درگیری خون‌ بار به‌ خاطر پیدا نکردن توالت

    کد خبر :111800

پسری که به خاطر پیدانکردن دستشویی با چند جوان درگیر شده و یکی از آنها را به قتل رسانده ‌بود با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات پیدا کرد.

سال ٩٢ بود که مأموران پلیس باخبر شدند درگیری بین چند جوان در منطقه بلوار ابوذر منجر به قتل یکی از آنها شد‌ه ‌است. زمانی که مأموران به محل رسیدند جسم بی‌جان مرد جواني که کیان نام ‌داشت به وسيله دوستانش به بیمارستان منتقل شده ‌بود اما آثار درگیری و خونریزی همچنان در محل باقي بود. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات آغاز شد. برادر کیان که او نیز در محل بود به مأموران گفت: جوانی که به برادرم حمله کرد را نمی‌شناسم اما او را در پارک دیده ‌بودم. من و برادرم و چند نفر دیگر از دوستانم در پارک نشسته ‌بودیم که پسرجوانی پشت درختی که ما نشسته ‌بودیم آمد و قصد داشت ادرار کند از آنجایی که در پارک توالت وجود داشت از کار این جوان تعجب کرده و به او اعتراض کردیم كه نباید چنین کاری بکند.

اما او فحاشی کرد و درگیری بین ما بالا گرفت بعد هم او به سمت برادر من حمله کرد و با ضربه چاقو که به گردنش وارد آورد او را به قتل رساند.

بررسی‌های پلیس نشان داد این جوان صابر نام دارد و در همان محله زندگی می‌کند و از زمانی که قتل اتفاق افتاده‌ دیگر به خانه‌اش نرفته ‌است. ٢٠ روز بعد مأموران از طریق اقدامات پلیسی که انجام دادند موفق شدند صابر را شناسایی و بازداشت کنند. او در تحقیقات به مأموران گفت قصد درگیری و قتل نداشته و برای دفاع از خودش مجبور به ارتکاب قتل شده‌ است. صابر گفت: شب بود و من با دوستانم در پارک بازی می‌کردم نیاز به دستشویی داشتم اما نتوانستم توالت‌های عمومی را پیدا کنم و به‌همین‌خاطر پشت درختی رفتم؛ متوجه نشدم چند جوان آنجا هستند اما آنها متوجه من شدند و به کاری که کردم اعتراض کردند. من از آنها عذرخواهی کردم و گفتم متوجه حضورشان نشدم اما همچنان عصبانی بودند و به سمت من حمله کردند. من چاقویی نداشتم و چاقویی را که مقتول با آن به من حمله کرد از او گرفتم و یک ضربه زدم. البته قصدم هم واردکردن ضربه نبود می‌خواستم خودم را از درگیری نجات دهم. متهم گفت: بعد از این حادثه بود که به خانه یکی از اقوامم رفتم و در آنجا پناه گرفتم اما بعد از ٢٠ روز دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم.

با پایان گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. او یک‌ بار دیگر گفته‌هایش را خطاب به قضات تکرار کرد و گفت که قصد قتل نداشته‌ است و بسیار ناراحت است و از اولیای‌دم می‌خواهد او را ببخشند. این در حالی بود که برادر مقتول به قضات گفت: متهم دروغ می‌گوید برادر من چاقو نداشت و چاقو دست متهم بود و ما اصلا درگیری با او ایجاد نکردیم. ضمن اینکه او خود معرف نبود و مأموران دستگیرش کردند.

با پایان گفته‌های متهم با توجه به درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. با توجه به اعتراض متهم، پرونده براي رسیدگی به دیوان‌عالی کشور رفت و رأی صادره مورد تأیید قرار گرفت. رأی آماده اجرا بود که خانواده متهم برای جلب رضایت اولیای‌دم اقدام کرده و موفق شدند با اجرای درخواست آنها رضایت اولیای‌دم را جلب کنند.

روز گذشته متهم که از قصاص نجات یافته ‌بود به لحاظ جنبه عمومی جرم مورد محاکمه قرار گرفت. او در دفاعیاتش گفت: قبول دارم مرتکب قتل شدم اما به‌خاطر کاری که کردم خیلی عذاب کشیدم و روزهای سختی را داشتم و البته خانواده‌ام هم خیلی روزهای سختی تحمل کردند آنها همه دارایی‌شان را به‌خاطر من از دست دادند. من پدر پیری دارم که همه حاصل عمرش را به‌خاطر من داد و حالا از دادگاه درخواست دارم به من کمک کند تا کنار خانواده‌ام باشم و خسارتی را که به آنها وارد کردم، جبران کنم.

متهم گفت: در زندان سعی کردم انسان خوبی بشوم و از گذشته‌ام درس بگیرم، معرق‌کاری و جوشکاری و چند کار دیگر یاد گرفتم و حالا هم در دارالقرآن فعالیت دارم. درخواست دارم به من کمک کنید تا هرچه زودتر آزاد شوم. با پایان گفته‌های متهم هيئت قضات برای صدور رأی وارد شورشدند و متهم را به تحمل چهار سال حبس محکوم کردند. با توجه به رأی صادره و چهار سال حبسی که متهم تاکنون تحمل کرده ‌است، او به‌زودی آزاد می‌شود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید