عادت هاي عجيب و غريب روساي جمهور آمريکا (1)

    کد خبر :87893

شايد اين روزها دونالد ترامپ، رييس جمهور جديد و جنجالي ايالات متحده پاي ثابت اخبار روزانه باشد و بسياري نيز بر اين باورند که او عجيب و غريب ترين رييس جمهور ايالات متحده است که تاکنون وارد کاخ سفيد شده و سکان هدايت قدرتمندترين قدرت نظامي و اقتصادي جهان را در اختيار مي گيرد. شايد حق با شما باشد و بدون شک دونالد ترامپ با عادات و رفتارهاي عجيب و سخنان بي پروا و گاه بي ادبانه اش دستکم با رييس جمهورهاي چند دهه اخير اين کشور تفاوت داشته باشد.

اما بايد بدانيد که برخي ديگر از روساي جمهور ايالات متحده نيز داستان هاي جالبي داشته اند که اگر از آن ها اطلاع مي داشتيد کمي با اغماض بيشتري به رفتارهاي دونالد ترامپ و زندگي جنجالي اش نگاه مي کرديد. در ادامه ي اين مطلب قصد داريم شما را با واقعياتي جالب و البته عجيب در مورد زندگي برخي از روساي جمهور ايالات متحده آشنا کنيم که به احتمال فراوان چيزي در مورد آن ها نمي دانستيد.
1- آبراهام لينکلن

سال ها قبل از آن که آبراهام لينکلن به مقام رياست جمهوري ايالات متحده برسد يا به شکار خون آشام ها برود، مخارج زندگي خود را از طريق اداره کردن يک فروشگاه مواد غذايي و يک مغازه فروش نوشيدني هاي الکلي همراه با دوست و شريکش ويليام اف بري تامين مي کرد.
تنها يک مشکل در اين ميان وجود داشت و آن هم اين که دوستش يک انسان دائم الخمر شناخته شده بود. بري بعد از اين چند ماه مديريت اين مراکز را به عهده داشت براي تاسيس مکاني که مشتريان او بتوانند در آن جا مشروبات الکلي بنوشند درخواست داد و بدين ترتيب مقامات جواز اين مکان جديد را براي وي صادر کردند. بايد خاطر نشان کرد که آبراهام لينکلن دوست نداشت مشتريان در مغازه اش مشروبات الکلي بنوشند و همين موضوع در نهايت به جدا شدن کسب و کار اين دو منتهي شد.
اما به مدت حدود سه هفته در سال 1833 مشتريان مي توانستند به فروشگاه «بري اند لينکلن» در نيو سالم رفته تا لباس و غلات بخرند و همزمان مشروبات الکلي خريداري شده از اين فروشگاه را بنوشند.
جالب اينکه در اين مدت لينکلن در اين مغازه حضور داشت و به مشتريان خدمت رساني مي کرد پس بعيد نيست که وي شخصاً مدتي را به حرفه ي فروش مشروبات الکلي به طور مستقيم گذرانده باشد. بعد از اين که بري شروع به بالا کشيدن تمامي سود مغازه کرد، لينکلن سهم خود را به او فروخته و از او جدا شد اما بري تنها چند سال بعد از اين جدايي درگذشت و بدهي هاي مغازه را براي لينکلن باقي گذاشت. بدين ترتيب لينکلن براي بازپرداخت بدهي ها مدت زيادي را در اداره ي پست شهر نيو سالم مشغول به کار شد.
2- جان کوينزي آدامز

بر اساس بسياري از گزارش هاي تاريخي جان کوينزي آدامز که ششمين رييس جمهور ايالات متحده بوده است علاقه ي زيادي به شنا و شيرجه زدن در آب داشت و هر روز در رودخانه ي پوتوماک واشنگتن دي سي آب تني مي کرد. اما نکته ي جالب اين است که او اين کار را به صورت کاملاً برهنه و بدون لباس زير انجام مي داد.
بر اساس گزارش روزنامه ي هافينگتون پست، برنامه ي روزانه ي آدامز با بيدار شدن در ساعت 5 صبح به شنا مي پرداخت و بدين ترتيب استرس و فشاري که اداره ي کشور به او وارد مي کرد را از تنش بدر مي کرد. بر اساس گزارش اين روزنامه وي علاقه ي زيادي به مصاحبه با روزنامه ها نداشت و روزنامه نگاران جسور نيز که از عادت شناي او اطلاع داشتند از اين موضوع براي رسيدن به مقاصدشان استفاده مي کردند.
در يکي از اين موارد يک روزنامه نگار به نام آن رويال به رييس جمهور مراجعه کرده و از او درخواست مي کند که مصاحبه اي با او داشته باشد اما با جواب منفي رييس جمهور مواجه مي شود. بدين ترتيب خانم رويال در يک موقعيت مناسب و در حالي که آدامز در حال شنا کردن است لباس هاي او را پنهان مي کند و در جواب درخواست رييس جمهور براي پس دادن لباس هايش اعلام مي کند تا زماني که به مصاحبه با او رضايت ندهد لباسهايش را پس نخواهد داد و بدين ترتيب به خواسته اش مي رسد. نکته ي جالب اين که کوينزي آدامز تنها رييس جمهوري نبوده است که به اين روش شناي عجيب علاقه داشته است زيرا بر اساس ادعاي روزنامه ي «نيو رپابليک»، تئودور و فرانکلين روزولت و شايد جان اف کندي هم از طرفداران اين عادت عجيب بوده اند.
3- گروور کليولند

در گذشته ي ايالات متحده قانون بر اين منوال بود که هر کسي به جرم قتل عمد دستگير شده و محکوم شود بايد جزايش را با آويزان شدن به طناب دار بدهد و مراسم اعدام نيز توسط کلانتر ايالت انجام مي گرفت. بر اساس مقاله اي از روزنامه ي نيويورک تايمز که در جولاي سال 1912 چاپ شده است، يکي از روساي جمهور سابق ايالات متحده به نام گروور کليولند زمان که در سال 1872 کلانتر اري کانتي بوده است مجبور بوده مراسم اعدام را خودش اجرا کرده و طناب دار را به گردن محکومين به مرگ بياندازد.
در يکي از اين موارد در زمان فعاليت کليولند به عنوان کلانتر اري کانتي، يک جوان ايرلندي به نام جک موريسي به خاطر قتل مادرش به مرگ محکوم شده بود. تايمز مي نويسد که در اين مورد کلانتر شهر همه مردمي که براي ديدن مراسم اعدام جمع شده بودند را با گفتن اين که خودش شخصاً مراسم اعدام را انجام مي دهد شگفت زده کرد.
قبل از آن مراسم اعدام را معاون او جيکوب امريک انجام مي داد و او آن قدر اين کار را تکرار کرده بود که به او لقب «جک دارزن» (Hangman Jack) داده بودند و اين موضوع کليولند را آزار مي داد زيرا وظيفه ي اعدام کردن مجرمان کاري منفور و ناخوشايند بوده و جيکوب امريک را به شخصيت منفوري در بين مردم تبديل کرده بود.
به گزارش روزنامه ي تايمز، کليولند در اين باره چنين گفته است:” جک و خانواده ب او نيز حق داشتند به اندازه ي من از احترام عامه ي مردم برخوردار باشند و من نمي خواهم به چيزي که باعث منفور شدن او در اذهان مردم شده است اضافه کنم”. به ادعاي روزنامه ي تايمز وي تا چند روز پس از اعدام موريسي بيمار بوده و به اندازه اي که امروزه در مورد او گفته مي شود بي عاطفه و بي تفاوت نبوده است.
4- جيمي کارتر

سي و نهمين رييس جمهور ايالات متحده، جيمي کارتر در سال 1969 و قبل از اين که به مقام فرماندار جورجيا برسد گفته بود که يک شيء پرنده ناشناس را در جريان يک سفر به ليري «Leary» ديده است. وي بعدها در مورد اين موضوع گفته بود:” اين عجيب ترين چيزي بود که تا بحال ديده بودم.
بر اساس ادعاها وي گزارشي را در مورد اين شيء ناشناخته نوشته بود و بعدها در مبارزات انتخاباتي خود براي رياست جمهوري قول داد که در صورت انتخاب شدن به عنوان رييس جمهور تحقيقات مبسوطي را در اين زمينه انجام خواهد داد.
اما پس از ورود به کاخ سفيد از اين موضع خود عقب نشيني کرد و اعلام نمود که قرار دادن گزارش هاي تهيه شده در مورد سفينه هاي فضايي بيگانگان تهديداتي را براي امنيت ملي ايجاد کرده و باعث مي شود که همه به چشم يک انسان توهمي و پارانويايي به او نگاه کنند. اما سال ها بعد و در يک مصاحبه با شبکه ي خبري سي ان ان وي بار ديگر ادعاي خود مبني بر ديدن يک بشقاب پرنده را تکرار کرد. در ادامه وي افزود که «غيرممکن» است شيئي که او ديده متعلق به موجودات فضايي بوده باشد.
5- توماس جفرسون

شايد مجسمه ي او در کوهستان راشمور جاودانه شده باشد اما وقتي پاي صحبت کردن در انظار عمومي به ميان مي آمد حتي يک کلاس اولي خجالتي نيز مي توانست او را از ميدان به در کند. کاملاً درست خوانده ايد! در حالي که توماس جفرسون يک نويسنده ي فوق العاده بود و اعلاميه ي استقلال نيز اين موضوع را تاييد مي کند اما در کمال ناباوري وي از سخنراني ترس داشت. به عنوان يک حقوقدان وي حتي سعي کرد در کنگره ي دوم طرح هايي را ارائه دهد اما موفق نشد در اين مراسم علني صحبت کند. جان آدامز در اين باره گفته است:” من هيچگاه نشنيدم که او سه جمله پشت سر هم بگويد”.
تا جايي که مي دانيم جفرسون تنها دو بار شخصاً سخنراني کرده است و اين دو سخنراني را نيز در مراسم تحليف رياست جمهوري خود ايراد نمود. جفرسون بسيار آرام صحبت مي کرد و بسياري از حاضران متوجه صحبت هاي او نمي شدند. حتي در تحقيقاتي که توسط دانشگاه دوک انجام گرفت مشخص شد که به احتمال فراوان جفرسون از فوبياي اجتماعي رنج مي برده است.
6- ليندون بي جانسون

اگر چه ليندون بينز جانسون به خاطر فعاليت هايش مانند نبرد با فقر، امضا کردن قانون حق رأي براي تمامي اقشار جامعه و شدت بخشيدن به جنگ ويتنام شناخته مي شود اما ميراث ناخوشايندي نيز از او به جا مانده است.
بر اساس اطلاعاتي که در کتاب «سال هاي ليندون جانسون» (The Years of Lyndon Johnson) نوشته ي رابرت کارو آمده است، جانسون در مورد عملکرد طبيعي بدن خود اصلاً خجالت نمي کشيد و اگر در جايي نياز به دستشويي رفتن پيدا مي کرد همانجا بايد اجابت مزاج مي نمود. مهم نبود که او در آن زمان در کجا باشد و حتي براي اين که هميشه امکان دستشويي رفتن را در هر جايي داشته باشد دستور داده بود که دستيارانش همواره لگن مخصوص او را همراه داشته باشند.
7- جورج واشنگتن

جورج واشنگتن اولين رييس جمهور ايالات متحده بوده است. در روزگار وي نوشيدن مشروبات الکلي نه تنها بسيار معمول بود بلکه علناً مردم را تشويق به اين کار مي کردند.
بنابراين رييس جمهور ايالات متحده تصميم گرفت که خود يک کارخانه ي ساخت مشروبات الکلي تاسيس کند که بيش از هر کارخانه ي ديگري در ايالات متحده مشروبات الکلي توليد مي کرد. جالب اين که جورج واشنگتن يک نجار داشت که دائم الخمر بود اما او را اخراج نمي کرد با اين که بارها مضرات مشروبات الکي را براي کاري مانند نجاري که نياز به دقت و حواس جمعي فراوان داشت به او گوش زد کرده بود.
8- اندور جکسون

اگر چه اندرو جکسون را به خاطر دشمني هايش با سرخپوستان و مجبور کردن آن ها به ترک زادگاه و محل سکونتشان و همچنين علاقه ي فراوان او به دعوا و درگيري مي شناسند اما مشخص شده که وي عادات جالب ديگري نيز داشته است. جکسون يک طوطي داشت که به او ياد داده بود ناسزا بگويد. اين طوطي چنان بددهن بود که در مراسم خاکسپاري جکسون، حضار را با ناسزاهاي خود به شدت شوکه کرد به نحوي که مجبور شدند او را از محل برگزاري مراسم تدفين دور کنند.
9- دوايت آيزنهاور

دوايت آيزنهاور در دوران رياست جمهوري خود کارهاي بسيار جالبي انجام داده است. اما همه مي دانند که وي علاقه ي زيادي به بازي گلف داشت و به همين دليل سعي مي کرد در همه جا يک زمين گلف در اختيار داشته باشد حتي در کنار خانه اش. به همين دليل وي در سال 1954 دستور داد که يک زمين گلف کوچک در محل کار او آماده کنند.
اما هري ترومن سنجاب هايي داشت که به شدت به آن ها علاقه داشته و شخصاً به آن ها غذا مي داد. در ادامه سنجاب هاي ترومن دانه هاي خود را در زمين گلف آيزنهاور قايم کرده و باعث خراب شدن زمين او شده بودند.
به همين دليل آيزنهاور به افراد مسئول نگهداري زمين گلف خود دستور داده بود راهي براي خلاص شدن از دست سنجاب هاي ترومن پيدا کنند و حتي به شوخي گفته بود در صورت لزوم آن ها را بکشند. از اين رو مسئولين بيچاره نگهداري زمين سعي کردند سنجاب ها را بترسانند اما سنجاب ها هيچ توجهي به اين تهديدات نداشتند.
در ادامه آن ها براي سنجاب ها تله گذاشته و پس از گرفتن آن ها، سنجاب ها را در پارک هاي ديگر در شهر واشنگتن رها مي کردند. اما اين کار نيز تاثيري بر جمعيت سنجاب ها نداشت تا اين که آيزنهاور تصميم گرفت سنجاب ها را به طور کلي به مکان دور ديگري منتقل کند که در اين موقع ترومن برآشفته و او را دشمن حيات وحش خطاب مي کند.
10- رونالد ريگان

ستاره شناسي تنها براي کساني که شب را در صحرا يا بيابان مي گذرانند جالب نيست و حتي يکي از رييس جمهورهاي ايالات متحده نيز به شدت خود را درگير ستاره ها کرده بود. علاقه ي وي به ستاره شناسي و طالع بيني با استفاده از ستاره ها به دهه ي 60 بر مي گردد که ريگان به عنوان فرماندار کاليفرنيا در سال 1967 انتخاب شد.
وي مراسم سوگند خود را در ساعت عجيبي برگزار کرد: 12:10 نيمه شب. وي اين ساعت را به اين دليل انتخاب کرده بود که از نظر طالع بيني ستاره اي چنين ساعتي براي وي خوش شانسي و موفقيت مي آورد.
اما اين عادت ساده و قديمي بعد از 30 مارس 1981 که ريگان مورد سوء قصد قرار گرفت براي نانسي ريگان همسر وي به يک مشغوليت ذهني تبديل گرديد. بر اساس گزارش ها، قبل از اين حادثه، يک ستاره شناس مشهور به نام خوان کويگلي به نانسي ريگان هشدار داده بود که در چنين تاريخي اتفاق بسيار بدي براي او خواهد افتاد.
بعد از حادثه ي سوء قصد به رونالد ريگان، همسرش به کويگلي گفته بود که هروقت همسرش از خانه مي رود وي نگران مي شود. به همين دليل بر اساس کتاب خاطرات نانسي ريگان، رونالد ريگان همواره از کويگلي در نوشتن برنامه هايش مشورت مي گرفت.
منبع خبر: روزياتو

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید