معمای شیخ نور/ ناطق نوری می خواهد در سیاست نقش آفرینی کند؟

    کد خبر :66501

شیخ محاسن سفید مازندرانی بر خلاف تمامی ادعاهایی که برخی پشت سرش به راه اندختند، نه کنج عزلت اختیار کرد و نه ردای سیاست را بر زمین گذاشت.
شیخ نور که زمانی در فکر بازگشت به زادگاهش بود، اما گویی مرگ نابهنگام آیت‌الله هاشمی بزرگترین شوک سیاسی را به او وارد کرد تا با بازتولید سیاست‌ورزی‌اش بار دیگر در عرصه سیاست صحنه‌گردان باشد و رسالت سیاسی جدیدی را برای خود تعریف و تبیین کند.

خلا آیت‌الله هاشمی، ناطق را در شرایطی قرار داد که به نظر می‌رسد بزنگاه تاریخی و سیاسی مهمی است. به راه انداختن دومینویی از استعفاها در دفتر بازرسی بیت رهبری و هیات موسس دانشگاه آزاد، ناطق را به معمایی در اتمسفر سیاسی این روزهای ایران تبدیل کرده است. شیخ نور با رد تمامی مسئولیت‌هایی که از هر طرف به وی توصیه می‌شود، تبدیل به «معمای ناطق» در عرصه سیاسی این روزهای ایران شده است. تصمیمات ناطق را اگر با کمی مصامحه و بی‌پروایی کنار هم مانند پازل چینش کنیم، به نظر می‌رسد که او به مرحله‌ای از سیاست گام گذاشته که به نوعی با وانهادن عرصه بازیگری نقش کارگردانی را انتخاب کرده که سر آن دارد حلقه وصل بین دو جریان اصلی کشور را بازی کند.

تغییر و تحول در شیوه سیاست‌ورزی علی‌اکبر ناطق‌نوری در ماه‌های اخیر از چشم کمتر سیاستمداری مهجور مانده است. زمینه و بستری که در وضعیت کنونی ناطق پای در آن نهاده به نوعی ابهام‌انگیز نیز هست.

در همین خصوص جلال جلالی‌زاده عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در مورد نوع سیاست‌ورزی این روزهای ناطق به «ابتکار» می‌گوید: از جمله کسانی که جزو پیشروان انقلاب بوده‌اند و فعالیت‌های مهمی در آن فضا داشته‌اند و در کسوت روحانی نیز بوده‌اند، آقای ناطق بود. ایشان با پشت سر گذاشتن تجربیات سیاسی مختلف به نتایجی رسیده‌اند که بیشتر به سویه‌های اصلاح‌طلبی نزدیک شده‌اند. گرایش وی در شرایط فعلی به سمت مردم و مطالبات مردمی است تا جایی که عطای پست‌های دولتی و حکومتی را یکی پس از دیگری به لقایش سپرده تا در فضای آسوده‌تری این حرکت را بپیماید و اتخاذ این راهبرد نشان از هوشیاری ناطق است.

این اظهارات جلالی‌زاده در حالی است که برخی از اصولگرایان همچنان معتقدند که ناطق از چهره‌های بسیار موثر متعصب و در عین حال باتجربه جریان اصولگرا است که در یک روند حرکتی به دلیل حرکت‌هایی که صورت گرفت رنجیده شد و تا حدودی از صحنه فعال سیاسی فاصله گرفت.
در این میان شاید یکی دیگر از اتفاقات مهم در خصوص ناطق نوری دیدار اخیر او با مولوی عبدالحمید شخصیت برجسته اهل تسنن بود که در شرایط فعلی بسیاری از توجه ها به خود جلب کرد.

جلالی‌زاده که در این دیدار مولوی عبدالحمید را همراهی می کرد، درباره جزئیات آن گفت: دیداری که با ایشان داشتیم بیشتر بحث حول محور ادیان و مذاهب بود. اگرچه مباحث دیگری نیز در این دیدار مطرح شد؛ این دیدار به این منظور بود که با توجه به نفوذ وی در سطوح بالای قدرت شاید بتوانند در مورد مولفه‌هایی چون اجرای قانون اساسی، حمایت از مشارکت همه ایرانیان در صحنه‌های مختلف سیاسی و تبیین حقوق شهروندی را روشن کنند و در این مورد راهگشا باشند.

جلالی زاده ادامه داد: احساس می‌شود که آقای ناطق روزبه‌روز به پختگی سیاسی می‌رسند و تجربه لازم در این وادی را هم پیدا کرده است. مسئله مهم اینجاست که آقای ناطق با تحرکاتی که انجام می‌دهد به تدریج در باور مردم جا خوش می‌کنند. نبود کسانی چون آیت‌الله هاشمی و دیگران به نوعی ناطق را در این راستا در محوریت قرار داده است. مسائل و ایده‌هایی که آقای ناطق بیان می‌کنند و همچنین مذاکرات و گفت‌وگوهای ایشان با گروه‌های مرجع سیاسی دارد قابل تقدیر است.

وی در پاسخ به این سوال که آیا نشانه‌های تحول در سیاست‌ورزی ناطق را می‌بینید یا اینکه جریان تحول‌خواه می‌تواند از ظرفیت سیاسی وی بهره ببرد گفت: تجربه سیاسی ثابت کرده که معمولا کسانی که از رویکردهای رادیکال اصولگرایانه فاصله می‌گیرند بازگشت آنها به همان پناهگاه سخت و دشوار و به نوعی ناممکن است. به هم دلیل است که آقای ناطق در شرایط فعلی رویکردهای اصلاح‌طلبانه‌اش بر رویکردهای اصولگرایانه‌اش چربش بیشتری دارد. با تمرکز بر بیان، موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌هایی که ناطق داشته به نظر می‌رسد که فاصله وی با اصولگرایان به نوعی زیاد شده است و شکاف‌ها بین او تندروهای اصولگرا عمیق شد است. جایگاه و سابقه سیاسی و محوری بودن آقای ناطق به گونه‌ای است که در فرایند سیاسی و تحولات سیاسی آینده می‌تواند به عنوان مرجع قرار بگیرد.

اما از سویی امیر محبیان تئوریسین برجسته اصولگرا بر سویه‌ها و رگه‌های اصولگرایی ناطق تاکید دارد و در این مورد معتقد است: مدتی پیش ایشان اعلام کردند که مثل یک مربی در کنار خواهد ماند و در صحنه بازی به عنوان یک بازیگر عمل نمی‌کنند. این پیشنهاد هم پیشنهاد خوبی بود هر چند بسیاری نظرشان این بود که با توجه به نقشی که در جریان اصولگرا داشته‌اند و در عین حال نیاز جریان اصولگرایی به ایشان در صحنه همچنان باقی بماند و ایفای نقش کند. اما در عین حال ایشان نپذیرفت و به حوزه‌ای که لواسان دارند اکتفا کردند و فعالیت فرهنگی خود را در آنجا ادامه دادند اما گه گاهی شنیده می‌شود صحبت‌هایی که در این زمینه می‌شود به نظر می‌رسد که یک سیاستمدار به راحتی نمی‌تواند عرصه سیاست را ترک کند و نباید کنار گذاشته شود.

این تحلیلگر اصولگرا همچنین درخصوص گرایش اصلاح‌طلبانه ناطق نوری معتقد است: تحلیل و دسته‌بندی به این شکل را نمی‌توانم بپذیرم، آن چیزی که اهمیت دارد این است که جریان اصولگرایی تعریف روشنی داشت و در منشور جامعتین زمانی که مطرح و چارچوب‌ها روشن شد که آقایان ناطق و دیگر چهره‌های موثر در این راستا حرکت می‌کردند اما تحولات سیاسی موجب شد که تا حدودی سرعت تحولات برخی از افراد را از میدان به در کند یا اینکه آنها ترجیح دادند در فضای بازی‌هایی که ناثواب می‌دانستند خودشان را کنار بکشند. در هر حال این موجب شد که صحنه فعالیت‌های سیاسی از وزن خودش تهی شود.

محبیان به تغییرات عمده در مشی و سیاست‌ورزی ناطق اشاره می‌کند و تحرکات اخیر وی را در میدان دیگری تحلیل می‌کند و می‌گوید که «به نظر می‌رسد آقای ناطق بازنگری داشته باشند و با توجه به تغییر شرایط در جریان اصولگرا به عنوان یک عنصر موثر در مجموعه تصمیم‌گیرندگان یا فعالان جدی نقش ایفا کنند؛ به ویژه در جامعه روحانیت مبارز که با ایجاد تعادل در جریان اصولگرا و رسیدن به یک روند معقول عملا به نظرم صحنه سیاسی ما هم متاثر خواهد شد و ایشان می‌توانند در کنار بقیه چهره‌های موثر در جریان اصولگرایی به شکل تشکیلاتی بر سرنوشت کشور تاثیر مثبتی بگذارد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید کرد: به نظر می‌رسد با توجه به تغییراتی که در جریان اصولگرایی در سال‌های اخیر رخ داده نه به شکل گذشته که شمایل شیخوخیت داشت بلکه به شکل درست یعنی مدنی،حزبی و تشکیلاتی از بدنه ساماندهی مجددی صورت گیرد و کسانی چون ناطق، لاریجانی، باهنر و مرتضی نبوی و دیگر چهره‌های که چهره‌های متین با وزانت و اصالت اصولگرایی همیشه بوده‌اند، بتوانند بار دیگر نه به عنوان رهبران بلکه به عنوان هدایت‌گران فکری تاثیر بگذراند و انرژی نسل جدید جریان اصولگرایی با تجربه پیشینیان همراه شود و منشا اثر شود.

اما در این میان آیت‌الله محسن غرویان از اساتید حوزه علمیه، نقش ناطق را در میدان سیاست به گونه‌ای دیگر تفسیر می‌کند و معتقد است: آقای ناطق نسبت به ‌آیت‌الله هاشمی ارادت خاصی داشت و از طرفی یک حریت فکری در وجود ایشان وجود دارد که همان حریت فکری است که وی را به استعفا از مناصب مختلف وادار می‌کند. من تحلیلم از آقای ناطق نوری این است که ایشان احساس وظیفه می‌کنند که خلا‌ای را که در گفتمان سیاسی و اجتماعی جامعه ما وجود دارد پر کنند و آن خلا وجود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است. نیار است که بعد از رحلت آیت‌الله هاشمی افرادی جایگاه و خلا وی را پر کنند و یکی از این شخصیت‌ها آقای ناطق نوری هستند.

با همه این تفاسیر حال باید منتظر ماند و دید تصمیم شیخ نور برای حضور دوباره در عرصه سیاست چیست. آیا او قصد دارد همانطور که محبیان اشاره کرد به عنوان هدایت‌گر به صحنه سیاست بازگردد یا طبق گفته جلالی زاده و غرویان سعی می کند حلقه مفقوده میان جریان راست سنتی با اصلاح طلبان می‌شود؟
منبع: روزنامه ابتکار

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید