گندمهایی که از ۲۰ حاملگی ۱۶ مورد را سقط می‌کنند/درباره «تراریخت»، خوش خیال نیستیم

    کد خبر :75364

سردار غلامرضا جلالی با بیان اینکه نوعی گندم خاص وجود دارد که از هر ۲۰ بار حاملگی ۱۵- ۱۶ مورد منجر به سقط می‌شود، تصریح کرد: کاهش IQ ، افزایش یا کاهش نرخ باروری، و تأثیر روی شخصیت افراد توسط دستکاری در غذا ممکن است و در دستور کار دشمن قرار دارد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سازمان پدافند غیرعامل که در سال 1382 با تدبیر رهبرمعظم انقلاب برای رصد تهدیدات کشور پایه‌گذاری شد، یکی از سازمانهای پیشتاز در شناسایی تهدیدات صهیونیستها با بکارگیری ابزار محصولات ژنتیکی دستکاری شده (تراریخته) است. مصاحبه زیر در مشرق‌نیوز مربوط به تیرماه 1394، در زمانی است که ــ گرچه سازمان حفاظت محیط زیست و برخی دانشمندان بصورت سازماندهی نشده در مورد ابعاد تخریبی این محصولات هشدار می‌دادند ــ اما هیچ سازمان و نهادی در خصوص ابعاد امنیتی این محصولات هشدار نداده بود.

هشدارهای پرشمار این سازمان به بیداری نخبگان جامعه انجامید تا آنجا که اکنون جلوی تهدید این محصولات تا حد زیادی گرفته شده است. در ادامه با پاسداشت نگاه تیزبین این سازمان معظم، متن مصاحبه سردار غلامرضا جلالی تقدیم خوانندگان می‌گردد.

 

س: یکی از تهدیدات جهانی در حوزۀ کشاورزی، مسئلۀ بیوتروریسم است، چه تهدیداتی در حال حاضر از این ناحیه متوجه کشور است؟

جلالی: در فضای پدافند غیرعامل، با مسئله‌ای به‌ نام تهدیدات زیستی در فضای کشاورزی مواجه هستیم. معمولاً این مفهوم را با اصطلاح «اگروتروریسم» مطرح می‌کنند. در این اصطلاح اگرو از “agriculture” یا کشاورزی گرفته شده و تروریسم هم که اصطلاحاً به افراد یا گروه‌هایی اطلاق می‌شود که با داشتن مقاصد سیاسی و امنیتی در جهت ارعاب کشور، مردم و دولت در راستای منافع خودشان اقداماتی را انجام می‌دهند. اینجا در راستای اهدافشان از ابزار تهدیدات زیستی (بیوتروریسم) استفاده می‌کنند.

به نظر من تهدیدات زیستی در فضای کشاورزی استفاده یا جهت‌دهی و ساماندهی عامدانه تهدید زیستی در بستر موجود زنده است که این موجود زنده می‌تواند نباتات، ویروسها، باکتریها، پریونها، سموم و امثالهم یعنی در واقع عناصر ششگانه تهدید باشد که عامدانه دستکاری و مسلح شده است.

ممکن است اینجا بگوییم دو علت عامل این دستکاری است: اول آنکه ممکن است جهش مولکولی رخ بدهد و دستکاری منظم و آگاهانه انسان در آن دخیل نباشد.

دسته ای از تهدیدات اینگونه هستند و ما هم این تهدیدات را تهدیدات طبیعی قلمداد می‌کنیم، تهدیداتی که سیر طبیعی خودش را طی کرده است؛ مثل تأثیرات اقلیمی، گرم شدن و سردشدن، حرارت و… که باعث شده در این موجودات جهش مولکولی رخ دهد.

دستۀ دوم از این تهدیدات آنهایی است که مهندسی شده است و در واقع آن ژنها و مولکولها در موجودات زنده و نقش ژنوم آنها، در راستا و به نفع اهداف تعیین شده سازماندهی شده است. مثلاً ا گر دشمنی بخواهد در کشوری اثرات اساسی بلندمدت بگذارد، از طریق دستکاری موادغذایی می‌تواند این کار را انجام بدهد.

اینجا دیگر تروریسمی در کار نیست، بلکه کشوری، بخشی از کشورها یا چند کشور جهان را تحت تأثیر خودش قرار می‌دهد. مثلاً از طریق افزایش یا کاهش IQ ، افزایش یا کاهش نرخ باروری، افزایش یا کاهش ویژگیهای غذایی که در دستکاری غذا می‌تواند انجام بشود و تأثیر روی شخصیت افراد اقدام کند.

ما در اسلام هم داریم که حلال و حرام بودن غذا در نسل انسان، تربیت انسان، باطن و ماهیت انسان اثر می‌گذارد؛ حتی اینکه مادران، در دوران بارداری لقمه حرام یا شبهه‌ناکی خورده باشند، این لقمه در فرزندش هم اثر می‌گذارد.

پس این غذا، کیفیتش و ماهیتش در سلامت انسان اثر می‌گذارد. امروز هم علم ژنتیک، این مسئله را اثبات کرده است که می‌شود با ضعیف‌سازی یا غنی‌سازی موادغذایی، در افزایش یا کاهش قابلیتهای مثبت و منفی انسانی دستکاری کرد.

وقتی اینچنین موضوعی پیش می‌آید دیگر اصلاً کاربرد مفهوم تروریسم در فضای کشاورزی کاربرد درستی نیست، بلکه ما باید روی بحث «تهدیدات زیستی» در بخش کشاورزی تأکید کنیم، یعنی آن تهدیداتی که در 6 حوزه زیستی با 6 عنصر زیستی (باکتری‌ها، ویروس‌ها، پریون‌ها و …) انجام می‌شود و لذا ما باید اول مفهوم تهدیدات زیستی در بخش کشاورزی را داشته باشیم تا بدانیم با چه موضوعی و با چه چهارچوبی می‌خواهیم بحثمان را دنبال کنیم.

س: آیا کشورهایی هستند که بخواهند با دستکاری در مواد غذایی و کشاورزی اهداف خاصی را در جامعه مخاطب شان دنبال کنند؟

جلالی: طبیعتاً پاسخ مثبت است. برای اینکه اسنادی وجود دارد که رژیم صهیونیستی و بعضاً اروپایی‌ها این کار را انجام داده‌اند. ببینید اروپا در بیست تا سی سال گذشته سیاستی را تحت عنوان «سیاست کنترل جمعیت» اتخاذ کرده است. این سیاست باعث شده نسل اروپا بشدت پیر شود و در اثر این سیاست الگوی زندگی اروپایی به الگوی زندگی تک فرزندی یا بی‌فرزندی یا زندگی با یک حیوان خانگی یا زندگی همجنس‌بازانه تبدیل شده است. این چیزی است که خودشان هم اعلان کرده‌اند. نتیجه این الگو چی است؟ کاهش نرخ باروری کشور. هر کشوری برای اینکه بتواند کف نرخ باروری خودش را داشته باشد بصورتی که جمعیت خودش را ثابت و با قابلیت‌های فعلی حفظ کند، باید نرخ باروری اش بالای 2.1 باشد وگرنه نسل به سمت انقراض می‌رود. نرخ رشد جمعیت در کشورهای مسلمان عموماً (متأسفانه بجز ایران که البته در مورد ایران هم بتدریج در حال ترمیم است) بعضاً تا 4.5 است، یعنی تا 2.5 برابر.

اروپایی‌ها در یک برآورد استراتژیک گفته بودند اگر اروپا با همین نرخ رشد جمعیت و کشورهای مسلمان هم با همین نرخ رشد جمعیت بمانند، در سی سال آینده بیش از سه چهارم (75 درصد) اروپا در اختیار مسلمانان قرار خواهد گرفت. در آلمان، ایتالیا، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی این اتفاق رخ می‌دهد.

وقتی این چنین فضایی وجود دارد، اروپایی‌ها دو کار انجام می‌دهند. اول سیاستهای تشویق جمعیتی است که شما امروز می‌بینید در ایتالیا، اسپانیا و … اعمال می‌شود. دوم کاهش نرخ رشد جمعیت جامعه رقیب ــ که مسلمانان باشند ــ است. براین اساس در کدام چارچوب و با چه روشی جلو می‌روند؟ با روش دستکاری موادغذایی. یعنی

کاهش نرخ باروری جمعیت کشورهای مسلمان، استراتژی‌ای جدی برای رقبای ما یعنی اروپایی‌ها و برای دشمنان ما یعنی آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی است.

استراتژی دیگر، تسلط اقتصادی است. اینکه کشوری بازار موادغذایی و تولید و پرورش گونه گیاهی (اعم از مدل و نسل آن گیاه) یا موادغذایی خاصی را در اختیار بگیرد و گونه‌های رقیب را از بین ببرد و خودش را در زمینه آن نوع خاص انحصارگر کند. مثلاً فرض کنید حمله مگس زیتون به زیتون رودبار در خوشبینانه‌ترین حالت اینگونه توجیه می‌شود که رقیبی به زیتون‌های ما حمله کرده است که زیتون خودش را به ما بفروشد و در نگاه بدبینانه توجیه ما حمله دشمنی برای از بین بردن صنعتی از ما خواهد بود. حمله به ماهیان سردابی هم از همین حیث است.

س: بسترهایی وجود دارد که می‌تواند این سه مؤلفه را برای ما هم به فرصت تبدیل کند و هم به تهدید. این بسترها کدامند؟

جلالی: بستر مهم دانش بیوتکنولوژیکی است. دانش بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی عموماً فرصت‌ساز است و در کنارش تهدیدات خاص خودش را هم دارد که باید به تهدیداتش هم توجه کرد. اینکه تراریختگی که یکی از مباحث در حوزه بیوتکنولوژی است، به معنای دستکاری ژنتیکی گیاه در جهت اصلاح و برطرف کردن اشکالات، برای ما یک فرصت است ولی اگر سازوکار یا توان لازم را برای تشخیص تهدیداتی که در فرآیند اصلاح ژنتیکی گیاهانی که به‌عنوان اصلاح شده به ما عرضه می‌شود نداشته باشیم، این قضیه کاماً تهدیدزاست، یعنی نمی‌شود که اینجا خوش‌خیال باشیم که گندممان را از آمریکا می‌خریم یا فلان محصولمان را از جای دیگر و بعد اینجا هیچ کنترل و سپر دفاعی نداشته باشیم و بعد بگوییم اینجا همه چیز خوب است و هیچ مشکلی نداریم.

سازمان دارو و غذای آمریکا (FDA) دو استاندارد دارد؛ استانداردی برای داخل و استانداردی برای خارج از آمریکا. استاندارد داخل یعنی بررسی استاندارد محصول برای مصرف داخل و استاندارد خارج یعنی اینکه من تأیید می‌کنم ولی کسی داخل آمریکا نخورد. اولاً این استاندارد دوگانه تبعیض و اهانتی به سایر کشورهاست.

مثل اینکه شما گندم تراریخته را که برای دام خودت استفاده می‌کنید مهر FDA می‌زنید و به کشورهای دیگر می‌فروشید. این یعنی کلاس استاندارد سایر ملتها در حد حیوانات خودتان است.

این توهین بزرگی به ملتها در حوزه کشاورزی است که مثلاً شما داروخانه می‌روید، دارو می‌گیرید و می‌بینید مهر FDA دارد و بعدش نگاه می‌کنید می‌بینید نوشته external use (مصرف خارجی) یعنی برای استفاده خارج کشور آمریکا است نه داخل. وقتی برای خارج است یعنی شما بگیرید استفاده کنید، هر آسیبی داشت ما ببینیم و بعد آن ماده غذایی را طوری درست می کنیم که برای مردم خودمان آسیب نداشته باشد.

بنابراین ما باید در کنار بهره‌گیری از فرصت‌های بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی مثل تراریختگی، بشدت مراقب تهدیداتش هم باشیم و بدانیم این تهدیدات خاموش، دائمی و به سختی قابل کنترل هستند و ا گر ما می‌خواهیم این تهدیدات را نداشته باشیم باید الزامات پدافند زیستی و غیرعامل را در حوزه محصولات غذایی داشته باشیم. یعنی اینکه اولاً ما باید سامانه‌های تشخیصی‌مان را ارتقا بدهیم و به سطح کشورهایی که می‌خواهیم از آنها محصولی بخریم برسانیم. یعنی اگر سطح آزمایشگاه‌های ما دو است و سطح آنها چهار، ما برای اینکه بتوانیم با تهدیدات آنها مقابله کنیم و محصولی که می‌آید را بتوانیم تست کنیم، باید سطح آزمایشگاه هایمان را به چهار برسانیم.

دوم اینکه بانک اطلاعاتی داشته باشیم و در آن تمام نقشه‌ها، تمام ویروسها و تمام نمونه‌ها را داشته باشیم که بتوانیم کنترل خوبی اعمال کنیم و سوم اینکه نوعی ضمانت به لحاظ بهداشتی از طرف مقابل بخواهیم که او بگوید در کار محصول تراریختگی‌اش چه اصلاحاتی انجام داده است وخودمان هم قدرت تشخیص داشته باشیم.

وگرنه باید منتظر باشیم که یک محصولی بیاید و ما پنج یا 10 سال بعد متوجه شویم که آن محصولی که از آنها گرفته‌ایم و خوردیم، خیلی سرطان و کاهش باروری و … به بار آورده است. در مقاله‌ای می‌خواندم، نوعی گندم خاص وجود دارد که اگر خانم‌ها بخورند، از هر بیست بار حاملگی 15- 16 مورد به سقط ختم می‌شود.

پس هرکس می‌خواهد درحوزه بیوتکنولوژی حرفی بزند اول باید ابزار کنترلش را درست کند که شامل آزمایشگاه، بانک اطلاعاتی، نمونه‌های تخصصی، ضمانت و سایر اسناد می‌باشد تا برآن اساس بشود اطمینان داد که فلان محصول خارجی را می‌شود مصرف کرد و چون کشور ما مورد تهدید واقع می‌شود و اکثر رقبای ما، به ما به چشم دشمن نگاه می‌کنند لذا ما نمی‌توانیم در این زمینه به آنها اتکا داشته باشیم. بنابراین به نظر می‌رسد که توسعه ادبیات پدافندی در حوزه کشاورزی یک امر جدی است و نمی‌شود به اتکا به دانش غربی در این زمینه اکتفا کرد.

سامانه‌های تشخیصی، سامانه‌های کنترلی، سامانه‌های بانک اطلاعاتی در این زمینه باید توسعه پیدا کند و دانش بیوتکنولوژی هم برای اینکه بتواند خوب بشناسد و خوب تولید بکند باید پویا باشد. با این نگاه به نظر من ما نیاز به یک دانش بیوتکنولوژی بومی داریم.

باید بتوانیم محصولمان را خودمان تراریخته کنیم. ممکن است این تغییرات در دست خودمان هم آسیبهایی داشته باشد ولی چون دست خودمان بوده است می‌توانیم آسیب‌هایش را کنترل کنیم.

س: مؤثرترین عامل کاهش آسیب پذیری در بخش کشاورزی چیست؟

جلالی: منشأ آسیب‌ها خود ما هستیم. اولین آسیب این است که ما سامانه تشخیص تهدیدات زیستی در فضای کشاورزی را به اندازه کفایت تهدید نداریم، یعنی این سامانه قدیمی است، باید ارتقا پیدا کند و اصلاح شود به شکلی که توان تشخیص هرگونه تهدید را داشته باشد.

نکته دوم این است که ما باید بانک اطلاعات جامعی از این آسیب‌ها که در دنیا بوجود آمده است را داشته باشیم که با این بانک اطلاعاتی بتوانیم کنترل را اعمال کنیم و تشخیص بدهیم.

نکته سوم در این آسیب‌ها،کنترلهای کیفی برای کنترل کیفیت محصول است. به نظر من این کنترلها در نظام واردات ما ضعیف است. حالا ممکن است که بخشی از آن به دلیل تحریم باشد که ما نتوانیم از هر فروشنده‌ای در دنیا خرید کنیم و مجبور شویم از فروشنده خاص تهیه کنیم و این فروشنده خاص هم چون انحصاری است، شرط خاص خود را تحمیل می‌کند که طبیعتاً در حوزه خرید، ما بعضاً با این دست از مشکلات مواجه می‌شویم.

همین چند روز پیش هم شنیدم ریاست محترم جمهوری هم گفته بودند که این مورد تأمین اقلام مورد نیاز بخش کشاورزی مورد تأیید بنده نیست و اساساً این رویکرد درستی نیست و ما هم احساس می‌کنیم که اینچنین مشکلی را در این بخش داریم.

یک بعد دیگر مسئله سموم است. سموم استفاده شده در مواد غذایی تأثیرات بدی دارند. ضمن اینکه سموم ناخالص هستند. الآن سمومی که در موادغذایی استفاده می‌شود دوره عمر بالایی دارند و بعد از اینکه میوه هم چیده می‌شود و محصول بیرون می‌آید، این سموم هنوز در میوه وجود دارد. این سموم می‌تواند سلامت انسان را مورد تهدید قرار دهد.

پس به نظرم بازنگری از سموم شیمیایی به سمت روشهای طبیعی از یک طرف و از طرف دیگر هم اقدامات کنترلی دقیق و سختگیرانهای در خصوص سموم باید انجام شود، وگرنه ما با پدیده ای به نام رشد 400 درصدی سرطان مواجه می‌شویم.

این رشد عوامل زیادی دارد که یک بخش آن همین آلودگی است. در دنیا تولید محصولات ارگانیک، یعنی بدون استفاده از سموم، چه در دام مانند مرغ و گوشت و چه در حوزه‌های غذایی کاملاً مورد توجه قرار گرفته است.

به نظر من هم باید رویکرد جدی‌ای در این حوزه داشته باشیم. یعنی هم اصلاح مدیریتها و دقتها و هم ارتقا کیفی سیستم تشخیص. بومی‌سازی و در واقع کنترل شدید روی حوزه سموم هم بعد مهم دیگر است که می‌تواند به شدت برای ما مؤثر باشد.

س: آیا شما از منظر پدافند غیرعامل قائل به خودکفایی در کشاورزی هستید؟ اگر هستید چه راهکارهایی دارید تا بتوانیم در حوزه های کشاورزی به خودکفایی برسیم؟

جلالی: ما باید به الگوی بومی خودمان در خودکفایی برسیم که بر اساس استعدادها و ظرفیتهای خود ما باشد. منظور این است که ما باید به یک مفهوم آمایش سرزمینی کشاورزی برسیم که بر استفاده از مزیتهای سرزمینی و اقلیمی، در جهت تأمین نیازمندی‌ها اساسی و اولویت بندی تأمین نیازمندیهای اساسی رده اول و بعد سایر نیازمندیها متکی باشد.

بحث ساماندهی آب را هم داریم که در واقع می‌گویند مصرف آب چقدر باشد، کجا باشد و کجا چه مزیت داریم؟ درباره طرح آمایش سرزمینی کشت و کشاورزی هم باید به این نکات توجه کنیم که اولا در این طرح نیازهای اساسی را تلف نمی‌کنیم، دوم اینکه تناسب اقلیم و محصول را تنظیم کنیم، سوم هم اینکه بتوانیم تنظیمی در تولیدات داشته باشیم که کشاورز یک سال زیاد نکارد سال بعد کم، تا در تأمین نیازهای اساسی کشور دچار مشکل نشویم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید