افراد “درون‌گرا” و “برون‌گرا” چه ویژگی‌هایی دارند؟

    کد خبر :418226

همه ما دوست داریم که خودمان را بهتر بشناسیم. یکی از بهترین روش ها برای شناخت خود و دیگران این است که تیپ شخصیتی خود را پیدا کنیم و برای مثال بدانیم درونگرا هستیم یا برونگرا؟ برای پاسخ این پرسش با یک روانشناس به گفت‌وگو نشستیم.

دکتر گوهریسنا انزانی در گفت‌وگو با ایسنا، درباره علم روانشناسی “شخصیت” بیان کرد: صاحب‌نظران حوزه روانشناسی معتقدند که همه افراد دارای شخصیت هستند و اصطلاح بی‌شخصیت در این علم به کار گرفته نمی‌شود اما باتوجه به تعاریف روانشناسان، “شخصیت” الگویی از رفتار و روابط اجتماعی متقابل است که فرد براساس آن نسبت به دیگران واکنش نشان داده و در راستای آن با دیگران به تعامل می‌پردازد، به تعبیر دیگر شخصیت هر فرد الگوی کلی یا همسازی ساختمان بدنی، رفتار، علائق، استعدادها، گرایش و یا صفات اوست.

به گفته وی مطالعه و شناخت شخصیت از جنبه ارضای حس کنجکاوی و روابط متقابل اجتماعی افراد دارای اهمیت است چراکه آگاهی از ویژگی‌های افراد موجب شکل‌گیری وتعامل بهتر می‌شود تا از برخی مسائل رفتاری-اخلاقی پیشگیری شود.

به گفته این روانشناس، عوامل ایجاد کننده شخصیت به دو دسته محیطی و وراثتی تقسیم می‌شوند؛ عوامل وراثتی موجب ایجاد ویژگی‌های جسمی و عوامل محیطی زمینه‌ساز رشد و توسعه جنبه‌های وراثتی و ایجاد کننده خصوصیات اکتسابی شخصیت است.
انزانی معتقد است که ویژگی‌های وراثتی به منظور تحقق و رشد خود نیازمند پیش زمینه مناسب است که ویژگی‌های محیطی به خصوص ارتباط با والدین می‌تواند زمینه مناسب را در این موضوع فراهم کند.

رئیس کلینیک تنفس دوباره افزود: عوامل ژنتیکی و محیطی مدت‌ها پیش از تولد شکل می‌گیرد به طوری که رشد شخصیت پس از تولد طی دوره‌های شیرخواری، پیش دبستانی، کودکی میانه و بلوغ مورد ارزیابی قرار می‌گیرد اما دوره شیرخوارگی از جهات گوناگونی بیشترین تاثیر را بر رشد شخصیت فرد در بزرگسالی دارد چراکه در این دوران “دلبستگی” او با مهم ترین فرد زندگی اش شکل میگیرد و چنانچه این دلبستگی ایمن نباشد پیامدهای مخرب آن تا آخرین دقایق زندگی باقی می ماند.

این روانشناس طبق تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، گفت: وابستگی‌ فرد در دوران نوزادی نسبت به مادر موجب حس امنیت خاطر خواهد شد که این مسئله نقش موثری در رشد شخصیتی و بروز رفتارهای گوناگون در دوران بزرگسالی می‌شود.

انزانی معتقد است که ریشه رفتارهای اضطرابی، افسردگی ،بدبینی، وسواس و… وابسته به دوران نوزادی است؛ اگر مهارت‌های “فرزندپروری” والدین طی سال‌های اولیه منطبق بر اصول باشد در رشد شخصیت اجتماعی و روانی فرد در دوران بزرگسالی اثر بسیار مثبتی خواهد گذاشت و در تمام مراحل زندگی اعم از شغل، روابط زناشویی، ارتباط با فرزندان و… آرامش ، نشاط و رضایت مندی را تجربه میکند .

رئیس کلینیک تنفس دوباره ادامه داد: عوامل متعددی از جمله ساختار خانواده، تربیت والدین، تفاوت جنسی، حضور یا عدم حضور والدین و مهارت “فرزندپروری” در رشد شخصیت موثر است. “کارل گوستاو یونگ از نظریه پردازان برجسته و معروف علم شخصیت‌شناسی، گذشته و آینده زندگی هر فرد را وابسته به امید و تحول زندگی افراد می‌داند، او معتقد است که امیال و امید به زندگی در جهت‌دهی شخصیت فرد موثر بوده و ساختار شخصیت مرکب از این سیستم‌هاست.
این روانشناس گفت: “من” شعور آگاهی یا ضمیر خودآگاه مجموعه‌ای از احساسات، خاطرات و افکار است که فرد نسبت به آن آگاهی دارد و باعث شناخت ، وحدت و هویت فرد می‌شود. هوشیاری فردی، ویژگی‌ها و کیفیتی است که در گذشته شخص به آن آگاه بوده اما اکنون به دلایل متفاوتی فراموش شده است.

وی در ادامه به تفکیک انواع شخصیت‌ پرداخت و خاطرنشان کرد: “نقاب” نوعی از شخصیت است که فرد با آن در اجتماع حضور می‌یابد، در حقیقت شخصیت واقعی توسط ماسکی شخصیت اجتماعی فرد را تغییر می‌دهد.”سایه” نیز مرکب از مجموعه غرایز حیوانی است که فرد خواهان رفتارهای خشن و وحشیانه بوده و از اجداد فرد به ارث می‌رسد، سایه گرایش به ظهور رفتارهای نامناسب در خودآگاه و رفتار آدمی است که فرد به وسیله ماسک، آن را در خود پنهان می‌کند.
این روانشناس” آنیما “و “آنیموس” را نوع دیگری از شخصیت دانست و بیان کرد: این نوع از شخصیت دو جنسی بودن فرد را مطرح می‌کند. “خودیابی” نیز از دیگر انواع شخصیت انسانهاست که معرف کوشش فرد برای رسیدن به یکپارچگی و تعادل است و یکی از مهمترین صورتهای ازلی است.

به گفته این روانشناس ، تیپ‌های شخصیتی به دو دسته اصلی “درون‌گرا” و “برون‌گرا” تقسیم می‌شوند. “برونگرایان” توجه خاصی به امور و یا اشیای خارج نشان می‌دهند به طوری که اعمال ارادی آنها صرفاً معلول مناسبات امور و عوامل بیرونی و نه حاصل ارزیابی ذهنی است. آنها در زمان حال زندگی می‌کنند، راحت و روان سخن میگویند، به اعمال، نتیجه آن و جهان محسوس توجه دارند، علاقه‌مند به فعالیت‌ها و ورزش‌های حرکتی هستند، سریع تصمیم می گیرند و سریع به آن عمل می‌کنند، خونگرم و اهل معاشرت هستند، به ورزش های عینی توجه دارند و ترجیح می‌دهند گروهی به بازی یا ورزش بپردازند. این درحالیست که “درونگرایان” غالباً متوجه عوامل درونی و خالص هستند، شرایط و اوضاع بیرونی را می‌بینند اما عناصر ذهنی در آنها برتری بیشتری دارد، به احساسات، اصول، معیارها و افکار خود توجه بیشتری دارند، نگران آینده و به شدت محافظه‌کارند، در نوشتار بهتر از گفتار عمل می‌کنند، به کتاب و بررسی علت و معلول علاقه دارند، بیشتر زمان خود را صرف طرح نقشه و تجزیه و تحلیل می‌کنند، مردم گریزند و به ورزش‌های ذهنی توجه ویژه‌ای دارند و ترجیح میدهند زمان های زیادی را در تنهایی سپری نمایند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید