بوتو» و در سالهای بعد نپذیرفت که این فناوری را به ایران منتقل کند تلاش شد تا ایران از طریق دیگری به این تکنولوژی دست یابد. با چینیها و روسها هم رایزنی شد تا تکنولوژی غنی سازی را از آنها بگیریم، اما پاسخ آنها نیز منفی بود.
منشا مشکلات
در مسیری که مبدا و مقصد آن مشخص بود و بدون هیچ مشکلی در زیر سایه امنیتی که مدافعان امنیت از مدافعان حرم گرفته تا مدافعان مرزها تقدیم کرده اند، حرکت می کردیم فراموش کردن مسیری که برای آن خون دل ها خورده شده و خون جان ریخته شده است، بی انصافی بود. اینکه در مسیر دستیابی به غنی سازی با یک شرکت آلمانی برای ساخت برخی قطعات سانتریفیوژ مذاکره شد؛ آن شرکت افراد سازمان انرژی اتمی ایران را با یک فرد سوئیسی وصل کرد و این ماجرا منتهی به آن شد که با دلالی به نام طاهر ارتباط برقرار شود و در نهایت در دبی تعدادی سانتریفیوژ از وی خریداری و به صورت چند محموله وارد کشور شد. البته فرض سازمان انرژی اتمی این بود که سانتریفیوژها نو و دست اول هستند. متاسفانه برخی سانتریفیوژها دست دوم بودند و به گفته روحانی تمام گرفتاری های بعدی ایران در زمینه آلودگی سطح بالا در کشور نیز از همین مسئله ناشی شد.
حسین موسویان درباره هویت طاهر در کتاب «روایت بحران هسته ای» می گوید: نیروهای امنیتی مالزی این فرد را که یک سریلانکایی به نام بوهاری سید ابوطاهر بود، دستگیر کرده بودند.
فرمان ایست
ساعت ۱۱ و ۴۸ دقیقه، راننده اتوبوسِ نیمه خستهِ حامل خبرنگاران، فرمان را به سمت راست چرخاند و وارد جاده فرعی شد و پس از مدتی به مرکب خود فرمان ایست داد. اولین نوشتهای که خبرنگاران با آن روبه رو شدند «مجتمع غنی سازی شهید مهندس مصطفی احمدی روشن» بود که با خط زیبایی بر سر در مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن یا همان نطنز نقش بسته بود.
شهید احمدیروشن
شهید مهندس مصطفی احمدیروشن متولد ۱۷ شهریور ماه ۱۳۵۸ تهران، و دانش آموخته مقطع کارشناسی رشته مهندسی شیمی درسال ۱۳۸۱ از دانشگاه صنعتی شریف بود و در پروژه ساخت غشاهای پلیمری برای جدا سازی گازها که برای اولین بار در کشور انجام میشد، همکاری داشت. مهندس احمدی روشن روز ۲۱ دی ماه سال ۹۰ در حوالی میدان کتابی تهران ترور و به شهادت رسید. پیرو آن «مجتمع غنی سازی نطنز» با حضور رئیس جمهور وقت به «مجتمع غنی سازی شهید مهندس مصطفی احمدی روشن» تغییر نام یافت.
مقررات و ایمنی
سمت راست ورودی مجتمع، تابلویی بزرگ نصب و بر روی آن نکاتی درباره «مقررات و ایمنی» نوشته شده بود. مقرراتی که گام به گام در برنامه تعریف شده برای بازدید خبرنگاران پیاده می شود. اولین گام هم گرفتن گوشی های هوشمند، ضبط صدا و هرگونه وسایل ذخیره ساز خبرنگاران بود که یکی از نیروهای یگان حفاطت سازمان انرژی اتمی در بدو ورود با چهره های گشاده و خندان از خبرنگاران درخواست کرد تحویل بدهند.
رسته پدافند
کسی که خدمت سربازی خود را در رسته پدافند هوایی گذرانده و اکنون با ردای خبرنگاری در مجتمع غنی سازی شهید احمد روشن حضور داشت، نیک میدانست استقرار توپهای ۲۳ میلیمتری در اطراف مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن، چقدر حیاتی و ضروری است و نیروهای نظامی و سربازهایی که در حال حراست از چنین مکان مهمی هستند ارزش کار آنها اگر بیشتر از مدافعان مرزها نباشد کمتر از آن نیست. نیروهایی که اطراف مجتمع برای روز مبادا آماده هستند و به ضامن.
اولین گام
اولین گام برای ایجاد تاسیسات نطنز در دهه هفتاد، یافتن محل مناسبی بود که بتوان ۵۴ هزار دستگاه سانتریفیوژ را در آن نصب و راه اندازی کرد. لازم بود مکان مناسبی پیدا شود تا در صورت بمباران دشمن، خسارت به حداقل ممکن تقلیل یابد. سازمان انرژی اتمی به دنبال غار یا تونل آمادهای بود که موفق به پیدا کردن آن نشد و لذا به فکر یافتن مکان مناسبی برای ساخت سالن مورد نظر افتاد که این کار در سال ۷۹ شروع شد. در نهایت تصمیم گرفته شد در کنار تپهای در منطقه نطنز عملیات خاکبرداری انجام شود و با استفاده از مصالح مناسب مکان مطمئنی در آن محل ساخته شود.
شش رئیس
اصحاب رسانه به محض ورود به مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن، در اتاق تشریفات مورد پذیرایی قرار گرفتند. اتاقی که عکس ۶ رئیس سازمان انرژی اتمی از ابتدا تاکنون به ترتیب بر روی دیوار سمت چب آن قاب شده بود: اکبر اعتماد، فریدون سحابی، رضا امرالهی، غلامرضا آقازاده، فریدون عباسی و علی اکبر صالحی.
گله سخنگو
بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی که خبرنگاران را در این سفر دو روزه همراهی میکرد در همان ابتدا تلویحا از رسانهها انتقاد کرد و گفت «نباید رسانههای خارجی هرچه میگویند به آنها توجه کنید و نباید در دام رسانهای آنها گرفتار شوید. قبل از ارسال هر خبری صحت و سقم آن را با مسئولان سازمان انرژی اتمی در میان بگذارید نباید در دایره تسلسل آنها بیافتیم.»
سالن زنجیره
«سالن زنجیره» عنوان سالن کنفرانس بود که خبرنگاران در مرحله بعدی در آن حضور یافنتد. تصاویر شهیدان مجید شهریاری و مسعود علیمحمدی در سمت راست، مصطفی احمدیروشن و داریوش رضایی نژاد در سمت چپ و شهید رضا قشقایی در انتهای سالن زنجیره نصب شده بود.
شهدای هستهای
شهید مسعود علیمحمدی صبح روز ۲۲ دی ماه ۸۸ در اثر انفجار بمبی که در موتورسیکلت جاسازی و به فاصله یک متر از درب ورودی منزل وی به یک درخت بسته شده بود به شهادت رسید. شهید مجید شهریاری صبح روز دوشنبه ۸ آذر ماه ۸۹ در بلوار ارتش، مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید داریوش رضایی نژاد نیز یکم مرداد ماه ۱۳۹۰ به ضرب گلوله در مقابل منزلش و در برابر چشمان همسر و دختر خردسالش ترورشد. شهید رضا قشقایی نیز به همراه شهید مصطفی احمدی روشن ۲۱ دی ماه ۱۳۹۰ در خیابان گل نبی تهران (میدان کتابی) به شهادت رسید.
زنجیره سوخت
در سالن زنجیره پس از قرائت قرآن و پخش سرود ملی، فیلمی درباره غنی سازی برای خبرنگاران پخش شد. اکتشاف و استخراج، آسیاب و تبدیل، غنی سازی، ساخت میله های سوخت و مدیریت سوخت هسته ای در قلب رآکتور و همچنین مدیریت پسماند از جمله مراحل چرخه هسته ای هست که برای هرکدام زحمات زیادی کشیده می شود. اما در این میان مهمترین مرحله همان «غنی سازی» است که با اورانیوم سر و کار دارد.
اورانیوم
اورانیوم یکی از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است و ایزوتوپ ۲۳۵ آن برای سوخت راکتورهای هستهای استفاده میشود و دارای انرژی بستگی بسیار زیادی است. مقدار انرژی آزاد شده هنگام شکافت هستهای اورانیوم بسیار زیاد است و بدین جهت از اوارنیوم برای سوخت راکتور هستهای استفاده میشود. برای مقایسه؛ مقدار انرژی اورانیوم موجود در راکتور نیروگاه هستهای بوشهر (۸۰ تن) برابر با مقدار انرژی موجود در ۱۷ میلیون بشکه نفت خام است. در مقیاس کوچکتر، انرژی حاصل از شکافت هستهای یک قرص سوخت ۱۲ گرمی اورانیوم با غنای ۳.۵ درصد معادل انرژی حاصل از سوختن یک تن زغال سنگ، ۲.۵ تن چوب و ۴۷۶ متر مکعب گاز طبیعی است.
اورانیوم طبیعی از حدود (۳/۹۹ درصد وزنی ایزوتوپ ۲۳۸) و (۷/. درصد ایزوتوپ ۲۳۵) تشکیل شده است. این در حالی است که فقط اورانیوم ۲۳۵ در شرایط خاص شکافته میشود و انرژی زیادی آزاد میکند. از این رو اورانیوم ۲۳۵ مورد نیاز است و برای این کار نیاز به غنی سازی است. اورانیوم موجود در سنگ معدن توسط روشهای مکانیکی و شیمایی به کیک زرد و سپس به اکسید اروانیوم U۳O۸ تبدیل میشود. اورانیوم ۲۳۵ قابل شکافت و مناسب برای سوخت هسته ای، در اکسید اورانیوم وجود دارد.
غنی کردن
برای غنی کردن اکسید اورانیوم لازم است که آن را از حالت جامد به گاز تبدیل کرد از این رو اکسید اورانیوم را که جامد است به هگزافلوراید اورانیوم (UF۶) که گاز است تبدیل میکنند. روش متداول غنی سازی اورانیوم سانتریفیوژکردن گاز است. در این روش هگزافلوراید اورانیوم در یک محفظه استوانهای با سرعت بالا در شرایط گریز از مرکز قرار میگیرد. این کار باعث جدا شدن ایزوتوپهای با جرم حجمی بالاتر از اورانیوم ۲۳۵ میشود. در نتیجهی غنی کردن، درصد اورانیوم قابل شکافت از ۷/. درصد به ۳.۵ درصد که برای راکتورهای آب سبک لازم است افزایش مییابد.
میلههای سوخت
برای ساخت میلههای سوخت نیز ابتدا گاز هگزارفلوراید اورانیوم غنی شده را تبدیل به پودر دی اکسید اورانیوم (UO۲) میکنند و این پودر را به وسیله فشار (پرس) به صورت استوانههای کوچکی در میآورند. در حدود ۲۰۰ عدد از این استوانهها را در داخل لولههایی که از آلیاژ زیرکونیوم ساخته شده قرار داده و دو سر لولهها را جوش میدهند. مجتمعهای سوخت نیز از کنار هم گذاشتن میلههای سوخت در شبکههای اتصالی ساخته میشوند. برای مثال در نیروگاه هستهای بوشهر تعدا ۱۶۳ مجتمع سوخت داخل محفظهی تحت فشار راکتور قرار داده میشود که هسته مرکزی راکتور را تشکیل میدهد. حرارت ایجاد شده در نتیجه شکافت هسته، آب مدار دوم نیروگاه را به بخار تبدیل میکنند. بخار حاصله توربین را به حرکت در میآورد و توربین محور مولد برق را میچرخاند و نیروی برق تولید میشود.
نسل های مختلف
خبرنگاران پس از مشاهده فیلمی که از عملیات مجتمع غنی سازی شهید احمد روشن تهیه شده بود، راهی نمایشگاهی شدند که سانتریفیوژهای نسلهای مختلف در آنجا به نمایش گذاشته شده بودند. دستگاه هایی که فراز و فرود زیادی را طی کردهاند.
چند گرم
در دهه هفتاد شمسی برای «غنی سازی» سه راهکار غنی سازی از طریق لیزر، آب سنگین و سانتریفیوژ مطرح بود و ایران در سال ۱۳۸۱ در بخش غنی سازی از طریق سانتریفیوژ در حد تولید «چند گرم» موفق شد و در اوایل همین سال فقط یک عدد سانتریفیوژ فعال بود که در ماههای بعد به یک زنجیره کوچک چند سانتریفیوژی تبدیل شد که با هم کار میکردند. ساخت قطعات سانتریفیوژ هم در داخل کشور با روند نسبتا خوبی از سال ۱۳۸۰ آغاز شد.
غرور خاص
حالا پس از گذشت ۱۵ سال خبرنگاران شاهد تولید نسلهای مختلف از سانتریفیوژهایی بودند که روند ساخت هر کدام نویدی از روزهای خوب میدهند. IR1، IR2، IR3، IR4، IR5، IR6 و IR7 نمونههای تولیدی هستند که هر کدام با غرور خاصی در حال گردش بودند. البته سانتریفیوژ IR8 به دلایل کاملا منطقی خودنمایی نکرد.
متخصصان جوان
از همان بدو ورود سن پایین متخصصان هسته ای نظر خبرنگاران را جلب کرد. اینکه دانشمندان هستهای جوان و با صلابت و پرانرژی هستند.
مهندس میگفت: در تکمیل این چرخه هیچ کس به ما کمک نکرد بلکه خودمان با توکل به خداوند و با اتکا به نیروهای داخلی توانستیم این مسیر را طی کنیم. راست میگفت شورای عالی فناوریهای نوین ایران از تاریخ ۹ آذر ۷۷ آغاز به کار کرد. این شورا هر دو هفته یکبار با حضور اعضا و به ریاست رئیس جمهور تشکیل میشد. گرچه وظیفه این شورا بررسی تمام طرحهای مربوط به فناوریهای نوین همچون بیو تکنولوژی، نانو تکنولوژی، هوا – فضا، فناوری اطلاعات و امثال اینها بود، ولی در آن مقطع، عمده وقت شورا صرف طرحهای مربوط به سازمان انرژی اتمی میشد. در سال ۷۸ و ۷۹ مسئولان سازمان انرژی اتمی، پروژههای آتی هستهای را در آن شورا به تفصیل ارائه کردند و نخستین طرحی که تصویب کردند تاسیس مرکزی برای غنی سازی بود که در آن ۵۴ هزار دستگاه سانتریفیوژ نصب و فعال شوند تا بتوان غنی سازی مورد نیاز را انجام داد و حداقل سوخت یک نیروگاه نظیر نیروگاه بوشهر را تامین کرد. بحث راکتور آب سنگین نیز از جمله مباحث مطرح شده در این شورا بود.
ماشهکشی
مهندس از کارشکنیها حرف میزد و اینکه با مقاومت توانستهاند از صنعت هستهای ایران حراست کنند. باز هم راست میگفت. بحران هستهای را از سال ۸۲ به ایران تحمیل کردند زمانی که به قول حسین موسویان، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی ماشه قطعنامهای را در شورای حکام آژانس کشید که اختلافهای اصلی بر سر برنامه هستهای ایران را هدف گرفته بود. اختلافهایی که تا سالها ادامه داشت و امروز نوع دیگر آن در جریان است.
فناوری غنیسازی
به گفته روحانی سال ۸۱ از لحاظ دستیابی به فناوری هستهای سال مهمی به شمار میرود. در این سال به غنیسازی اورانیوم توسط چند دستگاه سانتریفیوژ رسیدیم. در این فرایند، یک آبشار کوچک ده تایی برای غنی سازی فعال شد و بنابراین پس از سالها کوشش و تلاش، کشور توانست به فناوری غنیسازی دست یابد؛ و در همان سال، ساخت قطعات سانتریفیوژ و کار مونتاژ آن در کشور آغاز شد. البته همان سال محمد البرادعی رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی از نطنز بازدید و اعلام کرد ایران دارای توان غنی سازی است.
نوبت خبرنگاران
حال نوبت خبرنگاران بود پس از ۱۵ سال از نتیجه هر آنچه در این سالها به دست آمده بود بازدید کنند از سلولی که ساخته شده بود از سانتریفیوژهایی که با چه مشقت هایی ساخته و نصب شدهاند و از فرایند غنیسازی که با قدرت در حال انجام است.
بازدید اصلی
بعد از ظهر همان روز یعنی شنبه ۱۱ شهریور بازدید اصلی خبرنگاران شروع شد. این بازدید تقریبا ۹۰ دقیقه به طول انجامید. ۹۰ دقیقهای که مملو از سوال و جواب بود و هر آنچه در طول دو سال پس از اجرای برجام در نظر خبرنگاران وجود داشت تقریبا پرسیده و جواب داده شد. این بازدید زمانی انجام می شد که تقریبا دو سال از اجرای برجام میگذرد؛ برجامی که خبرنگاران از بعد از برگزاری انتخابات ۹۲ با آن درگیر شدند.
۲۵ نشست
پنجم مهرماه ۹۲ محمدجود ظریف و جان کری وزرای امور خارجه وقت ایران و آمریکا در حاشیه شصت و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دیدار و گفتوگو کردند. این دیدار اولین نشست هستهای دولت یازدهم تلقی شد. پس از نشست نیویورک، دومین دور گفتوگوها ۲۳ و ۲۴ مهرماه ۹۲ در ژنو انجام شد. سومین دور از نشستها که به ژنو ۲ معروف شد ۱۶ تا ۱۸ مهرماه ۹۲، اما این بار با حضور تیم هستهای کشورمان و وزیران امور خارجه ۱+۵ به همراه «کاترین اشتون» مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه انجام شد. چهارمین نشست یا همان ژنو ۳ نیز ۳ آذر ۹۲ برگزار شد. در این دو از گفتوگوها ایران و ۱+۵ به «توافق ژنو» یا «طرح اقدام مشترک» دست یافتند و پیرو آن یک بازه زمانی ۶ ماهه برای رسیدن به توافق جامع در نظر گرفته شد. نشستهای پنجم تا دهم با عنوان (وین یک – ۲۹ بهمن ۹۲)، (وین دو – ۲۷ اسفن ۹۲)، (وین سه – ۱۹ و ۲۰ فروردین ۹۳)، (وین چهار – ۲۴ تا ۲۶ اردیبهشت ۹۳)، (وین پنج – ۲۶ تا ۳۰ خرداد ۹۳) و (وین شش – ۱۱ تا ۲۹ تیرماه ۹۳) در شهر وین کشور اتریش برگزار شد. نشست یازدهم این بار در حاشیه شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل از ۲۷ شهریور تا ۷ شهریور ۹۳ در نیویورک برگزار شد. دوازدهمین دور از گفتوگوهای هستهای از ۲۲ تا ۲۴ مهرماه ۹۳ مجدد در وین برگزار شد. دوازدهمین دور از گفتوگوها اینبار ۱۷ تا ۲۰ آبان ماه ۹۳ در مسقط پایتخت عمان برگزار شد. مجدد نشست بعدی یعنی سیزدهمین دور از گفتوگو ۲۷ آبان تا ۳ آذر ۹۳ در وین انجام شد. چهاردهم، پانزدهم و شانزدهمین دور از گفتوگوهای هستهای دولت یازدهم (چهاردهم – ۲۶ آذر ماه ۹۳)، (پانزدهم – ۴ دی ماه ۹۳) و (۱ تا ۴ اسفند ۹۳) در ژنو سوئیس برگزار شد. هفدهمین دور از گفتگوها ۱۱ اسفند آغاز و ۱۵ سفند ۹۳ در شهر «مونترو» در حوه شهر ژنو برگزار شد. هجدهم و نوزدهمین دور از گفتوگوها با عنوان (لوزان یک – ۲۴ تا ۲۹ اسفند ۹۳) و (لوزان دو – ۵ الی ۱۳ فروردین ۹۴) در شهر لوزان سوئیس برگزار شد. شش نشست بعدی یعنی از نشست نوزدهم تا بیست و پنجم به ترتیب (۲ تا ۴ اردیبهشت)، (۲۲ تا ۲۵ اردیبهشت)، (۳۰ اردیبهشت تا ۱ خرداد)، (۱۴ تا ۱۶ خرداد)، (۲۰ تا ۲۲ خرداد) و (۶ تا ۲۳ تیرماه) ۹۴ در شهر وین برگزار شد و نهایتا طرفین به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام دست یافتند و کمتر از یک هفته از گذشت این توافق، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای تازه با هدف لغو تحریمهای ایران را با ۱۵ رای موافق و بدون رای مخالف را تصویب کرد.
مهندسان و خبرنگاران
مهندسان جوان دوشادوش خبرنگاران حرکت میکردند و با حوصله به تک تک سوالات فنی و سیاسی خبرنگاران پاسخ میدادند البته سوالات خبرنگاران بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشت و دُز فنی جواب مهندسان هم به بعد سیاسی و حقوقی میچربید البته هر جا لازم بود سخنگوی سازمان انرژی اتمی به سوالات سیاسی و حقوقی پاسخ میگفت. بیشتر سوال ها هم حول محور برجام و تعهدهای ایران میچرخید.
تعهدات برجامی
ایران در برجام پذیرفته است که به مدت ۱۰ سال غنی سازی در تاسیسات نطنز با ۵ هزار و ۶۰ دستگاه سانتریفیوژ نسل اول (IR-۱) انجام میشود و مابقی سانتریفیوژهای این تاسیسات مثل نسل دوم (IR-۲m) به انباری در نطنز منتقل میشود که تحت نظارت مداوم آژانس خواهد بود. مهندسان به صراحت از فعالیت ۵ هزار و ۶۰ سانتریفیوژ سخن میگفتند. سانتریفیوژهایی که در دو یونیت (هز یونیت حدود ۳ هزار سانتریفیوژ) در طرفین سالن در حال فعالیت بودند. البته محل انبار سایر سانتریفوژهایی که برچیده شده نشان داده نشد، ولی مهندس میگفت نصب مجدد آنها کاری ندارد فقط پیچ و مهره است که فورا نصب میشود. همچنین ایران در برجام پذیرفته است محدودیتهایی خاص به مدت ۸ سال برای سانتریفیوژهای پیشرفته اعمال شود و به مدت ۱۰ سال آزمایشها فقط روی سانتریفیوژهای IR-۴,IR-۵,IR-۶,IR-۸ انجام خواهد شد. برای مدت ۱۵ سال نیز فعالیتهای مرتبط با غنی سازی و تحقیق و توسعه فقط در مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن (نطنز) انجام خواهد شد.
۳۰۰ کیلوگرم
از دیگر تعهدات فنی ایران در برجام این است که طی ۱۵ سال حجم ذخایر اورانیوم ۳.۶۷ غنی شده ایران از ۳۰۰ کیلوگرم بیشتر نخواهد شد. اما چون برنامه غنی سازی ایران ادامه دارد، مازاد این حجم یا دربازار بین المللی به فروش میرسد یا رقیق سازی میشود. ایران یک بار اورانیوم مازاد خود را به خارج از کشور منتقل کرده است.
تطابق اظهارات
اظهارات مهندسان با دومین گزارش شش ماهه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از روند اجرای برجام که ۷ شهریور ماه در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد؛ تطابق داشت اینکه غنی سازی ۳.۶۷ درصد اورانیوم تا سقف مجاز ۳۰۰ کیلوگرم ادامه دارد. حفظ برنامه تحقیق و توسعه که از دستاوردهای آن آغاز پروژه گازدهی به سانتریفیوژ راهبردی IR-۸ در بهمن ماه سال ۱۳۹۵ بود. گازدهی به این ماشین پیشرفته و قدرتمند با توانی حداقل بیست برابر سانتریفیوژهای موجود IR-۱، نقطه عطفی در تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران به شمار میرود امکان خرید اورانیوم طبیعی و کیک زرد، که طی سالهای پس از انقلاب اسلامی از فروش آن به ایران به صورت مطلق جلوگیری شده بود. از تاریخ پذیرش برجام تاکنون مجموعا حدود ۳۶۰ تن کیک زرد وارد کشور شده است؛ و امکان فعالیت در زمینه جداسازی ایزوتوپهای پایدار با همکاری روسیه در فردو وجود دارد.
حداقل تفاوت
مهندسان میگفتند ظرفیت مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن (نطنز) ۱۷ برابر فردو است. میگفتند در شرایط قبل از برجام اگر نطنز میتوانست یک پانزدهم نیاز نیروگاه بوشهر را تامین کند الان قادر است یک بیست و پنجم این نیاز را تامین کند پس تفاوت زیادی با قبل از برجام نداشتهایم. میگفتند اگر بنا بود شرایط قبل از برجام را داشته باشیم و با ظرفیت کامل نطنز یعنی ۴۸ هزار دستگاه سانتریفیوژ IR۱ میداشتیم نهایت میتوانستیم ۴۸ هزار سو داشته باشیم، اما اگر دستگاههای IR۸ را نصب کنیم تا ۲۰ برابر IR۱ ظرفیت ما افزایش خواهد یافت بنابرانی با کمترین دستگاه و جا بیشترین سو را خواهیم داشت.
هزار هرتز
از لابلای «صدای هزار هرتز سانتریفیوژها» پاسخ مهندسان به سوالات خبرنگاران به سختی به گوش می رسید باید بیشتر نزدیک می شدی و با دقت گوش می کردی؛ جای اعتراض نبود این صدا نوید میداد قلب غنیسازی در قلب ایران با قدرت میتپد.
خیال راحت
مهندس با جرات میگفت اینکه میگویند صنعت هستهای تعطیل شده صرفا یک بحث سیاسی است. با دست به سانتریفیوژهایی که در دو سمت، قامت راست کرده و با غرور در حال چرخش بودند اشاره کرد و گفت «میبینید که؛ اینها سانتریفیوژ هستند؛ در حال غنیسازی».. میگفت «برنامه برگشت پذیری را در اختیار مسئولان گذاشته ایم؛ خیالشان راحت است؛ بستگی به نظر مقامات کشور دارد هر وقت بگویند سریع دست به کار میشویم؛ فرق ایران با کشوری مثل لیبی این است چون به لیبی برنامه را داده بودند وقتی ازش گرفتند دیگر نتوانست ادامه دهد اما ما خودمان توانسته ایم وبه این مرحله رسیده ایم. هر وقت بخواهیم بر می گردیم ما خودمان سازنده هستیم».
دوربینهای آژانس
یکی از نکاتی که خبرنگاران بیشتر درباره آن حساسیت به خرج می دادند وضعیت دوربین های آژانس بین الملی انرژی اتمی بود. بعد از برجام بارها در باره چگونگی نظارت آژانس بر فعالیت هسته ای ایران بحث شده بود. برخی میگفتند آژانس به صورت آنلاین امکان نظارت دارد اما آنچه خبرنگاران میدیدند با آنچه گفته شده بود تفاوت داشت.
دوربینهای آبی رنگ آژانس بین المللی انرژی اتمی در مبادی ورودی و خروجی نصب بود اما به صورت آفلاین؛ یعنی فریم به فریم از تحرکات انجام گرفته عکس میگرفت و بازرس آژانس با حضور نماینده حفاظت سازمان انرژی اتمی آن هم در همان محل نصب دوربین صرفا عکسهای گرفته شده را چک میکند و میرود یعنی خبری از نظارت آنلاین و حتی خارج کردن تصاویر از مجموعه نیست.
یک عکس
هنگام خروج از محل سالن نصب سانتریفیوژها، تعدای از خبرنگاران با همان روپوش سفیدی که پوشیده بودند به یک عکس بزرگ نصب شده در یکی از دیوارهای محیط خیره شدند؛ عکس شهید مهندس مصطفی احمدی روشن بود که علیرضای خودش را بغل کرده بود. همان مهندسی که روزگار نه چندان دور در همین مجموعهای که خبرگاران بازدید کردند فعالیت می کرد. یادش گرامی.
خبرنگاران پس از شش ساعت حضور در قلب «غنی سازی» ایران و بازدید از مکانهای مختلف به سمت کاشان حرکت کردند تا یادی هم از امیر کبیر کنند؛ امیری که هر چند رگ او را زدند اما ریشه فکری او هرگز قطع نخواهد شد.
روز دوم؛ مرکز دیگر
اتوبوس حامل خبرنگاران صبح روز یکشنبه ۱۲ شهریورماه به مقصد مرکز هستهای اراک حرکت کرد. مقصدی که همچنان پر بحث است و «قلب بتنی» آن در جریان مذاکرات بارها و بارها از زبان افراد و رسانههای مختلف شنیده شد و حتی رئیس سازمان انرژی اتمی در جلسه علنی ۱۹ مهر ۹۴ مجلس شورای اسلامی قسم جلاله یاد کرد و گفت: والله، والله، والله در مسائل هستهای نه با کندی و نه با توقف روبه رو خواهیم شد و آب سنگین اراک، تحقیقات و غنی سازی ادامه خواهد یافت.
فراز و فرود
خبرنگاران ترجیح دادند مسیر حدود چهار ساعته مبدا تا مقصد را استراحت کنند. سکوت اتوبوس باز فضای مناسب برای مرور فراز و فرود راکتوری بود که این بار آن را نه آمریکاییها و نه کشور دیگری به ایران نه تنها هدیه نکرده بودند بلکه برای ساخت آن هم از هر نوع کارشکنی و سنگ انداری دریغ نداشتند اما گویا در پسا برجام قرار است درباره قلب آن تصمیم دیگری گرفته شود که مسیر در حال انجام است.
سرباز پدافند
هشت سال پیش و در بحبوحه فتنه آمریکایی – اسرائیلی، سرباز پدافند هوایی مرکز هستهای خنداب بودم. یعنی در ۱۰ مایلی این مرکز به صورت ۲۴ ساعته آماده باش. اطلاع دقیقی از کم و کیف ماجرا نداشتم، اما حالا حال نیروهای نظامی پدافند هوایی را که در مسیر و اطراف مرکز هستهای اراک بودند به خوبی درک میکردم لابد بعد از مطرح شدن پرونده هستهای، آنها هم با غرور بیشتری در حال حراستای چنین مرکز مهمی هستند. مسیر مرکز هستهای اراک را بارها رفته بودم، اما اینکه اکنون به عنوان خبرنگار حوزه هستهای قرار بود از فعل و انفعالات این مرکز مهم هستهای بازدید کنم دیگر آن حس برگشتن از مرخصیها در دوران خدمت را نداشتم.
مرکز هستهای اراک
مرکز هستهای اراک از دو مجموعه مجزا، اما در کنار هم به نام «مجتمع آب سنگین اراک» و «راکتور تحقیقاتی اراک» تشکیل شده است. پیشتر، همه این مرکز را به اسم مرکز هستهای اراک میشناختند و میشناسند، اما چون این مرکز در حوالی شهری به اسم خنداب در حدود ۸۰ کیلومتری اراک مرکز استان مرکزی واقع شده است در پسا برجام به صلاحدید رئیس سازمان انرژی اتمی و درخواست نمایندگان شهرستان خنداب، از آن به عنوان «مرکز هستهای خنداب اراک» نام برده میشود.
هدف راکتور
حسن روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای« مینویسد هدف از ایجاد راکتور آب سنگین تامین نیازهای پزشکی بود به ویژه آنکه با توجه به پایان عمر راکتور تهران، لازم بود راکتور آب سنگین برای ساخت انواع رادیو داروها،جایگزین راکتور تهران شود.
تمهیدات سفت و سنگین
ساعت ۱۳ و ۸ دقیقه راننده اتوبوس حامل خبرنگاران مقابل مرکز هستهای خنداب اراک به مرکب خود فرمان ایست داد. تمهیدات ایمنی و مراقبتی این مرکز از مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن (نطنز) سفت و سنگین بود. علاوه بر دریافت هرنوع وسیله ذخیره ساز، تنها ابزار خبرنگاران یعنی قلم آنها هم دریافت شد البته مقرر شد نوع بهتر آنها در اختیار خبرنگاران قرار دهند هرچند چنین شد، اما از نوع بهتر نبود.
اسامی شهدا
بلوار داخل مرکز، مزین بود به اسم شهدای هستهای و هشت سال دفاع مقدس؛ ادای احترام به دو شهید گمنام که ظاهرا سه سال پیش در این مرکز آرامیده بودند هم در سین برنامه خبرنگاران قرار داشت.
قبل از بازدید از کارخانه آب سنکین و راکتور تحقیقاتی، فیلمی از فعالیت های انجام شده پخش و به سوالات اولیه خبرنگاران پاسخ داده شد.
ساخت کارخانه
ساخت کارخانه آب سنگین اراک توسط متخصصان ایرانی از سال ۷۷ شروع شد و ۱۸ سال بعد یعنی سال ۸۵ توسط رئیس جمهور وقت به بهره برداری رسید.
آب سنگین
فرمول آب معمولی H۲0 است، ولی فرمول آب سنگین D۲O است، D یعنی هیدروژن سنگین یا دو تریوم، پس آب معمولی ۲ هیدروژن معمولی با یک اکسیژن دارد، ولی آب سنگین ۲ هیدروژن سنگین با یک اکسیژن دارد. عدد جرمی هیدروژن معمولی یک است در حالی که عدد جرمی هیدروژن سنگین ۲ است به همین دلیل میگویند D۲O یا آب سنگین. البته به ازای هر ۷ هزار مولکول آب معمولی یک مولکول آب سنگین وجود دارد که تحت فرآیند بسیار حساس میتوان آب سنگین را از آب معمولی جدا کرد.
تغییر قدرت
قدرت راکتور آب سنگین اراک ۴۰ مگاوات بود، اما در پسا برجام تغییر کرده و راکتور ۲۰ مگاواتی شده است و برای تولید رادیو ایزوتوپهای مورد نیاز در پزشکی و صنعت از آن استفاده میشود. هرچند آب سنگین مصارف زیادی در عرصه پزشکی، کشاورزی، تحقیقاتی، صنعتی و… دارد.
برجام و آب سنگین
ایران در برجام پذیرفته است بیشتر از ۱۳۰ تن آب سنگین در کشور نداشته باشد و مازاد بر آن باید از کشور خارج شود. ایران پیشتر یکبار حدود ۷۰ تن آب سنگین خود را در بازارهای جهانی به فروش رسانده و هم اکنون آب سنکین تولید مازاد خود را در کشور عمان انبار و نگهداری میکند. البته علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی پیشتر گفته ایران ۳۲ تن آبسنگین به آمریکا فروخته است و ۳۸ تن نیز به روسیه تحویل داده است.
بهترین کیفیت
درباره خرید آب سنگین ایران از سوی آمریکا حرف و حدیثهای زیادی مطرح شد مبنی بر اینکه، چون آمریکا نمیخواست ایران آب سنگین داشته باشد حتی حاضر شد هزینه کند و آن را خریداری کند، اما مهندس جوان مرکز هستهای خنداب اراک با رد این موضوع میگوید «کارخانه آب سنگین اراک، جدیدترین کارخانه آب سنگین جهان است، یعنی سایر کارخانههای آب سنگین جهان حداقل عمری ۴۰ – ۵۰ ساله دارند، اما عمر آب سنگین اراک نهایت ۱۰ – ۱۱ سال است از طرفی ما با دقت تمام در حال تولید آب سنگن هستیم بنابراین «آب سنگین تولیدی ایران» بهترین کیفیت را در دنیا دارد. اتفاقا برای ما سوال بود چرا آمریکا حاضر شد آب سنگین ما را بخرد متوجه شدیم از چند سال قبل دنبال خرید آب سنگین با کیفیت مرغوب برای یک پروژه تحقیقاتی بود که در آرژانتین و کانادا هم موفق نشد چنین آب سنگینی بخرد لذا وقتی فروش آب سنگیبن ایران مطرح شد آن را تست کرد و متوجه شد آب سنگین ایران از کیفیت مرغوبی بهرهمند است آن را از ما خرید.»
بهترین تبلیغ
بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم در تکمیل صحبتهای این مهندس جوان ایرانی گفت «خرید آب سنگین ایران از سوی آمریکا، بهترین تبلیغ برای آب سنگین ماست، وقتی کشورهای دیگر دیدند آمریکا و حتی روسیه از ایران آب سنکین خریدند آنها هم تردید خود را درباره کیفیت آب سنگین ایران کنار میگذارند و از ما میخرند. البته این نکته مخالفانی در آمریکا دارد و معتقدند چرا دولت آمریکا چنین امتیازی به ایران داده است».
سیستم صوتی
هرچند سیتم صوتی اتاق کنفرانس زیاد مناسب نبود اما خبرنگاران با دقت هر چه تمام مشغول شنیدن توضیحات مهندس جوان ایرانی بودند. مهندس میگفت ایران ابزار «تشخیص حوزه اتم و مولکول» را دارد بنابراین از این ابزار به راحتی میتواند استفاه کند و اینکه نمیتوانند ایران را متوقف کنند بخاطر همین است که علم پایه را دارد».
نکته دلنشین
مهندس پا را فراتر گذاشت و نکتهای گفت که به دل هر ایرانی مینشیند. میگفت دیگر آب سنگین را یک ماده خام فرض کنید که قرار است. مشتقات فراوانی از آن به دست بیاوریم. مثل نفتی که یک ماده خام است و از آن مشتقات زیادی به دست میآوریم. این صعت متوقف شدنی نیست.
دغدغه بومیان
خاطرم هست هشت سال پیش و در دوران خدمت سربازی، یکی از دغدغه های مردم بومی منطقه این بود که مرکز هسته ای اراک آب زیادی را مصرف میکند و باعث کاهش آبهای زیر زمینی شده است. فرصت را غنمیت شمردم و از مهندس درباره این موضوع پرسیدم. میگفت چنین چیزی صحت ندارد ما فقط به اندازه برداشت از یک حلقه چاه آب مصرف میکنیم. البته به این نکته نیز اشاره کرد که هرکجا کارخانه آب سنگین باشد باعث رونق کشاورزی آن منطقه خواهد شد ولی به لحاظ علمی این موضوع به اثبات نرسیده و ما هم نمیتوانیم با قطعیت درباره آن سخن بگوییم.
بازدید از کارخانه آب سنگین
ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه خبرنگاران به همراه مهندسان از تاسیسات پیپچیده آب سنگین اراک بازدید کردند. البته یک عکس دسته جمعی هم مهمان روابط عمومی سازمان انرژی اتمی شدند.
راکتور اراک
سومین و آخرین مرحله بازدید خبرنگاران به «راکتور تحقیقاتی خنداب اراک» اختصاص داشت. این راکتور پیشتر با عنوان «راکتور تحقیقاتی ۴۰ مگاواتی اراکـ» هم نام برده میشد، اما الان دیگر فرق کرده است. در پسا برجام به عنوان «راکتور KRHH» نام برده میشود.
توقف ساخت
پس از برجام ساخت این راکتور متوقف شد. ایران در برجام پذیرفته بود که راکتور تحقیقاتی اراک بازطرحی شود. دلیل اصلی آن هم این بود که طرف غربی معتقد بود باید تولید پلوتونیوم در این مجموعه به حداقل برسد. طرف غربی اصرار بر تبدیل راکتور آب سنگین اراک به آب سبک داشت ولی با اصرار تیم مذاکره کننده همچنان آب سنگین باقی ماند سیستم خنک کننده راکتور تحقیقاتی اراک آب سنگین بود و همچنان آب سنگین باقی خواهد ماند.
دلیل تغییر نام
یکی از دلایل تغییر نام راکتور اراک به راکتو آب سنگین خنداب نیز همین واژه «آب سنگین» است که چون رئیس سازمان انرژی اتمی اهمیت آن را می داند اصرار دارد حتما به عنوان پسوند راکتور گفته شود.
پیشتر ابراهیم کارخانهای در این باره گفته بود آنها بهانههای مختلفی دارند و میگویند پسماند راکتور آب سنگین اراک پلوتونیوم ۲۳۹ تولید میکند که قابلیت شکاف دارد در حالی که این یک بهانه است چرا که پسماند آن کنترل میشود همانگونه که پسماند نیروگاه بوشهر هم کنترل میشود.
بازطراحی
مهندس میگفت: طرح اولیه «باطراحی راکتور تحقیقاتی اراک، خرداد ۹۵ با صرف ۶ هزار نفر ساعت کار و حضور ۶۰ متخصص هستهای درعرض ۱۸ روز تهیه شد و طرح تفصیلی بازطراحی این راکتور نیز از مرداد ۹۶ آغاز شده است».
توانایی ایران
براساس برجام سه کشور ایران، چین و آمریکا به عنوان کشورهایی هستند که بازطراحی راکتور اراک را پیش خواهند برد. به گفته علی اکبر صالحی ایران مسئولیت طراحی راکتور اراک و طراحی تجهیزات مرتبط را برعهده دارد و در نهایت طراحیهای مذکور از سوی آمریکا و چین، مورد ارزیابی علمی قرار میگیرد. البته بهروز کمالوندی در جمع خبرنگاران در محل بازدید گفت که ایران به تنهایی میتواند بازطراحی را ادامه داده و به سرانجام برساند اما وقتی قرار است کشور دیگری این طرح را تائید کند ریسک پذیری آن کاهش پیدا میکند و امنیت بیشتری حاصل میشود.
داستان بتن
قبل از بازدید خبرنگاران از محل راکتور تحقیقاتی اراک، مهندس جوان ایرانی درباره «داستان معروف بتن» توضیحاتی ارائه کرد.
بهروز کمالوندی ۲۴ دی ۹۴ گفته بود «ما دیروز مرحله نهایی خروج قلب راکتور اراک را انجام دادیم و امروز هم تا حدود یک ساعت پیش کار ما کاملا تمام شد. حفرههای کلندریا نه قلب آن، با سیمان پر میشود. قرار بود کلندریا چند تکه شود، اما ما نپذیرفتیم به این دلیل که میخواهیم این را به عنوان سمبل صنعت هستهای خود نگه داریم. تمام کانالهای کالندریا با بتن بهگونهای پر میشوند که برای کاربرد هستهای غیرقابل استفاده باشد و آژانس بتواند غیرقابل استفاده بودن آن را راستی آزمایی کند». چنین نیز شد.
بازدید از راکتور
مهندس عکسی درباره – به اصطلاح – بتن ریزی قلب راکتور اراک نشان داد و با ارائه توضیحات بعدی و مقایسه با عکس واقعی، ساختگی بودن آن محرز شد. سپس خبرنگاران با تشریفاتی ویژه از راکتور تحقیقاتی اراک بازدید کردند. خبری از کلندریا و حفرهها و بتن نبود. قرار است کلندریای باز طراحی شده در محل کلندریای قبلی بنشیند. طبق برنامه ریزیهای ظاهرا یک و نیم سال طول میکشد تا ساخت آن اجرای شود و پیش بینی میشود ۴ الی ۵ سال دیگر راکتور جدید اراک کار خود را شروع کند.
کلندریای قبلی که حفرههای آن از بتن پر شده بود خارج از محوطه راکتور و زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی نگهداری میشد. از این محل بازدید صورت نگرفت.