۶۰درصد قاچاق ؛ از مبادی رسمی

    کد خبر :67845

 

قاچاق کالا پدیده‌ای شوم است‌و خسارت‌های جبران‌ناپذیری‌بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و امنیتی جامعه وارد می‌کند

قاچاق کالا، یکی از مهم‌ترین عوامل عقب‌ماندگی و آسیب‌های اقتصادی در کشورهاست. برای برخورد با این پدیده غیرقانونی که سال‌هاست در کشور ما ریشه دوانده و بسیار نیز دیده می‌شود، باید ابتدا مفهوم آن را شناخت و عوامل موثر در پیدایش آن را بررسی کرد. متاسفانه این پدیده آثار منفی بسیاری از جمله : ایجاد اختلال در فضای اشتغال، تولید و سایر عرصه‌های اقتصادی در پی خواهد داشت.

به گزارش بازتاب  به نقل از قانون ، افزایش پدیده قاچاق و تاثیر مخرب آن در امر تولید، تجارت قانونی، سرمایه‌گذاری و اشتغال خطر بسیار بزرگی است که باید با جدیت تمام با آن مبارزه کرد. همه دستگاه‌هایی که به نحوی می‌توانند در این امر دخیل باشند، موظفند سهم خود را در این مبارزه ایفا کنند. این پدیده به عنوان یک معضل اقتصادی و اجتماعی و حتی امنیتی امروزه در جوامع مختلف مطرح است؛ که به طور معمول از طریق مبادی ورودی مرزها و شهرهای مرزی صورت می‌گیرد و به گفته مسئولان در حال حاضر شاهد هستیم که 60درصد قاچاق کالا از مبادی رسمی به کشور صورت می‌گیرد که این مساله بسیار قابل توجه‌و تامل است.

عوامل گسترش قاچاق

همان‌گونه که می‌دانید شرایط جغرافیایی مناطق مرزی از مهم‌ترین عوامل گسترش و توسعه قاچاق انسان، کالا و … است. وجود محرومیت‌های شدید اقتصادی، همچنین میزان نرخ بالای بیکاری در مناطق مرزی باعث شده زمینه های مناسبی جهت ایجاد اشتغال سالم و پایدار ایجاد نشود و ساکنین این مناطق برای کسب درآمد به فعالیت‌های غیرقانونی و قاچاق کالا، مواد مخدر، اسلحه، سوخت و غیره روی آورند. از دلایل دیگری که می‌توان برای گرایش افراد به پدیده قاچاق برشمرد، سود بالای آن است.

متغیرهای موثر

قاچاق کالا در ایران، از حجم و گستره بالایی برخوردار است به گونه ای که بسیاری از مناطق کشور را در بر گرفته و آثار سوئی نیز بر اقتصاد کشور برجا گذاشته است. در گسترش آن عوامل متعددی دخالت دارند که شاید شناخت آن‌ها بتواند در کنترل و جلوگیری از این پدیده موثر باشد. قاچاق کالا پدیده‌ای است شوم که اثرات و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و… بر پیکر جامعه وارد می‌کند. متغیرهای مختلف و موثر در زمینه قاچاق کالا به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه توضیح داده خواهند شد. متغیرهای زمینه‌ای قاچاق، عواملی هستند که بستر و شرایط وقوع فعل قاچاق را به صورت کلی آسان ساخته و به آن دامن می‌زنند. این عوامل عبارتند از: ضعف تولیدات داخلی، ممنوعیت و محدودیت ورود و صدور برخی کالاها، ناکارآمدی سیستم کنترل مرکزی، به‌روز نبودن سیستم گمرکی، فساد اداری، نبود کنترل بر نظام گردش پولی و مالی، ناکارآمدی قوانین و مقررات مرتبط با قاچاق کالا، نبود نظارت دقیق بر ناوگان حمل و نقل دریایی و خشکی، نابسامانی اسکله‌ها، تعداد گمرکات، توسعه‌نیافتگی مناطق مرزی، نابسامانی سیاسی و اقتصادی برخی همسایگان، گستردگی مرزهای آبی و کوتاهی مسیر، بروکراسی حاکم بر تجارت فرامرزی، ضعف در مبارزه فرهنگی با قاچاق کالا، کم‌توجهی به ارزش‌های دینی و ضعف در آگاه‌سازی افراد جامعه. هر کدام از این عوامل به تنهایی کافی است تا زمینه ورود افراد به این پدیده فراهم شود. علاوه بر متغیرهای زمینه‌ای قاچاق، عوامل دیگری نیز در این پدیده موثرند که می‌توان به متغیرهای موثر بر رفتار قاچاقچیان اصلی اشاره کرد. منظور از قاچاقچیان اصلی اقدام‌کنندگان، افراد اصلی و رده اول قاچاق کالا هستند که با استفاده از سرمایه و امکانات خود تصمیم به وارد کردن یا خارج کردن قاچاق کالا می‌گیرند. این افراد از دانه درشت‌ها نیستند، بلکه طراحان و عاملان رده اول هستند که با سرمایه خود دست به این کار می‌زنند. متغیرهای موثر بر این حوزه عبارتند از: میزان تعرفه، نرخ ارز، پایین بودن ریسک قاچاق کالا، سودآوری، سوءاستفاده از امتیازات ویژه، پرداخت یارانه به برخی کالاها، قانون‌گریزی و قوانین و مقررات مبادلات مرزی. متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که بر رفتار کارگران و عوامل قاچاقچیان موثر هستند. این متغیرها به عواملی اشاره می‌کنند که فعل کارگران و عوامل قاچاقچیان اصلی یعنی فعل افراد رده دوم را که معمولا شامل کارگران، باربران، کولبران، رانندگان، انبارداران و واسطه ها می‌شوند، تحت تاثیر قرار می‌دهند. این‌ها کسانی هستند که از قاچاقچیان اصلی مزد دریافت می‌کنند. این متغیرها شامل فقر نسبی یا مطلق، بیکاری، بی‌اطلاعی از قوانین و مقررات، برداشت از مفهوم قاچاق،پنداشت‌های مذهبی در جوامع مرزنشین و روابط خویشاوندی دو سوی مرزها می‌شوند. علاوه بر این، متغیرهای موثر بر رفتار توزیع کنندگان کالاهای قاچاق نیز در سطح سوم قاچاق کالا موثرند. در این سطح قاچاق کالا، توزیع‌کنندگان و عرضه‌کنندگان قرار دارند. رفتار این افراد، به عنوان خریدار، عمده‌فروش، خرده‌فروش و عرضه‌کننده کالا به مصرف‌کنندگان نهایی، بخش مهمی از قاچاق کالا را تشکیل می‌دهد. این عوامل عبارتند از: قانون‌گری، بی‌اطلاعی از قوانین و مقررات، سودآوری، عدم کنترل و نظارت بر نظام توزیع و قابلیت رهگیری کالا و برداشت از مفهوم قاچاق. در متغیرهای موثر بر رفتار مصرف‌کنندگان، در واقع به علت مصرف کالا ی قاچاق توسط مردم اشاره می‌شود که شامل قیمت نسبی کالاها، کیفیت کالاها، ارزش‌های مصرفی، هنجارهای مصرفی، تبلیغات رسانه‌ای، ضعف ملی‌گرایی مصرفی و اطلاع‌رسانی نکردن در مورد قاچاق کالا می‌شود.

60درصد قاچاق، از مبادی رسمی

در این زمینه چندی پیش سردار سیدمجید میراحمدی اظهار کرد: اقتصاد کشور در دو بخش قاچاق کالا و انسان و مواد مخدر تهدید می‌شود و حداقل ۳۰ درصد اقتصاد کشور تحت تاثیر این تهدیدها قرار دارد. متاسفانه سنگ اندازی‌های درونی در امر مبارزه با قاچاق وجود دارد که این سنگ اندازی‌ها و آلودگی‌ها، مبارزه با قاچاق کالا را آسیب‌پذیر کرده است، در همین راستا، فرمانده نیروی انتظامی در دیدار با فرمانده معظم کل قوا گزارشی از قاچاق کالا ارائه کرد و ایشان نیز امر کردند پلیس در گمرک مستقر شود. جانشین معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح با بیان این که ۶۰ درصد از قاچاق کالای کشور از مبادی رسمی انجام می‌شود، گفت: مبارزه با قاچاق، به افراد باصلاحیت نیازمند است. در بحث مبارزه با قاچاق کالا برخی فشارهای پنهان بر مسئولان و سربازان این امر را شاهد هستیم. برخی فشارها از سوی عده‌ای از مقامات بر افرادی که شجاعانه با تملک اراضی ملی مبارزه کرده و از حقوق مردم دفاع می کنند، وارد می‌شود. مبارزه با فساد باید به سوی مبارزه با سرپنجه‌های اصلی حرکت کند و منشا این مفاسد را بخشکاند.

نداشتن عزم سیاسی برای مبارزه

در این زمینه غلامحسین خورشیدی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه می‌گوید: من چند سال پیش به صورت مستقیم در گمرک به عنوان مشاور فعالیت داشتم. واقعیت این است؛ بحثی که در مساله قاچاق وجود دارد، ورود قاچاق از مبادی رسمی به اشکال دیگر آن می‌چربد و شاید مهم‌ترین دلیل آن نیز این باشد که اراده‌ قابل قبول و توانمندی برای مبارزه با قاچاق وجود ندارد این اراده همان چیزی است که در کشورهای غربی به «عزم سیاسی قوی» موسوم است؛ بنابراین وقتی که محیط، سازمان اجتماعی‌ یا سازمان‌هایی که در راس سیاست جامعه هستند، چنین اراده‌ای ندارند، تنها با حرف و شعار، مشکل قاچاق در کشور حل نمی‌شود.

حتی صریح بگویم شاید بسیاری از کسانی که به امر قاچاق وارد می‌شوند وابسته به بخش بالادستی جامعه هستند و از همین مساله برای ورود به قاچاق سوءاستفاده می‌کنند که این امر خود یکی از جنبه‌های فساد محسوب می‌شود. برای مثال وقتی شما بخواهید با فساد مبارزه کنید و عاملان آن را از میان بردارید و در واقع در کشور را فسادزدایی کنید، ابتدا باید ببینید تا چه اندازه برای این موضوع اراده وجود دارد و آیا شما از نظر سیاسی در این امر پشتیبانی خواهید شد یا نه. در واقع بسیاری از کسانی که در امر قاچاق دخالت می‌کنند، به نوعی حمایت می‌شوند و اگر هم اراده‌ای برای مبارزه وجود داشته باشد، دست مبارزه‌کننده بسته خواهد بود و در نهایت راه به جایی نخواهد برد. در چنین وضعیتی نمی‌توان انتظار داشت مبارزه با قاچاق به صورت جدی تحقق یابد و جلوی آن گرفته شود. در این مورد اصل مطلب به نبودن اراده سیاسی برای مبارزه با قاچاق و حتی تبدیل این امر به محلی برای ایجاد حاشیه درآمدی برمی‌گردد.

کسانی که قاچاق می‌کنند، می‌دانند که در ازای کاری که آن‌ها انجام می‌دهند، سودی نیز باید به عده دیگری برسد و طبیعتاکسانی که سود می‌برند به راحتی حاضر نمی‌شوند که از سر این سفره سود بلند شوند و اجازه دهند که این سفره جمع شود. به هر حال، مبارزه با قاچاق با شعار و حرف امکان پذیر نیست. مبارزه با انواع فسادها در جامعه نیز چنین وضعیتی دارد واگر عزم سیاسی وجود نداشته باشد در واقع با هیچ یک از انواع فساد در کشور نمی‌توان جدی مبارزه کرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید