گاریدو به دلیلهای مختلف از تیم جدا شد
پس از ۱۰ سال، یک مربی از پرسپولیس اخراج شد.
آخرین بار حمید درخشان بود که در نیمفصل لیگ چهاردهم از سرمربیگری سرخپوشان برکنار شد و جای خود را به برانکو ایوانکوویچ داد. از آن زمان، روند جدایی مربیان تیم به شکل خودخواسته پیش میرفت، اما حالا در میانههای لیگ بیستوچهارم نوبت به خوان کارلوس گاریدو رسید که با حکم اخراج، از پرسپولیس جدا شود.
سرمربی اسپانیایی سرخها بعد از شکست ۳-۱ برابر مس رفسنجان، به پایان خط رسید. دلایل زیادی برای جدایی او وجود دارد که برخی از آنها را میتوان به اختصار بررسی کرد.
ضعف فنی
مطمئناً یکی از دلایل اصلی اخراج گاریدو ضعف فنی او بود. اگر روند عملکرد پرسپولیس را از ابتدا تا انتها بررسی کنیم، متوجه میشویم که تیم در اکثر مواقع نوسان داشت و از پایداری مطلوبی برخوردار نبود. پس از چند بازی خوب مقابل تیمهایی چون استقلال و الاهلی عربستان، تیم گاریدو به ناگهان دچار افت شد. تغییرات مداوم در ترکیب اصلی و بدشانسیهایی نظیر هدر رفتن فرصتهای طلایی مقابل نساجی و اخراج ناگهانی بازیکن در برابر سپاهان، مزید بر علت شد. در مجموع، عملکرد فنی پرسپولیس نتوانست انتظارات را برآورده کند و این موضوع مهمترین دلیل جدایی گاریدو بود.
رزومه ضعیف
از همان ابتدا که گاریدو به عنوان سرمربی پرسپولیس معرفی شد، بسیاری از هواداران از این انتخاب راضی نبودند و این احساس انتقاد به صورت پنهانی ادامه یافت. انتظار آنها برای حضور کیکه ستین بهجای گاریدو برآورده نشد. این مربی که سابقه کار در ویارئال و قهرمانی در لیگ قهرمانان آفریقا را داشت، در سالهای اخیر موفقیتهای چشمگیری نداشت و رزومه ضعیف او باعث شد تا بسیاری از هواداران و کارشناسان در مورد انتخابش تردید داشته باشند. شاید در صورت داشتن رزومهای قویتر، تغییرات پی در پی ترکیب و عدم اعتماد به برخی بازیکنان، همچون یاسین سلمانی، توجیهپذیرتر میبود، اما رزومه ضعیف او در نهایت تأثیر منفی خود را گذاشت.
روابط عمومی ضعیف
یکی از بزرگترین مشکلات گاریدو در ایران، روابط عمومی پایین او و ظاهر جدی و اخمو بود. ممکن است او این ویژگیها را به عنوان نمادی از نظم و دیسیپلین در نظر میگرفت و احتمالاً در فوتبال حرفهای اروپا این رویکرد پذیرفته میشد، اما در ایران شرایط متفاوت است. اینجا نمیتوان با خبرنگاران درگیری لفظی پیدا کرد و از انتقادات رسانهای در امان بود. گاریدو در اغلب نشستهای خبری خود با چالشهایی روبهرو بود؛ از بگومگو بر سر پست بازی علی علیپور تا بحثهای تند پیرامون حضورش در کلاسهای مربیگری و همچنین نظراتش درباره تعداد گلهای خورده پرسپولیس از ضربات کاشته و کرنر. این مسائل هر کدام تبدیل به داستانهای تازهای میشدند. افزون بر این، او در ارتباط با بازیکنان خود نیز دچار مشکل بود و کمتر دیده میشد که رابطه صمیمانهای با اعضای تیم برقرار کند. حتی در بدترین روزهایش هم هیچ حمایتی از سوی بازیکنان در فضای مجازی مشاهده نمیشد. این در حالی است که مربیانی چون برانکو ایوانکوویچ و حتی دراگان اسکوچیچ، باوجود سختگیریهای خود، روابط دوستانهای با بازیکنان داشتند و در مواقع مختلف از آنها حمایت میکردند. این نبود ارتباط و حمایتهای احساسی در نهایت در روحیه تیم تأثیر منفی گذاشت و گاهی در عملکرد بازیکنان پرسپولیس، کمانگیزگی و عدم اشتیاق به جنگیدن احساس میشد.
همشهریآنلاین