الكل با روان انسان چه مي کند؟

لکل سيستم مغزي را سرکوب مي کند و فرد مصرف کننده کنترل و عقلانيتش را از دست مي دهد و خلق و خويش به تدريج تغيير مي کند؛ يعني فرد ممکن است وارد يک فاز عميق افسردگي شود.
به گزارش  آريا، دكتر علي فرهوديان، روانپزشک با حضوردر برنامه «مجله پزشکي» شبکه راديويي سلامت با بيان اينکه اختلالات خلقي مجموعه اي از اختلالات روانپزشكي هستند كه علامت اصلي آنها، روحيات و خلقيات فرد است؛ گفت: كه اين علامت ها مي تواند رو به پايين و افسردگي باشد و يا به سمت علائم مانيا و شيدايي يا خلق هاي بالا و يا تركيبي از اين ها باشد.
وي با تاکيد بر اينکه اختلالات خلقي داراي انواع و اقسام مختلف است، ادامه داد: هرچند كه مشخصه اصلي اختلالات خلقي، تغييرات در خلق و خو است؛ اما مي تواند عوارض و تغييراتي را در مورد تفكر فرد ايجاد كند. به طور نمونه افرادي كه علائم افسردگي پيدا مي كنند اصولا نسبت به دنيا بدبين و نااميد مي شوند؛ يا مي تواند موجب تغييرات حركتي و كندي در حركت يا حرف زدن شود.
اين روانپزشک در ادامه افزود: ممكن است فرد مبتلا به اختلالات خلقي، دچار بي قرار شود و علائم بيش فعالي و تحركي را در او مشاهده کنيد. از طرفي اختلالات خلقي داراي علائم حياتي هستند مثلا تغييراتي كه در خواب يا اشتهاي فرد ايجاد مي شود. البته بسته به نوع اختلالات خلقي و انواع آن، اين تغييرات مي تواند متفاوت باشد.
وي با بيان اينکه در هرصورت هر اتفاقي كه در اختلالات خلقي رخ دهد يك مشخصه واحد دارد، گفت: مشخصه واحد اختلالات خلقي اينست كه عوارض آن به شكل تغييرات در عملكردهاي شغلي، اجتماعي، تحصيلي و يا خانوادگي ايجاد مي شود و اختلالاتي روي مي دهد. پس فرد زماني دچار اختلالات خلقي شده است كه تغييرات عملكردي در حوزه هاي مختلف داشته باشد و خلق و خوش وي نيز تغيير كرده باشد .
فرهوديان با بيان اينکه خلق بالا يا خلق پايين بخشي از طبيعت انسان است، ادامه داد: همه ما درجاتي از افسردگي، خشم و… را تجربه مي كنيم و اين طبيعي است؛ اما گاهي بيماري رخ مي دهد و افسردگش علامت اصلي آن است. در صورتي كه اين علائم افزايش يايد، بايد به متخصص مربوطه مراجعه شود تا بيماري تشخيص و درمان شود.
وي در ادامه با تاکيد بر اينکه اختلالات خلقي در بسياري از مواقع يک اختلالات خلقي نيستند يعني يک دليل ديگري غير از دليل مغزي برايش وجود دارد؛ گفت: يعني عامل ديگري وجود دارد که مي تواند يک اختلال را توليد کند. منظور اين است که اگر در فردي تشخيص داديم که يک اختلال خلقي اتفاق افتاده است بايد خيلي حساس باشيم که شايد يک عامل بيروني يا جسمي غير از يک اختلال تعادل اوليه مغزي وجود دارد.
اين روانپزشک يکي از مهم ترين عللي که مي تواند اختلالات خلقي ايجاد کند را مصرف الکل و مواد دانست و تاکيد کرد: وقتي الکل به ميزان زياد مصرف شود خلق و خوي فرد را تغيير مي دهد؛ با وجود اينکه الکل به ظاهر علائم هيجاني ايجاد مي کند اما الکل سرکوب کننده سيستم مغزي است؛ يعني نه تنها مغز را تحريک نمي کند بلکه به شدت سرکوب مي کند.
وي در پايان اظهارداشت: دليل رفتارهاي فردي که الکل مصرف مي کند اين است که الکل سيستم مغزي را سرکوب مي کند در نتيجه فرد مهار، کنترل و عقلانيتش را از دست مي دهد و خلق و خوي فرد به تدريج تغيير مي کند؛ يعني فرد ممکن است وارد يک فاز عميق افسردگي شود اما فردي که الکل را ترک کند بعد از درمان ديگر افسرده نخواهد بود.