انتصابی که فرار بطحایی از وزارت آموزش و پرورش را اثبات و دروغش را مسجل کرد / آیا نامزدی مجلس، دروغ مصلحتی بطحایی برای فرار از وزارتخانه بود؟

  • سیاسی
  • یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۵
    کد خبر :573681

سید محمد بطحایی، وزیر سابق آموزش و پرورش که کمتر از چهل روز پیش از حضور در کابینه دولت دوازدهم استعفاء داده بود، با حکم جدید  محمد مهدی طهرانچی معاون دانشگاه آزاد شد؛استعفاء و انتصابی که نه تنها پیچیدگی های سیاست در ایران را نشان می دهد، بلکه با ادعاهای پیشین و مکتوب وزیر مستعفی در تضاد کامل قرار دارد.

به گزارش «بازتاب»، پیش از اعلام رسمی خبر استعفای سید محمد بطحایی در نیمه خردادماه سال جاری، گمانه های فراوانی در رابطه با این استعفاء در رسانه ها مطرح بود. برخی دلیل این اتفاق را نارضایتی آقای وزیر از معیشت فرهنگیان و برخی آن را مرتبط با ماجرای رقص گروهی دختران در مدارس اعلام می کردند؛ گمانه هایی که با انتشار متن استعفاء پایان یافت و بطحایی دلیل استعفایش را حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی اعلام کرد.

پس از گذشت چیزی حدود چهل روز از استعفای وزیر سابق آموزش و پرورش و در تاریخ 22 تیرماه، محمد مهدی طهرانچی- رئیس دانشگاه آزاد، بطحایی را به سمت معاونت آموزش های عمومی و مهارتی (سازمان سما) دانشگاه آزاد اسلامی منصوب کرد؛ انتصابی که همه حواشی مرتبط با استعفای بطحایی را دوباره زنده و گمانه های جدیدی در این باره مطرح کرد.

در بازه زمانی که بطحایی از مسئولیت خود در وزارت آموزش و پرورش استعفاء داد، این مجموعه با حواشی فراوانی رو به رو بود. از سویی ماجرایی پخش ترانه یکی از خواننده های غربی در تعدادی از مدارس و رقص گروهی تعدادی از دانش آموزان مطرح بود و از سویی نیز اعتراضات فرهنگیان به وضعیت معیشتی شان بالا گرفته بود؛ وضعیتی که احتمالا استیضاح وزیر را جدی کرده بود.

در حالی که تعدادی از نمایندگان مجلس از تصمیم قاطع خود برای استیضاح بطحایی خبر می دادند و بررسی شرایط حکایت از آن داشت که وزیر سابق نتواند از مجلس دوباره رأی اعتماد بگیرد، انتشار خبر استعفای او از مقام وزارت همه حواشی را از بین برد تا او به کمترین هزینه ممکن از این سمت کنار برود.

با اینکه در این مدت بسیاری از رسانه ها دلایل دیگری را برای استیضاح بطحایی مطرح می کردند، او در نامه ای که به رئیس جمهور نوشت، مشخصاً دلیل استعفای خود را حضور در انتخابات مجلس به عنوان نامزد اعلام کرد و دیگر دلایل احتمالی را مورد اشاره قرار نداد.

در نامه ای که به آن اشاره شد، بطحایی خطاب به حسن روحانی نوشت:

از آنجائیکه اینجانب قصد کاندیدائی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارم و با توجه به مهلت قانونی مقرر (۹۸/۳/۱۶) بدین وسیله استدعا دارم با درخواست استعفای اینجانب موافقت فرمائید. از اینکه با اعتماد به اینجانب، فرصت همراهی با دولت دوازدهم و خدمت را برایم فراهم آوردید، بسیار سپاسگزارم.

به هر صورت استعفای بطحایی در آن تاریخ (17 خرداد) به یکی از پر حاشیه ترین استفعاهای تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل و اینگونه بیان شد که یک وزیر فعلی برای رسیدن به مقام احتمالی مجلس از سمت خود کناره گیری کرده است.

ماجرایی که به فاصله کمتر از 40 روز واقعی نبودنش اثبات شد و بطحایی سمت معاونت دانشگاه آزد اسلامی را پذیرفت؛ سمتی که باعث شد برای افکار عمومی این سئوال پیش آید که وزرات آموزش و پروش کجا و معاونت دانشگاه آزاد کجا؟

وزیری که قرار بود با استعفاء از مقام وزارت خود را برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم آماده کند، حالا معاونت دانشگاه آزاد را پذیرفته است و بر این اساس رویای حضورش در مجلس به حقیقت پیوند نخواهد خورد؛ رویایی که به نظر می رسد از ابتدا هم واقعی نبود و دروغی مصلحتی برای فرار از استیضاح مصلحتی بود.

این البته همه ابهام و ایرادهای وارده به این رویداد نیست. مسئله مهم دیگر معادلات پیچیده سیاست در ایران است که با این استعفاء و انتصاب دوباره اثبات شد؛ شخصی که در دولت تدبیر و امید به یکی از مقام های عالی کابینه ( وزارت ) دست پیدا کرده بود، حالا خود را در مقام معاونت ساختاری می بیند که به لحاظ سیاسی تطابق و همگرایی قابل توجهی با دولت ندارد؛ واقعیتی که مشخص می کند گرایش مقام های ارشد مدیریتی ایران به جناح های سیاسی آنچنان که افکار عمومی تصور می کنند، مستحکم نیست و با یک پست و مقام در جناح مقابل قابل تغییر و تحول است.

بر این اساس از وزیر مستعفی و معاون کنونی دانشگاه آزاد باید پرسید شخصیتی که برای فرار از هجمه، فشار و انتقادات حوزه مدیریتی خود با اشاره به دلیلی ناصحیح از مقام خود کنار و به عبارت بهتر فرار می کند، تا چه میزان شایستگی و توانمندی حضور در یک مقام مدیریتی دیگر را دارد؟

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید