پاسداشت دو نویسنده که به کودکان و تفکرشان احترام می‌گذارند

    کد خبر :41736

سخن از دو نام نوستالژیک در ادبیات کودک و نوجوان ایران است؛ شخصیت‌هایی که امروز، سالروز تولد هر دو آن‌هاست.

خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: امروز، اول تیر ماه، سالروز تولد دو شاعر و نویسنده کوشا و پُر تلاش است؛ شاعران و نویسندگانی که برخی از اشعار و داستانهای نوستالژیک و به یاد ماندنی کتاب‌های درسی ما هم مرهون تخیّل و سخت کوشی آن‌هاست.

نام نخست، متولد نخستین روز از تیر ماه سال ۱۳۲۹ است که خودش، آرزویش را چنین به تصویر کشیده است: «دوست دارم بچه‌های‌ ایرانی‌ بیشتر بخوانند تا شاد باشند؛ روی پای‌ خودشان‌ بایستند؛ مستقل بیندیشند و زندگی‌ کنند و به‌ دیگران‌ و تفکرشان‌ احترام‌ بگذارند.»

او همواره به دنبال نوشتن و سرودن بوده است و البته تهیه گزیده آثار ادبی کودکان و نوجوانان هم از دلمشغولی‌های اوست. خودش می‌گوید: «شاید به‌ خاطر این‌ که‌ نمی‌دانم‌ تا کِی، توانِ نوشتن‌ دارم، به‌ دو مهم‌ توجه‌ بسیار داشته ‌ام؛ یکی‌ زیاد مطالعه‌ کردن‌ و زیاد نوشتن‌ (در نتیجه‌ کمتر به‌ زندگی‌ شخصی‌ رسیدن) و یکی‌ هم‌ به‌ بهره ‌گیری‌ بیش‌ از حد انتظار از وقت. برای‌ یاد گرفتن‌ حرص‌ می‌ زنم‌ و برای‌ خرج‌ کردن‌ وقت‌ بسیار خسیس‌ هستم.»

اشعار و ترانه های معروف بسیاری از اوست که شاید شعر «انار»، در صدر این لیست باشد:

صد دانه یاقوت دسته به دسته
با نظم و ترتیب یک جا نشسته

هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان
قلب سفیدی در سینه ی آن

یاقوت ها را پیچیده با هم
در پوششی نرم پروردگارم

سرخ است و زیبا نامش انار است
هم تُرش و شیرین هم آبدار است

زبان ادبی و زبان ترانه و شعر او آنقدر ساده و روان است که هر خواننده ای را مجذوب می کند:

تیک و تیک و تیک
صبح شد بچه ها
با نام خدا
برخیزید از جا
برخیزید از جا
با لبِ خندان
سلام به بابا
سلام به مامان
شستشوی دست
شستشوی رو
با آب تمیز
بگیرید وضو
با نماز صبح
با شُکر خدا
می شود آغاز
روز خوب ما.

این نوع از بیان نه تنها در میان خردسالان، کودکان و نوجوانان، بلکه در میان بزرگترها هم طرفداران زیادی دارد:

شش دانه قاشق
شش دانه بشقاب
نان و نمکدان
یک کاسه ی آب
دیگی پُر از آش
یک شام ساده
در دور سفره
یک خانواده
با مهربانی
با هم نشستند
در سینه شادی
بر چهره لبخند
گفتند اول
نام خدا را
خوردند با هم
نان و غذا را
یک سفره ی خوب
یک شام دلخواه
بعد از غذا هم
الحمدُ لِلّه.

او با همین زبان، بسیاری از مفاهیم را برای خردسالان، جذاب و شیرین کرده است که نمونه های آن در شعر معرفی میوه ها دیده می شود:

بَه، به، به

رنگین است

خوش مزه

شیرین است

رویش زرد

بیمار است

لُپّش سرخ

تب دار است

مغزش را

چون بادام

بشکن زود

دام، دام، دام

هم خوش رو

هم خوش بو

زرد و سرخ

زردآلو.

وی نه تنها مفاهیم ساده، بلکه مفاهیم متعدد ارزشی و اخلاقی را هم در زبان و شعر خود به تصویر می کشد که شعر “آسمان هم خندید” از آن جمله است:

پدرم گفت برو؛ گفتم چَشم
مادرم گفت بیا؛ گفتم چشم

هر چه گفتند به من، با لبخند
گوش کردم همه را، گفتم چشم

مادرم شاد شد از رفتارم
خنده بر روی پدر آوردم

با پدر مادر خود، در هر حال
تا توانستم؛ نیکی کردم

پدرم گفت تو خوبی پسرم
مادرم گفت از او بهتر نیست

آسمان خنده به رویم زد و گفت:
پسرک از تو خدا هم راضی ست

در عین حال، آثار قلمی این شاعر معاصر فراوان است که «دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان»، از مهم ترین آنهاست. وی همچنین در حال حاضر ترجمه قرآن کریم برای نوجوانان را در دست کار دارد؛ او، مصطفی رحماندوست است.

و اما نام دیگر نیز، نامی آشنا در ادبیات کودک و نوجوان است؛ شاعر و نویسنده‌ای که مانند چنین روزی در سال ۱۳۳۴ متولد شد و بیش از شعر و ترانه، داستان دارد، اما او را بیشتر به شعرها و ترانه هایش می شناسند که برخی از آنها مانند ترانه «علی کوچولو، این مرد کوچک» یا «گنجشکک اشی مشی»، زبانزد خاص و عام است.

او همچنین با همکاری داریوش فرضیایی(عمو پورنگ) کتاب‌هایی را با عنوان «الو، الو، عمو، سلام» منتشر ساخته که مورد استقبال خردسالان و کودکان قرار گرفته و کتاب «اتل متل این گُلَمه، عشق منه، خوشگلمه» هم با حدود ۱۸۰ شعر و تصویر کودکانه از اوست:

سرخ و سفید و تُپُلم

مامان می گه مثل گلم

شیرین زبونی می کنم

بابام می گه که بلبلم

وقتی که دامن می پوشم

مامان می گه عروسکم

ادا بازی در می آرم

بابام می گه بانمکم

من نه گُلم؛ نه بلبلم

من آدمم؛ مثل شمام

شکل خودم رو می کشم

کنار مامان و بابام

او همچنین داستان زندگی امام رضا (ع) را در کتابی با عنوان “خوشبوتر از گلاب”، برای بچه ها بازگو کرده و “قصه های کوچک برای بچه های کوچک” نیز در چهار جلد از دیگر آثار قلمی اوست.

آنگونه که در جایی بیان داشته، ورودش به عرصه ادبیات کودک و نوجوان، با یک سرگرمی در سال ۱۳۵۸ آغاز شده است که آن سرگرمی، راه اندازی یک مهد کودک خصوصی با نام “عمه جون” در گوشه ای از خانه و محل زندگی خود بوده است:

ما کودکان ایران
شادیم و پاک و خندان

در چشم های ما هست
نور امید و ایمان

ما مثل غنچه هستیم
امروز در دبستان

فردا شویم یک گل
در باغ سبز ایران

شعر و ترانه ی ما
این است، با ما بخوان

پاینده باد اسلام
جاوید باد ایران

او، شُکُوه قاسم نیا است. و امروز، یعنی اول تیر ماه، به عنوان سالروز تولد این دو شاعر، داستان نویس و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، فرصت مغتنمی است برای پاسداشت تلاش و کوشش خستگی ناپذیر این عزیزان و البته همه فعالان عرصه ادبیات کودک و نوجوان؛ تلاشی که در سالهای دور با شاگردی در این عرصه و امروزه با تربیت شاگردانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان همراه است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید