طنز؛ دسته‌بندی ما ایرانی‌ها

    کد خبر :94446

فوت آقای دکتر ابراهیم یزدی ثابت کرد ما ایرانیان دو دسته کلی هستیم (البته ما می‌دانیم شما ایرانی‌ها با ما ایرانی‌ها خیلی فرق دارید و خیلی بهترید، پس واقعا شما به خودتان نگیرید و ناراحت نشوید، چون ما درباره خودمان حرف می‌‌زنیم، نه درباره….

پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت:

فوت آقای دکتر ابراهیم یزدی ثابت کرد ما ایرانیان دو دسته کلی هستیم (البته ما می‌دانیم شما ایرانی‌ها با ما ایرانی‌ها خیلی فرق دارید و خیلی بهترید، پس واقعا شما به خودتان نگیرید و ناراحت نشوید، چون ما درباره خودمان حرف می‌‌زنیم، نه درباره شما!): دسته اول بدون شناخت آن مرحوم (یا هر مرحومی) شیفته آن مرحوم هستند.دسته دوم بدون شناخت آن مرحوم دشمن آن مرحوم هستند.

نتیجه: ایرانی‌ها صبر می‌کنند افراد مرحوم شوند تا بعد شیفته یا دشمن طرف شوند.ایرانی‌ها وقتی طرف زنده است کاری به کارش ندارند و یادش هم نمی‌افتند، چون می‌دانند حتما اگر آن مرحوم قبل از مرحومیتش بفهمد آدم‌ها بدون اینکه بشناسندش دشمنش شده‌اند یا شیفته‌اش، حتما دق می‌‌کند.بعضي از ما خیلی اصیل هستند و اولین شیوه ارائه اصالتشان این است که بنا بر خاطره‌ای شخصی حکمی کلی صادر می‌کنند.

مثلا: تعریف می‌کنند با چشم خودشان دیده‌اند که فلان اهل سیاست توی اتوبوس یک‌بار برای یک پیرمرد بلند شده، بعد نتیجه می‌گیرند او سیاست‌مداری مردمی بود.یا تعریف می‌کنند همسایه دیواربه‌دیوار آن مرحوم بودند و آن مرحوم شب‌ها با پاشنه کفش به دنبال سوسک‌ها می‌دوید که منجر به سروصدا می‌شد. بعد نتیجه می‌گیرند او سروصداش از عملکردش بیشتر بوده. چرا؟ چون با آن‌همه صدایی که شب‌ها راه می‌انداخته، هرگز نتوانسته مشکل سوسک‌ها و به‌تبع آن دیگر مشکلات را در کشور حل کند.خبرنگارهای ما هم خیلی باحال هستند. اگر آن مرحوم تلفن اینها را جواب می‌داده برای آن مرحوم سنگ‌تمام می‌گذارند، اگر نه، می‌گویند آن خدابیامرز آدم مهمی هم نبوده.

سر آقای دکتر یزدی هم یکی از زیباترین و عمیق‌ترین تحلیل‌ها این بود که او یک عمر علیه آمریکا فلان، بعد می‌گفتند او و آمریکا بیسار، بعد که خواست برود آمریکا برای درمان، آمریکا بهش ویزا نداد، در نتیجه… حالا این نتیجه‌گیری هرچی می‌خواهد باشد، به نظر ما ارزش نوبل دارد. چرا؟ چون در این روش از روش روشنفکرانه و همیشه‌جواب‌ده «در باز است باز پرنده است در نتیجه در پرنده است»، استفاده شده که یک همچین تحلیل عمیقانه‌ای واقعا از عقل بشر به‌دور است و حتما افرادی که چنین نتیجه‌گیری‌هایی را بر اساس چنان چیزهایی انجام می‌دهند، باید از سوی موزه ژوراسیک پارک کشف و ضبط و نگهداری شوند. چرا؟ چون واقعا یک همچین افراد و تحلیلگرانی در معرض خطر و انقراض هستند و حیف است تمام شوند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید