روایت فارین پالیسی از

پشت پرده تحریم های ترامپ علیه ایران

    کد خبر :622055

پیتر هارل در فارن پالیسی نوشت: بدون تردید تحریم های اقتصادی ابزار مورد علاقه دولت ترامپ برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی بوده اند. تحریم ها و دیگر ابزارهای اقتصادی نقشی محوری در کمپین فشار ترامپ علیه کشورهایی از جمله چین، ایران و ونزوئلا داشته اند. اما در دولت ترامپ صرفا شاهد افزایش استفاده از تحریم های اقتصادی نبوده ایم. او همچنین به شیوه های جدیدی از قدرت دلار استفاده کرده است.

 

در ادامه این مطلب آمده است: در ابتدا باید اشاره ای به رویکرد تهاجمی تر دولت ترامپ در قبال استفاده از تحریم های اقتصادی داشته باشیم. مطابق با داده جمع آوری شده توسط شرکت حقوقی چند ملیتی گیبسون، دان و کراچر، در سال 2018 آمریکا تقریبا 1500 شخص، شرکت و نهاد را به فهرست تحریم های وزارت خزانه داری آمریکا اضافه کرد. به عبارت دیگر، میزان تحریم های وضع شده توسط آمریکا در مقایسه با سال قبل پنجاه درصد افزایش یافته است.

 

اینجانب بین سال های 2012 تا 2014 به عنوان یکی از مقامات ارشد مسئول تحریم های اقتصادی در وزارت خارجه دولت اوباما انظام وظیفه می کردم. در دولت اوباما ایران به اولویت اول ما در بین سال های 2010 تا 2015 تبدیل شده بود. در سال های 2014 تا 2016 نیز بیشتر بر روی دولت پوتین تمرکز کردیم. اما دولت ترامپ به طور هم زمان رژیم های تحریمی سختی را علیه ایران، ونزوئلا و کره شمالی دنبال می کند. دولت ترامپ همچنین زمان و انرژی زیادی را به اجرای قانون ماگنیستکی اختصاص داده است. این لایحه به طور ویژه نقض کننده های حقوق بشر در کوبا، سوریه و روسیه را هدف قرار می دهد.

 

به گزارش انتخاب؛حتی دیگر اهدافی که از لحاظ اقتصادی اهمیت زیادی در بازارهای جهانی دارند نیز از تحریم های ترامپ مصون نماینده اند. برای مثال می توان به اولگ دریپاسکا، میلیاردر روسی و از متحدان ولادیمیر پوتین اشاره کرد. آمریکا شرکت آلومینیوم او که تقریبا 6 درصد سهم بازار دنیا را در اختیار دارد تحریم کرد. شرکت ملی نفت ونزوئلا نیز در بین اهداف وزارت خزانه داری آمریکا قرار داشته است. ونزئولا در سال 2018 پیش از اعمال تحریم های اقتصادی تقریبا 1.2 میلیون بشکه نفت در روز صادر می کرد.

 

علاوه بر این، در دولت ترامپ شاهد گسترش استفاده از تحریم های ثانویه بوده ایم. هدف از این تحریم ها وادار کردن شرکت های خارجی به توقف معاملات تجاری با دشمنان آمریکا هستند. البته این نوع تحریم های اقتصادی سابقه ای طولانی در دنیا داشته اند. در دهه 1970 اتحادیه عرب تلاش کرد شرکت های بین المللی را وادار به بایکوت اسرائیل کند. اما دولت های قبل به طور محدود از تحریم های ثانویه استفاده کرده بودند. ما در دولت اوباما صرفا زمانی به تحریم های ثانویه روی می آوردیم که دیپلماسی به شکست منجر شده بود.

 

اما آقای ترامپ از تحریم های ثانویه به عنوان مهم ترین ابزار خود به ویژه علیه ایران استفاده کرده است. او می دانست که بیشتر دنیا با سیاست او در قبال تهران مخالف هستند. به همین خاطر چاره ای جز استفاده از ابزار زور و فشار اقتصادی نداشت. دولت ترامپ در سال های گذشته همچنین شرکت های خارجی که با ونزوئلا و کوبا کار می کنند را تهدید کرده است. دولت های گذشته همیشه در ابتدا چارچوبی حقوقی برای تحریم های ثانویه خود ارائه می کردند. اما در دولت ترامپ مرز بین تحریم های عادی و تحریم های ثانویه از بین رفته است. برای مثال، آمریکا هیچ وقت تحریم های ثانویه خود علیه ونزئولا را از لحاظ حقوقی توجیه نکرده است.

 

در سال های گذشته همچنین شاهد گسترش استفاده از دیگر ابزارهای اقتصادی بوده ایم. به عنوان مثال، دولت ترامپ برخی شرکت های فناوری چینی همچون هواوی را متهم به جاسوسی برای دولت چین کرده است. آقای ترامپ برای هدف قرار دادن این شرکت ها تصمیم گفت که آنها را در فهرست تحریم های وزارت خزانه داری قرار ندارد. در عوض، دولت محدودیت های صادراتی برای محصولات این غول های فناوری در نظر گرفت.

 

اما در شرایط کنونی باید به این سوال مهم پاسخ داده شود که آیا تحریم های ترامپ به پیشبرد منافع ملی آمریکا کمک کرده اند.

 

بدون تردید تحریم های آمریکا از لحاظ اقتصادی تاثیرگذار بوده اند. صادرات نفت ایران در طول یک سال گذشته 95 درصد کاهش پیدا کرده است. صندوق بین المللی پول پیش بینی می کند که اقتصاد ایران در سال 2019 شش درصد کوچک تر خواهد شد. صادرات نفت ونزوئلا نیز بعد از تشدید تحریم ها کاهش پیدا کرد.

 

تحریم های آمریکا علیه کره شمالی موجب شدند که اقتصاد این کشور 4 درصد در سال 2018 کوچک تر شود. آمریکا به دلیل قدرت اقتصاد و تسلط بر سیستم مالی دنیا می تواند از لحاظ اقتصادی فشار بالایی به دشمنان خود وارد کند، حتی در شرایطی که این تحریم ها مورد حمایت جامعه بین المللی قرار نداشته باشند.

 

اما رویکرد تهاجمی تر دولت ترامپ در استفاده از تحریم ها با واکنش منفی بسیاری از دوستان و متحدان نزدیک واشنگتن روبرو شده است. این موضوع کارایی این تحریم ها در درازمدت را زیر سوال برده است. اتحادیه اروپا، چین و کشورهای دیگر در حال تلاش برای توسعه کانال های تجاری و مالی جدید هستند. برای مثال، اتحادیه اروپا در ماه های گذشته به دنبال راه اندازی یک ساز و کار پرداخت مالی با نام اینستکس بوده است. هدف از این سیستم ادامه دادن تجارت با ایران خواهد بود. البته این تلاش ها از لحاظ اقتصادی تاثیر چندانی نخواهند داشت و در کوتاه مدت تهدیدی برای سلطه مالی آمریکا محسوب نمی شوند.

 

اما در صورتی که این کشورها سرمایه گذاری های بزرگی بر روی این ساز وکارهای مالی جدید انجام دهند، در دراز مدت می توانند نقش مهم تری در اقتصاد دنیا ایفا کنند. به همین خاطر دولت ترامپ باید خطرات بلندمدت تحریم های ثانویه خود را مد نظر قرار دهد. این ابزارهای اقتصادی نباید صرفا به خاطر برخی مزایای کوتاه مدت استفاده شوند.

 

از همه مهم تر، آقای ترامپ باید بداند که مطرح کردن درخواست های غیرواقع گرایانه میتواند این کشورها را تشویق کند که با وجود فشارهای اقتصادی تسلیم نشوند. برای مثال، بعید به نظر میرسد که ایرانی ها هرگز با 12 درخواست مطرح شده توسط وزیر خارجه آمریکا موافقت کنند. در واقع تهران در ماه های اخیر تلاش کرد با اقدامات خود فشار بر دولت ترامپ را افزایش دهد. رهبران کره شمالی نیز تاکنون با خواسته های واشنگتن برای نابودی کامل برنامه هسته ای خود مخالفت کرده است. آن ها حتی با سرعت بیشتری در حال ادامه آزمایش های موشکی خود هستند. رژیم مادرو در ونزوئلا نیز با وجود تحریم ها اقتصادی همچنان بقا پیدا کرده است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید