مردي که براي پول، کودک خود را به ديوار کوبيد!

    کد خبر :70607

سحرگاه پنج شنبه گذشته درحالي که قاضي ويژه قتل عمد مشهد مشغول رسيدگي به يک پرونده جنايي در شمال شهر بود ناگهان صداي زنگ تلفن همراه رشته سخنان وي را بريد و سکوت صبحگاهي در محل حکمفرما شد.
به گزارش آريا، به دنبال اين واقعه يکي از ماموران انتظامي از آن سوي خط به قاضي کاظم ميرزايي گفت: «اجساد زن جوان و يک نوزاد در زميني محصور واقع در منطقه ناظريه مشهد و ابتداي جاده کمربندي سبز کشف شده است.»
مقام قضايي ادامه تحقيقات درباره پرونده جنايي مذکور را به وقت ديگري موکول کرد و به همراه کارآگاهان اداره جنايي عازم جاده مشهد – چناران شد.
درحالي که خودروهاي پليس آژير کشان از رانندگان عبوري مي خواستند تا راه را براي عبور نيروهاي انتظامي باز بگذارند، مقام قضايي به صورت تلفني مشغول بررسي موضوع و چگونگي کشف اجساد شد.
مامور انتظامي کلانتري محل عنوان کرد: مردي که اجساد همسر و فرزندش پيدا شده به همراه پسرعمويش در کلانتري حضور دارند و مدعي هستند که زن جوان از 3 روز قبل براي رفتن به منزل پدر شوهرش از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است.»
در اين هنگام بود که قاضي ميرزايي با طرح چند سوال تلفني ديگر و در حالي که دستور حفظ صحنه حادثه را صادر مي کرد از نيروهاي انتظامي خواست 2 مرد مذکور نيز براي پاره‌اي توضيحات در کلانتري حضور داشته باشند!
حدود 20 دقيقه بعد کارآگاهان ورزيده اداره آگاهي و قاضي ويژه قتل عمد وارد زمين بزرگي شدند که ديوارهاي بلندي از آجر اطراف آن را محصور کرده بود.جسد زني که آثار شکستگي جمجمه بر سر وي مشهود بود، خون آلود روي خار و خاشاک قرار داشت. نوع پوشش زن جوان بيانگر آن بود که وي لباس هاي بيرون از منزل پوشيده اما خون هاي ريخته شده در محل نشان مي داد که جنايت در همين زمين محصور رخ داده است.
لحظاتي بعد جسد نوزاد 11 ماهه اي که در آن سوي ديوار افتاده بود، چشم هاي رهگذران و رانندگان عبوري را اشکباران کرد. اين نوزاد نيز به طرز دلخراشي به قتل رسيده بود که به احترام خوانندگان از بيان جزئيات آن معذوريم.
تحقيقات در اطراف محل کشف اجساد و همچنين بررسي جاي جاي اين زمين بزرگ نشان مي‌داد که زن 25 ساله به زور وارد اين زمين نشده و فردي که او و پسر کوچکش را به قتل رسانده با وي آشنا بوده است چرا که هيچ اثري از تخريب و يا درگيري در محل ديده نمي شد و تنها قطرات خوني که بالاي بخشي از آجرهاي ديوار ريخته بود، اين پرونده جنايي را وارد مرحله جديدي مي کرد.
در اين هنگام کارآگاهان اداره جنايي همسر مقتوله را به صحنه کشف اجساد انتقال دادند. قاضي که از فاصله اي چند متري رفتار و حرکات او را با دقت خاصي زيرنظر گرفته بود متوجه شد که مرد 31 ساله درحالي که سعي مي کند اضطراب خود را پنهان کند از نگاه کردن به قسمتي از زمين که خون آلود بود هم وحشت دارد.
اين مرد که مدام اشک هايش را پاک مي کرد در پاسخ به سوالات کارآگاهان درباره چگونگي ماجرا گفت: روز سه شنبه گذشته من از منزلم در گلبهار خارج شدم و همسرم نيز قصد داشت به منزل پدرم در مشهد برود. او لوازم پسرم را داخل ساک ريخت و بعد از من به سوي مشهد حرکت کرده بود ولي ديگر از او اطلاعي نداشتم تا اين که صبح روز چهارشنبه وقتي فهميدم که به منزل پدرم نرفته است احتمال آدم ربايي دادم و به همين خاطر شکايتي را در دادسراي گلبهار مطرح کردم و خودم به همراه پسرعمويم در همين مسير به جست وجو پرداختيم يکي از بستگانمان هم نزد فال بيني در منطقه کوثر مشهد رفته بود که آن فال بين از طريق نگاه کردن در آينه گفته بود همسر و فرزندم را کشته و اجساد آن ها را در بيابان انداخته اند. همين موضوع مرا به بيابان هاي حاشيه جاده گلبهار- مشهد کشاند تا اين که اجساد آن ها را به همراه پسر عمويم در زمين چهار ديواري يافتيم و موضوع را به کلانتري اطلاع داديم!
اين همان جملاتي بود که مامور انتظامي به صورت تلفني و در مسير حرکت به سمت ناظريه (محل کشف اجساد) براي قاضي ويژه قتل عمد بازگو کرد بنابراين قاضي ميرزايي که به روشني دريافته بود سخنان اين مرد تنها يک سناريوي ساختگي است، دستور بازداشت وي را صادر کرد و بدين ترتيب مرد 31 ساله توسط کارآگاهان به داخل خودروي پليس هدايت شد و همان جا در حضور مقام قضايي مورد بازجويي هاي تخصصي قرار گرفت.
تنها متهم اين پرونده جنايي که مي دانست حرف هايش را کسي باور نمي کند و هر بار در پاسخ به سوالات فني عاجز مي ماند، ناگهان فرياد زد! «خودم کشتم!» قاضي و کارآگاهان که منتظر همين جمله بودند او را به آرامش دعوت کردند تا اين که لحظاتي بعد لب به اعتراف گشود و گفت: وضعيت مالي ام خوب نبود از حدود 5 ماه قبل خودم و همسرم را بيمه عمر کرده بودم تا اين که فکر دريافت پول از بيمه به سرم زد. از حدود 4 روز قبل نقشه مي کشيدم که چگونه همسرم را به قتل برسانم و پول بيمه عمر او را بگيرم! وقتي داستان قتل را تکميل کردم و فهميدم که با اين نقشه کسي به من مشکوک نمي شود مقدمات اجراي قتل همسر و فرزندم را فراهم کردم. صبح روز دهم مرداد ابتدا خودم از منزل بيرون آمدم تا همسايگان ببينند که همسرم به تنهايي از منزل بيرون مي رود اما با او در کنار فضاي سبز قرار گذاشته بودم به او گفتم من به منزل يکي از دوستانم مي روم وقتي زنگ زدم، بيا کنار فضاي سبز تا با هم به مشهد برويم. با اين نقشه همسر و فرزند 11 ماهه ام را سوار خودروي آردي کردم و به سوي مشهد به راه افتاديم. سلاح شکاري ساچمه زني را هم با خودم برداشتم چرا که برخي از اوقات به همراه همسرم نشانه زني مي کرديم. آن روز هم عصر بود که آن ها را به داخل زمين بزرگ محصوري بردم که از قبل شناسايي کرده بودم. زيراندازها را انداختم و مشغول تيراندازي شديم که ناگهان از پشت سر و از فاصله نزديک به سر همسرم شليک کردم و او در حالي که فرزندش را در آغوش گرفته بود و رها نمي کرد خون آلود به زمين افتاد. در اين لحظه پسر11 ماهه ام را از زير پيکر غرق به خون همسرم در حالي بيرون کشيدم که گريه مي کرد و جغجغه اش در زير جسد مادرش مانده بود. او را به ديوار آجري کوبيدم و پيکرش را به آن سوي حصار انداختم. بعد از آن هم اسلحه و گوشي تلفن همراه همسرم را شکستم و در بيابان انداختم. متهم اين پرونده هولناک جنايي ادامه داد: لوله اسلحه را نيز که شکسته بودم به داخل منزل متروکه اي در منطقه گلبهار پرت کردم.
با اعترافات صريح متهم،در حضور مقام قضايي و کارآگاهان اداره جنايي، وي به مقر پليس آگاهي خراسان رضوي انتقال يافت تا بررسي هاي بيشتري درباره انگيزه ابهام آميز وي از ارتکاب اين جنايت وحشتناک صورت گيرد.به همين خاطر قاضي کاظم ميرزايي روز گذشته با صدور دستوراتي براي کشف آلت قتاله از کارآگاهان خواست درباره انگيزه متهم تحقيقات بيشتري انجام دهند چرا که هنوز زواياي تاريکي در اين پرونده جنايي به چشم مي خورد و انگيزه قتل نيز در هاله اي از ابهام است.
روز گذشته گروه ويژه اي از کارآگاهان اداره جنايي مامور تحقيق در اين پرونده و اجراي دستورات قضايي شدند. آنان موفق شدند ساک لوازم کودک را به همراه اسلحه شکسته و ديگر لوازم در بيابان هاي منطقه وزيرانداز و پتوها را در مکان هاي مورد ادعاي متهم کشف کنند.
بررسي هاي بيشتر درباره اين جنايت فجيع روز گذشته در حالي ادامه يافت که هنوز جمله قاضي ويژه قتل عمد قبل از حضور در صحنه کشف اجساد در ذهنم رژه مي رفت «اين پرونده جنايي هم بسته شد».

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید