مسیح مهاجری: اگر از نمایندگان سوال شود در ۲۰ روز تعطیلات، چرا حتی یک جلسه فوق‌العاده به خاطر سیل تشکیل ندادند، چه جوابی دارند؟

  • سیاسی
  • شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۸ ۱۱:۱۴
    کد خبر :523330
مسیح مهاجری

حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تلاش‌های قابل تحسین مجموعه مسئولین اجرائی، نظامی، انتظامی و مردمی در مقابله با سیل و عوارض آن که همچنان ادامه دارد را نمی‌توان نادیده گرفت. با اینحال، نباید در این واقعه مهم از کنار ضعف‌ها و قصور‌ها و تقصیر‌ها بی‌تفاوت عبور کرد.

اینکه گفته می‌شود فعلاً زمان گله‌گذاری نیست، حرف درستی است، ولی نباید این حرف درست را به معنای نادیده گرفتن ضعف‌ها و سرپوش گذاشتن بر کوتاهی‌ها دانست و راه را بر انتقاد بست. دقیقاً در همین شرایط است که باید به نقد عملکرد‌ها پرداخت تا این موضوع بسیار مهم و حیاتی برای کشور هم مثل بسیاری موضوعات دیگر مشمول مرور زمان نگردد و به فراموشی سپرده نشود.

سیل، زمان شناس نیست، ولی وقوع آن درست در آغاز تعطیلات نوروزی یک هشدار به مسئولین بود که سالهاست فریاد کسانی که به طولانی بودن تعطیلات نوروزی اعتراض می‌کنند را نمی‌شوند یا به آن اهمیت نمی‌دهند. بپذیریم که در دو هفته اول فروردین، به دلیل اینکه کشور تعطیل بود و مدیران و مسئولان و کارگزاران از صدر تا ذیل در سفر بودند، کار سازمان یافته‌ای که از یک نظام حکومتی انتظار می‌رود در مقابله با سیل و عوارض آن صورت نگرفت و آنچه بعد از پایان تعطیلات انجام شده تفاوت چشمگیری با دو هفته اول دارد. شاید فریاد سیل به گوش مسئولین فرو برود و درصدد برآیند فکری برای جلوگیری از تعطیل شدن طولانی کشور در دو هفته اول سال بکنند.

لزومی ندارد وارد جزئیات شویم، ولی اگر از مسئولین اجرائی کشور سوال شود سازمان مدیریت بحران چرا در برابر سیل کم آورد، چه جوابی دارند؟ اینکه زیرمجموعه عریض و طویل یک وزارتخانه که مسئول مدیریت بحران است نتواند از عهده مقابله با بحران سیل برآید و خود وزیر مجبور شود تمام وقت پای کار باشد، نشانه ضعف مدیریت است. اگر سوال شود این ضعف مدیریت چرا وجود دارد، چه جوابی دارند؟

این‌ها و ده‌ها سوال دیگر که سیل فروردین امسال آن‌ها را به همراه آورده، فقط یک جواب دارند و آن این است که کشور دچار بحران مدیریت است.

از بکار بردن عنوان «بحران مدیریت» هراسی نداشته باشیم. این، واقعیتی است که سیل فروردین ۹۸ آن را به رخ کشیده و کتمان آن نمی‌تواند مشکلی را حل کند. اینطور نیست که هیچ مدیر شایسته و توانمندی نداشته باشیم، ولی بسیاری از کسانی که در جایگاه مدیریتی تکیه زده‌اند فاقد مدیریت هستند و عده‌ای از مدیران توانمند هم کنار گذاشته شده‌اند. کشور با این مدیریت ضعیف، که قسمت عمده آن محصول قوم و خویش سالاری، رفیق سالاری، ژن خوب سالاری و بله قربان گو سالاری است نه شایسته سالاری، طبعاً دچار بحران مدیریت می‌شود و بیش از آنکه به بازسازی مناطق سیل زده نیازمند باشد به بازسازی مدیریت نیازمند است.

در سال ۱۳۵۸ و در اولین ماه‌های فعالیت حزب جمهوری اسلامی از آیت‌الله بهشتی در شورای مرکزی حزب پرسیدم برای مسئولیت‌های مدیریتی کشور چه راهی به نظرتان می‌رسد؟ ایشان که دبیرکل حزب بود و نگاهی عمیق و دوراندیشانه به مسائل به ویژه مسائل مدیریتی داشت، گفت: فعلاً از وجود افرادی که می‌شناسیم و مناسب هستند استفاده می‌کنیم، ولی با این روش نمی‌توان کشور را اداره کرد، باید برنامه‌ای برای کادرسازی داشته باشیم که هر سال حداقل ۲۰۰ نفر برای برعهده گرفتن مسئولیت‌هائی از قبیل: نمایندگی مجلس، وزارت و سایر مدیریت‌های کلان ساخته شوند و اینطور نباشد که افراد بدون حساب و کتاب مسئولیت‌های مدیریتی را برعهده بگیرند.

آیت‌الله بهشتی این کار را شروع کرد و در سال ۱۳۵۹ و قسمتی از سال ۱۳۶۰ آن را ادامه داد، ولی فاجعه هفتم تیر و شهادت ایشان و ۷۲ تن، این مجال را از کشور گرفت و شرایط جنگ و شورش‌های گروهکی و تروریستی فرصتی برای ادامه آن باقی نگذاشت. خوشبختانه افرادی که در همان فرصت اندک از تعلیمات و سیره عملی آیت‌الله بهشتی برخوردار شدند وقتی در دستگاه مختلف مسئولیت‌هائی را برعهده گرفتند واقعاً خوش درخشیدند و صادقانه و فعالانه خدمت کردند و کشور از مدیریت متعهدانه آن‌ها برخوردار شد.

امروز که به دلیل فقدان برنامه مشخصی برای کادرسازی و تربیت مدیران کاردان، صادق، خدوم ومخلص، کشور دچار «بحران مدیریت» است، تنها راه چاره این است که مسئولان اصلی نظام آستین همت بالا بزنند و با عمل به طرح شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی «بازسازی مدیریت» را در دستور کار نظام قرار دهند. تردید نکنیم که در شرایط کنونی کشور، بازسازی مدیریت مهم‌ترین نیاز کشور است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید