حوادث بصره، گره کور ادلب و راهبرد ایران / ۹ احتمال درباره تحولات آینده منطقه

    کد خبر :366699

د. عصام نعمان در القدس العربی نوشت: رسانه ها دائما در حال صحبت کردن در مورد حضور ایران در سوریه هستند و به کلی حضور آمریکا در عراق را از یاد برده اند.

در واقع آمریکا از سال 2003، همچنان حضور نظامی و سیاسی خود در عراق را حفظ کرده است. آمریکا اخیرا دریافته است که افزایش نفوذ گروههای مقاومت داخل حشد الشعبی و خارج از آن، نفوذ و موجودیت آن و نیروهای نیابتی اش را تهدید می کند.

از این رو، با همکاری عربستان، برای مهار نفوذ این گروهها و تاثیر آنها، از طریق حمایت از احزاب، تشکلها و شخصیتهای سیاسی مخالف ایران، وارد عمل شد. در همین راستا، ایالات متحده موفق شد حیدر العبادی را با خود همراه کرده و او را قانع کند که باقی ماندنش در منصب نخست وزیری، مرهون همکاری با آمریکا و تشکلهای وابسته به آن در داخل و خارج از پارلمان است.

به گزارش انتخاب، این رسانه عرب زبان چاپ لندن نوشت: گروههای مقاومت مخالف امریکا و اسرائیل، از اعلام موضع عبادی در مورد پایبندی به تحریمهای آمریکا علیه ایران، نگران شده و تصمیم گرفتند او را از ریاست دولت برکنار کنند. از این رو، گروههای مذکور تلاش زیادی برای ایجاد تشکل بزرگی در پارلمان عراق کردند، که اگر دخالتهای واشنگتن از طریق ورود با تشکلهای پارلمانی کردی به این ماجرا نبود، تلاشهای گروههای مقاومت، به نتیجه می رسید.

کردهای سوریه تلاش کردند با پناه بردن به آمریکا، امکان همکاری ترکیه با سوریه در زمینه آزاد سازی ادلب از گروههای تروریستی را از بین ببرند.

آمریکا به همکاری خود با کردهای عراق و سوریه اکتفا نکرده و اعلام کرد که در صورت استفاده از سلاح شیمیایی علیه معارضان در ادلب، ضربه شدیدی به ارتش سوریه وارد می کند. علاوه بر اینکه لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل و پس از او، نتانیاهو، از هدف قرار دادن موشکهای بالستیک ایران در عراق، صحبت کردند.

در بحبوحه این تهدیدها بود که اوضاع بصره نابسامان شده و عناصر مخالف مقاومت و ایران، اقدام به سوزاندن کنسولگری ایران کردند. گروههای مقاومت، دولت عبادی را مسئول ناآرامی های امنیتی دانسته و به همراه تشکل سائرون، خواستار استعفای عبادی شدند. در این میان، رهبران محور مقاومت، حوادث بصره را در چارچوب گشایش زود هنگام جبهه نظامی صهیونیستی آمریکایی در بصره، به موازات جبهه آنها در ادلب، تفسیر کردند.

هنوز زود است که بخواهیم در مورد تحولات سیاسی و نظامی کنونی، اظهار نظری قاطع کنیم، اما می توانیم از این 9 احتمال سخن بگوییم:

گشودن جبهه بصره، نمی تواند تاثیر بازدارنده ای روی محور مقاومت داشته باشد، به این دلیل که جابری انصاری، معاون عربی و افریقایی وزارت خارجه ایران، حتی پیش از برگزاری اجلاس تهران اعلام کرد که بیانیه مشترک این نشست، انجام می شود و در ضمن آن، بر ادامه مبارزه با تروریسم تاکید می گردد.

به نظر می رسد سوریه برای ازادی ادلب از گروههای تروریستی و در مقدمه آنها، جبهه النصره، که بر مساحت گسترده ای از این استان سیطره دارند، مصمم است و قصد دارد با هر طرف خارجی که در این مساله دخالت می کند و قصد حمایت از تروریستها را دارد، مقابله کند.

ترکیه از پیامدهای نبرد ادلب بیمناک است، به این دلیل که می تواند موجب سرازیر شدن سیل آوارگان سوریه ای به ترکیه شود. بنابراین، تلاش گسترده ای برای اقناع گروههای مختلف می کند، تا حاضر به صلح و سازش با دولت سوریه شده و از ریخته شدن خونهای بیشتر، جلوگیری کنند. همانطور که در اجلاس تهران نیز بر دادن وقت اضافی برای جدایی بین معارضان معتدل و جبهه النصره، متمرکز شد.

فرصت برای سازش با گروههای معارض معتدل، فراهم است ، اما ایجاد راه حلی برای عناصر تروریستی غیر عرب، مانند ایگورهای چینی، ترکمنستانی و چچنی، که دولتهایشان مخالف بازگشت آنها به کشور هستند، بسیار دشوار است.

بعید است که آمریکا با سربازهای خود، وارد نبردی با سوریه یا عراق شود، اما ممکن است که با جنگنده ها و موشکهای خود، به چنین نبردی ورود کند، همانطور که در گذشته نزدیک، اقدام به بمباران خان شیخون سوریه کرد.

اسرائیل می داند که بشار اسد، برنده معرکه سوریه علیه تروریستهاست و با این حال، بر عزم خود برای مقابله با حضور ایران در سوریه و انتقال سلاح و تجهیزات از طریق سوریه برای حزب الله، تاکید می کند.

عاقلانه نیست که رهبران سوریه، ایران و روسیه در محاسبات خود به این نکته توجه نکنند که ممکن است آمریکا و اسرائیل، تحت تاثیر حماقت ترامپ، فشارهای نتانیاهو و نفوذ او در کنگره، برنامه ای برای حمله ویرانگر به سوریه یا ایران، با هدف تضعیف آنها، داشته باشند. همچنانکه در مقابل، معقول نیست که رهبران محور مقاومت، آمادگی لازم برای شکست دادن نقشه های صهیونیستی آمریکایی را اتخاذ نکنند.

توافق تشکل الفتح با سائرون، نقشه آمریکا برای ریاست مجدد عبادی را با شکست مواجه کرد و اکنون، امکان تشکیل دولتی مخالف با برنامه های اسرائیل و ایالات متحده، و چه بسا مخالف با حضور آمریکا در عراق، فراهم شده است.

با توجه به خلاصه مذاکرات اجلاس تهران و تحولات میدانی که در پی آن بوقوع پیوست، می توان گفت که درگیری در تمام سطوح در سوریه و عراق، طولانی مدت است، همانطور که نبرد سیاسی و نظامی منطقه در مقابل برنامه های صهیونیستی آمریکایی ادامه دارد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید