آیا سیاست خارجی سندرز می تواند او را پیروز انتخابات 2020 کند؟

    کد خبر :499749
سندرز

ژامل بویی در نیویورک تایمز نوشت: برجسته‌ترین پیام انتخاباتی سندرز در حوزه اقتصاد است که حول محور انتقاد از نابرابری کاپیتالیستی، محکومیت ابرثروتمندان و فراخوانی برای توسعه برنامه‌های تامین اجتماعی جدید شکل گرفته است. این وعده‌ها به او کمک کرد تا در دور پیشین به عنوان دومین کاندیدای حزب دموکرات برگزیده شود و این بار نیز برای انتخابات بعدی، سرلوحه کمپین تبلیغاتی او با عنوان «تکمیل انقلاب» قرار گرفته است.

به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: متاسفانه در رقابت برای انتخابات ۲۰۲۰ از لحاظ مواضع اقتصادی، سندرز چندان از سایر کاندیداها متمایز نیست. رقبای او نیز وعده‌های اقتصادی او مانند خدمات درمانی رایگان را شعار خود قرار داده‌اند: الیزابت وارن یک طرح جامع برای درمان کودکان دارد؛ کوری بوکر طرحی برای کاهش قیمت مسکن دارد؛ یا کامالا هریس که لایحه‌ای پیشنهادی مبتنی بر اعتبار مالیات بر درآمد دارد و پرداخت نقدی ماهانه به طبقه متوسط را در برمی‌گیرد.

اما سندرز بدون مزیت هم نیست. اگر در سال ۲۰۱۶ او سیاست خارجی ناپخته ای داشت، در سال ۲۰۱۹ او یکی از معدود کاندیداهایی است که برنامه‌ای جامع برای سیاست خارجی آمریکا دارد. این سیاست، تمرکز او بر عدالت سیاسی و اقتصادی در داخل آمریکا را به پروژه عظیم‌تری در سطح بین‌المللی به منظور همکاری و یکپارچگی گره میزند که ضداستبدادی و مروج ارزش‌های مردم‌سالارانه است. سندرز ماهیت طرح پیشنهادی خود برای سیاست خارجی را در دو سخنرانی بیان کرده است: یک بار در سخنرانی سال ۲۰۱۷ در کالج وستمینیستر میسوری (که با یادی از سخنان چرچیل برای ارائه طرح پرده آهنین آغاز شد) و دیگری در اکتبر گذشته طی سخنرانی در دانشکده مطالعات بین‌الملل جان هاپکینز.

در سخنرانی دانشکده جان هاپکینز، سندرز تصویری کلی از شرایط فعلی روابط بین‌الملل ارائه کرد. از نظر او نبرد ایدئولوژیک در قرن بیست‌ویکم، ناظر بر تقابل آمریکای لیبرال دموکرات با رقبای غیرلیبرال و اقتدارگرا نیست بلکه جهان، صحنه رویارویی مردم آزادیخواه با مخالفان آزادی در داخل و خارج کشورهای خود در سرتاسر جهان است. امروز شاهد رویارویی با حرکت جهانی به سوی الیگارشی، اشرافی گری و استبداد با موج مطالبه دموکراسی، برابری و عدالت اجتماعی، اقتصادی، نژادی و زیست‌محیطی هستیم. در بستر چنین نگاهی به جهان، ترامپ تنها یکی از فرصت‌طلبانی است که از واهمه، نگرانی و تعصب مردم عادی برای تصاحب قدرت سوءاستفاده کرده است.

سندرز فهرستی از متهمان و شرکای جرم در این وضعیت را نیز ارائه می‌کند. او طی سخنرانی در جان هاپکینز، ولادیمیر پوتین از روسیه، ویکتور اوربان از مجارستان، بولسونارو از برزیل، نتانیاهو از اسراییل و بن سلمان از عربستان را بخشی از محور فساد و خودکامگی در جهان می‌نامد. همچنین او به برخی میلیاردرهای آمریکایی مانند رابرت مرسر و شلدون آدلسون به خاطر ترویج افکار مشترک در حوزه عدم مدارا و تعصب اشاره می‌کند که در جبهه مشترکی از خودکامگی می‌گنجند. در حالی که سندرز نسبت به ونزوئلا در این سخنرانی سکوت کرده، در سایر سخنرانیها عملکرد مادورو را نیز به باد انتقاد می‌گیرد اما در عین حال با مداخله آمریکا در این کشور نیز مخالفت می‌کند.

اگر این‌ها شرایط روابط بین‌الملل در جهان امروز هستند، آنگاه وظیفه سیاست خارجی آمریکاست که برابر الیگارشی و مخالفان لیبرالیسم ایستادگی کند. از نظر سندرز آمریکا باید یک نظم نوین جهانی ایجاد کند که ضمن محدود کردن حکومت های خودکامه، پاسخگویی مردم‌سالارانه را به سرمایه‌داری جهانی بقبولاند. همچنین باید همکاری جهانی برای مقابله با تهدیدات اقلیمی را در دستور کار قرار دهد و نه تنها میان حکومت‌ها بلکه میان مردم جهان نیز ائتلافی برای همکاری به وجود بیاورد و این حقیقت را بپذیرد که امنیت و رفاه آمریکا به امنیت و رفاه سایر کشورها وابسته است.

برای موفقیت این پروژه، آمریکایی‌ها باید انصاف و برابری را در کشور خود نیز برقرار کنند. به اعتقاد سندرز: «اگر قرار باشد مرزهای مردم‌سالاری و عدالت را در جهان گسترش دهیم و دیگران ما را جدی تلقی کنند، باید آن ارزشها را در داخل کشورمان نیز پیاده کنیم». این چشم‌اندازی زیبا و توسعه‌یافته از مطالبه گری سندرز برای یک انقلاب سیاسی است. او سخنان خود در جان هاپکینز را این‌گونه به پایان می‌رساند: «یک جنبش جهانی که متکی به نگاهی مشترک به شکوفایی، امنیت و حیثیت تمام انسان‌ها است». اما معلوم نیست که سندرز در مقام ریاست‌جمهوری با تنش در روابط با چین یا انحطاط دموکراسی در شرق اروپا مانند لهستان چگونه برخورد خواهد کرد. البته سندرز در این مواضع تنها نیست. الیزابت وارن نیز طرحی برای سیاست خارجی ریخته که مانند سندرز متمرکز بر حمایت از دموکراسی و مقابله با فساد در جهان است و به طور تفصیلی نحوه تحقق آن را معلوم می‌کند.

اما وارن کمپین تبلیغاتی خود را پیرامون تغییر دادن قواعد اقتصادی آمریکا شکل داده است. اگرچه سندرز به راحتی می‌تواند در این زمینه با او رقابت کند، پیشقدمی او در اتخاذ این مواضع طی انتخابات پیشین ممکن است برای بسیاری از رای‌دهندگان اهمیتی نداشته باشد. عاملی که موجب تمایز سندرز از سایر رقبا در این حوزه می‌شود، رویکرد عملگرایانه و تبیین شده در سیاست خارجی و ترکیب نگرانی‌های داخلی و خارجی با یکدیگر است. او می‌تواند وارد حوزه‌های جدیدی شود و مباحث بدیعی درباره نقش آمریکا در جهان امروز را مطرح کند. او می‌تواند مجموعه‌ای از ایده‌های پیشتازانه‌ را به گفتمان حزب دموکرات وارد کند و رقبایش را مجبور کند که به زبان او به این مباحث بپردازند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید