سوءاستفاده از کودکان برای جمع‌ آوری زباله

  • اجتماعی
  • چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ ۱۳:۰۰
ثریا عزیزپناه در روزنامه آرمان نوشت: برای ساماندهی معضلات اجتماعی مانند تکدی‌گری، دستفروشی و… نباید از رفتار خشونت آمیزی مانند دستگیری، انتقال به مکانهای تعبیه شده و تحت نظارت استفاده کرد.
این شیوه، ساز و کار و راه حل برطرف کردن معضلات اجتماعی نیست. تجربه نشان داده است که روند برخورد خشن و روش‌های خشونت آمیز برای کاستن از این مشکلات که ممکن است آسیب نامگذاری شود، به کاهش این موضوع کمک نکرده است و تنها مکان تجمع قشر آسیب‌پذیر جامعه به صورت موقت از مکانی به مکان دیگر منتقل شده، اما مساله اصلی جای خود باقی است.
بزرگ‌ترین صدمه این برخوردها، زیر پا گذاشتن کرامت انسانی است که در آموزه‌های دینی، عرف و قوانین بالادست مانند قانون اساسی بر آن تاکید شده است که به هیچ‌دلیلی نباید زیر پا گذاشته شود. این قشر از جامعه به دلیل سوء مدیریت در چنین شرایطی قرار گرفته‌اند، حالا مجازاتی برای آنها اعمال می‌شود که خودشان هیچ‌ نقشی در سوق داده شدن به این معضل نداشته‌اند. در مورد دوم اگر این برخوردها برای کاهش این آسیب‌ها مفید بود، آمارهای رسمی، مشاهدات عینی و فعالیت‌های میدانی نشان‌دهنده این امر بود. برخوردهای خشونت آمیز و قهری ممکن است در کوتاه‌مدت اثراتی داشته باشد، اما در بلندمدت نه تنها تاثیری ندارد، بلکه ممکن است به گسترش این مساله نیز کمک کند. اثر سوم دور شدن مسئولان و بدنه جامعه از یکدیگر است. برخوردهای خشونت آمیز باعث ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم می‌شود. تفکیک و نشانه گذاری بین مامور اجرا، دولت و حاکمیت شهری به راحتی ممکن نیست. به لحاظ قانونی کمتر اتفاق افتاده که با ماموران برخورد با آسیب‌های اجتماعی به دلیل رفتار خشونت آمیزشان برخورد قانونی شده باشد.
احترام به کرامت انسان
نمی‌توان هیچ‌ نفعی را برای رفتار خشونت آمیزی که برای کاهش یک آسیب در فضای شهری اتفاق می‌افتد تصور کرد. سرتاسر این فرایند آسیب‌زاست و کرامت انسانی را زیر سوال می‌برد. اگر بخواهیم اولویت بندی کنیم، مهم‌ترین نکته رعایت حقوق بشر و احترام گذاشتن به کرامت انسانی است. تحت هیچ‌شرایطی نباید هیچ ‌نهاد مدیریت شهری این اجازه را به خود بدهد که کرامت انسان‌ها را زیر پا بگذارد. این موضوعات به دولت رفاه و مدیریت شهری برمی گردد. برخی متکدیان واقعا ناتوان هستند. اشتغال‌یابی، توانمندسازی و کمک به کسانی که به دلیل ناتوانی ذهنی و جسمی به هیچ ‌عنوان قادر به امرار معاش نیستند باید مدنظر قرار گیرد. این تفکیک‌ها باید انجام شود. در هر جامعه‌ای و با هر ساز و کار حکومتی، در انتهای این ماجرا گروهی باقی می‌مانند که برخورد با آنها با این روند درست نیست، چه به عنوان متکدی، چه به عنوان دستفروش و… در همه این افراد یک اصل مشترک اساسی وجود دارد که ما نمی‌توانیم این اجازه را به خود بدهیم که کرامت انسانی را با این شدت زیر پا بگذاریم و همه قوانین را نقض کنیم. این افراد همان دهک‌هایی هستند که در زمان انتخابات بسیار از آنها یاد می‌شود، محترم شمرده می‌شوند و قرار است برایشان کارهای زیادی انجام شود.
در سایر مواقع تمام حق و حقوق انسانی شان را زیر پا می‌گذاریم و با این قشر محروم جامعه رفتارهای خشونت آمیز داریم. این گله‌مندی‌ها از برخوردهای تند و خشونت آمیز در مدیریت شهر تهران وجود دارد. در نگاه به دستفروشان، متکدیان، کودکان کار و…، هیچ‌گاه یک روند کاهشی مدنظر نبوده، بلکه برنامه‌های موردی انجام شده است. همیشه پاکسازی را مدنظر داشته اند، آن هم با برخوردهای ضربتی. متاسفانه بنا بر تاراندن و ترساندن این قشر بوده است. در کل چیزی که قابل مشاهده است، اینکه نظام مدیریت شهر تهران و در واقع شهرداری تهران تاکنون قادر نبوده که ساز و کار قابل تاملی برای کاهش این آسیب تعریف کند و در راستای ساماندهی این افراد، غربالگری داشته باشد یا سعی کند یک کاهش واقعی در زمینه آسیب‌های اجتماعی به وجود بیاورد.
سوءاستفاده از کودکان برای جمع‌آوری زباله
مهم‌ترین نقدی که می‌توان به عنوان فردی که در زمینه حقوق کودکان فعالیت دارد، داشت، به کارگیری کودکان در امر جمع آوری و تفکیک زباله است. هنوز از نیروی کار کودکان استفاده می‌شود و اگر قرار است ساماندهی صورت گیرد و کرامت انسانی در نظر گرفته شود این موضوع مهم است. این مشاغل مضر هستند و نباید افراد زیر 18 سال در این مشاغل پرخطر به کار گرفته شوند. در حوزه دستفروشان، ساماندهی کودکان کار، جامعه زنان و اقشار آسیب‌پذیر جامعه تاکنون به صورت موردی کارهایی انجام شده، اما برنامه مدونی که نشان دهد کاهش آسیب صورت گرفته نبوده است. تلاش‌های صورت گرفته است، اما این تلاش‌ها در حجم آسیب‌های موجود نبوده و بعضا عملی که انجام شده در راستای افزایش این آسیب‌ها بوده است. اگر به درستی به حقوق شهروندی که بزرگ‌ترین جایگاه تعریف آن در مدیریت شهری و حق و حقوقی است که به انسان می‌دهیم، پایبند باشیم و تعریف درستی از آن ارائه دهیم، هرگونه تخلف علیه هر انسان باید به درستی پاسخ داده شود و جایگاه طرح داشته باشد. معتقد هستم که تعریف شهروندی در کشور ما با مشکل مواجه است، زیرا متکدی، کودک کار، دستفروش و… به عنوان اقشار فرودست تعریف می‌شوند.
قاعدتا راه دسترسی این افراد به مراجع قانونی هموار نیست، اما اگر شرایط به سمتی برود که قوانین به درستی اجرا و دیده شوند و اجتماعات انسانی فارغ از پایگاه اقتصادی شان با حق و حقوق انسانی خود آشنا باشند، قطعا مدیریت شهری به راحتی قادر نخواهد بود که برخوردهای خشونت آمیز را انجام دهد. مراجع قضائی باید توجه کنند، این تخلفات را به درستی ببینند تا با آنها برخورد شود. وقتی حقی از انسانی زائل می‌شود، تظلم خواهی حق آن انسان است و باید به آن توجه شود. کرامت انسانی نباید تنها در زمان انتخابات شعار انتخاباتی باشد. قطعا کرامت انسانی نباید قابل تغییر و سیال باشد، بلکه باید همیشه جایگاه مشخص و رفیعی داشته باشد. باید شرایطی را فراهم کنیم که ساکنان یک جامعه را شهروند بدانیم. تعریف شهروندی با حق و حقوق همراه است. هنوز راه طولانی برای شهروند کامل شدن داریم که هم با آن آشنا باشیم و هم از حقوقمان دفاع کنیم. این راهی است که هنوز به سمتش نرفته اند و به همین دلیل حقوق شهروندی می‌تواند از سمت هر نهاد و ارگانی از جمله مدیریت شهری نقض شود. مشکل از همینجا شروع می‌شود، بنابراین باید کرامت انسانی که همان حقوق شهروندی است همیشه مدنظر باشد و هرجا که ظلم شد، قطعا بشود به آن اعتماد کرد و تظلم‌خواهی داشت.
0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید