ژنرال ها در راه مجلس ؛ سال خانه تکانی در بهارستان فرا رسیده است

  • سیاسی
  • دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۸ ۱۳:۰۶
    کد خبر :513818
مجلس

کمتر از یک سال تا انتخابات مجلس مانده و باید دید که کدام یک از جریان های سیاسی موجود شانس بیشتری برای افزایش کرسی های خود در پارلمان دارند.
سال انتخابات است و بهارستان یک خانه تکانی در پیش دارد. محمد رضا باهنر جایی گفته بود که در هر دوره دو سوم مجلس تغییر می کند، مجلس یازدهم اما بیش از این ها متحول خواهد شد به خصوص اینکه نمایندگی بعد از سه دوره متوالی ممنوع شده و نمایندگانی مثل علی لاریجانی، محمدرضا تابش، کاظم جلالی، علی مطهری، نقوی حسینی و خیلی های دیگر ضمن خداحافظی با کرسی های سبز رنگ پارلمان جای خود را به نیروهای کم تجربه تر می دهند البته اگر این مصوبه با تایید نهایی شورای نگهبان مواجه شود.

اصلاح طلبان، اصولگرایان و اعتدالیون کمتر از یک سال فرصت دارند تا استراتژی و تاکتیک خود را مشخص کرده و با افزایش تعداد کرسی هایشان ، ضعف حاصل از کاهش سطح نمایندگان را تا حدی جبران کنند. کار اصلاح طلبان از همه سخت تر است زیرا با چالش مضاعفی به نام نظارت استصوابی نیز مواجه اند. این جریان سیاسی برای کسب اکثریت در پارلمان با یک دو راهی اساسی رو به رو است. ائتلاف یا استقلال.

دوراهی اصلاح طلبان

انتخاب برای اصلاح طلبان اصلا ساده نیست زیرا در انتخابات قبلی از در ائتلاف درآمده و چوب آن را نیز خورده اند. عملکرد فراکسیون امید در سه سال گذشته بارها مورد نقد قرار گرفته و هر بار با این توجیه همراه شده که برخی از امیدی ها بعد از ورود به مجلس راه خود را جدا کرده اند. به این ترتیب اصلاح طلبان باید مطمئن شوند که آمادگی پذیرش دوباره این ریسک را دارند. اینکه فهرست اصلاح طلبی را نردبان عده ای غیراصلاح طلب سودجو کنند یا خیر تصمیم سختی است زیرا اگر بخواهند مانع از تکرار تجربه 94 شوند باید یک فهرست مستقل جمع و جور کنند و این هم به سادگی ممکن نیست.

بزرگان و تصمیم گیرندگان در جریان اصلاح طلبی پیش از هر چیز باید ببینند که تعداد نیروهای اصلاح طلبی که از فیلتر دستگاه های نظارتی عبور کنند و قابلیت رای آوری نیز داشته باشند به چند نفر می رسد. گام دومشان قطعا این است که بین اکثریت بودن و اقلیت مرغوب بودن، دست به انتخاب بزنند. انتخاب آسانی نیست اما آنان می توانند به چهره هایی مثل ورزای جدا شده از دولت ( آخوندی- قاضی زاده هاشمی) یا امثال محسن هاشمی امیدوار باشند. به خصوص اینکه علی لاریجانی به خواست خود و با تصویب قانون ممنوع کردن نمایندگی بعد از سه دوره متوالی راه را برای چهره هایی از این دست باز کرده است.

ضعف و قدرت اصولگرایان

برتری اصولگرایان به رقبای اصلاح طلبشان این است که نگران رد صلاحیت نیروهای خود نیستند. آن ها از یک سال قبل نوشتن فهرست را در شهرستان ها آغاز کرده اند و خیلی هم به موفقیت امیدوارند. امیدشان ناشی از عملکرد مورد نقد دولت مورد حمایت اصلاح طلبان است. فعالان سیاسی در این جریان خوب می دانندکه که روحانی و همکارانش سرمایه اجتماعی جناح حامی خود را به باد داده اند لذا این فرصت را ساده از دست نمی دهند. آن ها در همه 6 سال گذشته منتقد وضع موجود بوده اند و اکنون وقت بهره برداری از همین انتقادها است.

فقط این نیست و فهرست اصولگریان مدعیان بسیاری دارد. بازندگان کارزار 96 و حتی 92 عزم خود را برای رفتن به بهارستان جزم کرده اند و حذف لاریجانی از معادلات این قوه آن ها را به شدت امیدوار کرده است.

ساده انگاری است اگر گمان کنیم که اوضاع این قدر به نفع اصولگرایان است. آنها نقاط ضعف بسیاری هم دارند که نباید آن را نادیده گرفت. یکی از اصلی ترین چهره های آنان یعنی سید ابراهیم رئیسی از معادلات حذف شده و در صدر یک نهاد انتخابی نشسته است. کنار رفتن رئیسی از رقابت های 98 یعنی از دست دادن یک چهره شاخص و تضعیف یک ساز و کار انتخاباتی تحت عنوان شورای وحدت. درست است که حداد عادل و امثال او هنوز هم هستند اما اصولگرایان بهتر از هر کسی می دانند که نمی توان روی موفقیت ها حساب کرد.

افزون بر این اصولگرایان از ابتدای دولت روحانی بر علیه سیاست خارجی او سخن گفته و عمل کرده اند اما این حوزه علی رغم همه مسائل نقطه قوت دولت یازدهم و دوازدهم است و چهره های ضد برجام نمی توانند به جلب رای مردم دل ببندند.

تتمه اعتدالگرایی

اعتدال گرایان مجلس به دو دلیل مشخص نباید امیدی به افزایش تعداد کرسی های خود داشته باشند. تقسیم بندی این طیف به دو شاخه روحانی و لاریجانی به این معنا است که هیچ شانسی برای موفقیت ندارند. حسن روحانی وارد سال آخر دولت خود شده و آن قدر در زمینه هایی مثل اقتصاد بد عمل کرده که دیگر هیچ محبوبیتی ندارد لذا نیروهای نزدیک به او مهره های سوخته محسوب می شوند.

تکلیف هواداران لاریجانی هم مشخص است. او و بسیاری از نزدیکانش به خاطر توالی سه دوره ای نمایندگی خود به استراحت اجباری فرستاده می شوند و باید به فکر سنگر بعدی خود در قوه مجریه یا هر جای دیگری باشند. از همین رو اعتدالیون و میانه روهای نزدیک به آن ها ضعیف تر از قبل خواهند شد. نکته اینجا است اعتدال و توسعه ای ها نیز قادر به نجات این طیف نیستند. محمود واعظی به عنوان شاخص ترین چهره این حزب بارها رو در روی اصلاح طلبان ایستاده و روابطش با آنان آنقدر تیره و تار شده که اکنون نباید روی حمایت آن ها حساب کند. به تنهایی نیز قدرتی ندارند و این به معنی پایان کار اعتدالیون در مجلس یازدهم است.

با همه این اوصاف نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که فضای سیاسی ایران در هفته ها، روزها و حتی ساعت های منتهی مستعد تغییر و تحولات بسیاری است و این تغییرات می تواند ناجی یا نابود کننده هر یک از جریان های سیاسی موجود باشد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید