سینمای ایران پرونده قابل دفاعی در این ۴۰ سال دارد

    کد خبر :454656

موسوی تهیه‌کننده سینما با اشاره به دستاورد‌های ۴۰ ساله سینما گفت: در مقایسه با سینمای قبل از انقلاب، سینمای ایران پرونده قابل دفاعی در این ۴۰ ساله دارد.

پس از سالهای ۵۷ و بعد از دوران هشت سال دفاع مقدس، سینمای ایران نیز مانند دیگر نهادها تغییر مسیر داد و با اندیشه‌ای انقلابی و فرهنگی پای به عرصه فرهنگ ایرانی- اسلامی نهاد. البته باید گفت که سینمای قبل از انقلاب صرفا وسیله‌ای برای سرگرمی و تفریح بود که ابتذال و ناهنجاری‌های بسیاری را به همراه داشت، شاید به همین دلیل بود که تا مدتی پس از انقلاب اسلامی به سینما نگاه کمتری می‌شد. اما پس از دوران خودسازی ایران و رسیدن به آرمان‌‎های امام راحل سینمای ایران جایگاه خود را پیدا کرد و حالا پس از ۴۰ سال کارنامه‌ای پربار دارد. کارنامه‌ای که در هر ژانر فیلمی فاخر ارائه کرده و به گفته غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی پرونده قابل دفاعی دارد.

موسوی از جمله تهیه‌کنندگانی است که در کارنامه سینمایی خود تهیه‌کنندگی فیلم‌هایی چون؛ «چهارشنبه خون به پا می‌شود»، «من مادر هستم»، «آفتاب نشین‌ها» و… را دارد.

دستاورد اصلی سینمای انقلاب در این چهل سال چه بوده و چرا؟

باید بگویم با توجه به شرایط و برخورد‌هایی که بصورت متناوب با سیاست گذاری‌های مختلف صورت گرفته سینمای ایران فراز و فرود‌های زیادی به همراه داشته است. الحمد الله دستاورد‌های سینمای انقلاب در این چهل ساله قابل دفاع است، چون حداقل به طور میانگین سالانه چیزی حدود یکصد فیلم تولید شده که در این چهل ساله (چهار دهه) بالغ بر چهار هزار فیلم می‌شود، که اگریک درصد مثبت و مناسبی از این فیلم‌ها همین که قوانین جمهوری اسلامی را رعایت کردند می‌توانند در زمره سینمای انقلاب باشند.

در بخش تولیدات چه از نظر محتوا، انگیزه کارگردان‌ها، هزینه ساخت و… چه پیشرفت‌ها و عقب گرد‌هایی داشتیم؟

نمی‌توانیم با صراحت بگوییم عقب گرد یا پیشرفت داشتیم، چون یک امر نسبی است، ما شاید هزینه‌های بالا و فیلم‌هایی را داشتیم که مورد توجه مسئولان بودند، اما تهی از محتوا و به نوعی سفارشی تولید شدند. البته تا حدودی هم برای افکار عمومی روشن است چه فیلم‌هایی است، فیلم‌هایی که حتی رنگ اکران پرده دستوری هم به سختی پیدا کردند، اما در کل و در مقایسه با خیلی از فرآیند‌ها و فراگرد‌ها، سینمای ایران پرونده قابل دفاعی دارد، چون تقریبا اگر در مقایسه با صنعت فعال و پویایی مثل کشور‌های دیگری بخواهیم مثال بزنیم در مقایسه با بیست درصدی یا سی درصدی تولید هرسال، لااقل دارای پیام و محتوا و فیلم‌های متعهدانه‌ای هستند که به نظرم قابل دفاع است.

تاثیر سینمای انقلاب بر روند فرهنگی جامعه طی این چهل سال چه بوده است؟

تقریبا برآیند یا نتیجه‌اش مثل فعالیت‌های دیگر است، چون در حوزه کار فرهنگی به تنهایی نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که سینما جور همه زوایا و وجوه دیگر فرهنگ جامعه را به تنهایی به دوش بکشد، وقتی که شعار کلی و پیشانی فعالیت‌های انقلابی را فرهنگی تعریف می‌کنیم، اما در تخصیص اعتبارات و بودجه و یا اعتنا اجرایی تقریبا اولین مورد حذف شده از سبد‌های برنامه‌ریزی است نمی‌توانیم توقع داشته باشیم تاثیرگذاری بسزایی داشته باشد، اما تلاش بدنه سینما و افراد متعهد در این حوزه که این روند را پیگیری کردند ستودنی است و این تلاش‌های فردی آن هاست که همواره چراغ این حرکت را زنده نگه داشته است.

نبود برنامه آسیب جدی بر بدنه سینما وارد کرده است

در حوزه مدیریت سینما چگونه عمل شده است؟

در حوزه مدیریت باید بگوییم این فراز و فرود‌ها و تغییر زوایا و نگاه‌های سلیقه‌ای آسیب جدی وارد کرده است، مدیریت سینمایی در این چهل ساله ۱۰ یا ۱۱ دولت را تا الان تجربه کرده است، اما متاسفانه دارای برنامه مدون و دراز مدتی نیست و همه تعریف‌ها کوتاه مدت رقم می‌خورد و اگر بخواهیم انصاف به خرج دهیم برخی‌ها میان مدت است برای همین با تغییر مدیریت و جابجایی برخی از عناصر اجرایی کاملا همه چیز از نو شروع می‌شود و شاید بخشی از آفت و آسیبی که به این محصولات وارد شده همین است که ما همواره در دوره‌های مختلف بصورت متناوب تجربه شکست خرده‌ای را تکرار کردیم و نیامدیم از گذشته درس بگیریم.

چرا دهه ۶۰ و ۷۰ به عنوان سینمای تاثیرگذار انقلابی است؟

اون زمان فاصله‌ها و آرمان خواهی‌ها خیلی گرم‌تر و شدیدتر بود و برای همین طبیعی بود که ما به آنگونه محصولات دسترسی بهتری پیدا کنیم.

سینمای انقلابی و مقاومت صرفا سینمای جنگ نیست

آیا سینمای انقلاب فقط سینمای جنگ است و چرا؟

نه به نظرم سینمای انقلاب و یا سینمای مقاومت فقط سینمای جنگ نیست، چون سینمای صلح هم سینمای مقاومت است، اما نکته اینجاست شاید از این جهت که جشنواره مقاومت از سوی نهاد نظامی بسیج حمایت می‌شود یک ذره به این حوزه نزدیک‌تر و شبیه‌تر شده و اگرنه سینمای انقلاب و مقاومت یک سینمای کاملا اجتماعی است و در ادوار گذشته هم دیدیم خیلی از فیلم‌های اجتماعی ما با فضای انقلاب و مقاومت بوده و فیلم‌های مورد قبول و قابل پسندی هم هستند.

در پایان نکته اگر خاصی دارید بگویید؟

صحبت پایانی من، سخنی کلیشه‌ایست و برای همین به نکته عوام‌گرا تبدیل و پیش پا افتاده شده است. به عقیده من، ما اگر در دوسال یکبار وقتی را برای بررسی سینمای مقاومت صرف کنیم خوب است و این فرصت را مغتنم بشماریم و مسئولان ذیربط و مسئولان اجرایی تا حدودی جدی‌تر به کارنامه مقاومت نگاه کنند و خودشان بدانند کوتاهی‌ها و حمایت هایشان چه خروجی‌هایی داشته است.

من فکر می‌کنم که به شکل یک جشن و دورهمی نمی‌توانیم خیلی مفید و موثر باشیم، چه بسا نکته‌ای که سیاست گذاران همین جشنواره مقاومت اعلام کردند اینکه به هرصورت جشنواره مقاومت نقطه آغازی برای حرکت‌های نوین و جدید و جدی تراست، مدیران اگر همین را جدی بگیرند ما شاهد پویایی آثار ماندگار و درخشان‌تری هستیم. فکر نکنیم که فقط با به تصویر کشیدن هشت سال دفاع مقدس تکلیف و وظیفه ما در سینمای مقاومت تمام خواهد شد ما هر روز، هر لحظه و هرساعت درگیر مقاومت هستیم.

ما باید همواره آماده این نگاه و محتوا باشیم. درواقع تلاش بچه‌هایی که در این حوزه کار می‌کنند هرچقدر کوچک قابل ستایش است، چون مسیر پر مشقت و پرمانعی را طی می‌کنند. الان تمام نهاد‌هایی که در این حوزه وظایف قانونی دارند رغبتی از خودشان نشان نمی‌دهند الان همه چیز دوره کاسبی و محاسبه است، برای همین شاید بخشی از نگاه مسئولان و متولیان فرهنگی ما به سمت کار‌هایی می‌رود که به اسم جذابیت دارند ویل بدون محتوا و شاید فقط سرگرم کننده هستند و دیگر به آن استراتژی‌هایی که نسبت به محتوا‌های قابل اعتنایی که بتواند باعث رشد و شکوفایی مخاطب شود توجه ندارند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید