تاملی در «بازنمایی اجتماعی قرآنهای مطلا»
ساختن قرآنهای عجیب و غریب در مملکت ما سابقهای طولانی دارد. از قرآنهای عظیم چند تنی گرفته، تا قرآنهای نوشته شده بر دانه برنج، تا قرآنهای مطلای گوناگون در ابعاد مختلف، تا این مورد اخیر که هم کشتی است و هم چندمتری و هم طلایی.
حکایت ما و قرآن، قصه آن فردی است که برای بیماریش سراغ پزشک میرود و بعد نسخه اورا قاب میگیرد و جلد میکند و با خط طلایی و خوش مینویسد و… غافل از اینکه این نسخه برای «عمل کردن» و «مداوا شدن» است، نه تزیین و مجسمه سازی و… . قرآن را باید برای درمان بیماریهای فردی و اجتماعیمان بهکار بگیریم، نه اینکه از آن بستری بسازیم برای هنرنمایی، و احیانا خودنمایی و تفاخر.
متعجبم از علما و بزرگانی که در مراسم رونمایی چنین قرآنهایی حاضر میشوند و توجه نمیکنند که حجیت دادن به این امور، باعث به حاشیه رفتن معارف حقیقی قرآن خواهد شد. بگذریم از اینکه قشر مستضعف جامعه که بخشی از هزینه این اثر زندگی آنها را متحول خواهد کرد، چه نگاهی نسبت به دین و علمای دین پیدا خواهند کرد.
در برابر انتقادها، گفته شده که این قرآن با هزینه شخصی ساخته شده است و یا اینکه بعد از فروش، درآمد آن صرف فقرا میشود و … . در پاسخ به این دفاعها باید گفت: عزیزان! مشکل اصلا اینها نیست. مشکل در بازنمایی اجتماعی و رسانهای چنین تولیداتی است.
پیشوایان حقیقی اسلام، رسیدگی به محرومان و ایتام را سرلوحه برنامههای اجتماعی خود قرار دادهاند و عدالت را برترین فضیلت اجتماعی برشمردهاند و زراندوزی و دنیاطلبی را بالاترین انحرافها دانستهاند. حال، اینکه در اذهان جامعه، قرآن را به طلاکاری و مجمسهسازی و مناسکسازیهای بیپایه گره بزنیم، آیا جفا به اسلام نیست؟
یک شهروند جامعه میتواند پولش را خرج نوشتن قرآن، یا دیوان حافظ، یاهر متن دیگری روی بدنه کشتی مطلا کند. تا اینجا، کارش اگر مصداق اسراف نباشد ایرادی نیست. ایراد اینجاست که برای چنین حرکتی، تبلیغات و رونمایی و موج رسانهای ایجاد میشود و مصداق خدمت به قرآن و ترویج آن قلمداد میگردد. بعد ناراحتیم از اینکه حضور قرآن در زندگی ما محصور شده به قرآنهای آنچنانی سفره عقد و قرائتهای آنچنانی در مجلس ختم…
خدا حفظ کند استاد ما، حضرت «حجت الاسلام والمسلمین نظافت» را. بارها از ایشان شنیدهام که در وقف و انفاق و پول خرج کردن در راه دین هم باید عقل را بکار گرفت. موقوفات متعددی را میبینیم که فقط زمین آن صدها میلیون تومان قیمت دارد. اما در سال فقط ده روز مراسم در آن برگزار میشود و در بقیه ایام هیچ استفاده ای ندارند. در حالی که با تدبیر و مشورت، میشد از همان فضا طوری استفاده کرد که در تمام ایام سال و در تمام ساعات روز، استفاده بهینه مذهبی و آموزشی و فرهنگی و ورزشی داشته باشند.
حال این قرآنهای عریض و طویل و مطلا و موزهای که دیگر واقعا نوبر است. علاوه بر کمفایده بودن و اسراف منابع، مروج تجمل و تشریفات هم هست و کارهای ترویجی حقیقی را هم تحتالشعاع قرار میدهد. در این چند روز واکنشهای منفی زیادی به ساخت این قرآن ابراز شد. امیدوارم این واکنشها آنقدر شدید باشد که در آینده، دیگر کسی رغبتی به خبرسازی و تبلیغات درباره این موضوعات نداشته باشد.