احمد متوسلیان؛ “نخبه نظامی ایران” با کارنامه درخشان نبردهای کلاسیک و چریکی

    کد خبر :48986

از احمد متوسلیان با فرماندهی عملیات‌های مختلف موفق بسیاری در غرب و جنوب غرب کشور، به یک نخبه نظامی یاد می‌شود، فرماندهی که حالا سال‌هاست که خبری از او نیست.

گروه امنیتی- خبرگزاری تسنیم: اوایل تیرماه سال 58 مردی برای گذراندن دوره آموزش 15 روزه وارد پادگان امام علی تهران شد که شاید کسی فکر نمی‌کرد دوسال بعد تبدیل به یکی از اسطوره‌ای ترین فرماندهان دفاع مقدس شود.

مردی که در 26 سالگی وارد سپاه می‌شود، در 27 سالگی وارد نبردهای سخت کردستان با ضدانقلاب و گروهک‌ها می‌شود، پس از خوش درخشیدن در مقابله با ضدانقلاب کردستان در 28 سالگی فرمانده تیپ و بعداً لشکر 27 محمد رسول‌الله تهران می‌شود و در عملیات‌های فتح المبین و الی بین المقدس شگفتی می‌آفریند و در سن 29 سالگی برای مقابله با تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان، همراه نیروهایش به سوریه اعزام می‌شود.

اما سرنوشت این مرد بزرگ از 14 تیر ماه 61 که همراه 3 دیپلمات دیگر ایرانی در پست بازرسی برباره در لبنان به‌دست نیروهای فالانژیست طرفدار اسرائیل ربوده می‌شود، در هاله‌ای از غبار قرار می‌گیرد و تاکنون خبر موثقی از او در دسترس نیست.

در این‌ بین اما شاید کمتر به ابعاد نظامی این فرمانده توانمند و شجاع، پرداخته‌ شده باشد. ما در این گزارش سعی داریم بیشتر حول شخصیت نظامی حاج احمد متوسلیان صحبت کنیم.

**از تهران تا مریوان؛ 3 فرماندهی موفق

احمد متوسلیان متولد 1332 در تهران و دانشجوی سال دوم رشته الکترونیک دانشگاه علم و صنعت،‌ در آغازین روزهای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درس و دانشگاه را رها می‌کند و به عضویت سپاه در می‌آید. پس از گذراندن دوره آموزش در پادگان امام علی (ع) وارد گردان 2 سپاه در پادگان ولیعصر تهران می‌شود و در سپاه منطقه 6 تهران مسئول گروه ضربت برای مقابله با آشوب‌های منافقین می‌شود.

پس‌از آن با آغاز نا امنی‌ها در کردستان راهی این استان می‌شود. شهر بوکان در سال 58 تبدیل به محلی برای اقدامات خرابکارانه نیروهای ضدانقلاب و گروهک‌های دموکرات و کومله شده بود. از این‌رو حضور در این شهر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برادر احمد از سوی شهید بروجردی فرمانده وقت سپاه غرب کشور، برای این عملیات انتخاب می‌شود. او به همراه 180 نفر از نیروهایش عازم منطقه می‌شوند و می‌توانند نیروهای ضدانقلاب کرد و کومله و چپ را  از این شهر متواری دهند. به‌ این‌ ترتیب، احمد متوسلیان در اولین آزمون خود در کسوت یک فرمانده، سربلند بیرون می‌آید.


حاج احمد در جمع نیروهای پیشمرگ کرد مسلمان

در حالی که نیروهای انقلاب اسلامی در مواجهه با ضدانقلاب پیروزی‌های چشمگیری به‌دست آورده‌اند، اما این پیروزی‌ها به مذاق لیبرال‌ها خوش نمی‌آید و آنان سعی می‌کنند با اعزام هیئت حسن نیت به استان کردستان و مذاکره با گروهک‌های تجزیه‌طلب به نحوی قائله را فیصله دهند. این هیئت که بنا به روایت خود متوسلیان بیشتر هیئت خیانت است تا حسن نیت، حتی تا پای بازداشت احمد متوسلیان هم پیش‌می رود.

متوسلیان درباره این اتفاق می‌گوید: «در اصل این هیئت حسن نیت، برای خیانت حسن نیت داشت و با همین نیت هم به کردستان آمدند. در همین بانه یکی از اشرار به نام عبدالرضا فقیه نارنجکی به داخل خودرو یکی از گشتی‌های ما پرتاب کرد و یکی از برادران ما به شهادت رسید. زمانی که هیئت حسین نیت وارد بانه شد داریوش فروهر که ریاست این هیئت را برعهده داشت وقتی از جلسه با نمایندگان ضدانقلاب بیرون آمد این شخص در کنار او بود. زمانی که به او اعتراض کردیم که این فرد مجرم است و باید تحویل دادگاه شود، گفت: من نماینده امام هستم و به فرمانده تیپ ارتش دستور داد مرا دستگیر کنند. در نهایت عبدالرضا فقیه را آزاد کردند و تبدیل به معاون قاسملو سرکرده حزب دمکرات شد.»

متوسلیان که در دو نبرد پیشین خود پیروزمندانه توانسته بود نیروهای ضدانقلاب را که به‌واسطه برخی خیانت‌های لیبرال‌ها بر شهرهای کردستان مسلط شوند را شکست دهد، عازم مصافی دیگر برای آزاد کردن پادگان تیپ 2 لشکر 28 ارتش در شهر سقز می‌شود. برخلاف مهاباد که تمام شهر در دست نیروهای ضدانقلاب بود، در سقز نیروهای ارتش توانسته بودند با مقاومت در برابر ضدانقلاب، مانع از تصرف پادگان سقز شوند.

به گفته راوی دفتر سیاسی سپاه اگر  احمد و نیروهایش تنها یک ساعت دیرتر به سقز می‌رسیدند پادگان این شهر نیز سقوط می‌کرد. در این عملیات 70 نفر از یاران احمد شهید می‌شوند ولی متوسلیان موفق می‌شود یک‌بار دیگر علیرغم تمام کارشکنی‌ها، نبوغ نظامی و قدرت بالای فرماندهی خود را به رخ ضدانقلاب بکشد و سقز را نیز از محاصره نجات دهد.

مأموریت بعدی احمد شکست محاصره شهر بانه بود. متوسلیان با اینکه در این مأموریت مجبور می‌شود به درگیری سخت در داخل شهر با نیروهای ضدانقلاب بپردازد، ولی بازهم موفق می‌شود آنها را شکست دهد. محاصره شهر بانه شکسته می‌شود و این بار احمد فرماندهی سپاه این شهر را به‌دست‌ می‌گیرد و مأموریت پاک‌سازی محورهای مواصلاتی آن از وجود عناصر ضدانقلاب را بر عهده می‌گیرد که 4 ماه به طول می‌انجامد.


حاج احمد در جمع نیروهایش در کردستان

** خیانت لیبرال‌ها

در حالی که نیروهای انقلاب اسلامی در مواجهه با ضد انقلاب پیروزی های چشمگیری بدست آورده‌اند، اما این پیروزی‌ها به مذاق لیبرال‌ها خوش نمی‌آید و آنان سعی می‌کنند با اعزام هیئت حسن نیت به استان کردستان و مذاکره با گروهک‌های تجزیه طلب به نحوی قائله را فیصله دهند.این هیئت که بنا به روایت خود برادر احمد بیشتر هیئت خیانت است تا حسن نیت، حتی تا پای بازداشت احمد متوسلیان هم پیش‌می رود.

متوسلیان در باره این اتفاق می‌گوید:«در اصل این هیئت حسن نیت، برای خیانت حسن نیت داشت و با همین نیت هم به کردستان آمدند.در همین بانه یکی از اشرار به نام عبدالرضا فقیه نارنجکی به داخل خودرو یکی از گشتی‌های ما پرتاب کرد و یکی از برادر ان ما به شهادت رسید. زمانی که هیئت حسین نیت وارد بانه شد داریوش فروهر که ریاست این هیئت را برعهده داشت وقتی از جلسه با نمایندگان ضد انقلاب بیرون آمد این شخص در کنار او بود . زمانی که به او اعتراض کردیم که این فرد مجرم است و باید تحویل دادگاه شود،گفت: من نماینده امام هستم و به فرمانده تیپ ارتش دستور داد مرا دستگیر کنند. در نهایت عبدالرضا فقیه را آزاد کردند و تبدیل به معاون قاسملو سرکرده حزب دمکرات شد.»


داریوش فروهر در حال مذاکره با نمایندگان ضدانقلاب در کردستان

پس از تشکیل ستاد مشترک عملیات ویژه ارتش و سپاه در غرب کشور نوبت به سنندج می‌رسد. در این عملیات نیز احمد و نیروهایش نقش بسزایی دارند و در حقیقت، از این عملیات می‌توان به عنوان نقطه عطفی در تجارب عملیاتی و فرماندهی احمد متوسلیان نام برد. در 20 اردیبهشت 59 احمد متوسلیان عازم مریوان می‌شود تا این شهر را نیز از دست ضد انقلاب خارج کند. سوم خرداد 59 او به همراه 14 پاسدار و 60 نفر از نیروهای پیشمرگ مسلمان کرد موفق به آزاد سازی شهر مریوان که از ابتدای غائله کردستان تا آن روز تمام محورهای مواصلاتی‌اش در دست ضد انقلاب بود، می‌شود.

حالا احمد متوسلیان دیگر توانسته بود قدرت بالای فرماندهی و نبوغ نظامی خود را به اثبات برساند و این موضوع مصادف شده بود با حمله سراسری عراق به ایران و نوبت آن رسیده بود که متوسلیان در نبرد با یک ارتش کلاسیک و مجهز خود را نشان دهد. در این هنگام برنامه ریزی برای عملیات بزرگ محمد رسول الله با همکاری شهید همت فرمانده سپاه پاوه آغاز شد. این عملیات بزرگ که در 12 دی سال 60 انجام شد منجر به آزادسازی پاسگاه مرزی طویله و نفوذ به شهر طویله عراق، انهدام ستاد فرماندهی تیپ 116 عراق و مقر استخبارات این شهر می‌شود.

** تشکیل تیپ 27 محمد رسول‌الله(ص)

انجام این عملیات باعث حضور محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در مریوان شد تا از نزدیک توانمندی‌ها و قابلیت‌های فرماندهان جوان سپاه پاوه و مریوان را ببیند. وقتی محسن رضایی از نزدیک در جریان اقدامات و ویژگی های بارز همت و متوسلیان قرار گرفت، پیشنهاد تشکیل یک تیپ رزمی را به آنها داد. به این ترتیب احمد و نیروهایش در 24 دی سال 60 برای تشکیل تیپ 27 محمدرسول الله (ص) عازم جنوب می‌شوند. در 17 بهمن همان سال این تیپ تاسیس می‌شود و حاج احمد متوسلیان به عنوان فرمانده،‌ شهید محمود شهبازی جانشین و شهید محمد ابراهیم همت مسئول ستاد این تیپ تازه تاسیس می‌شوند.


حاج احمد در حال سخنرانی درجمع نیروهای تیپ 27 محمدرسول‌الله(ص) – پادگان دوکوهه

** ظهور نبوغ فرماندهی حاج احمد

حاج احمد با وجود تمام مشکلات و کمبود امکانات 9 گردان را سازماندهی می‌کند و آماده شرکت در عملیات فتح المبین می‌شود. این بار حاج احمد در کسوت فرماندهی یک تیپ و در جغرافیایی متفاوت آن‌ هم با دشمنی متفاوت روبرو است. اما بار دیگر این فرمانده دلیر و کار آزموده شگفتی می‌آفریند.

نیروهای تیپ 27 با دور زدن توپخانه دشمن آنهم بدون هیچ گونه درگیری، موفق به تسخیر آن می‌شوند و همین توپ‌های غنیمتی اساس و شاکله تأسیس توپخانه سپاه را تشکیل می‌دهد. یکی دیگر از اقدامات نیروهای تیپ 27،‌ تصرف قرارگاه مقدم سپاه چهارم ارتش عراق در این عملیات است که بعدها مسئول دفتر صدام از احتمال اسارت صدام به‌دست نیروهای ایرانی در این عملیات پرده برداشت.

عملیات بعدی، الی بیت المقدس نام دارد و هدف آن آزادسازی خرمشهر است. در این عملیات با توجه به تجارب رزمی تیپ 27، سخت‌ترین محور عملیاتی در جنوبی‌ترین منطقه نبرد و نزدیک‌ترین فاصله به خرمشهر به حاج احمد واگذار می‌شود. در این عملیات به دلیل دیر رسیدن تیپ 7 ولیعصر،‌ جناح راست تیپ 27 خالی مانده و دشمن که از این موضوع آگاه شده،‌ به حمله به مواضع تیپ 27محمد رسول الله (ص)،‌ حاج احمد را وادار می‌کند علاوه بر نبرد با عراقی‌ها از روبرو و جناح چپ،‌ در جناح راست نیز با دشمن بجنگد و به این ترتیب نیروهای تیپ محمد رسول الله مجبور می‌شوند در سه جناح با دشمن بجنگند.

در پی این اتفاق،‌ فرماندهان عملیات که بیم آن را دارند که مقاومت نیروهای حاج احمد در هم بشکند،‌ در قرارگاه نصر جمع می‌شوند تا چاره‌ای برای رفع این معضل بیابند. سرلشکر غلامعلی رشید در توصیف این ماجرا می‌گوید: زمانی که با حاج احمد در خط مقدم تماس گرفتیم، او چند لحظه شاسی به یسیم را نگهداشت و ما صدای رگبار گلوله و انفجار و تکبیر رزمندگان را می‌شنیدم. حاج احمد با این کارمی‌خواست به ما بفهماند که خودش در منطقه نبرد حضور دارد و از آنجا نیروها را هدایت می‌کند.»


احمد متوسلیان پس از فتح خرمشهر

هر چند در جریان این این نبرد سهمگین،‌ تعدادی از فرماندهان و یاران حاج احمد شهید می‌شوند،‌ اما او دست از مقاومت بر نمی‌دارد و  در نهایت موفق می‌شود پاتک‌های سنگین ارتش عراق را با شکست روبرو کرده و  مواضع تصرف شده توسط تیپ 27 را تثبیت کند.

** اعزام تیپ 27 به سوریه

سرانجام خرمشهر پس از 575 روز با پایمردی و رشادت‌های تمام رزمندگان بخصوص نیروهای تیپ 27 آزاد می‌شود و بار دیگر احمد نشان می‌دهد با وجود اینکه تنها 2 سال از ورودش به عرصه نظامی می‌گذرد، چگونه در کسوت یک فرمانده با تجربه و موفق ظاهر شود و پیچیده‌ترین و سخت‌ترین طرح‌های عملیاتی را به اجرادر آورد.

همزمان با فتح خرمشهر در ایران،‌ رژیم صهیونیستی حمله‌ای گسترده علیه لبنان را آغاز می‌کند. در این برهه مسئولان لبنانی‌ از کشورهای اسلامی در خواست کمک می‌کنند. مسئولان شورایعالی دفاع در جمهوری اسلامی ایران تصمیم می‌گیرند برای کمک به مردم بی دفاع لبنان وارد عمل شده و نیروی نظامی به این کشور اعزام کنند.

بر همین اساس کشور سوریه برای حضور اولیه و آمادگی نیروهای ایرانی انتخاب می‌شود. قرار می‌شود یک یگان از سپاه و یک یگان از ارتش برای اعزام به سوریه در نظر گرفته شوند. بر همین اساس از ارتش تیپ تکاور 48 ذوالفقار و از سپاه تیپ 27 محمد رسول‌الله (ص) برای اجرای این مأموریت خطیر انتخاب می‌شوند و فرماندهی تمام نیروهای تیپ محمد رسول‌الله(ص) برعهده حاج احمد متوسلیان قرار می‌گیرد.

محسن رضایی فرمانده وقت سپاه درباره چگونگی انتخاب تیپ 27 برای این مأموریت می‌گوید: «پس از سفر به سوریه و لبنان و بررسی شرایط، دیدیم بهترین نیرویی که می‌شود برای این مأموریت اعزام کرد تیپ 27 است زیرا نیروهای آن، هم از توان بالای رزمندگی برخوردار بودند و این امر در عملیات‌های فتح‌المبین و البیت المقدس ثابت شده بود و هم بچه‌های تهران درک خوبی از مسائل سیاسی داخلی و خارجی داشتند در ثانی نیروهای اعزامی می‌بایست توان رزم چریکی را هم می‌داشتند و نیروهای تیپ 27 و حاج احمد و حاج همت به دلیل جنگیدن در کردستان این توان را نیز داشتند.»


حاج احمد در هواپیمای حامل نیروهای تیپ27 اعزامی به سوریه

روز 21 خرداد سال 61 اولین گروه از رزمندگان ایرانی سوار بر یک هواپیمای باری نیروی هوایی ارتش، عازم سوریه می‌شوند. نیروهای قوای محمدرسول‌الله (ص)،‌ در بدو ورود به شهر دمشق،‌ مورد استقبال گرم مسئولان سوری و مردم سوریه قرار می‌گیرند. ارتش اسرائیل که با آغاز حمله به لبنان،‌ مناطقی از سوریه را نیز زیر حملات توپخانه ای قرار داده،‌ با انتشار خبر حضور نیروهای ایرانی آتش بس یک طرفه اعلام می‌کند. نیروهای تیپ 27 ابتدا راهی زیارت مرقد حضرت زینب(س) می‌شوند و سپس برای استقرار، راهی پادگان زبدانی می‌شوند.

**راه قدس از کربلا می‌گذرد

حاج احمد پس از بررسی اولیه شرایط میدانی لبنان و سوریه به ایران باز می‌گردد تا گزارشی را به مسئولان وقت بدهد. پس از ارائه گزارش،‌ حضرت امام (ره) به فرماندهان می‌گویند: «اقدام اسرائیل در حمله به لبنان دسیسه‌ای بود تا ایران را از مسئله اصلی‌اش یعنی جنگ با صدام باز دارد». و پس از آن در سخنرانی 31 خرداد سال 60 استراتژی «راه قدس از کربلا می‌گذرد» را مطرح کرده و دستور بازگشت نیروهای ایرانی را صادر می‌کنند.

پس از بحث و بررسی در شورایعالی دفاع، روز نهم تیرماه سال 61 محسن رضایی طی دستوری به عباس کریمی فرمانده سپاه منطقه 10 تهران،‌ دستور بازگشت نیروهای ایرانی از سوریه را صادر می‌کند. در پی این دستور، تعدادی زیادی از نیروهای تیپ 27 به ایران باز می‌گردند و تنها تعدادی از کادرها و فرماندهان آن باقی می‌مانند که احمد متوسلیان در حال برنامه ریزی برای بازگشت تدریجی آنها بود.


حاج احمد در حال سخنرانی در جمع نیروهای تیپ 27 در پادگان زبدانی سوریه

** سفر بی بازگشت

صبح روز دوشنبه 14 تیرماه سال 61 حاج احمد متوسلیان تصمیم می‌گیرد به همراه سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان،‌ برای تهیه گزارش از وضعیت پیشروی نیروهای اسرائیلی و شیعیان لبنان عازم بیروت شود. در این سفر علاوه حاج احمد و موسوی،‌ تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان ( خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی) نیز او را همراهی می‌کردند. اصرار نیروهای تیپ 27 برای منصرف شدن متوسلیان از انجام این مأموریت فایده‌ای نداشت و او مصمم بود که این کار را انجام دهد و در جواب اصرارهای آنان گفته بود: «حضرت امام به من امر کرده‌اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت برای ایشان تهیه کنم، بهتر است خودم این کار را انجام دهم.»

سرانجام در ساعت 12 ظهر 14 تیرماه 61 خودروی بنز سفارت ایران حامل فرمانده دلیر لشکر 27 محمدرسول الله در پست بازرسی برباره در 40 کیلومتری شمال بیروت توسط نیروهای فالانژ طرفدار اسرائیل متوقف می‌شود سرنشینان آن ربوده می‌شوند و از آن به بعد هیچ خبر موثقی از آنان در دسترس نیست.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید