اداره اقتصاد ایران بدون نفت ممکن است؟

    کد خبر :591538

نفت در ایران از ۱۱۰سال پیش کشف و استخراج شد اما تا دهه ۵۰ نقش چندانی در اقتصاد کشور نداشت. در آن دوره قیمت هر بشکه نفت کمتر از ۲دلار بود و بریتانیا از سال۱۲۹۸ تنها درصد اندکی از سهم استخراج نفت را به ایران می‌داد.

به گزارش بازتاب، شقاقی شهری در همشهری نوشت: تا قبل از دهه 50 نظام اقتصادی ایران نظام فئودالیته بود و هنوز ساختارهای مدرن ایجاد نشده بود. در آن دوره مردم رعیت بودند و روی زمین‌های کشاورزی اربابان کار می‌کردند. اربابان هم بعد از برداشت محصول سهم خود را برمی‌داشتند و بخشی را هم به دولت به عنوان مالیات می‌دادند. عملا در آن دوره اقتصاد ایران مبتنی بر مالیاتی بود که ارباب‌ها به دولت می‌دادند.

از دهه50 به بعد قیمت نفت افزایش معناداری پیدا کرد. در آن زمان به طور متوسط بیش از 5میلیون بشکه نفت تولید و صادر می‌شد که قیمت آن به یک‌باره از 2دلار به 11تا 12دلار رسید و درآمد سرشاری را به اقتصاد ایران تزریق کرد. در واقع اقتصاد کشور از دهه 50 به بعد از نظام فئودالیته به نظام اقتصاد نفتی تبدیل شد و البته در کنار آن رانت درآمدهای نفتی هم نصیب ایران شد و عملا نظام اقتصادی را به نظام اقتصاد نفتی رانتی تبدیل کرد.

متاسفانه بعد از انقلاب هم نتوانستیم از اقتصاد نفت به خوبی بهره ببریم و دولت وابسته نفت و درآمدهای نفتی شد. بر کسی پوشیده نیست که اداره اقتصاد با نفت ایراد ندارد اما وقتی دولت متصل و وابسته به درآمدهای نفتی می‌شود ایراد پیدا می‌کند. بارها کارشناسان اعلام کرده‌اند که دولت باید با اتخاذ سیاست‌هایی، خود را از درآمدهای نفتی رها کند و وابستگی‌اش را کاهش دهد اما بعد از 4،5 دهه هنوز این اتفاق محقق نشده است.

کشور را باید با اقتصاد مبتنی بر مالیات اداره کنیم و نفت در زنجیره ارزش افزوده وارد شود. در طی این سال‌ها بارها سیاست‌هایی برای انجام این امر مهم، تصویب شده اما هیچ وقت اجرایی نشده است. ایجاد حساب ذخیره ارزی، صندوق توسعه ملی و… از جمله سیاست‌های اتخاذ شده است اما نتوانسته‌ایم از آن استفاده کنیم. الان هم مدام از صندوق توسعه ملی برای پوشش هزینه‌های جاری استفاده می‌کنیم.

اقتصاد ما آلوده به نفت است و تمامی ‌ساختارها و نهادها متصل به نفت شده‌اند و غیر عقلایی شکل گرفته‌اند. در واقع اقتصاد نفتی رانتی موجب شد که یک مدرنیته ناقص و غیرتکامل یافته در کشور شکل بگیرد و نظام بوروکراسی و اداری هم به دلیل وابستگی به نفت تکامل پیدا نکند.

به طور قطع در شرایطی که کشور به اقتصاد نفتی رانتی وابسته است و حدود 50سال است که با درآمدهای نفتی اداره می‌شود قطع‌کردن این وابستگی سخت است اما باید با یک بازمهندسی در ساختارها و نهادها از اقتصاد نفتی رها شد.

تاکنون مالیات در کشور ما یک ابزار حداقلی بوده و تنها 30تا 40درصد در آمدهای دولت وابسته به آن است. در حالی که در بیشتر کشورها 80 تا 90درصد درآمدهای دولت از مالیات است. به هر‌حال باید برای رها شدن از اقتصاد نفتی بازتعریف مجددی در نظام‌های مالیاتی صورت بگیرد. در واقع تمام نظام‌های یارانه‌ای، نظام بانکی، نهادهای سیاسی، علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… باید مورد بازتعریف مجدد مبتنی بر شرایط بدون نفت قرار بگیرند. این کار سخت است اما برای کشور ما حیاتی است و حتما باید این اصلاحات انجام شود.

نظام مالیاتی نیاز به شفافیت دارد و موجب جلوگیری از فساد می‌شود. کشور ما تاکنون چندان با این عبارت‌ها کاری نداشته است. اما الان که باید به سمت نظام اقتصادی بدون نفت برویم لازم است که به طور ویژه از بخش خصوصی و تغییر در ساختارها حمایت کنیم.

واقعیت این است که تولید در کشور ما بالای 2400هزار میلیارد تومان است و اگر با میانگین بر مالیات تولید که در بیشتر کشورها 15درصد است محاسبه کنیم در اقتصاد ایران می‌توان بیش از ۳۰۰‌هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی داشت این در حالی است که تنها نصف این عدد را دریافت می‌کنیم؛ چرا که بیشتر ثروتمندان و دهک‌های پردرآمد جامعه مالیات خود را پرداخت نمی‌کنند که البته تاکنون هم نیاز چندانی نبوده است، اما اگر بخواهیم نظام اقتصادی بدون نفت داشته باشیم باید با شفافیت اقدام به اخذ مالیات عادلانه و توسعه پایه‌های جدید مالیاتی کنیم و اقتصاد دولتی را به اقتصاد غیردولتی تبدیل کنیم.

یارانه‌ای که در بین مردم توزیع می‌شود حدود 900هزار میلیارد تومان است. تاکنون دهک‌های پردرآمد جامعه 20برابر دهک‌های پایین یارانه دریافت کرده‌اند که این موضوع با فلسفه یارانه تناقض دارد؛ بنابراین برای کاهش فشار بر اقشار کم‌درآمد در اصلاح نظام اقتصادی باید نظام توزیع یارانه و… هم اصلاح شود.

اصلاح نظام مالیاتی و نظام یارانه‌ای در جهت بازتولید ثروت و درآمد بحث مهمی‌است که موجب می‌شود جلوی شکاف طبقاتی گرفته شود و یارانه‌ها به طور عادلانه بین مردم توزیع شود. برای عبور از نظام اقتصاد رانتی نفتی نیاز به شفافیت است اما این نظام ذی‌نفعان بزرگی دارد که در برابر این شفافیت مقاومت می‌کنند چرا که منافع‌شان در خطر است. هرچه عزم حاکمیت برای مبارزه با این افراد جدی‌تر باشد و زودتر جراحی‌های اقتصادی برای شفاف‌شدن صورت بگیرد بیشتر می‌توان به محقق‌شدن اقتصاد بدون نفت شفاف امیدوار شد. اما هرقدر حاکمیت مدارا کند و اراده‌ای برای اصلاحات نباشد ذی‌نفعان مقاومت می‌کنند و وابستگی اقتصاد از نفت کاهش نمی‌یابد. ذی‌نفعان هزاران هزارمیلیارد تومان ثروت دارند و اجازه اصلاحات نمی‌دهند و همین تبدیل به حلقه مفقوده‌ای برای عبور از اقتصاد نفتی رانتی شده و آن را سخت کرده است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید