نهضتی برای آمریکا/ دولتی که استکبارستیزی را بی‌ادبی می‌دانست!

    کد خبر :150970

دیدگاه اعضای نهضت آزادی نسبت به آمریکا را باید در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد؛ آنجایی که بازرگان، توسلی و سحابی به دفعات با کارمند سیاسی سفارت آمریکا دیدار کردند.

ماه اکتبر سال ۱۹۷۹ روزهای پایانی خود را طی می‌کرد و میهمانان خارجی نیز برای شرکت در جشن بیست و پنجمین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره به سر می‌بردند. در این جشن از یک هیات آمریکایی به ریاست «زیبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا و یک هیات ایرانی به ریاست مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت دعوت بعمل آمده بود.

در حالی که کمتر از یک سال از عمر انقلاب اسلامی در ایران می‌گذشت و احساسات ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی مردم به دلیل حمایت ایالات متحده از محمدرضا پهلوی در حال فوران کردن بود، خبر ملاقات مهدی بازرگان با برژینسکی در حاشیه نشست الجزایر منتشر شد؛ دیداری که در تاریخ اول نوامبر ۱۹۷۹(۱۰آبان ماه ۱۳۵۸) انجام گرفته بود.

«رابرت گیتس» یکی از اعضای حاضر در جلسه ملاقات هیات‌های ایرانی و آمریکایی، در سال ۱۳۸۷ برای اولین بار جزئیاتی از این ملاقات را بیان کرد. او می‌گوید: «این دیدار به در خواست هیات ایرانی انجام شد و برژینسکی از من خواست برای یادداشت برداشتن همراهش بروم»، این درحالی است که بازرگان پس از بازگشت از الجزایر در مصاحبه‌ای با خبرگزاری پارس تاکید می‌کند: «۱۰ روز قبل از عزیمت من به الجزایر، کاردار سفارت آمریکا در تهران به من اطلاع داد که برژینسکی مایل است هنگام اقامت من در الجزایر ملاقات و مذاکراتی انجام دهد؛ و این دیدار انجام شد»

جیمز بیل، استاد بازنشسته علوم سیاسی در کالج ویلیام ومری، در کتاب «شیر و عقاب؛ تراژدی روابط ایران و آمریکا» نیز به نقل از مرحوم ابراهیم یزدی می‌نویسد: «آقای یزدی می‌گوید برژینسکی به اتاق آقای بازرگان در هتل آمد و این نشان می‌دهد که او در این زمینه پیشقدم بود»، اما از سوی دیگر “گری سیک” در کتاب خود، چگونگی دیدار برژینسکی و بازرگان را اینگونه روایت می‌کند: «کاردار وقت آمریکا در تهران به اطلاع بازرگان می‌رساند که مقامات دو کشور می‌توانند با هم دیدار کنند و در جریان برگزاری این مراسم، هیات ایرانی طی پیامی‌ خواستار دیدار با برژینسکی شد»

به گزارش مهر- آنچه از جزئیات این دیدار نقل شده تنها مربوط به توضیحات ابراهیم یزدی، مهندس بازرگان و برخی مقامات آمریکایی می‌شود؛ توضیحاتی که در آن فقط به یکسری کلیات و همچنین درخواست هیات ایرانی از مقام آمریکایی‌ مبنی بر استرداد محمدرضا پهلوی و یادآوری اقدامات آنها در طول دوران حکومت پهلوی دوم، اشاره شده است.

چهار سوال حزب جمهوری اسلامی از بازرگان

پس از بازگشت هیات ایرانی از الجزایر، حزب جمهوری اسلامی با صدور بیانیه‌ای اعتراضی با عنوان «آقای بازرگان! چرا با مشاور امنیتی کارتر ملاقات کردید؟» چهار سوال از نخست وزیر دولت موقت پرسید. ۱) در زمانی که امام و امت شدیدا سیاست‌های تجاوزکارانه آمریکا را محکوم می‌کنند آیا ملاقات با برژینسکی می‌تواند با حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران هماهنگ باشد؟، ۲) اگر چنانچه گفتگو با برژینسکی ضرورت داشت چرا این ملاقات در سطح بالای سیاسی که در عرف سیاست جهانی مفهوم ویژه‌ای دارد صورت گرفته است؟آیا بهتر نبود این ملاقات در سطح پائین‌تری صورت می‌گرفت؟، ۳) ما نمی‌توانیم از آمریکا بخواهیم روش خود را نسبت به ما تغییر دهد بلکه باید با حرکات مناسب انقلابی و سیاسی،آمریکا را ناگزیر به عقب‌نشینی در منطقه نمائیم. در این رابطه خبر یکی از روزنامه‌های صبح تهران مبنی بر اینکه شما چنین درخواستی را کرده‌اید آیا صحت دارد یا خیر؟، ۴) ما لازم می‌دانیم که گزارش این ملاقات کامل و تمام در اختیار امام خمینی و شورای انقلاب گذاشته شود و ملت نیز کاملا در جریان امور قرار بگیرد تا از سوءتفاهمات احتمالی جلوگیری شود و این امر مورد بهره‌برداری سوء قرار نگیرد. یادمان بماند که آیا مشاوران امنیتی روسای جمهور آمریکا بزرگترین سهم را در قتل و کشتارهای جهان سوم نداشته اند؟

اما مهدی بازرگان پس از اینکه استعفا داد، طی پیامی به همه انتقاداتی که نسبت به چرایی دیدار وی با مشاور کارتر انجام شده بود واکنش نشان داد و ایرادات مطرح شده را «بی‌جا» خواند و تصریح کرد: «این مساله که چرا ملاقات با مشاور رئیس جمهوری آمریکا در بوق و کرنا گذاشته نشده بود یا به عرض و اجازه امام نرسیده؛ این ایراد به نظر من ایراد خیلی بی‌جایی آمد … در این مدت من و همکاران شاید با بیش از دویست وزیر و سفیر ملاقات کرده‌ایم و هیچ یک را به شورای انقلاب نگفته‌ایم»

روایت اسناد لانه جاسوسی از دیدار اعضای نهضت آزادی با کاردار سفارت آمریکا

دیدگاه اعضای نهضت آزادی نسبت به آمریکا را باید در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جستجو کرد؛ آنجایی که بازرگان به همراه محمد توسلی[دبیرکل فعلی نهضت آزادی] و یدالله سحابی به دفعات متعدد با «جان دی استمپل» کارمند سیاسی سفارت آمریکا دیدار می‌کردند.

اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا پس از ۱۳ آبان ۵۸، این دیدارها را به تفصیل شرح داده است.

«جان دی استمپل» در یکی گزارشات محرمانه خود از این دیدارها به ملاقات با مهدی بازرگان، محمد توسلی و یدالله سحابی، در یک خانه شخصی در “محله دروس” تهران اشاره می‌کند و می‌نویسد: «توکلی[توسلی] در ساعت ۹ صبح مرا سوار کرد و به یک خانه شخصی که از خانه من ۱۵دقیقه فاصله داشت برد. در آنجا من به مهندس بازرگان و دکتر سحابی، یک استاد بازنشسته زمین شناسی از دانشگاه تهران معرفی شدم»

آنچه کارمند سیاسی سفارت آمریکا از ملاقات روز ۹ خرداد ۵۷ با بازرگان و سحابی روایت می‌کند، حکایت از فاصله دیدگاه اعضای نهضت آزادی با امام خمینی(ره) و انقلابیون نسبت به دستگاه پهلوی دارد. استمپل در گزارش خود نوشته است: « … بازرگان می‌گفت نهضت آزادی به قانون اساسی معتقد است. اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم»(اسناد لانه جاسوسی، ج۳، ص۱۰۶)

استمپل همچنین در گزارش خود از ارائه اطلاعات یکطرفه اعضای نهضت آزادی درخصوص انقلابیون و امام خمینی(ره) سخن گفته و نوشته است: «نهضت آزادی می‌خواست که پاسخگوی تمایل ما برای اطلاع بیشتر از نهضت باشد. آنها امید داشتند که تبادلات مفصل ادامه یابد. آنها حتی آمادگی داشتند به طور یکجانبه به ما اطلاعات بدهند، زیرا که نهضت اعتقاد دارد که انجام این کار به نفع اوست. او[محمد توسلی] اشاره کرد زمانی که ریچارد کاتم کارمند وزارت خارجه بود، نهضت اطلاعات زیادی در اختیار او گذارد و به این کار ادامه می‌دهد»(همان، ص ۱۰۶)

اما از سوی دیگر «ناصر میناچی» وزیر جهانگردی دولت بازرگان نیز چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، طی ملاقات‌های متعددی با “جان دی استمپل”، مطالبی علیه امام خمینی(ره) و شیوه مبارزاتی ایشان مطرح می‌کند. او در تاریخ ۱۹ مهر ۵۷ در یک جلسه محرمانه خطاب به استمپل می‌گوید: «جبهه ملی متقاعد شده که [امام]خمینی نمی‌فهمد که وضع واقعی ایران چگونه است و رهبری جبهه ملی مطمئن است که می‌تواند همکاری [امام]خمینی را جلب کند، تا حداقل زیاد با شاه مخالفت نکند»(اسناد لانه جاسوسی، ج۳، ص۲۳۵)

میناچی پس از پیروزی انقلاب اسلامی که به عنوان وزیر ارشاد و جهانگردی دولت موقت هم انتخاب می‌شود، به ملاقات‌های خود با کارمند سیاسی سفارت آمریکا ادامه می‌دهد.

کارمند سفارت آمریکا در گزارش سرّی خود با عنوان «ملاقات با میناچی» که برای وزارت امور خارجه آمریکا ارسال می‌کند نوشته است: «میناچی به بهبود روابط با آمریکا امید دارد … میناچی گفت نخست وزیر اخیرا موافقت [امام]خمینی را جلب کرده تا انتقادات خود در مورد امور خارجی بخصوص روابط با ایالات متحده را کم کند»

در این سند آمده وقتی کارمند سیاسی سفارت آمریکا به میناچی نسبت به اظهارات امام خمینی(ره) درباره آمریکا اعتراض می‌کند و سخنان ایشان را عاملی منفی در روابط ایران و آمریکا می‌داند، میناچی گلایه‌های وی را می‌پذیرد و ابراز امیدواری می‌کند که نخست وزیر[بازرگان] در حال تلاش برای بیرون راندن [امام]خمینی از عرصه تصمیم‌گیری و اظهارنظر درخصوص مسائل بین‌المللی است. (اسناد لانه جاسوسی، ج۳، ص۴۵۰)

نگاه نهضت آزادی به آمریکا بعنوان یک میانجی بی‌طرف!

ملاقات اعضای نهضت آزادی با مقامات و کارشناسان سیاسی سفارت آمریکا و مباحثی که درخصوص انقلاب و اعتراضاتشان به حکومت پهلوی با آمریکایی‌ها مطرح می‌کنند، حاکی از این است که نهضت آزادی آمریکا را بعنوان یک میانجی بی طرف می‌دانست؛ میانجی که می‌تواند مسائل و مشکلات میان حکومت و انقلابیون را حل کند؛ این درحالی بود که امام خمینی(ره) در سخنرانی های متعدد، همه بدبختی‌های ملت ایران را زیر سر آمریکا می‌دانست.

اعضای نهضت آزادی پس از پیروزی انقلاب درمصاحبه‌ها و سخنرانی‌های خود دائما به تعریف و تمجید آمریکا می‌پرداختند و در دیدار با کاردار سفارت آمریکا نسبت به بهبود روابط دولت انقلابی ایران با دولت ایالات متحده ابراز امیدواری می‌کردند.

بعنوان نمونه مهندس بازرگان یک هفته پس از پیروزی انقلاب در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز و نیوزویک درخصوص روابط ایران و آمریکا گفت: «دولت انقلابی ایران، مشتاق است روابط خوب خود را با آمریکا از سر بگیرد … ما روابط دوستانه‌ای با ایالات متحده داشته‌ایم و میل داریم روابط دوستانه را با ایالات متحده و تمامی کشورهای جهان حفظ کنیم»(روزنامه اطلاعات – ۳۰/۱۱/۵۷ -۳/۱۲/۵۷)

شادمانی آمریکایی‌ها از اظهارات یزدی و امیرانتظام

ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت نیز همچون بازرگان بدون توجه به عملکرد سابق آمریکایی‌ها در ایران و حمایت‌هایی که از محمدرضا پهلوی در سرکوب انقلابیون داشتند، در دیدار با کاردار سفارت آمریکا، دخالت‌های این کشور در رژیم پهلوی را مساله‌ای مربوط به گذاشته می‌داند و می‌گوید: «زمینه های همکاری بسیاری وجود دارد و ایران نیازمند تکنولوژی و محصولات کشاورزی آمریکاست. ایران نه تنها قصد قطع رابطه با آمریکا را ندارد، بلکه می‌خواهد این روابط را بهبود بخشیده و گذشته را فراموش کند»(اسناد لانه جاسوسی، شماره ۳۴، ص۶۲-۶۳ و ۱۳۲)

از سوی دیگر عباس امیر انتظام معاون نخست وزیر نیز در دیدار با کاردار سفارت آمریکا تاکید می‌کند: «دولت ایران خواستار روابط خوب با آمریکاست» مطابق اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا پس از ۱۳ آبان ۵۸، اظهارات ابراهیم یزدی و امیرانتظام چنان آمریکایی‌ها را به وجد آورده بود که وزارت خارجه این کشور طی نامه‌ای به سفارت خود در تهران می‌نویسد: «هنگامی که شما یزدی یا امیرانتظام را می‌بینید، خواهشمند است قدردانی ما را از اظهارات اخیر مفیدشان در تلویزیون راجع به روابط ایالات متحده و ایران ابراز دارید»(اسناد لانه جاسوسی، شماره ۳۴، ص ۱۴۰ و ۱۳۸)

طعنه و کنایه‌های مهدی بازرگان پس از تسخیر لانه جاسوسی به امام و انقلاب

پس از اینکه دانشجویان پیرو خط امام(ره) سفارت آمریکا را در ۱۳ آبان ۵۸ تسخیر کردند و دولت موقت نیز به نشانه اعتراض استعفا داد، سخنان مهندس بازرگان علیه دانشجویان پیرو خط امام(ره) و امام خمینی تندتر شد.

بازرگان اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی را “شیطانی” خواند و گفت: «دانشجویانی که اسم خود را پیرو خط امام گذاشته‌اند، در خط شیطان و ضد انقلاب هستند»(اسناد نهضت آزادی، ج۱۱، ص۲۱۳)

امام خمینی(ره) در واکنش به سخنان بازرگان فرمودند: «خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود، لهذا دیدید که این جوان‌های بیدار عزیزمان این لانه جاسوسی را گرفتند. این شیاطین به دست و پا افتادند. یکی گفت اینها خط شیطان هستند … برای اینکه پرونده‌های اینها ظاهر می‌شد … این جوان‌های عزیز ما که می‌گفتند ما در خط اسلام هستیم، می‌گفتند بهشان که شما در خط شیطان هستید»

بازرگان در جایی دیگر به سخن مشهور امام(ره) که فرموده بودند “آمریکا شیطان بزرگ است” هم واکنش نشان داد و گفت: «شیطان بزرگ‌تر یا اکبر هم داریم و آن مارکسیسم است» (روزنامه ایران ۱۷/۱/۶۰)

دبیرکل وقت نهضت آزادی در واکنش نشان دادن به اظهارات امام(ره) تنها به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی اکتفا نکرد بلکه تیغ سخنانش را به موضوع برائت از مشرکین در مناسک حج هم کشید.

بازرگان: مراسم برائت از مشرکین بدگویی و بی‌ادبی است

او با درج مقاله‌ای در روزنامه لوموند فرانسه برائت از مشرکین در مراسم حج را اقدامی بی‌پایه دانست و شعار “مرگ بر آمریکا” را توهین‌آمیز خواند و نوشت: «برائت، جزو مناسک حج نیست و تنها یک بار آن هم در سال هشتم هجری اتفاق افتاده است و هیچ فتوایی وجود ندارد که به تکرار حکم داده باشد. برعکس، اهانت به موجودات و انسان‌ها و حتی گیاهان منع شده است و ادامه جنگ تا نابودی کامل مستکبران زمین و از بین بردن شطان، هیچ پایه‌ای در قرآن و سنت ندارد»

بازرگان در جایی دیگر راهپیمایی برائت از مشرکین را حرکتی توهین آمیز، بی‌ادبانه و بی فایده توصیف کرد و گفت: «آیا با بدگویی و بی ادبی و فحش دادن و روزی چند بار اعلام عداوت با آنها و اثبات بداندیشی و امپریالیسم آمریکا چاره درد خواهد شد. از راهپیمایی و تظاهرات و تهدیدها در حریم امنیت و صلح ابراهیمی، دشمن به دریوزگی و بیچارگی خواهد افتاد و مسلمانان نیرومند و پیروز خواهند شد؟!»(آیا اسلام یک خطر جهانی است، بازرگان، ص۱۰۰)

پس از درگذشت مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی بعنوان دبیرکل نهضت آزادی در سال ۷۴ بازهم سخنان دبیرکل سابق را تکرار کرد و گفت: «چرخش در سیاست آمریکا را باید جدی گرفت؛ و به نفع مصالح ملی ایران است که مقامات جمهوری اسلامی ایران روابط با آمریکا را به حالت عادی درآورند»

مرحوم یزدی پس از گذشت ۳۸ سال از حادثه ۱۳ آبان ۵۸، به تسخیر سفارت آمریکا و اعتراض دانشجویان و شورای انقلاب به دیدار بازرگان و برژینسکی اینگونه واکنش نشان داد: «در ایران به همان اندازه که گروهی می‌خواستند با آمریکایی‌ها به توافق برسیم، کسانی هم بودند که نمی‌خواستند. می‌خواستند همچنان روابط ما با آمریکایی‌ها خصمانه باشد. طیف گروه‌های چپ این موضع را داشتند و این واکنش را نشان دادند که مبادا روابط عادی شود، چون بالاخره انقلاب پیروز شده‌ بود. منافع ملی ایجاب می‌کرد که با آمریکایی‌ها کنار بیاییم، اما البته چپی‌ها نمی‌خواستند. طیف گسترده چپ‌ها -چه مسلمان‌شان چه غیرمسلمان‌شان- همه نسبت به اینکه ما با آمریکایی‌ها به تفاهم برسیم، ناراحت بودند و واکنش نشان دادند»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید