چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی/انقلاب کبیر

    کد خبر :484952
محمد رضا حیدری کرد زنگنه

انقلاب اسلامی ایران مهم ترین و بزرگترین انقلابی است در دنیا که در نیمه دوم قرن بیستم در هنگامی که جهان بین دو ابر قدرت شرق و غرب تقسیم شده بود با شعار ((نه شرقی، نه غربی)) در 19 دی ماه سال 1356 آغاز گردید، و در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید.

این انقلاب از جنبه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با تمام انقلابها به وقوع پیوسته، قابل قیاس نیست. به دلیل اینکه به جز انقلاب اسلامی هیچکدام از انقلاب ها مشخصات و عناصر یک انقلاب واقعی را که در برگیرنده تمام باورها و ارزشهای آن جامعه و مشارکت تمام اقشار اجتماعی باشد، نداشته اند.

استاد بزرگوار شهید مطهری می فرمایند:(( اگر قرار باشد نظیری برای انقلاب اسلامی ایران پیدا کنیم، شاید بتوانیم انقلاب صدر اسلام را مثال بزنیم)) برای تأکید بر استثنایی بودن این انقلاب ، همانقدر بدانیم که مک گین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی اسرائیل می گوید: پیروزی انقلاب ایران برای اسرائیل به معنای یک زلزله بزرگ است.))

از آنجائیکه شناخت این انقلاب از جنبه های مختلف و مقایسه آن با دیگر انقلابهای دنیا، نیاز به مطالعه عمیق تر و فرصت کافی می باشد، در این مقاله فقط به برخی وجوه متمایز این انقلاب با سایر انقلابهای بزرگ می پردازیم.

عده ای از سیاستمداران و اندیشمندان انقلاب اسلامی ایران را با انقلابهای روسیه و فرانسه مقایسه کردند و برخی دیگر با انقلابهای چین و هند تطبیق دادند. در صورتی که انقلاب ایران اساساً از نظر ماهیتی با تمام انقلابها متفاوت است.

انقلاب فرانسه در سال 1168 شمسی (1789 میلادی) با مشارکت گروههای خاصی از جامعه که دارای افکار ملی بودند در دوران حکومت لویی شانزدهم آخرین پادشاه سلسله پادشاهی بوربن ها که حدود 200 سال بر فرانسه حکمرانی کردند بوجود آمد و از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی به علت بی عدالتی های اجتماعی و عدم آزادی و ظلم بی نهایت کشیشان درباری کلیساها، پایه های حکومت چنان متزلزل شده بود که در حقیقت پیشاپیش محکوم به زوال بود و این انقلاب پس از چند سال اهداف و شعارهای نهضت را تعییر داده و در نظام بین المللی هم نتوانست تحولی ایجاد نماید.

انقلاب اکتبر روسیه در سال 1296 شمسی (1917 میلادی) با مشارکت طبقه کارگر (پرولتاریا) و با همکاری عده ای روشنفکر به رهبری لنین که دارای ایدئولوژی مارکسیستی بودند، در دوران حکومت نیکلای دوم آخرین پادشاه سلسله رمانوف ها که حدود 300 سال بر روسیه حکومت می کردند، به پیروزی رسیدند.

در آن مقطع رژیم روسیه از نظر سیاسی، اقتصادی، نظامی و بین المللی از یک طرف به علت دیکتاتوری، بی عدالتی و ظلم کشیشان درباری و از طرف دیگر به علت تأثیرات جنگ جهانی اول پایه های حکومت آن چنان سست و ضعیف گردیده بود که می توان گفت رژیمی از قبل شکست خورده بود و برای براندازی آن نیاز به ساز و کارهای زیادی نبود و با تظاهرات و اعتصاب کارگری در بعضی از شهرها و جنگ مسلحانه محدود پس از مدت کوتاهی سقوط کرد. این انقلاب با شعار مبارزه با استثمار و خفقان و امپریالیسم جهانی آغاز شد.

اما در دوران استالین از اکثر اهداف و شعارهای خود دوری جست. نمونه بارز آن ایجاد اردوگاه سیبری برای تبعید آزادیخواهان و منتقدان دولت (خفقان و سرکوبی آزادیها ) ضمیمه کردن کشورهای اوکراین، بلاروس، لیتوانی، لتونی، استونی و تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی (خوی استعماری) و همچنین لشکرکشی به چکسلواکی سابق (جمهوریهای چک و اسلواکی فعلی) مجارستان و افغانستان جهت سرکوب قیامهای مردمی در دوران استالین و خروشچف و برژنف است. متأسفانه در مدت 70سال عمر این انقلاب خیلی از رژیم ها و جنبش های آزادی بخش تحت تأثیر ایدئولوژی مارکسیست، لنیتست این انقلاب قرار گرفتند که جهان را به دو قطب شرق و غرب تبدیل کردند (نظام کمونیستی و نظام های سرمایه داری) و بالاخره پس از 70 سال، ایدئولوژی مارکسیستی شکست خورد و در سال 1990 میلادی، اتحاد جماهیر شوروی در دوران ریاست جمهوری میخائیل گورباچف فروپاشید و به 14 کشور مستقل مبدل گردید.

انقلاب چین در سال 1949 با مشارکت عده ای روشنفکر به رهبری مائونسه دونگ (متولد:1893 در گذشت: 1976 میلادی) و طبقه کشاورز که دارای ایدئولوژی مارکسیستی بودند با شکست دادن چپانگ کای شک رئیس جمهور وقت بنیان گذاشته شد. حکومت وقت چین از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی از یکطرف بعلت فساد و دیکتاتوری نظام حاکم و از طرف دیگر بعلت تأثیر از انقلاب روسیه و انقلاب هندوستان و مسایل پس از جنگ جهانی دوم، اساساً پایه های آن متزلزل بوده و برای سقوط آن نیاز به قدرت زیادی نبود. همانطور که با آغاز یک راهپیمایی 400 کیلومتری که توسط اقشار روستایی به رهبری مائو انجام شد، حکومت چین سقوط کرد.

مائونسه دونگ جامعه روستایی را بعنوان اصلی ترین نیروی انقلاب شناخت و رشد و توسعه روستاها را بعنوان شعار اصلی خود انتخاب نمودف ولی در سال 1978 میلادی یعنی 28 سال بعد از پیروزی انقلاب، دنگ شیائوپینگ (رهبر وقت چین) ایدئولوژی مائو را تغییر داد و مالکیت خصوصی را به رسمیت شناخت و نظام سرمایه داری را در درون چین کمونیست پذیرفت، که نمونه مصداق آن جزیره هنگ کنگ که با نظام سرمایه داری و زیر نظر حکومت مرکزی چین اداره می شود و همچنین پدید آمدن شرکتهای خصوصیدر جمهوری خلق چین.

با بررسی ها از انقلابهای جهان می توان برخی ویژگی های آنها به شرح ذیل بیان نمود:
1. طبقه روشنفکر نقش محوری داشته اند.
2. رژیم های وایسگرا قبل از انقلاب از نظر سیاسی، اقتصادی، نظامی و بین المللی در وضعیت نامطلوب و ضعیفی بودند.
3. ماهیت انقلاب آنها ضد دینی بود و دین را افیون توده ها می دانستند.
4. علمای دینی و کشیشان در طیف مخالفان انقلاب قرار گرفته بودند.
5. معمولاً حکومت یک طبقه بر طبقات دیگر جامعه بود نه حکومت مردم بر مردم، و رهبران آنها کلاً از طبقه روشنفکر بودند.
6. حکومت های انقلابی بعد از پیروزی، دین ستیزی را اختیار نموده و با هرگونه عقاید مذهبی به شدت مخالفت می کردند.
7. در شعارهای مربوط به اهداف و آرمانهای تمام انقلابها، عمدتاً ارزشهای سیاسی و اقتصادی مدنظر بوده و در برخی انقلابها مانند انقلاب هندوستان به رهبری مهاتما گاندی و انقلاب الجزایر جنبه ضد استعماری و ضد اشغالگری آن مورد توجه بود.
8. بعد از حدود 10 تا 25 سال از سپری شدن اکثر انقلابها، اهداف و ارزشها و شعارهای انقلاب کمرنگ شده و بین رهبران انقلاب و مردم فاصله گردید. (به جز انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو که هنوز پایگاه مردمی خود را حفظ کرده است.)

انقلاب کبیر اسلامی ایران دارای ویژگی های منحصر به فرد و متفاوت و حتی در برخی موارد متضاد با سایر انقلابهای جهان است که به مصداق های آن اشاره می نمائیم.

قبل از پردازش به ویژگی های انقلاب، به این سخن بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در وصیت نامه الهی – سیاسی ایشان استناد میکنم، که می فرمایند: ((شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است.)) هم در پیدایش، هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.

ویژگی اول: انقلاب اسلامی دارای ریشه و ماهیت دینی و مذهبی با انگیزه الهی بوده است در حالیکه انقلابهای دیگر فاقد چنین ویژگی بوده اند و حتی در سه انقلاب اشاره شد بنیان انقلاب را با ضدیت با دین بنا نهادند.

ویژگی دوم: رهبری و هدایت توده های مردم برای حضور در صحنه های انقلاب به عهده روحانیت بوده، در صورتیکه در سایر انقلابها روحانیون (کشیشان) در جبهه مخالف انقلاب قرار داشتند و در کنار درباریان و عوامل رژیمهای مرتجع بودند. در همین زمینه ها دکتر محمود طلوعی می گوید: ((در هر دو انقلاب فرانسه و روسیه روحانیون در کنار دربار قرار داشتند و انقلابیون پس از بدست گرفتن قدرت به مبارزه با نفوذ کلیسا و قطع امتیازات طبقه روحانی پرداختند.))

در فرانسه هزاران کشیش در جریان انقلاب قتل عام شدند و مجلس انقلاب، زمینهای متعلق به کلیسا را ضبط و اعیاد و مراسم مذهبی را لغو کردند.

ویژگی سوم: پیدایش معنویت و بیداری معنویت در جوامع اسلامی و غیراسلامی بوده که باعث حرکت های معنوی در دل مسیحیان و یهودیان راستین گردید.

ویژگی چهارم: در انقلاب اسلامی ایران تمام اقشار جامعه اعم از کارگر، کشاورز، کارمند، دانشجو، دانش آموز، فرهنگی، دانشگاهی، روحانی، بازاری، ارتشی، روزنامه نگار و سیاستمداران فارغ از جنسیت حضور داشتند در حالیکه در تمام انقلابهای ضد استعماری فقط طبقات خاص حضور داشتند.

ویژگی پنجم: رهبری پیامبرگونه حضرت امام خمینی (ره) که پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان به روش ساده زیستی خود ادامه داد.

ویژگی ششم: شعارها و اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی ایران عمدتاً فرهنگی و سیاسی بودند و این انقلاب تلفیقی از دین و سیاست است که به یک معنا، یک انقلاب فرهنگی است که یکی از نتایج آن پر کردن شکاف بین دین و علم بوده است، ولی شعارها و ارزشهای سایر انقلابها، اقتصادی و سیاسی بود.

علیهذا برای درک اهمیت و عظمت انقلاب اسلامی ایران، اوضاع متفاوت رژیم پهلوی را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و بین المللی جمع بندی می نمایم.

حکومت ایران قبل از انقلاب، از بعد اقتصادی به علت افزایش بی سابقه قیمت نفت در سالهای 56 و 57 در وضعیت مطلوبی بود به طوری که برای اجرای پروژه های بزرگ نفتی، پتروشیمی، فولاد و ساختمان هزاران کارگر از کشورهای کره جنوبی، ژاپن، هندوستان، ترکیه و… در ایران مشغول به کار بودند.

از بعد نظامی، از نظر تجهیزات و امکانات نظامی جزء پنجمین ارتش دنیا بوده است به نحوی که به عنوان ژاندارم منطقه خاورمیانه معروف شده بود. دخالت مستقیم در جنگ طفار عمان، کمک نظامی و تسلیحاتی به رژیم غاصب اسرائیل در جنگ با اعراب، کمک به دولت دیکتاتور وقت سومالی و… از نمونه های بارز ژاندارمی رژیم بود.

از نظر سیاسی و بین المللی، ارتباط تنگاتنگ با ایالات متحده آمریکا و کلیه کشورهای اروپای غربی و همچنین کشورهای عربی منطقه و اتحاد جماهیر شوروی، چین و اسرائیل داشت.

لذا به همین دلیل مشکل عمده و اساسی که بتواند موجبات تزلزل رژیم پهلوی فراهم آورد، وجود نداشت و از جهتی در کلیه زمینه های سیاسی تصور نمی کرد که رژیم ایران با بحران مواجه شود و حتی شاه ایران و برخی از سیاستمداران غربی، دو سال قبل از پیروزی انقلاب، کشور ایران را جزیره ثبات نامیدند.

در صورتی که حکومتهای فرانسه، روسیه و چین در سالهای پیش از انقلاب از نظر سیاسی، اقتصادی، نظامی و بین المللی در وضعیت بسیار نامطلوب و شکننده ای بوده اند به نحوی که وقوع انقلاب در آنها پیش بینی می شد.

امام عظیم الشأن در رابطه مقایسه این انقلاب با انقلابهای بزرگ دنیا می فرمایند: ((این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروی، مطالعه کنید. اشخاص ببینند که آیا قبل از انقلابها چه بوده است و حال چه هست؟ آیا به حال ملت ها امری حاصل شده است؟))

انقلاب اسلامی ایران در چهار دهه به عنوان یک الگوی سیاسی دولت مقاوم در مقابل تحریم های بیرحمانه و ظالمانه آمریکا و کشورهای غربی گردید، به طوریکه حتی حرکتهای اعتراضی و جنبش های مردمی در برخی کشورهای جهان به ویژه کشور فرانسه تحت تأثیر الگوی مقاومت کشور ما قرار گرفت.

در همین ارتباط به سخن رهبر جنبش جلیقه زردهای فرانسه اشاره می کنیم که می گوید:
(( ما از انقلاب اسلامی ایران برای عدالت و برابری در جامعه الگو گرفته ایم.))

همین فرهنگ مقاوم نظام جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه و همسایه از جمله: کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، ترکیه، روسیه و حتی کشور کوچکی مانند ونزوئلا گسترش یافته و علیرغم تهدیدها و تخریب ها و فشارهای مستقیم و غیرمستقیم آمریکا و اروپا به راه خود ادامه داده و خواهد داد.

ان شاءالله
محمد رضا حیدری کرد زنگنه

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید