اگر مدیرتان روانی است، بخوانید!

    کد خبر :446116

رئیس‌ها و مدیرهای بدی که باعث می‌شوند کارمندان ناراحت و آزرده باشند همه جا هستند اما مدیران و رئیسان سایکوپت یا روان پلید چیزی بیشتر از این حرفها هستند. اگر فکر می‌کنید رئیس شما هم یک روان پلید است فقط تماشاگرش نباشید؛ ببینید چه تاثیری روی همکاران و به طور کلی محیط کارتان می‌گذارد.

بینید آیا واقعا مشکل روانی دارد

مردُم عادت دارند کلمه‌ی «روانی» را به راحتی و مدام استفاده کنند، اما کسی که از تشخیص بالینی روان پلیدی در موردش داده شده، موجودی واقعا خطرناک است. بین کسی که بدجنس و شرور و تاحدودی غیرعادیست و کسی که عصبانیسیت و شما را می‌آزارد تفاوت بزرگی وجود دارد. یک سایکوپت یا روان پلید کسی است که از نظر فیزیکی یا روحی، تهدیدی جدی برای‌تان به حساب می‌آید.

برخلاف چیزی که فیلم‌های هالیوودی نشان می‌دهند روان پلیدها قاتل‌های سریالی نیستند و به راحتی هم نمی‌توانید مشکل روانی‌شان را تشخیص دهید. چون خیلی از آنها عادی و حتی نسبتا جذابند. یک آدم روان پلید، هر چه شما احساس بدتری داشته باشید، او احساس بهتری خواهد داشت. کسی که واقعا روان پلید است هیچگونه حس همدردی و دلسوزی ندارد. برخی از ویژگی‌های مشخص یک روان پلید شامل پارانویای شدید، خود شیفتگی زیاد، ابراز خشم و عصیان یا بی‌اعتمادی شدید نسبت به دیگران و یک تمایل کلی به سادیسم (دیگرآزاری). خلاصه اینکه روان پلیدها هراسی از بریدن رگ گردن‌تان ندارند!

دینامیک محل کارتان را بررسی کنید

رئیس‌ها و مدیرهای بدی که باعث می‌شوند کارمندان ناراحت و آزرده باشند همه جا هستند اما مدیران و رئیسان سایکوپت یا روان پلید چیزی بیشتر از این حرفها هستند. اگر فکر می‌کنید رئیس شما هم یک روان پلید است فقط تماشاگرش نباشید؛ ببینید چه تاثیری روی همکاران و به طور کلی محیط کارتان می‌گذارد. شرکت‌ یا سازمانی که در آن کار می‌کنید می‌تواند چیزی شبیه خانواده‌ی شما باشد.

محیط کاری که تحت فرمان یک سایکوپت اداره می‌شود می‌تواند بسیار غیردوستانه باشد. رئیس‌های روان پلید قادرند کارمندان را علیه یکدیگر بشورانند و اجازه دهند بدرفتاری و سوء استفاده کردن همه جا ریشه بدواند، زیرا زیردستان خود را هم شان خود نمی‌دانند و اهمیتی به آنها نمی‌دهند. برای یک کارفرمای روان پلید، شما تنها وسیله‌ای جهت مصرف هستید و نباید خودتان نیاز یا خواسته‌ای داشته باشید. اگر احساس می‌کنید رئیس‌تان از شما سوء استفاده می‌کند و با شما بدرفتاری می‌کند مطمئن باشید همکاران شما نیز همین احساس را دارند. در چنین شرایطی بعضی‌ها با هم متحد می‌شوند و بعضی‌ها هم ممکن است بدجنسی کنند یا در تلاش برای جلب رضایت مدیر روان پلید خود و برتری جویی نسبت به همکاران، دست به تبانی بزنند.

قبول کنید که رئیس‌تان قرار نیست تغییر کند

روان پلیدها درست شدنی نیستند. آنها اساسا عاری از احساس همدلی‌اند و چیزی هم قرار نیست ویژگی‌های آنها را تغییر دهد. ممکن است سعی کنید با عملکرد خوب‌تان رئیس‌تان را راضی نگه دارید اما او همچنان همانی است که بوده. حالا این سوال مطرح می‌شود که آیا می‌توانید تحمل کنید یا نه؟ نتیجه‌ی نهایی، کاملا پوچ و مخرب خواهد بود. روان پلیدها آنقدر بدرفتاری می‌کنند که دیگر هیچکس دوست ندارد اطراف‌شان باشد. رفتار آزاردهنده‌ی آنها ممکن است منجر به نابودی شرکت هم بشود. اگر رئیس شما روان پلید باشد آنقدر شما را در تگنا قرار خواهد داد که از نظر روحی و روانی کاملا آسیب می‌بینید. پس اگر رئیس یا مدیرتان قرار نیست تغییر کند پس یک چیز دیگر باید تغییر کند و ناچارا این شما هستید که باید تغییر را ایجاد کنید.

بپذیرید که اوضاع هرگز روبراه نخواهد شد

شاید فکر کنید شغل ناخوشایندی که دارید برای‌تان صرفا یک چالش است که باید آن را پشت سر بگذارید، اما باید باور کنید که چیزی به عنوان پیروز شدن در این سناریو وجود ندارد. فرقی نمی‌کند چقدر تلاش کنید تا حُسن نظر چنین مدیری را جلب کنید، به هر حال هرگز به نتیجه‌ی مثبتی نخواهید رسید. اگر هم رئیس‌تان را راضی کنید فقط برای یک لحظه خواهد بود، یعنی شما فقط همان لحظه در نظر رئیس‌تان خوب هستید. برای یک سایکوپت شما فقط یک شی‌ء هستید که تا جایی که بتواند از شما استفاده و بهره کشی می‌کند و تمام! مدیران روان پلید، تقاضاهای عجیب و غریبی از شما دارند و مدام گوشمالی‌تان می‌دهند و جسما و روحا شما را تحلیل می‌برند. باید بپذیرید که یا ادامه می‌دهید و زجر می‌کشید و یا اخراج خواهید شد.

سلامت روانی‌ خودتان را بررسی کنید

زمانی که این واقعیت تلخ را همانگونه که هست پذیرفتنید باید تصمیم بگیرید چگونه قرار است از این به بعد پیش بروید. شما رئیس و محیط کارتان را ارزیابی کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که هیچ چیزی خوشایند نیست و قرار هم نیست باشد، و حالا وقت آن است که خودتان را ارزیابی کنید. دو انتخاب دارید: بمانید یا بروید. اگر تصمیم بگیرید بمانید یعنی شما هم در حال حاضر مشکلی دارید!

آدمهای وابسته و غیرمستقل که شخصیت ضعیفی دارند، عاشق این فضای کار هستند مثلا طرزفکرشان این است که: «اگر کاری کنم که این آدم خوشش بیاید در نهایت از من خوشش خواهد آمد!». اگر انتخاب‌تان این است که همچنان برای چنین رئیسی کار کنید و او را راضی نگه دارید، نشاندهنده‌ی این است که روح و شخصیت خود شما هم نیاز به مدام تائید شدن از سمت دیگران دارد و به دنبال تصدیق شدن است.

بهانه نیاورید

اگر واقعا به این کار نیاز داشته باشید شروع می‌کنید به متقاعد کردن خودتان که، این موقعیت شغلی آنقدرها هم بد و غیرقابل تحمل نیست، همه‌ی رئیس‌ها سخت‌گیر و بدقلقند، اینطور نیست؟! جواب هم بله است و هم خیر! بین یک رئیس سخت‌گیر و یک رئیس روان پلید تقاوت‌های بزرگی وجود دارد. دوستان و آشنایان شما ممکن است رئیس‌های سخت‌گیر و بداخلاقی داشته باشند و بتوانند با آنها کنار بیایند و به مشکل حادی برنخورند، اما به این معنی نیست که شرایط شما با آنها یکسان است.

یک مدیر سخت‌گیر کسی است که نسبت به کار و ظایف شما بسیار حساس و دقیق و متوقع است اما از اینها فراتر نمی‌رود و انصاف و حق و حقوق شما را رعایت می‌کند. اما تهدید کردن، بدجنسی و تحقیر، زیرپاگذاشتن حق و حقوق، طرد کردن و … یک چیز دیگریست. اگر رئیس شما مدام از شما ایراد می‌گیرد، سرزنش‌تان می‌کند و رفتارهای مخربی دارد این طبیعی نیست. پس صرفا به این بهانه که رئیس‌ است و حق هر کار را دارد از این مسئله نگذرید.

نسبت به حد و حدود خودتان جدی و سخت‌گیر باشید

اگر در یک شرکت بزرگ کار می‌کنید پس این فرصت و امکان را دارید که بین خودتان و رئیس سایکوپت‌تان تا حدودی فاصله ایجاد کنید. اما اگر مجبورید در تماس مداوم با رئیس‌تان باشید پس نجات و فرارتان تقریبا غیرممکن است. بودن در کنار یک روان پلید برای مدت طولانی می‌تواند شما را پریشان و فرسوده کرده و به عزت نفس‌تان لطمه بزند. درست مانند یک رابطه که شما در آن فرد سالمی هستید اما طرف مقابل‌تان مدام به شما دستور می‌دهد که خفه شوید یا تحقیرتان می‌کند و شما را نادیده می‌گیرد، بنابراین می‌گویید: «خیلی خوب با شما آشنا شدم و خداحافظ!»، اما یک آدم ناسالم و مشکل‌دار در این رابطه می‌ماند زیرا عزت نفس و اعتماد بنفس ضعیفی دارد و می‌گوید: «من لیاقت هیچ چیزی را ندارم و به اندازه کافی خوب نیستم!». چنین آدمی اصلا باور ندارد که سزاوار شرایط بهتری است و ناخودآگاه قربانی و نابود می‌شود. عقل و خونسردی خود را از دست ندهید! اگر رئیس شما به شما بی‌احترامی می‌کند، شما به خودتان بی‌احترامی نکنید.

تلاش کنید و دنبال کار دیگری بگردید

اگر تمام مواردی که گفته شد، شرایط حاکم بر کار و رئیس و محیط کار شماست پس وقت آن است که دنبال کار دیگری بگردید. حتی اگر کمتر از یک سال است که وارد این کار شده‌اید، نگران این نباشید که ترک این کار در رزومه‌ی شما اثر بدی خواهد گذاشت. شما در حال حاضر به این نتیجه رسیده‌اید که پیدا کردن یک کار دیگر خیلی بیشتر از این حرفها برای‌تان می‌ارزد. این موقعیت استثنایی است که فقط باید از آن خارج شوید. اگر می‌توانید تحمل کنید، کارتان را ادامه دهید تا زمانی که بتوانید کار خوب و مطمئن دیگری پیدا کنید. این بار که برای مصاحبه با رئیس یا مدیر احتمالی آینده‌تان می‌روید، حتما نشانه‌های کلاسیک ساکوپت یا روان پلید بودن را در او بررسی کنید تا دوباره گرفتار همان موقعیت نشوید.

کارتان را رها کنید

اگر به جایی رسیده‌اید که دیگر توان تحمل ندارید و احساس می‌کنید سلامت روانی‌تان درخطر است شاید لازم باشد حتی بدون پیدا کردن کار دیگری، کارتان را ترک کنید. قابل درک است که شما برای تامین هزینه‌های زندگی‌تان به کار نیاز دارید اما الان به نقطه‌ای رسیده‌اید که سلامت روان‌تان مهمتر از همه‌ی اینهاست. قبل از هر اقدامی برای فکر و بررسی مجدد وقت بگذارید و به یک جمع بندی کامل برسید، شما خودتان را بهتر از هر کس دیگری می‌شناسید.

اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید در این محیط دوام بیاورید پس باید رهایش کنید و سلامت عقل خود را نجات دهید. اگر نگران مسائل مالی هستید می‌توانید تا زمانی که کار مناسب دیگری پیدا کنید، موقتا در یک کار پاره وقت مشغول شوید. به هر حال اجازه ندهید مدیر روان پلید شما فکر کند چاره‌ای جز تحمل و ادامه ندارید. هر چه زودتر خلاف تصور او عمل کنید بهتر است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید