چه کسی شش ماه قبل از حمله آمریکا به عراق، حتی پیروزی آمریکا را نیز پیش بینی کرد؟

    کد خبر :336365

یکی از گردانندگان بی‌بی‌سی فارسی پس از ساخت مستندی که ایران را به جنگ‌طلبی و صدام حسین دیکتاتور عراق را مطالبه‌گر صلح در میانه جنگ تحمیلی به ایران متهم کرد، در حرکت بعدی، مستقیم محسن رضایی را هدف قرار داد و با طرح ادعاهای خلاف واقع، تلاش کرد دست به تخریب فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بزند؛ رویکردی که در راستای تخریب هر نوع صدای مخالف با «تسلیم مطلق» در دستور کار بزرگ‌ترین سلاح بریتانیا قرار گرفته است.

به گزارش تابناک؛ پخش مستند «جام زهر؛ فرصت‌های از دست رفته ایران در جنگ» به کارگردانی حسین باستانی از طریق بخش فارسی بی بی سی در روزهای اخیر با نقدهای فراوانی همراه بوده است. رویکرد اساسی این مستند همان مدلی است که در قالب خوشرنگ و لعاب روزنامه‌نگاری فکت ـ محور توسط باستانی آموزش داده می‌شود. باستانی از زمانی که دبیر سیاسی روزنامه نوروز ارگان حزب مشارکت بود، با همین رویکرد خط تخریب را در دستور کار داشت؛ رویکردی که ظاهراً فاقد تحلیل است اما با چینش هدفمند داده‌ها، عملاً مخاطب را در مسیر رسیدن به یک تحلیل سوق می‌دهد.

باستانی در این زمینه گفته است: «فکت‌های اطلاعاتی پر و پیمانی جور کرده بودم راجع به تمام نهادها، تمام ارگان‌ها، تمام وقایع، راجع به تمام این‌ها آرشیوهای جدای اطلاعاتی جور کرده بودم. هرکسی صحبت مهمی می‌کرد، من یک کمی وقت داشتم که در بین این فکت‌هایم بگردم و مجموعه‌ای درست کنم که البته در آن یک کلمه تحلیل هم نبود. باید این فکت‌ها را کنار هم می‌گذاشتم و اثبات می‌کردم که او چرا دروغ می‌گوید. این آرشیوهای اطلاعاتی آن قدر منظم بود که همین وقت کم کفایت می‌کرد تا گاه ده یا بیست تا فکت کت و کلفت از سال‌های گذشته، از اظهارنظرهای قبلی و گفته‌های قبلی کنار هم بگذارم.»

آنچه باستانی نگفته، تعداد داده‌های خلاف واقعی است که در میان واقعیات به اسم فکت به مخاطب ارائه می‌شد و ترکیب این اطلاعات صحیح و دروغ، یک تصویر خلاف واقع را شکل می‌داد و این تصویر دقیقاً همان تحلیلی بود که او می‌خواست مخاطب به آن برسد. یک نمونه آشکار از استفاده حیله گرانه از این تکنیک را می‌توان در مستند «جام زهر؛ فرصت‌های از دست رفته ایران در جنگ» مشاهده کرد.

ظاهر مستند بدین شکل است که مستندساز مجموعه‌ای از تصاویر که عمدتاً در رسانه‌های داخلی منتشر شده، گردآوری کرده و یک مستند آرشیوی را ارائه کرده؛ بنابراین، داده‌ها صحیح است. با این حال اندک بررسی نشان می‌دهد، در واقع این داده‌ها در مواردی دستکاری شده و در مواردی به شدت خلاف واقع است اما جاسازی آنها در میان فکت‌هایی که مسلم بودن‌شان برای بیننده انکارناشدنی است، مخاطب را مجاب می‌کند که دیگر اطلاعات و تحلیل در پسِ آنها را بپذیرد.

در این مستند، دو پیام اصلی باید منتقل می‌شد که هر دو خلاف واقع بود و مابقی مستند متکی بر این دو پیام بود؛ نخست اینکه حاکمیت ایران و شخص امام خمینی جنگ طلب بود. در همین چهارچوب حسین باستانی در نریشنی ادعا می‌کند پس از صدور قطعنامه 598 توسط شورای امنیت سازمان ملل، امام گفته باید جنگ ادامه داشته باشد و تب جنگ به جز با سقوط صدام نمی‌خوابد و برای تأیید ادعایش، بخشی از صحبت‌های جواد لاریجانی را پخش می‌کند که در آن لاریجانی تأکید می‌کند ولایتی به نزد او آمده و گفته، این قطعنامه ترکمنچای است و ایران نمی‌پذیرد و سپس صحبت ولایتی (وزیر خارجه وقت) قرار داده شده که از علل مخالفتش می‌گوید.

در اینجا چه اتفاقی افتاد؟ حسین باستانی بخشی از صحبت جواد لاریجانی را حذف کرد. لاریجانی در ادامه روایتش و پس از اشاره به موضع مخالف ولایتی، می‌گوید که مرحوم احمد خمینی فرزند و رئیس دفتر امام خمینی عصر همان روز با او تماس گرفته و گفته، به سازمان ملل بروید و طوری صحبت کنید که آنها (عراق) تصور کنند، قطعنامه 598 را پذیرفته‌اید. از لطف پذیرش استفاده نکنید، اما اگر لازم شد از لفظ پذیرفتن قطعنامه نیز استفاده کنید. این بخش از مستند حذف شده تا ادعای خلاف واقع باستانی را تقویت کنند که ایران نمی‌خواسته قطعنامه را بپذیرد اما نمی‌خواسته این موضوع را به صراحت نیز بگوید که این صددرصد برخلاف واقع است!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید