زلزله “بحران اقتصادی” در جریانهای سیاسی

  • سیاسی
  • یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۷ ۱۱:۴۰
    کد خبر :359883

به نظر می‌رسد که فاصله میان جامعه مدنی و حاکمیت که یک دهه گذشته نیز افزایش پیدا کرده، آنقدر عمیق شده که به مخاطبان رهبران جریان‌های سیاسی نیز سرایت کرده است. این مسئله هرچند از جهاتی نگران کننده است، اما از زوایایی هم می‌تواند امیدبخش باشد…

به نظر می‌رسد نارضایتی از بحران‌های اقتصادی که این روز‌ها گریبان‌گیر کشور شده است حالا به جریان‌های سیاسی نیز سرایت کرده است و از یک سو هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا مورد انتقاد لایه‌های مختلف جامعه قرار دارند و از سوی دیگر گویا میان فعالان سیاسی هم نگاه مثبتی به آن‌ها وجود ندارد.

به گزارش فرارو؛ این روز‌ها وقتی اخبار و مصاحبه‌های فعالان سیاسی هر دو جریان را می‌خوانید به وضوح قابل مشاهده است که نارضایتی‌های خاصی نسبت به هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا میان فعالان آن‌ها وجود دارد. نمونه این مسئله در استیضاح وزیر اقتصاد کاملا قابل مشاهده بود. فراکسیون‌ها با استیضاح مخالفت کردند و یک رویکرد جناحی را مدنظر قرار دادند، اما نمایندگان ترجیح دادند بدون در نظر گرفتن آن رای خود را اعلام کنند.

این ماجرا در بیرون مجلس نیز وجود دارد. از یک سو اصلاح‌طلبان بعضا به رویکرد‌های جریانی خود انتقاد دارند و از سوی دیگر اصولگرایان نیز معتقدند که عملکرد جریان متبوعشان طی یک دهه گذشته با نواقص و ضعف‌های بسیاری همراه بوده است. علاوه براین‌ها جریان‌های سیاسی در افکار عمومی هم شرایط مناسبی ندارند و این روز‌ها میان حامیان آن‌ها اختلافات بسیاری دیده می‌شود و این موجب شده است که عملکرد این جریان‌ها بار‌ها و بار‌ها به چالش کشیده شود.

شکاف میان جامعه مدنی و جریان‌های سیاسی

در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «به نظر می‌رسد که فاصله میان جامعه مدنی و حاکمیت که یک دهه گذشته نیز افزایش پیدا کرده، آنقدر عمیق شده که به مخاطبان رهبران جریان‌های سیاسی نیز سرایت کرده است. این مسئله هرچند از جهاتی نگران کننده است، اما از زوایایی هم می‌تواند امیدبخش باشد. زیرا این ماجرا موجب خواهد شد مسئولیت رهبری جریان‌های سیاسی بسیار خطیر و حساس‌تر از گذشته شود. زیرا امروز جامعه جدا از دلبستگی با یک جریان یا حزب یا گفتمان سیاسی، وضعیت معیشتی و روانی و موقعیتی خود را محک می‌زند و این شرایط حساس جدا از مسائل سیاسی، هویت اجتماعی و انسانی افراد را به مخاطره انداخته است؛ بنابراین حالا جامعه مدنی علاوه بر اینکه مدعی حاکمیت و دولت بود حالا مدعی جریان‌های سیاسی هم شده است.»

وی تصریح کرد: «به عبارت دیگر جامعه مدنی این روز‌ها با زبان بی‌زبانی سعی دارد به جریان سیاسی متبوع خود اعلام کند که اگر چه یک انتخابی و همراهی با فردی مانند آقای روحانی انجام شده، اما این به آن معنا نیست که عملکرد دولت یا کوتاه آمدن رئیس جمهور از وظایف خودش که باعث به مخاطره افتادن موقعیت اجتماعی و انسانی رای دهندگان شده است، موجب نشود آن‌ها جریان‌های سیاسی را به چالش بکشند و مورد انتقاد قرار دهند. در مجموع به نظر من این وضعیت تشدید خواهد شد و مطالبه گری از جریان‌های سیاسی توسط هواداران آن‌ها خیلی بیشتر شده است.»

او در پاسخ به این سوال که آیا بروز مشکلات میان احزاب مانند حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه در همین راستا است یا جنس متفاوتی دارد، عنوان کرد: «خیر به نظر من این ماجرا هم در همین راستا است. ببینید وقتی دوسر ماجرا را حامیان آقای روحانی تشکیل داده اند و بیانیه می‌دهند و نسبت به یکدیگر انتقاد می‌کنند در ادامه همین ماجرا است. به این شکل که حزب اعتدال توسعه نمی‌خواهد واقعیت‌های موجود را نسبت به دولت آقای روحانی بپذیرد و از سوی دیگر کارگزاران هم با توجه به اینکه یک حزبی است که باید هواداران خود را محفوظ نگه دارد، امروز با وجود حمایت‌هایی که از دولت کرده است، سعی دارد با نگاه واقع بینانه و در کنار مردم حرکت کند.»

این فعال سیاسی همچنین در خصوص پوست اندازی هسته مرکزی جریان اصلاحات که این روز‌ها شنیده و صحبت‌هایی در خصوص عبور از محمدرضا عارف به دلیل عملکرد ضعیف او در مجلس مطرح می‌شود، اظهار کرد: «جبهه اصلاحات و اعضای شورای سیاستگذاری و رهبر این جریان، هیچ کدام مایل نیستند که آقای عارف در عرصه کنشگری یا ریاست شورای عالی سیاستگذاری حضور نداشته باشند. اما واقعیت این است که با توجه به مواردی که اشاره کردم، جامعه مخاطب اصلاحات و جامعه مدنی مخاطب رهبری جریان اصلاحات این روز‌ها کنشگری فعال تری می‌خواهند و تمایلی ندارند که یک کنشگر منفعل در عرصه حضور داشته باشد. اگر بخواهم صریح‌تر بگویم باید عرض کنم که امروز در جامعه مدنی و مخاطبان جریان اصلاحات این دیدگاه وجود دارد که آقای عارف مطالبات عمومی را دنبال نکرده است.»

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «واقعیت این است که امروز آنقدر بحران‌های سیاسی و اقتصادی و هویتی تشدید شده است که به نظر می‌رسد عرق به جناح‌های سیاسی تبدیل به یک مسئله ثانویه شده است و به همین دلیل است که می‌بینیم بعضا جوانان اصلاح‌طلب و اصولگرا با یکدیگر هم‌صدا می‌شوند. این هم مطالبه شدن آن‌ها نشان می‌دهد که مطالبات بسیار جدی‌تر از این است که همه مسائل در چارچوب یک تعهد علمی و سیاسی ببینیم. نمونه آن هم آقای حضرتی است که (درست یا غلط) با سابقه فعالیت سیاسی و حزبی ترجیح می‌دهد حساب خود را جدا کند، اما در مسیر این مطالبه‌گری گام بردارد.»

وی درپاسخ به این سوال که چه اتفاقی رخ داد که محمدرضا عارف که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بسیار محبوب بود، حالا تبدیل به یک فردی شده است که به شدت مورد انتقاد جامعه مدنی و افکار عمومی است، عنوان کرد: «به نظر من اقای عارف با یک بدشانسی جدی مواجه شد و این بود که اوج محبوبیت ایشان با حساس‌ترین دوره اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی همزمان شد و این وضعیت نیازمند حضور فعال‌تر و کنشگری صریح‌تر بود، اما آقای عارف با این نیاز هماهنگ نبود. شایدم دلیلش این بود که ایشان جایگاه تشکیلاتی و حزبی ندارند و بیشتر یک شخصیتی علمی و اخلاقی هستند. اما جامعه انتظارات بسیار جدی نسبت به ایشان داشتند و دارند و امیدوار بودند که فراکسیون امید در مجلس بسیار فعال‌تر باشد. زیرا هنوز خاطره فراکسیون خط امام در مجلس پنجم در ذهن مردم و فعالان سیاسی وجود دارد و یادشان می‌آید که این فراکسیون با وجود تعداد کمشان، اما چقدر فعال و مطالبه گر بودند. اما امروز فراکسیون امید با وجود تعداد بیشتر اعضا، تاثیرگذاری به مراتب کمتری دارد.»

اگر جریان‌های سیاسی اصلاح نشوند حذف می‌شوند

همچنین حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا طی گفتگو با فرارو در خصوص تحولات اخیر جریان متبوع خود که این روز‌ها با انتقاد‌های بسیاری از سوی فعالان این جریان مواجه است، عنوان کرد: «به نظر می‌رسد وقتی کسی پاسخگوی مطالبات مردم نیست، یکی از راهکار‌هایی که جریان‌های سیاسی در پیش می‌گیرند این است که با فرافکنی، تقصیر‌ها را گردن یکدیگر بی‌اندازند. در حالی که این بدترین راهکار برای یک جریان ریشه دار سیاسی و با هویت است. الان مردم حرفشان این است که به جریان‌های سیاسی اعتماد کرده اند و به فردی رای داده اند، اما مطالباتشان دستخوش رقابت‌های سیاسی شده است.»

وی ادامه داد: «به همین دلیل حالا از یک سو در درون جریان اصلاحات دو دستگی شکل گرفته است و برخی منتقد دولت هستند و برخی دیگر همچنان از دولت حمایت می‌کنند و به همین دلیل می‌بینیم که انتقاد به رویکرد جریانی میان فعالان سیاسی این جبهه این روز‌ها بیشتر شده است. از سوی دیگر در درون جریان اصولگرا هم برخی به دنبال استفاده از این فضا برای رقابت‌های بیرونی هستند و سعی دارند با این کار خود را در معرض سوال مردم قرار ندهند و برخی منتقد این رویکرد و معتقدند که شرایط کشور به گونه‌ای نیست که از وضعیت موجود برای منافع جریانی سوءاستفاده شود.»

او در خصوص آرای غیرفراکسیونی نمایندگان اصلاح‌طلب و اصولگرا در استیضاح وزیر اقتصاد و ارتباط این ریزش‌ها و شکاف‌ها با بحران اقتصادی کشور، اظهار کرد: «به طور کلی جریان‌های سیاس در کشور ما وقتی دولت‌ها نمی‌توانند پاسخگوی مردم شوند، دو راهکار بیشتر ندارند. یا باید مانع از ریزش آرای خود شوند که گاهی جریانی است و گاهی انفرادی یا باید به مسائل داخلی و رقابت‌های برون گروهی خود بپردازند تا بتواند صورت مسئله را پاک کنند و ماجرا به فراموشی سپرده شود. به عقیده من این روز‌ها اظهار نظر‌ها در این چارچوب‌ها هستند. البته من مخالف انتقاد به جریان سیاسی متبوع خودمان نیستم. زیرا باید قبول کرد که انتقاد است که موجب می‌شود، کاستی‌ها برطرف شود. اما این به شرطی است که با هدف اصلاح انجام شود نه فرافکنی. در مجموع به نظر من هر دو جریان سیاسی سعی دارند با این رویکرد فعلی مانع از ریزش آرای خودشان شوند و برای انتخابات بعدی آماده شوند.»

کنعانی مقدم در پایان اظهار کرد: «به عقیده من الان هر دو جریان سیاسی با ریزش آرا مواجه شده اند و چند راهکار بیشتر ندارند. یا باید با افکار عمومی و لایه‌های مختلف مردمی همراه شوند و اصلاحات مورد نیاز در داخل جریان خود را انجام دهند یا از این ماجرا جریان جدیدی متولد خواهد شد و هر دوی آن‌ها را کنار خواهد زد؛ لذا به نظر می‌رسد که این یک بزنگاه بسیار حساس است و باید با دقت و عقلانیت بیشتری با آن موجه شوند.»

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید