تغییرات پنهان در سوریه در سایه کرونا
شیوع بیماری کرونا در خاورمیانه، شرایطی برای عادی سازی علنی روابط میان برخی کشورهای عربی و سوریه پدید آورده است. هدف رسمی این عادی سازی، کمک به سوریه برای مقابله با کرونا است. اما محافل رسانهای از رویکرد جدید کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در برابر سوریه خبر میدهند. رویکردی که هدف اصلی آن، کاهش نفوذ ایران و ترکیه در سوریه است.
اواخر ماه مارس، برای نخسیتن بار پس از شروع بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه تماس گرفت. در این تماس، که در «شرایط استثنایی» اتفاق افتاد، ولیعهد ابوظبی با سوریه در مقابل کرونا اعلام همبستگی کرد.
به گزارش فرارو،بن زاید در توئیتی نوشت: «با رئیس جمهور سوریه بشار اسد، تبعات شیوع ویروس کرونا را به طور تلفنی بررسی کردم و حمایت کشور امارات و کمکش به ملت برادر سوریه در این شرایط استثنایی را برای او تاکید کردم. همبستگی بشردوستانه در هنگام محنت ها، بالاتر از هر ملاحظه دیگر است و (کشور) عربی و برادر سوریه، در این شرایط حساس تنها نخواهد ماند.»
محمد بن زاید، تلاش ها برای تحکیم روابط با سوریه را به پیش می برد
بعد از شعلهور شدن بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ که به یک جنگ ویرانگر داخلی منجر شد، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، تمام ارتباطات با دولت سوریه به رهبری اسد را قطع کردند و بعضی از آنها مانند قطر و عربستان، با هدف براندازی نظام سوریه، از معارضان مسلح سوری حمایت چشمگیری به عمل آوردند. با این حال، در سالهای اخیر، به موازات آشکار شدن سختیهای براندازی در سوریه، این کشورها آرام آرام حمایت خود از اپوزیسیون سوریه را کاهش دادند. در ماههای اخیر، با پر رنگ شدن نقش روسیه و ترکیه در سوریه، کشورهای عربی عموما، در بحران سوریه به حاشیه رانده شده اند. حالا امارات سعی میکند مجددا به اصطلاح «نقش عربی» در سوریه را احیا کند.
“تجربه دردناک” سوریه برای امارات
یک روز بعد از تماس بن زاید با اسد، انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجی، در توئیتی، این تماس را اینگونه توجیه کرد: «شرایط استثنایی مرتبط با ویروس کرونا، مستلزم گامهای بی سابقه است. ارتباط شیخ محمد بن زاید با رئیس جمهور سوریه در همین سیاق صورت گرفت. بُعد بشردوستانه اولویت دارد و تحکیم نقش عربی، بیانگر گرایش امارات است.»
قرقاش دو هفته بعد از این توئیت، در اقدامی که نشان دهنده توجه ویژه امارات به سوریه است، با گیر پدرسون، نماینده سازمان ملل در امور سوریه، تماس گرفت و مسائل سوریه را مورد بررسی قرار داد. در سطح رسمی، این تحرکات با شیوع کرونا توجیه میشود. با این حال، اظهارات مقامات رسمی امارات و نیز تحلیلهای رسانهای نزدیک به این کشور بیانگر تلاش کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای جذب سوریه به سمت خود و دور کردن آن از ایران و ترکیه است.
در ماه ژانویه، کنفرانسی در برلین با هدف حل و فصل بحران لیبی برگزار شد. مصر، الجزایر و اتحادیه عرب در این کنفرانس حاضر بودند. قرقاش مشارکت این کشورها را ضمانتی برای برجسته شدن «نقش عربی» در بحران لیبی دانست. وی در توئیتی، ضمن حمایت از این نقش، تصریح کرد که در حل و فصل بحران لیبی، نباید نقش عربی مثل بحران سوریه، به حاشیه رانده شود. به گفته قرقاش، کمرنگ شدن نقش عربی در بحران سوریه، «تجربه دردناکی است که تکرار نخواهد شد.»
قرقاش، در ۱۹ فوریه، در توئیت دیگری نوشت: «کسی که اوضاع سوریه و تحولات خطرناک ادلب را دنبال کند، ابعاد غیبت نقش عربی را درک میکند. کشورها، درگیر نزاعی بر سر منافع شده اند که به انسان و زمین رحم نمیکند، انگار جهان عرب، ملک مشاع یا فضایی برای بلندپروازیها و امتداد استراتژیک این کشورهاست. بازگشت نقش عربی برای مقابله با چالشهای مرتبط با امنیت عربی، بسیار ضروری است.»
“فرصت نادر” برای تضعیف نفوذ ایران و ترکیه
ممکن است این سوال مطرح شود که منظور از «نقش عربی» چیست و چه دلالتهایی دارد؟ در یک تعریف کلی، منظور از این عبارت، نقشآفرینی کشورهای موثر عربی مانند مصر، عربستان و امارات، و نهادهای عربی مانند اتحادیه عرب، در حل و فصل بحرانها در کشورهای عربی است. از آنجا که منافع بعضی از این کشورهای موثر، به دلایل مختلف، در تضاد با منافع ایران و ترکیه تعریف شده، نقش عربی هم عمدتا رنگ و بوی مقابله با نفوذ منطقهای این دو کشور به خود گرفته است.
محافل رسانهای نزدیک به عربستان و امارات، به وضوح تحرکات جدید کشورهای عربی برای نزدیکی به دمشق را در چارچوب مقابله با نفوذ ترکیه و ایران در سوریه قرار میدهند. روزنامه العرب، چاپ لندن، اخیرا در گزارشی تحلیلی مدعی شد که نظام سوریه، برای بازگشت به اجماع عربی، فرصت نادری در اختیار دارد. به گفته این روزنامه، برخی کشورهای تاثیرگذار منطقه، دنبال اعطای مشوقهای اقتصادی و بشردوستانه به دمشق هستند تا از ایران دور شود و با مداخله ترکیه مقابله کند. به نوشته همین روزنامه، کشورهایی نظیر عربستان، مصر و امارات معتقدند دمشق در مقابله با مداخله ترکیه موفق شده است. با این حال، این کشورها هنوز بر اهمیت کاهش نفوذ ایران تاکید میکنند.
در رابطه با نفوذ ترکیه، تفاوت چندانی میان مواضع دمشق و ابوظبی وجود ندارد. هر دو، با عملیات نظامی ارتش ترکیه در خاک سوریه به شدت مخالف هستند. در فوریه گذشته، وقتی نیروهای دولت سوریه با ارتش ترکیه درگیر شدند، کشورهای عربی از دمشق حمایت کردند. بنابراین، نظام سوریه، مخالفتی برای ریشه کن کردن نفوذ ترکیه ندارد. حتی میتوان تصور کرد که در صورتی که روابط میان دمشق و سایر کشورهای عربی بهبود پیدا کند، دمشق ممکن است خواستار حمایت دیپلماتیک کشورهای عربی از خود در مقابل ترکیه شود.
اما نفوذ ایران، موضوع متفاوتی است. در حالی که ترکیه بدون موافقت نظام سوریه وارد خاک این کشور شد، ایران با موافقت دولت سوریه، به این کشور نیروهای نظامی و شبه نظامی اعزام کرد. بنابراین، تمایل احتمالی امارات و دیگر کشورهای عربی برای کاهش نفوذ ایران در سوریه ممکن است با مخالفت دمشق مواجه شود. از این رو، این پرسش همواره مطرح بوده که امارات و دیگر کشورهای عربی چه ابزارهایی برای ایجاد شکاف میان دمشق و تهران در اختیار دارند؟
پشت پرده تماسها میان امارات و سوریه هنوز به طور کامل مشخص نیست. همچنین، هنوز معلوم نیست که این تماسها واقعا جنبه سیاسی داشته اند یا اینکه صرفا به خاطر زمینههای بشردوستانه مرتبط با کرونا انجام شده اند. ابوظبی و دمشق هنوز به طور رسمی جزئیات تحرکات دیپلماتیکشان را اعلام نکرده اند.
با این حال، در خصوص ابزارهای دیپلماتیکی که ممکن است امارات در بازتنظیم روابطش با سوریه از آنها استفاده کند، گمانههایی مطرح شده است. یکی از این گمانه ها، به مسئله بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و عادی سازی روابط دیپلماتیک کشورهای عربی با سوریه مربوط میشود. امارات و مصر تلاشهای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب را رهبری میکنند. به موازات تحرکات امارات، مصر هم تحرکاتی برای برقراری ارتباط با سوریه انجام داده است. در دوم ماه مارس، عباس کامل، رئیس دستگاه اطلاعات مصر، سفری به دمشق داشت که خبری از جزئیات آن منتشر نشد.
اواخر سال ۲۰۱۸ سفارت امارات در سوریه بازگشایی شد
گفته میشود که یکی از اهداف این تحرکات، بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب است. در یک سال گذشته، مصر، امارات و عربستان همگرایی فزایندهای با سوریه پیدا کرده اند. مصر و امارات به خاطر دشمنی با اخوان المسلمین و عربستان به خاطر ماجرای ترور جمال خاشقجی، با دولت سوریه زمینه مشترکی در دشمنی با دولت ترکیه پیدا کرده اند. با این حال، واگرایی آنها در موضوع نفوذ ایران، باعث شده که این زمینه چندان نتواند به عادی سازی روابط دیپلماتیک میان سوریه و کشورهای عربی کمک کند. افزون بر این، سوریه، بازگشت به اتحادیه عرب، را امتیاز قابل توجهی نمیبیند. هر چند که چنین اتفاقی میتواند انزوای دیپلماتیک دمشق را بشکند.
از این رو، کشورهای عربی از ابزار دیگری برای بازتنظیم روابط شان با سوریه استفاده میکنند و آن، قانون «سزار» است. سزار نام قانون تحریمهای آمریکا علیه سوریه است که در ژوئن آینده اجرا خواهد شد. به موجب این قانون، شرکتهایی که در سوریه فعالیت تجاری انجام دهند، تحت تحریم قرار خواهند گرفت. روزنامه «ایندیپندنت عربی» مدعی شد دمشق امیدوار است که امارات در کاهش تحریمهای واشنگتن و به تاخیر انداختن اجرای قانون سزار، نقش بازی کند. در صورتی که این روایت درست باشد، این سوال مطرح خواهد شد که امارات در ازای وساطت برای کاهش تحریم ها، چه امتیازی از سوریه درخواست خواهد کرد؟