نسبت به «ازدواج مجدد» زنان چه نگاهی دارید؟

    کد خبر :588462

بنابر اظهارات یک جمعیت‌شناس مردان، دو تا پنج سال پس از طلاق، ازدواج مجدد دارند این درحالیست که به نظر شانس ازدواج مجدد زنان بعد از طلاق به حداقل می‌رسد که البته شاید نوع نگرش جامعه به طلاق زنان در این موضوع بی‌تاثیر نباشد به طوریکه به گفته یک روانشناس، زیرا وقتی یک زن از همسر خود جدا می‌شود دوستانِ او در چارچوب مشخصی با او رابطه برقرار می‌کنند تا مبادا شوهرشان توسط او ربوده شود، حال آن که چنین نگرش‌هایی درباره مردان وجود ندارد.

در همین رابطه احمد بخارایی- جامعه‌شناس  با بیان اینکه از نگاه جامعه‌شناختی نحوه نگاه جامعه به ازدواج مجدد زن یا مرد ریشه در عناصر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد، افزود: ازدواج مجدد و دیدگاه جامعه نسبت به آن از چهار زاویه و در سه بستر زمانی گذشته، حال و آینده قابل مطالعه و تحلیل است. اما در هر حال، در بستر فرهنگی که زنان و مردان بر اساس آن تعریف شده‌اند و الگوهایی که با آن مواجه هستند، ازدواج مجدد قابل مطالعه می‌شود.

بنابر اظهارات این جامعه‌شناس در زاویه نخست معطوف به گذشته باید گفت که همه ما در تعاملات اجتماعی محکوم هستیم که براساس الگوهای فرهنگی رفتار کنیم که در پدیده ازدواج مجدد، در اصل نگاه و قضاوت اطرافیان در این زمینه نقش دارد.

وی با اشاره به دیدگاه فرهنگی در این زمینه تاکید کرد: زمانی که مردی از همسر خود جدا می‌شود و متکفل فرزندانش است، اطرافیان این نگاه را دارند که باید هرچه زودتر ازدواج کند تا فرزندانش از مادر محروم نباشند، به عبارتی در این زمان نگاه فرهنگی به مردان توصیه می‌کند تا هرچه سریع‌تر ازدواج کرده و سر و سامان بگیرند؛ در واقع در این حالت مرد محور و فرزندان بهانه‌ای برای ازدواج مجدد او هستند، اما این نگاه فرهنگی در مورد ازدواج مجدد زنان متفاوت است به طوری که اگر یک زن از همسر خود جدا شود به دلیل اینکه به او نگاه ابزاری و وسیله‌ای می‌شود، ازدواج مجدد برای او که دارای فرزند است، حکم بوالهوسی را پیدا می‌کند. این بستر فرهنگی باعث می‌شود مردان مطلقه نسبت به زنان مطلقه راحت‌تر ازدواج مجدد داشته باشند.

بخارایی در بررسی زاویه دوم (زمان حال) اظهار کرد: در جامعه ما امکان معاشرت‌، برقراری ارتباط و تعاملات اجتماعی به نحوی که فرد برچسب و انگ نخورد برای مردان فراهم‌تر است، یعنی امکان معاشرت زیاد برای مردان به مراتب بیش از زنان است و همین امر سبب می‌شود مردان راحت‌تر وارد ازدواج مجدد شوند که باز هم علت این موضوع به بستر فرهنگی جامعه بازمی‌گردد. فراموش نکنیم که همیشه سایه الگوها تا مدت‌های مدید بر رفتار و کنش جامعه سنگینی می‌کند.

این جامعه‌شناس زاویه سوم را مرتبط با محتوای ازدواج مجدد و سه عنصر صداقت، هوس و مسئولیت‌پذیری دانست و افزود: اساسا میان جنس زن و مرد تفاوت‌های ذاتی وجود دارد؛ از دیدگاه محتوایی مردان اساساً و ذاتاً در هر شرایطی نگاهشان به ازدواج و جنس مخالف متفاوت از نگاه زنان است، به عبارتی عنصر هوس در انتخاب مردان به مراتب پررنگ‌تر است؛ در نتیجه ازدواج مجدد در مردان راحت‌تر و سریع‌تر اتفاق می‌افتد.

به گفته بخارایی، اگر زن قصد داشته باشد ازدواج مجددی داشته باشد اما احساس کند که مرد مقابل صداقت ندارد تامل و صبر بیشتری به خرج می‌دهد.

وی در ادامه با اشاره به زاویه چهارم (آینده) بیان کرد: یکی از احتمالات ازدواج مجدد آن است که به شکست محکوم شود؛ این احتمال شکست مجدد برای زنان گران‌تر از مردان تمام می‌شود. زنان نگران‌اند که در ازدواج مجدد با شکست مواجه شوند و مورد سرزنش اقوام قرار گیرند، این درحالیست که اگر ازدواج دوم مرد به شکست محکوم شود، اطرافیان آن را بلامانع دانسته و معتقدند که ازدواج سوم داشته باشند.

به گزارش ایسنا،مهرداد فلاطونی- روانشناس نیز کاهش اعتماد به نفس پس از طلاق، نگرش جامعه به زن و افسردگی را از عوامل موثر در ازدواج مجدد زنان می‌داند و به ایسنا می‌گوید: بعد از جدایی اعتماد به نفس‌ زنان به دلیل مسئله سوگ ناشی از جدایی کاهش می‌یابد و باعث می‌شود دیرتر وارد رابطه جدیدی شوند چراکه جدایی و از دست دادن همسر در “هرم مازلو” جزء عواملی است که بالاترین امتیاز سوگ را برای بروز مشکلات افسردگی به خود اختصاص داده است و از سوی دیگر نگاه جامعه به زنان به عنوان جنس دوم و جنس ضعیف مانع از ازدواج مجدد آنها می‌شود.

به گفته وی، هنگامی که اتفاقی مانند جدایی برای انسان‌ رخ می‌دهد ردپای آن در روان فرد باقی مانده و اجازه نمی‌دهد که افراد جدید را در ذهن خود آنالیز و به آنها اعتماد کند، زمانی که زنان با موضوعی همانند طلاق و جدایی مواجه می‌شوند، آسیب پس از آن سانحه باعث می‌شود نتوانند به مردان بعدی زندگی خود اعتماد کنند. آنها با الگوهایی وارد روابط جدید می‌شوند که صمیمانه نیست، یعنی از ابتدا به صورت خصمانه رابطه جدیدی را شروع می‌کنند این درحالیست که در اشل‌های روابط باید با دیدگاه باز وارد شویم مگر آنکه خلافش ثابت شود که قطعا این روند روی اعتماد به نفس، ارزش‌های فردی و شروع روابط جدید موثر است.

فلاطونی افزود: از سوی دیگر زنان هنگام جدا شدن با احساس گناهی که دیگران درباره او چه فکری می‌کنند؟ مدام خود را سرزنش می‌کنند، این درحالیست که مردان درباره طلاق چنین تفکری ندارند، تا جایی که در این زمینه می‌توان به این عبارت که مردان می‌گویند “طلاق دادم” و زنان می‌گویند “طلاق گرفتم” تکیه کرد؛ البته این عبارت به قانون کشور که اجازه طلاق به مردان واگذار شده بازمی‌گردد، گویی که مرد، زن را طرد کرده است؛ طبیعتا این دیدگاه روی روان زن و ازدواج بعدی او بی‌تاثیر نیست.

این روانشناس در پایان اظهار کرد: زمانی که زنی مطلقه می‌شود، دوستان با او در چارچوب مشخصی رابطه قرار می‌کنند، آنها اینگونه تصور می‌کنند که اگر او وارد خانه آنها شود ممکن است که شوهرشان را برباید لذا می‌بینیم که نگرشها در ارتباط با طلاق زنان چندان جالب نیست.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید