زشتی‌های اقتصاد ایران/ زیبایی‌های زندگی و هوای پاک چگونه حاصل می‌شدند؟

    کد خبر :651491

گروه اقتصادی بازتاب: امیر کرمانی، دانشیار دانشگاه برکلی کالیفرنیا در یادداشتی به زشتی‌های اقتصاد ایران پرداخته است، به عقیده او اولین زشتی اقتصاد ایران که در این دو هفته خودش را به‌طور کامل نمایان کرد، نظام مسئولیت‌ها و حقوق و وظایف ما بود. نظامی که در آن به گاه تصمیمات سخت افراد از نقش خود در اتخاذ آن تصمیم شانه خالی می‌کنند و با ادعای واگذاری تصمیمی به فلان وزیر و فلان فرد، و یا عدم موافقت (قلبی) شان با آن تصمیم، دامن خود را مبرا از هزینه‌ی اشتباهشان می‌دانند. قطعاً تا روزی که معلوم نشود بالاخره در کشور چه کسی مسئول چه کاری هست، و متناسب با آن نظام حقوق و مسئولیت‌های ما بازتعریف نشود، این زشتی ما هر روز خودش را نمایان‌تر می‌کند.

 

۲- زشتی دوم ما عدم درک ریشه تورم است. این زشتی را همواره دیده‌ایم اما همچنان از آن توبه نکرده‌ایم. در کشور ما شاید بیش از هزار کالا باشد که دولت سعی در کنترل قیمت آن‌ها دارد. نکته‌ی جالب آن است که اگر تغییر قیمت کالاهایی را که دولت بیشترین میزان کنترل بر آن‌ها را دارد (ارز و بنزین) با سایر کالاها مقایسه کنیم متوجه می‌شویم که به‌طور متوسط تقریباً تمامی این کالاها از ابتدای انقلاب تا حالا در حدود هزار و پانصد برابر شده‌اند؛ یعنی حداکثر کاری که کنترل قیمت‌ها انجام می‌دهد به تأخیر انداختن زمان تغییر قیمت و تبدیل یک تغییر قیمت آهسته و پیوسته و سازنده به یک تغییر قیمت دفعی و مخرب است. تجربه‌ی بیش از صد کشور در طی دهه‌های گذشته به انسان مدرن آموزش داده است که شما می‌توانید فرآیند خلق نقدینگی را رها کنید و تلاش مذبوحانه‌ای برای کنترل قیمت هزاران کالا بکنید و درنهایت شکست سختی بخورید، و یا می‌توانید انرژی خود را متمرکز بر نظارت بر فرآیند خلق نقدینگی بکنید و آن را هم‌راستای سیاست توسعه‌ای خود بکنید و هم رشد اقتصادی و هم کاهش تورم را تجربه کنید. به نظرم بهترین مصداق شعر معروف سعدی (سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گذشتن به پیل) همین بحث فرآیند خلق نقدینگی و تورم است.

 

۳- زشتی سوم ما چیزی نیست جز نظام باز توزیع بر مبنای قیمت‌های یارانه‌ای که نتیجه‌ی مستقیم آن هر که بامش بیش برفش بیش است. این نظام به‌غایت ناعادلانه از طرفی باعث عدم تأمین حداقل معیشت برای اقشار آسیب‌پذیر جامعه –نیمه‌ی پایین درآمدی کشور- شده و درنتیجه ظرفیت‌های کشور برای اصلاحات اقتصادی را به‌شدت کاهش داده است، و از طرفی باعث بهره‌مندی طبقات بالای شهری شده به‌طوری‌که این طبقه هم در برابر هر اصلاحی مقاومت می‌کند. در چنین شرایطی به‌غایت باورنکردنی است که چگونه دولتی بدون ایجاد اعتماد و شفاف‌سازی در مورد تلاشش برای اصلاحی هرچند کوچک، دست به تغییر شبانه‌ای بزند.

 

 

۴- زشتی چهارم ما عدم تعامل فعال با اقتصاد جهانی است. کشورهای درحال‌توسعه‌ای که در طی پنجاه سال گذشته رشدهای بالا را تجربه کردند متوجه این نکته شدند که می‌توان از دسترسی به بازار داخلی برای امتیاز گرفتن برای ورود به بازارهای جهانی استفاده فعال کرد. به‌راستی ما در برابر واگذاری بازار پنجاه تا هشتاد میلیارد دلاری وارداتمان چه امتیازی از اقتصاد جهانی گرفتیم؟ آیا مثلاً نمی‌توانستیم با بهترین خودروسازان دنیا تعامل بکنیم، و شرط دسترسی آن‌ها به بازار مصرف داخلیمان را قرار گرفتن قطعه سازان ایرانی در زنجیره تأمین جهانی آن‌ها بکنیم به‌طوری‌که خالص تراز تجاری غیرنفتی ما منفی نباشد؟ در آن صورت شاید امروز مجبور نبودیم که تمامی مدارس و دانشگاه‌ها را به خاطر آلودگی هوا تعطیل بکنیم.

 

 

انتهای پیام/#

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید