دستور برخورد با احمدی‌نژاد!

  • سیاسی
  • پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ ۱۰:۲۴
    کد خبر :453066

از «حمایت شش‌دانگ» تا «زاویه‌گرفتن» بعد «طعنه و تمسخر و انتقاد»، «بایکوت» و «حملات زبانی» اینها نقاط عطف استراتژی اصولگرایان در قبال محمود احمدی‌نژاد از سال 82 تاکنون است؛ اما به نظر می‌رسد استراتژی جدیدی که به‌تازگی اصولگرایان آغاز کرده‌اند، فراتر از حملات کلامی و زبانی خواهد بود.

تا‌جایی‌که یک سایت اصولگرا پیش‌بینی کرده که رئیس سابق دولت قرار است با الگوگیری از جنبش اعتراضی اخیر در فرانسه به خیابان بیاید! مشخص است که در صورت فراگیربودن این تحلیل چه واکنشی در قبال آن صورت خواهد گرفت.

سایت جهان‌نیوز نزدیک به جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در مطلبی با عنوان: «احمدی‌نژاد در دی‌ماه جاری جلیقه ‌زرد می‌پوشد و به خیابان می‌آید؟»، اقدام به رصد حرکت‌های اخیر رئیس سابق دولت کرده و نامه 300 نفر از یاران احمدی‌نژاد یا جنبش عدالت‌خواه دانشگاه تهران خطاب به مقام معظم رهبری را مرور کرده و یادآوری کرده است که دی سال گذشته سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه، درباره نقش جریانی منسوب به یکی از مسئولان سابق در رخدادهای دی سال گذشته گفته بود: «این موضوع با فراخوان یکی از سایت‌هایی صورت گرفت که وابسته به شخصی است که این روزها زبان به مخالف‌خوانی درباره اصل و ارزش‌های نظام گشوده است».

این سایت در ادامه نوشته که: «البته سرلشکر جعفری بیش‌از‌این توضیحی ارائه نداد؛ اما گذشت زمان، واژگان مبهم در توضیحات سردار جعفری را کاملا روشن کرد. ناتوانی جریان انحراف برای کشاندن مردم به خیابان‌ها کار را به جایی رساند که شخصا درخواست اجتماع خیابانی و اعتراض علنی دادند».

این سایت در ادامه نوشته است: «احمدی‌نژاد که در دولت اول خود با مشخصه انقلابی‌گری و ولایت‌پذیری شناخته می‌شد، به‌ واسطه حلقه‌ای از یاران منحرف، اکنون با اشاره به مشکلات اقتصادی و وضعیت موجود به نظر می‌رسد با ایجاد هیاهو به دنبال عبور از مبانی اصل انقلاب و ایجاد هزینه برای نظام است. او اگرچه تاکنون انواع ترفندها را برای رسیدن به این هدف خود به ‌کار بسته است؛ ولی گویا همه فرصت‌هایی که برای وضعیت فعلی متصور بود، منقضی شده است. به نظر می‌رسد مخرج مشترک همه این اقدامات، تولید بی‌ثباتی در کشور است. در‌این‌باره نوع مواجهه مردم با آشوب‌های دی سال گذشته نشان داد که با وجود گله‌مندی، مردم خواهان حفظ آرامش و رفع صحیح مشکلات اقتصادی و معیشتی امروز، در چارچوب انقلاب و جمهوری اسلامی هستند؛ اما آیا احمدی‌نژاد و دوستانش این پیام را دریافت کرده یا اینکه به دنبال پوشیدن جلیقه‌های زرد در دی‌ماه هستند؟».

اصولگرایان بعد از زوایایی که با دولت سابق پیدا کردند، به‌ویژه بعد از ماجرای یکشنبه معروف مجلس در ماه‌های پایانی آن دولت، به نحوی تصمیم گرفته بودند که دست به بایکوت جمعی او بزنند. آنهایی که روزی اطاعت از احمدی‎نژاد را «اطلاعت از خدا» می‎دانستند، امروز احمدی‎نژاد برایشان به کابوسی تمام‌نشدنی تبدیل شده است و هر کاری می‎کنند تا هشت سال عملکرد دولت احمدی‎نژاد پایشان نوشته نشود.

استراتژی سکوت آنها به‌ویژه در بزنگاه انتخابات ریاست‌جمهوری 92 شدت گرفت. هیچ رسانه اصولگرایی در نشست خبری‌ای که احمدی‌نژاد برای حمیدرضا بقایی ترتیب داده بود اما سخنران اصلی خودش بود، نه‌تنها شرکت نکرد بلکه حتی یک خط هم از سخنان او را در رسانه‌هایشان منعکس نکردند. آنها حتی خبر ثبت‌نام محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 را هم بایکوت کردند. ماجرای آنها و احمدی‌نژاد تا مدت‌ها «شتر دیدی ندیدی، بود».

کیهان در مطلب گفت‌و‌شنود خود با عنوان پوزخند در کنایه به احمدی‌نژاد نوشته بود: «بعضی‌ها که مثل رژیم شاه اصرار داشتند مکتب اسلام را حذف کنند و به جای آن «مکتب ایرانی»!! را جایگزین کنند، امروز از اعتقاد راسخ خود و دوستانشان به اسلام و انقلاب سخن می‌گویند! همان‌ها که به صراحت می‌گفتند با خشت‌نوشته کوروش می‌توان دنیا را اداره کرد‌؟! و می‌گفتند دوران اسلام‌گرایی تمام شده است‌؟!

همان‌ها که صهیونیست‌های کودک‌کش را که با قتل‌عام مسلمانان فلسطین سرزمین آنها را اشغال کرده‌اند، «مردم اسرائیل» معرفی می‌کردند و در درگیری تروریست‌های تکفیری با دولت سوریه حق را به معارضان می‌دادند‌؟! همان‌ها امروز می‌گویند همه مسئولان‌ باید کنار بکشند تا ما و دوستانمان زمام امور را در دست بگیریم‌! یارو به پزشک مراجعه کرد و گفت؛ آقای دکتر مدتی است که هیچ‌کس به من محل نمی‌گذارد‌! دکتر گفت‌: نفر بعدی‌!

اگر کلمه «احمدی‌نژاد»، «بقایی» یا «مشایی» را در رسانه‌های اصولگرا در آن مقطع جست‌وجو می‌کردید، تعداد اخبار مرتبط بسیار اندک بود اما ماجرا از زمانی به‌ بعد تغییر کرد. از زمانی که احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی تحرکات خودشان را گسترش دادند. نامه می‌نوشتند یا فایل ویدئویی از خودشان منتشر می‌کردند یا در حاشیه دادگاهی، جنجالی به پا می‌کردند و دست‌آخر هم متحصن می‌شدند.

آنها رسانه داشتند و از شبکه‌های اجتماعی هم بهره می‌بردند؛ پس بایکوت خبری‌شان از سوی اصولگرایان لزوما باعث دیده‌نشدن آنها نمی‌شد. از اینجا بود که استراتژی اصولگرایان در برابر احمدی‌نژاد و یارانش شروع به تغییر کرد و حملات کم‌کم شروع شد. عده‌ای از اصولگرایان او را «فتنه‌گر» یا «لات ازچشم‌افتاده» و «دروغگو» خواندند. قدیری‌ابیانه از فعالان اصولگرا هم معتقد است محمود احمدی‌نژاد باید فورا در یک بیمارستان روانی بستری شود. او گفته است: «معلوم می‌شود او بر اثر فشار کار در ایام ریاست‌جمهوری دچار معلولیت ذهنی شده است و این معلولیت در طول زمان عود کرده است!».

عباس عبدی، روزنامه‌نگار در مطلبی با اشاره به اینکه اصولگرایان باید درباره احمدی‌نژاد به دو سؤال پاسخ دهند، نوشته بود: «اول اینکه چرا در زمان ریاست وی بر دولت در برابر چنین کارهای مشابه آن دولت، سکوت یا حتی تأیید کردند؟ آیا نمی‌توانیم نتیجه بگیریم که نحوه داوری اکثر اصولگرایان درباره امور جاری کشور مبتنی بر انتساب عاملان رفتار به گروه آنان یا مخالف اصولگرایان است؟ اگر عامل آن سیاست جزء آنان است که دربست تأیید می‌کنند و اگر از مخالفان و منتقدان آنان است، آنان را دربست تخطئه می‌کنند؟ موضوع دوم این است که اصولگرایان تاکنون به این پرسش پاسخ نداده‌اند که چرا احمدی‌نژاد و یارانش که از دل اصولگرایان بیرون آمدند، در فاصله اندکی از اوج رفاقت، به یک ضدیت حاد با آنان رسیدند؟ آیا از ابتدا آنان را اشتباهی جزء خود می‌دانستند؟ یا آنکه این افراد دچار تحول پیش‌بینی‌نشده شده‌اند و چنین رفتاری از خود نشان می‌دهند؟».

همان زمان این بحث هم مطرح بود که پس چرا به تخلفات دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد رسیدگی نمی‌شود. چرا دادگاهی که قرار بود او را بابت برخی شکایات محاکمه کند، برگزار نمی‌شود و… .

روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشته بود: «چرا باید نظام قضائی با سکوت خود رفتاری کند که افکار عمومی کمترین امیدی به پیگیری خطا‌های پرتعداد و عملکرد غیرقانونی دولت‌های نهم و دهم نداشته باشد و تصور کند گویا عمدی در کار است که مسائل «مشمول مرور زمان» شوند؟ نظام قضائی در عین حرمت‌گذاری به حیثیت افراد، باید در انجام وظایف و مسئولیت‌های تعطیل‌ناپذیر خود، جدی، مصمم و بدون رودربایستی و به‌دور از حب‌و‌بغض‌های سیاسی و باندی، به‌گونه‌ای عمل کند که هیچ مسئولی تصور نکند «تافته جدابافته» است.

درعین‌حال به مردم و افکار عمومی جامعه به‌خوبی ثابت شود که هیچ تبعیض و ملاحظه و تفاوتی در برخورد با خطاکاران حرفه‌ای وجود ندارد و همه در برابر قانون مساوی هستند». با احمدی‌نژاد برخوردی نشد اما نزدیکان او از سوی دستگاه قضائی بازداشت و محاکمه شدند.

به نظر می‌رسد مطلبی که سایت جهان‌نیوز درباره احمدی‌نژاد نوشته است، آغاز یک استراتژی جدید در برابر احمدی‌نژاد است. ناصر ایمانی، روزنامه‌نگار اصولگرا زمانی معتقد بود «آنها تا زمانی که نخواهند آسیب جدی به نظام بزنند، باید تحمل‌شان کرد، ضمن آنکه به آنها خیلی توجه نیز نکرد و نپرداخت. این اتفاق آنها را مجبور می‌کند که سکوت کنند یا اقدامات تندتری انجام دهند. آن وقت اگر بخواهند اقدامات تندتری انجام دهند باید با آنها برخورد شود؛ چون چاره دیگری نیست». گویا احمدی‌نژاد دیگر قرار نیست از سوی جریان اصولگرایی تحمل شود!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید