همه اجزای حاکمیت باید از مجوزها حمایت کنند

    کد خبر :82006

 

حالا 4 سال از آن روزگار گذشته است؛ روزگاری که مهر پایانی بود بر ناامیدی اهل فرهنگ از ساختمان معروف خیابان کمال الملک در محله بهارستان پایتخت. وزارتخانه‌ای که در دولت تدبیر و امید هر آنچه در توان داشت برای بازگشت اعتماد هنرمندان و اهل فرهنگ به کار برد و البته هزینه هم کم نداد.

به گزارش  بازتاب  به نقل از ایران ، علی جنتی و سید رضا صالحی امیری دو وزیری بودند که در طول این مسیر پر فراز و نشیب، تلاش کردند به جای حاکمیت«فرهنگ امنیتی»، «امنیت فرهنگی» را برپا دارند و سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و ادبیات و نشر و کتاب را رونقی افزون بخشند. حالا هم فردی به‌عنوان ادامه دهنده راه 2 وزیر پیشین از سوی حسن روحانی به مجلس شورای اسلامی معرفی شده است که از جنس فرهنگ است؛ مدیری تحصیلکرده و البته عملگرا که هم در زمان علی جنتی و هم در زمان سید رضا صالحی امیری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده دار بود و حالا آمده است تا تجربه 4 سال حضور در وزارت ارشاد را در سطحی عالی‌تر و گسترده‌تر برای خدمت به اهالی فرهنگ و هنر عملیاتی کند.

کارنامه روشن و البته درخشان عباس صالحی در حوزه کتاب و نشر و استقبال چهره‌های حوزه ادبیات از معرفی او به‌عنوان گزینه پیشنهادی وزارت ارشاد، هنرمندان سایر حوزه‌های هنری را هم نسبت به حضور وی در رأس وزارتخانه‌ای که برای هنرمندان نقشی کلیدی دارد امیدوار‌تر کرده است. برای آشنایی با مواضع و دیدگاه‌های او به دیدارش رفتیم و در یک گفت‌و‌گوی تفصیلی با او به گفت‌و‌گو نشستیم. متن کامل این گفت وگو که مهدی نوروز آن را تنظیم کرده است در ادامه می‌خوانید…

در مدتی که نام شما به‌عنوان گزینه پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده است، اظهار نظرهای متفاوتی درباره شما در محافل مختلف مطرح شده است؛ افراد و گروه‌هایی مدافع جدی شما هستند و افرادی نیز به دلایلی منتقد معرفی شما؛ البته برخی منتقدان نیز می‌گویند در شرایط فعلی گزینه‌ای بهتر از شما برای این وزارت وجود ندارد چرا که تنها گزینه‌ای که این چند سال در جریان تمامی ابعاد ارشاد بوده است و به قول آقای جنتی در تمامی جلسات شورای معاونین حضور داشته و به تمامی حوزه‌های وزارتخانه آگاهی و اشراف دارد، شما هستید. پیش از آنکه به استدلال موافقان و منتقدان شما برسیم، برای شروع بحث، نقشه راه و چشم‌انداز شما در حوزه فرهنگ و هنر برای فردای پس از رأی اعتماد چه خواهد بود؟ آیا از این موضوع آگاه هستید که چه مسیر پر دست‌اندازی پیش روی شماست؟

طبعاً هر مسیری که انسان طی می‌کند در ابتدا با برداشت‌های نخستین و سپس با برداشت‌هایی تفصیلی‌تر همراه است. انتخاب این مسیر نیز القاعده به این گونه است که آن برداشت نخستین در فضای کار گسترده‌تر خواهد شد. همان‌طور که اشاره کردید من اطلاعاتی دارم که در برخی از حوزه‌ها بیشتر و در بعضی از حوزه‌ها کمتر است؛ این اطلاعات نخستین در این چهار سال بواسطه گفت‌و‌گو‌ها و بحث‌های پیرامون سینما، تئاتر و موسیقی که در شورای معاونین وزارت ارشاد و همچنین گفت‌و‌گوهای شخصی وجود داشته، تکمیل شده است. در حال حاضر تصویری که از کلیت ارشاد دارم این است که ما در حوزه فرهنگ و هنر، خلاقیت، استعدادهای بالقوه و بالفعل فراوانی داریم که این به‌عنوان ذخیره و سرمایه اجتماعی است اما همچون حوزه‌های دیگر با وجود سرمایه‌های بسیار، مسائل اما اندک نیست.

درباره عملکرد معاونت فرهنگی در حوزه ادبیات و نشر، ضریب رضایت از عملکرد شما قابل توجه است و رضایت از فضای بوجود آمده در این حوزه، ملموس است و اغلب برداشت ها حاکی از آرامشی نسبی است. در چند دوره نمایشگاه نیز شاهد تجربه‌های موفقی از جمله واگذاری امور به تشکل‌ها بودیم. با این حال اما همچنان حوزه ادبیات و نشر با بحران روبه‌روست، در شروع کارتان وضع شمارگان کتاب چندان بد نبود اما اکنون در برخی عناوین این شمارگان‌ها به دویست سیصد عدد هم رسیده است؛ موضوعی که ربطی هم به ارشادِ تنها ندارد چرا که روح جامعه از مطالعه فاصله گرفته است. ناشران و فعالان ادبیات معتقدند با انتقال شما از سطح معاونت به وزارت، حتماً این حوزه وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد. با تمام این احوال وضعیت این حوزه را از زبان خود شما بشنویم بهتر است؛ به نظر شما در حوزه ادبیات و نشر مهم‌ترین دغدغه چیست و فکر می‌کنید چه میزان اندوخته‌ای راکه در این چهار سال در حوزه معاونت فرهنگی داشتید می‌توانید در حوزه وزارت به کار بگیرید؟

حوزه نشر و ادبیات ما با چند مسأله اصلی روبه‌رو است. همان‌طور که اشاره کردید بخشی از این مسائل به اقتصاد نشر باز می‌گردد و بین هزینه و بازگشت سرمایه چه انسانی و چه مادی تناسب درستی برقرار نیست. بخشی دیگر از مسائل نیز به فضای عمومی باز می‌گردد، همچون مسائلی که فضای مجازی در حوزه مطبوعات کاغذی و کتاب ایجاد کرده است، اما نباید تسلیم شد و باید به سراغ تحرکاتی رفت که رونق مجددی ایجاد کند. در یک سال اخیر و همچنین قبل‌تر از آن تلاش‌هایی جهت گسترش مطالعه و افزایش ظرفیت سبد خرید کتاب صورت گرفت؛ طرح‌های عیدانه و تابستانه کتاب، باشگاه‌های کتابخوانی از جمله تلاش‌های صورت گرفته در این حوزه است. با ورود به سطح کلان وزارتخانه، ایده‌هایی که در حوزه تسهیلات مالی و فضاهای عمومی مطرح بوده‌اند باید با دقت بیشتری دنبال بشود. به‌عنوان مثال در حوزه هنر، گروه مالی و اعتباری هنر توانست با 300 میلیارد تومان در فضای بورس ورود پیدا کند و مواردی از این قبیل که چندان دنبال نشده در این دوره باید مورد پیگیری قرار گیرد. از جمله برنامه‌های دیگر، دیپلماسی فرهنگی در حوزه نشر و ادبیات است. در دوره معاونت فرهنگی و در حد توان، کارهایی صورت گرفت که بخش میهمان ویژه و بحث ارتباطات از جمله آن بود، اکنون سازمان ارتباطات یکی از مجموعه‌های متصل به وزارت ارشاد است. این ارتباط به صورت قوی تری می‌تواند میان حوزه نشر با سینما، هنر و سایر فضاهای میان رشته‌ای و حتی حوزه‌هایی چون حج و زیارت برقرار شود. در سطح معاونت فرهنگی، هماهنگی میان معاونت‌ها صورت می‌گرفت و گاهی ناهماهنگی‌ها مانع پیشرفت کارها می‌شد اما در سطح وزارت بواسطه تعلق و آشنایی با حوزه نشر و ادبیات چه به صورت شخصی و چه بواسطه مسئولیت در چهار سال گذشته، بحث دیپلماسی فرهنگی و رونق کتاب در حوزه نشر و ادبیات به شکل جدی تری پیش خواهد رفت.

طی چهار سال اخیر در حوزه تئاتر اتفاقات مهمی افتاده است؛ تقریباً از 25 اجرا در شب پیش از دولت تدبیر و امید به رکورد 125 اجرا در شب رسیده‌ایم و بچه‌های تئاتر معتقدند این حوزه از حوزه سینما نیز جلوتر افتاده است و از نظر کیفی نیز مخاطبان بیشتری جذب آن شده‌اند. این موفقیت‌ها قطعاً حاصل برنامه‌ریزی‌های درازمدت است اما همچنان می‌بینیم که چون بودجه و حمایت‌های دولتی از این حوزه کم است، با وجود اینکه در دوره پیشین، دو سال به‌عنوان سال تئاتر نامگذاری شد، اما همچنان مشکلاتی وجود دارد از جمله نبود سالن برای تمرین و همچنین رفتار عجیب و سرمایه دارانه مالک‌های سالن‌های خصوصی اجرای تئاتر تهران با اهالی تئاتر که به نوعی خون اینها را می‌مکند… برای تداوم نشاط حوزه تئاتر و رفع مسائل و دغدغه‌های مالی بویژه مسائل مربوط با تئاتر در شهرستان‌ها چه برنامه‌ای را در دستور کار دارید؟

در طول سال‌های فعالیت دولت یازدهم، نشاط در حوزه تئاتر تا حدود زیادی محقق شده و این خودش قدم بسیار مهم و مثبتی است که در دولت یازدهم برداشته شده است. چند عامل در فضای تئاتر مطرح است که از آن جمله می‌توان به زیرساخت‌ها و سالن‌ها اشاره کرد. طی جلسه با کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس نیز به این مسأله اشاره کردم. ضمن آنکه در فضای فرهنگی با کمبود قابل توجهی از سرانه فضاهای فرهنگی در کشور مواجهیم و حل آن مستلزم کار مشترکی میان دولت، نهادهای عمومی و بخش خصوصی است. در حال حاضر میان سرانه فضای فرهنگی و سطح مناسب آن فاصله زیادی وجود دارد که تلاش خواهیم داشت در این دوره آن را برطرف کنیم اما دولت به تنهایی نمی‌تواند فضاهای فرهنگی را به سطح مناسب برساند گرچه به دلیل کارایی فضاهای فرهنگی در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و ایجاد تولید و اشتغال دولت به وسع خود اهتمام خواهد داشت، اما دو بخش نهادهای عمومی و بخش خصوصی نیز وجود دارد؛ در زمینه نهادهای عمومی از جمله در ارتباط با شهرداری‌ها فعالیت‌های خوبی صورت گرفته است و امیدواریم در دوره جدید شورای شهر و شهرداری که تحولات آن گسترده است، این همکاری‌ها تنوع بیشتری هم پیدا کند. بخش خصوصی نیز در حقیقت نقش مکمل را دارد. این امر نیز طبیعی است که این بخش به منافع خصوصی خودش می‌اندیشد. با توجه به برنامه ششم و گفت‌و‌گوهایی که با این بخش داشتیم، امیدواریم که با برخی از معافیت‌ها، تسهیلات و کاهش هزینه‌هایی که شامل سالن‌های خصوصی خواهد شد، بخش خصوصی نیز ترغیب به واگذاری سالن‌ها به اهالی فرهنگ و هنربا تخفیف‌های ویژه بشود.

در حوزه موسیقی، ما با دغدغه‌ها و مسائل متفاوت و مختلفی روبه‌رو هستیم و در میان دغدغه‌های بی‌شمارِ اهالی این صنف، آنچه پر رنگ شده موضوع لغو کنسرت است. مستحضرید شاید یک درصد از حوزه موسیقی را به جهت کیفیت و کمیت، کنسرت‌ها در بر نگیرد و از آن درصد کم هم تعداد خیلی محدودی در سال لغو بشود ولی موضوع لغو کنسرت‌ها برای اهالی موسیقی به یک نماد و مطالبه تبدیل شده است تا آن اندازه که وقتی آقای روحانی به مشهد رفت به صورت نمادین یک کنسرتی قبل از سخنرانی‌اش برگزار شد. می‌خواهم ببینم که در حوزه موسیقی به این اهمیت نمادین چقدر واقف هستید و چقدر می‌شود امیدوار بود که در دوره شما با تفاهماتی که قبلاً صورت گرفته است با نیروی انتظامی و حتماً در آینده نیز با نهادهای مرتبط صورت خواهد گرفت واقعاً شاهد باشیم که این موضوع برای همیشه از ذهن‌ها فراموش شود و افکار عمومی دیگر با دغدغه‌ای به نام لغو کنسرت روبه‌رو نباشد؟

همان طور که اشاره کردید در بحث موسیقی گاهی صورت مسأله به غلط مطرح می‌شود. باید توجه داشت که سهم مصرف موسیقی رسمی از موسیقی غیر رسمی در جامعه چقدر است. در موسیقی سطح رسمی نیز سهم مصرف صدا و سیما از غیر صدا و سیما متفاوت است. در زمینه لغو مجوز نیز باید توجه داشت که وقتی ارشاد مجوز می‌دهد سهمش اجراهای زنده‌ای که لغو می‌شود از اجراهای زنده‌ای که اجرا می‌شود چقدر است. ما مثلاً در سال 95 شاید 5 هزار اجرای زنده در فضای شهرستان‌های ایران داشتیم چند کنسرت لغو شده است؟ کمتر از30 مورد. آن تعدادی نیز که لغو شده چقدر به خاطر دخالت بیرونی بوده؟ چون بخشی از این لغو شدن‌ها به خاطر یک اتفاق بوده مثلاً تشییع شهدای گمنام بوده و اجرا دو روزی لغو شده یا یک اتفاقاتی برای شرکت برگزار‌کننده پیش آمده نه دخالت‌های بیرونی، اگر ما این نسبت‌ها را در نظر بگیریم سهم مسأله‌ها را از لحاظ حساسیت و اندازه مسأله‌ها باید دید. ما نباید دچار بزرگنمایی یا کوچکنمایی بشویم. من در مجلس هم گفتم به این اعتقاد دارم، مجوزی که حاکمیت می‌دهد در واقع مهر اعتبار حاکمیت و نظام روی آن می‌خورد و همان طوری که یک فرد براحتی امضای خود را زیر سؤال نمی‌برد نظام و حاکمیت هم نباید براحتی امضای خود را زیر سؤال ببرد. به نظر من همه گفت‌و‌گوها باید قبل از این مجوزها باشد اما وقتی که مجوز صادر شد همه اجزای نظام باید تلاش کند حتی المقدور این امضا زیر سؤال نرود چون اعتبار حاکمیت زیر سؤال می‌رود و این اعتبار یک جناح یا یک اداره یا یک وزارتخانه یا یک سازمان نیست و حرمت امامزاده را باید متولی آن نگاه دارد؛ مسئولان حاکمیت باید اعتبار امضاهای خود را حفظ کنند، من باید به اعتبار امضای قاضی احترام بگذارم، قاضی باید به اعتبار امضای وزارتخانه‌ها احترام بگذارد تا جامعه در نظم اجتماعی خود حرکت کند وگرنه نظم اجتماعی دچار فروپاشی می‌شود. بنابراین گفت‌و‌گوهای پیشینی را باید انجام دهیم و همان‌طور که در گفت‌و‌گوهای قبلی عرض کردم امیدوارم با گفت‌و‌گوهای پیشینی که انجام می‌شود در این دوره بتوانیم همه دستورالعمل‌ها را با تفاهم همه جانبه‌تر پیش ببریم. اگر دستورالعمل‌ها برای همه اسلاف حساس در این مسائل قانع‌کننده باشد ، هم بعد از مجوزهایی که صادر می‌شود همه و نه فقط ارشاد بلکه نیروی انتظامی و قوه قضائیه از آن حمایت کنیم.

با انتخاب شما به‌عنوان وزیر ارشاد می‌توان به انتصاب معاون زن امیدوار بود؟

یکی از نتایج انقلاب اسلامی سرعت بخشی به تحصیلات و شایستگی زنان بود. مشاغل اجتماعی باید متناسب با نگاه شایستگی دنبال شود چرا که نگاه سهم خواهی جنسیتی خود به نوعی تحقیر زنان است که بخواهیم به آن عنوان سهم جنسیتی بدهیم، این سهم شایستگی است. حوزه فرهنگ و هنر از جمله حوزه‌هایی است که در این چند دهه، زنان ارتقای قابل توجهی در آن داشتند هم در حوزه تحصیلات و هم در حوزه خلاقیت و تولید محصولات فرهنگی؛ تأکید رئیس جمهوری و معاون اول هم بر این بوده که نه صرفاً در وزارت ارشاد بلکه در همه وزارتخانه‌ها تغییر مراتب مدیریتی و توجه به حضور زنان با همین نگاه شایستگی صورت بپذیرد. ما هم ان‌شاء‌الله در فضای وزارت ارشاد همین را دنبال خواهیم کرد.

مخاطبان شما دو طیف متضاد هستند و در عین حال بسیار گسترده‌اند؛ همه خودشان را مؤثر و طلبکار و مطالبه گر می‌دانند. یک سر طیف تقاضاهایی آزادی خواهانه و سر دیگر طیف، نگاهی تنگ نظرانه دارد. طبیعتاً هماهنگی میان این دو طیف دشوار است، چراکه مخاطب شما مخاطبی است که 24 میلیون رأی داده و مطالباتش مشخص است ولی آن سو نیز بیکار ننشسته و با ابزارهای رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای که در اختیار دارد، نخواهد گذاشت که شما یا هر کسی که وزیر می‌شود براحتی کار کند. چطور می‌خواهید با این دو طیف تعامل منطقی داشته باشید؟

پاسخ این سؤال به نگرشی که ما نسبت به جامعه ایرانی داریم بازمی گردد که مشترکات را بیشتر می‌بیند یا مفترقات. در همه حوزه‌ها اعم از قومیت، جنسیت، مذهب، سلائق فرهنگی، سیاسی و… یک نگاه این است که جامعه ایرانی جامعه‌ای نامنسجم، متفرق با حداقل نقطه اشتراک است لذا نگاهش نگاه تقلیل گرایانه است؛ مثلاً در بحث قومیت می‌گوید جامعه ایرانی سریع از هم می‌پاشد و باید تکیه کنیم بر قومیت فارسی که اگر تکیه نکنیم از هم می‌پاشد. در حوزه مذهبی بر تشیع تکیه دارد و تصور می‌کند احیاناً اگر کمی فضا بازتر شود اهل تسنن چه می‌شود. در فضای جنسیت فکر می‌کند که اگر کمی راه را باز کنیم فضای دیگری ایجاد خواهد شد. برداشت من از 1400 سال اخیر جامعه ایرانی این است که این جامعه بخوبی کثرت را در وحدت با خودش ترکیب کرده است؛ جامعه‌ای شبیه به قالی ایرانی که رنگارنگ اما با هارمونی است. اینکه مینیاتور را نمادی از هنر ایرانی می‌دانیم، به این باز می‌گردد که بخوبی می‌تواند کثرت‌ها را در وحدت‌ها مخلوط کند و ببیند ما مشترکاتمان خیلی بیشتر از نقاط افتراق است. ممکن است در نقاطی جوش و التهاب به قدری زیادی باشد که حس کنیم نمی‌شود دور هم نشست و حرف زد در حالی که در واقعیت نقاط اشتراک آن قدر است که می‌تواند باب را برای گفت‌و‌گو و پیدا کردن نقاط تقریر و عمل ایجاد کرد. جامعه ایرانی در چند دهه اخیر به‌عنوان جامعه‌ای متکثر، انقلابی بزرگ را بدون اینکه فقط به بخش و شهر و طبقه‌ای خاص محدود شود انجام داده است. در حوزه‌های دیگر نیز همین طور به نظر می‌آید، اما چون ما گاهی نقاط تمایز را بیشتر می‌بینیم از وصل شدن‌ها ناامید می‌شویم؛ در حالی که اگر آن نقاط اشتراک درست کنار هم قرار بگیرند آن قدر زیاد خواهد بود که به جای آنکه 24 میلیون را در مقابل یک رقم دیگر قرار دهیم، 80 میلیون را کنار هم قرار خواهیم داد.

در مقابل نیروهای خودسر چطور؟ آیا نیروهای خودسر به این الگویی که شما ارائه دادید عمل خواهند کرد؟

مجموعه‌هایی هستند که ممکن است قضایا را با هیجان دنبال کنند. این‌ها گروه‌های مرجعی دارند که البته غیررسمی هستند و باید با آن گروه‌ها نقاط اشتراک برقرار کرد و باب گفت‌و‌گو را باز کرد بنابراین حتی از گروه‌هایی که هیجانی عمل می‌کنند نیز نمی‌شود ناامید شد. ممکن است دغدغه این گروه‌ها متفاوت باشد اما وقتی متصل شوند به دغدغه‌های مشترک می‌رسند. دغدغه‌های دینی هنری و… هم آنانی که دغدغه دینی و هم آنان که هنری دارند با جامعه ایرانی در ارتباط هستند. هر دو گروه در فضاهای مختلفی قابلیت تلاقی دارند؛ البته نه به این معنی که در کوتاه مدت همه این اتفاقات یک شبه رفع شود، اما با مسیری که همراه با نقشه‌ای باشد این امیدواری‌ها را می‌شود داشت که در فضایی که در پیش داریم ذهنیت‌ها و نگرش‌ها به هم نزدیک‌تر شود.

در حوزه سینما همان‌طور که می‌دانید در سال‌های اخیر ما با رونقی چشمگیر روبه‌رو بودیم. در کنار آن مشکلی به نام فیلم‌های توقیفی هم وجود داشته که همواره به‌عنوان یکی از نقاط منفی عملکرد وزارت ارشاد مطرح بوده است. شما در صورت کسب رأی اعتماد مجلس چه اقدامی را در دستور کار قرار می‌دهید که در دوره وزارت‌تان فیلمی به محاق توقیف نرود؟

همانطور که اشاره کردید ما در حوزه اقتصاد سینما در سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته‌ایم و از حدود 30 میلیارد در سال 92 به حدود 170 میلیارد در سال 95 رسیده‌ایم که این نشان دهنده مسیر رو به جلوی سینما در کشور است. از سوی دیگر بر اساس آنچه من اطلاع یافته ام، در این مدت حدود 300 فیلم را نمایش داده‌ایم و مجموع فیلم‌هایی که هرکدام به دلیلی مجوز اکران نگرفته‌اند به زیر ده مورد می‌رسد. نکته اول این است که ابتدا باید سهم‌ها را ببینیم. بین 300 فیلم، تعداد کمی فیلم که با مشکل مواجهند سهم بالایی نیست. درباره این موارد هم بررسی‌ها انجام شده و مشکل برخی از آنها با اصلاحات کارگردان در آینده نزدیک حل خواهد شد. به نظر من ما باید به سمتی برویم که با شفافیت حتی یک مورد فیلم هم نداشته باشیم که به آن مجوز بدهیم و بعد اجازه اکرانش را صادر نکنیم؛ حتی یک مورد هم در این زمینه زیاد است.

حوزه هنرهای تجسمی با وجود سهم بالای آن در اقتصاد هنر همواره از سوی مدیران مظلوم و مغفول واقع شده است. برنامه شما برای رونق این حوزه چیست؟

برنامه من در بحث اقتصاد هنر جدی و مشخص است. نگاه من هم ایجاد فرصت اشتغال و تولید و تقویت دیپلماسی فرهنگی است. اتفاقاً یکی از هنرهایی که ما در آن سابقه طولانی داریم و صاحب سبک و سابقه تاریخی و اتفاقات خوب بوده‌ایم حوزه هنرهای تجسمی است؛ به همین دلیل اتصال هنرهای تجسمی و معیشت هنرمندانِ آن حتماً یکی از دغدغه‌های جدی من خواهد بود چرا که این حوزه، هم فرصت‌های اقتصادی دارد و هم می‌تواند درتبادلات فرهنگی نقش مهمی را برای ایران ایفا کند.

آقای روحانی در نطقی که در معرفی شما به‌عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتند، به برخی مداخلاتی اشاره کردند که از سو نهادهای غیرمسئول در حوزه فرهنگ و هنر صورت می‌گیرد. درباره این نطق چه فکر می‌کنید و ریشه نگرانی‌هایی از جنس نگرانی‌های آقای رئیس جمهوری را در چه می‌دانید؟

مهم‌ترین عامل در یک نظام حکومتی برای شکل‌گیری هر امری شکل گیر نظم اجتماعی است و این نظم از طریق شرح وظایف نهادها تعریف می‌شود. به باور من آنچه اهمیت دارد، این است که حاکمیت باید به نحوی، خودش بیش از دیگران از مقرراتی که وضع می‌کند مواظبت کند و دستگاهی مقررات یک دستگاه دیگر را نقض نکند؛ همان‌طور که در حوزه‌های دیگر مثل مجوز انشعاب آب یا برق سایر نهادها حق ورود ندارند در حوزه فرهنگی نیز به همینگونه است. این حوزه باید یک حریم امن برای خود داشته باشد. از سوی دیگر به نظر من مداخلات غیر موجه در حوزه فرهنگ و هنر به اختلال فرهنگی منجر خواهد شد وحتی افرادی که اینگونه عمل می‌کنند به نظام اسلامی نیز کمک نمی‌کنند چرا که نظام اسلامی یک نظم درونی و اجتماعی دارد و هیچ کس نباید این نظم درونی را به نحوی بر هم بزند.

یکی دیگر از محورهایی که رئیس جمهوری بر آن تأکید کرد بحث امنیتی زدایی حوزه فرهنگ بود و اینکه ما بیش از آنکه به فرهنگ امنیتی نیاز داشته باشیم به امنیت فرهنگی نیار داریم؛ در این باره چگونه فکر می‌کنید؟

بی تردید یک بعد مهم از زندگی اجتماعی بحث امنیت است و اصولاً نمی‌توان زندگی را خالی از امنیت دید و از آن جایی که حوزه فرهنگی زیرساخت حرکت‌های اجتماعی است باید در این حوزه بیش از سایر حوزه‌ها امنیت پایدار وجود داشته باشد. آنچه مخاطره‌آمیز است و می‌تواند در حوزه فرهنگ تداخل ایجاد کند نگاه سیاسی به آن است یا اینکه مثلاً با نگاه امنیتی به این حوزه بنگرند. مشکل هم از اینجا شروع می‌شود که ویژگی فرهنگ، تضارب آرا و اندیشه هاست برای پیدا شدن اندیشه‌های بهتر در حالی که ممکن است راهبرد امنیت دنبال نقطه‌های اختلال باشد. از همین رو اگر به حوزه فرهنگ با نگاه امنیتی بنگریم قطعاً این حوزه را با اختلال مواجه خواهیم کرد. راهکار مطلوب از نظر من تعامل امنیت و فرهنگ برای خدمت متقابل به یکدیگر است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید