تصویر نقاشی دانشگاهی ایران
دیوارهای گالری چهار پذیرای آثاری از سی تن از هنرمندان نقاش دانشگاهی معاصر شده است.
نمایشگاه «سی نام» که تا 8 آبان ادامه دارد، با هدف فراهم ساختن بستری برای نقد و تحلیل کیفیت هنری آثار اساتید نقاشی برگزار شده است. دکتر بهنام زنگی، هنرگردان (کیوریتور) این نمایشگاه با اشاره به مطلب فوق، میافزاید: «در جامعه نقاشی ایران میتوان دسته بندیهای مختلفی ارایه کرد که یکی از آنها، تقسیم نقاشان به حرفه ای ها و دانشگاهیان است. بخش بزرگی از بدنه جامعه نقاشی ایران، دانش آموختگان رشته های هنری دانشگاه های کشور و اعضای هیات علمی یا مدرسان این مراکز هستند. هر چند همپوشانی وسیعی بین نقاشان دانشگاهی و حرفه ای وجود دارد، اما به لحاظ عملکردی و ماهیتی میتوان از طریق این دسته بندی به تحلیل جامعه شناسانه این طیفها پرداخت. اشتغال نقاشان دانشگاهی به مساله آموزش دانشجویان و مسائل مرتبط با کارهای دانشگاهی نظیر پژوهش، ارایه مقاله و شرکت در همایشها و سمینارها میتواند برای آنها مسئولیتی چندوجهی به دنبال داشته باشد که در عین حال، کیفیت و کمیت تولید هنری را تحت تاثیر قرار میدهد».
زنگی با اشاره به اینکه در خلق اثر هنری، مسائل فنی و علمی لازم و ملزوم یکدیگرند، ادامه میدهد: «انجمن علمی پژوهشهای هنری ایران با برگزاری این نمایشگاه درصدد است بستر لازم برای نقد و تحلیل کیفیت هنری نقاشان دانشگاهی فراهم و موارد ضعف و قوت در این زمینه شناسایی شده و تلاش شود نقاط ضعف آن برطرف گردد».
نایب رییس انجمن پژوهش های هنری با تاکید بر هدف این انجمن در برگزاری این نمایشگاه، ادامه داد: «این انجمن در برنامه های بعدی خود در نظر دارد با برگزاری نمایشگاهی از آثار دانشجویان، کیفیت آثار این قشر از نقاشان را به عنوان محصول و دستاورد سیستم آموزش دانشگاهی هنر مورد بررسی قرار دهد. همچنین بررسی نظام فروش و بازار در عرصه هنرهای تجسمی یکی دیگر از برنامه های این انجمن است که در همین راستا، نخستین کنفرانس ملی اقتصاد هنر و فرهنگ توسط انجمن برگزار شده و دوره ی دوم آن نیز در دست برنامه ریزی است».
زنگی با تاکید بر اینکه هنرمندان غیردانشگاهی متناسب با سلیقه مخاطب اثر خلق میکنند، اظهار میدارد: «تابلوی نقاشی برعکس ذات هنرمندانه ی آن، به شمار محصولات و کالاهای لوکس تبدیل شده است و قشر خاصی خریدار آن هستند. وقتی هنرمند متناسب با ذائقه این طیف از خریداران که بخش بسیار کوچکی از مخاطبان هنر را شکل میدهند، اقدام به خلق اثر میکند، قطعاً نمیتواند سلیقه ی عمومی جامعه را نمایندگی کند و در جریان سازی و جامعه پذیری هنر توفیق پیدا کند. برای رفع این نقص، شناسایی طیف سلایق مخاطبان و تاثیر آن در ایجاد جریان هنری نیازمند پژوهش و مطالعه است و این ضرورت از طریق برگزاری نمایشگاه های تحلیلی قابل طرح و پیگیری خواهد بود».
این استاد دانشگاه در خصوص ارتباط هنرگردان و گالری دار میگوید: «هدف گالری دار، فروش اثر و هدف کیوریتور ارایه اثر و فرصتی برای نقد آن است. بعضی وقتها این دو در محقق کردن اهدافشان به تفاهم و تعامل میرسند نتیجه قابل قبولی به دست میآید. ولی متاسفانه در اغلب موارد نظر گالری دار غالب میشود به عبارتی، نظام گالری داری باعث می شود هنرمندی که به فروش اثر خود اشتیاق دارد، شرایط گالری دار را بپذیرد. این مساله یکی از علل عدم جریانساز شدن هنر نقاشی شده است».
زنگی با اشاره به شکل گیری مکاتب هنری ایران همچون مکتب بغداد، تبریز، شیراز و … در گذشته هنری کشور افزود: «علیرغم اینکه هنرمندان زیادی در عرصه نقاشی فعال هستند، بعد از مکتب سقاخانه در دهه 40 شمسی دیگر هیچ مکتبی در ایران شکل نگرفته است. شکل گیری مکتب نیازمند گردهمآیی هنرمندان و پیدا کردن مولفه های مشترک یک مکتب است. ولی چون هنرمند به نیاز بازار و مخاطب پاسخ میدهد، بستر لازم برای شکل گیری مکتب نقاشی هم محقق نمیشود».