سیمان و آهن، زیربنا نیست

    کد خبر :89797

کارشناس معماری و شهرسازی گفت:معماری ترکیبی کاملا همگون و در هم تنیده از هنر، علم و فلسفه است و اگر در توسعه شهرها هم-سازیه این سه عنصر نادیده گرفته شود

به گزارش  برنا، در هیاهوی بحث های اداره ی کلان شهرمان، لابه لای اتوبان های دوطبقه، برج ها و هتل های سی چهل طبقه ی شمال شهر و عدد و رقم های سنگین داره، دیده نمیشه-فراموش شده و بسیار ساده تر و حیاتی تر از همه ی این هاست؛ گارفینگل موجز و دقیق در چند جمله صورت بندی کرده:

” به اطراف خود نگاه کنید تا ببینید که در کجا آدم های معمولی دنبال کارهای روزانه شان هستند و فعالیت های عادی و آشنایی را انجام می دهند؛ همین واقعیت های پیش پاافتاده جان کلام جهان اجتماعی را تشکیل می دهند”

این مطلب، همان حلقه ی مفقوده ی تصمیم گیری های شهری ما در دهه ی گذشته و حتا دهه های قبل تر از آن بوده. این نگاه ساده، خشت اول پویایی در فرهنگ محلی و در تکامل یافته تر، پاسداشت و تکامل ‘ هویت فرهنگی ‘ است.

معماری ترکیبی کاملا همگون و در هم تنیده از هنر، علم و فلسفه است و اگر در توسعه شهرها هم-سازیه این سه عنصر نادیده گرفته شود، دیر نمی پاید که با معجونی بی هویت و بی نشان از فرهنگ درونی جامعه روبرو خواهیم بود؛ رخدادی ک در شهرهایی مثل تهران می توان دید. روندی کاربری گرا و ناهماهنگ برای جلوگیری از ادامه ی این روند خطرناک تا دیرتر نشده باید برای حفظ و بازتولید میراثِ شکلی-ساختاری بومی در ساحت مدرن کاری کرد… باید درون مایه های فرهنگ محلی رو احیا کرد… باید برای نیازهای فرهنگ محلی، در همان عرصه فکری برای ارضا و رشدش بود.

الهام متین کیا، کارشناس معماری و شهرسازی در گفت و گو با خبرنگار شهری خبرگزاری برنا، گفت: امروز ساختن ساختمان هایی ب سبک فلان شهر آمریکا و پلازا مایور مادرید برای مردمانی غافل و ناآگاه نشانی از پیشرفت و مباهات باشد اما نیم نگاهی ب کشورهایی توسعه ی کُپی پِیست وار از اروپا را تجربه کردن ب ما نشان می دهد ک دستاوردی جز خودباختگی فرهنگی و نابسامانی فرمی و عملکردی از سر نگذروندند؛ و چ بسا در آمریکای جنوبی کار ب رشد فزاینده ی جرم و جنایت هم رسیده است و این همه حاصل پشت کردن ب فلسفه ی. ساختارهای زیستی و فرهنگی هر جامع است.

وی افزود: نکته ی دیگری که جا دارد ذکر کنم این است که در باب صنعت زیباسازی شهری است. صنعتی ک دیر شکل گرفت اما در مسیر رشد خودش تجربه های خوبی و در مدیریت شهری گذشته از سر گذروند. تجربه هایی که به مناسبت های مختلف ( اعیاد ملی و مذهبی) کارهای ( بعضا) در خور تحسینی در شهرها و عموما کلان شهرها اجرا شد؛ کاری به اقتصادی بودن یا نبودن شون ندارم و صرفا می خوام به سویه ی ایدئولوژیک شون اشاره کنم. این نگاه ایدئولوژیک پر رنگی که در گذشته به زیباسازی شهری لحاظ می شد مستقیم به سلایق فردی، طبقاتی، گروهی و حتی نسلی زبط پیدا می کرد و همین مسئله در بلند مدت و حتی میان مدت جنبه ی زیبایی شناسانه ی آثار و خنثی می کرد. آثاری که عمدتا ب وجوه خاصی از زندگی روزانه تاکید می کردند و صرفا مبلغ همون نگاه سلیقه ای مدیران زمانه ی خودشان بودن و نه مردمانی ک در اون جغرافیا زیست می کردن و می کنن و باید هر روز از کنار اون آثار بگذرند و زندگی کنند و بخشی از خودشون و در اون کارها ببینند.و اگر دیدند آن کارها می ماند و وارد ذهن و زمانه ی نسل ها می گردد

متین کیا ادامه داد: امیدوارم ک شورای شهر جدید و شهرداری که برگزیدند، این شرایط مورد اشاره ی مارکس و به درستی درک کنند و در حفظ خوبی های اون میراث حرکت کنند و طبعا وظیفه ی عقلانی ای که بر عهده شان هست در اصلاحِ کژکاری های میراث هم در برنامه شان قرار داشته باشد. امیدوارم ک دیگه اخباری از تلاش برای اختراعِ مجدد چرخ در دیوان و دستگاه مون نشنویم.. چه آنکه از توان و حوصله و جیبِ این مردم خارجه جدا.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید