شجریان: «سی» مخاطبانی از نسل‌های مختلف خواهد داشت

    کد خبر :39487

سهراب پورناظری:‌ با بازسازی «شاهنامه» می‌خواهیم به جامعه هویت ملی تزریق کنیم.

همایون شجریان می‌گوید نقطه مرکزی کنسرت-نمایش «سی» شاهنامه است و هدف این است که اثری خلق کنند که بینندگان و شنوندگانی از نسل‌های مختلف داشته باشد.

عصر روز گذشته، یکشنبه 28 خرداد نشست رونمایی از پروژه‌ «سی» کاری از همایون شجریان و سهراب پورناظری در هتل اسپیناس برگزار شد.

به غیر از همایون شجریان و سهراب پورناظری، دیگر حاضران این نشست که بدون تاخیر و طبق برنامه از پیش اعلام شده شروع شد، نغمه ثمینی (نویسنده)، علی‌اصغر دشتی (کارگردان)، امیرحسین ماحوزی (دراماتورژ)، سحر دولتشاهی، امیر جدیدی و مهدی پاکدل (بازیگران)، محمدحسین توتونچیان (مجری برگزاری)، پوریا سوری (رئیس مرکز روابط‌ عمومی و اطلاع‌رسانی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری) و همچنین نماینده‌ شرکت سامسونگ (اسپانسر برنامه) حضور داشتند. چهار بازیگر دیگر نیز قرار است در ادامه به این پروژه ملحق شوند که هنوز اسامی‌شان اعلام نشده است.

در ابتدای این نشست، امیرحسین ماحوزی، دراماتورژ پروژه «سی» در مورد شاهنامه فردوسی که نقطه مرکزی این کنسرت- نمایش است، گفت: «در شرایط حساس امروز پرداختن به شاهنامه جزو ضروریات است. شاهنامه در دوره‌ای پرآشوب زبان و فرهنگ ایرانی را از بحران عبور داد و اکنون نیز که منطقه خاورمیانه در آشوب به سر می‌برد، بازسازی‌اش می‌تواند به گذرمان از طوفان کمک کند. مسئله اصلی این است که شاهنامه کتاب جنگ نیست و بر مهر استوار شده است و ما نیز بر همین مفهوم تکیه کرده‌ایم.»

ماحوزی در مورد سه داستان که برای پروژه «سی» انتخاب شده است، افزود: «عشق در داستان زال و رودابه، آزادگی در رابطه رستم و اسفندیار و تقابل عشق به خانواده و میهن در داستان رستم و سهراب سه ضلع مورد نظر ما هستند.»

در ادامه محمدحسین توتونچیان، مدیر موسسه فرهنگی- هنری ققنوس که مجری برگزاری پروژه «سی» است، توضیح داد: «اجرای این کنسرت- نمایش از 15 مرداد در کاخ‌موزه ملت یا کاخ سفید مجموعه سعدآباد آغاز خواهد شد. قیمت بلیت مابین 25 تا 195 هزار تومان است و چیدمان صندلی‌ها به گونه‌ای است که عدالت تصویری رعایت خواهد شد و نقطه کوری وجود نخواهد داشت.»

سپس نوبت به نغمه ثمینی، نویسنده متن پروژه «سی» رسید. ثمینی گفت: «10 ماه پیش بود که سهراب پورناظری اولین صحبت‌ها را در مورد این پروژه با محوریت شاهنامه با من انجام داد. بعد از گفت‌وگو با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم که درامی موسیقایی می‌خواهیم بر مبنای یک بازخوانی کاملا آزاد از شاهنامه؛ ترکیبی از درام، نمایشنامه و موسیقی. چیزی که نه کنسرت باشد و نه تئاتر و هم کنسرت باشد و هم تئاتر. کار ما نه به اپرا شبیه خواهد بود و نه به تئاتر موزیکال. ما جایی هستیم بین دیالوگ، دیالوگی نزدیک به آواز و آواز.»

نویسنده فیلمنامه «خون‌بازی» با اشاره به دیگر ویژگی‌های این متن افزود: «لغات ما الزاما دایره لغات شاهنامه نیست و چیزی امروزین است اما کمابیش آهنگین ولی نه شبیه به بحرطویل. جدا از این آرکائیک هم هست اما نه به گونه‌ای که تماشاگر ناچار شود برای پی بردن به معنای هر کلمه روی آن توقف کند و کلمات بعد را از دست بدهد.»

علی‌اصغر دشتی، کارگردان این پروژه هم در مورد تفاوت این اثر با کارهای تئاتری پیشینش گفت: «در کارهایی که خودم روی صحنه می‌برم، انتخاب نمایشنامه و شیوه اجرا جزو اختیاراتم است اما این بار پیشنهاددهندگان متن و شیوه اجرا همایون شجریان و سهراب پورناظری بودند. پیش‌تولید این کار از دی 95 شروع شد و تا امروز درگیر مراحل نهایی آن بودیم و از ابتدای تیر تمریناتمان را آغاز خواهیم کرد.»

کارگردان نمایش «متاستاز» در مورد این که آیا قرار است بازیگران در این اثر آواز بخوانند یا خیر ادامه داد: «پروژه «سی» ترکیبی از تئاتر، موسیقی و ویدئومپینگ است. اثری واحد که به سختی می‌توانید این سه جز را در آن از هم جدا کنید.» سپس سحر دولتشاهی با اشاره به آواز خواندن یا نخواندن بازیگران در این اثر به شوخی گفت: «البته که ما بلدیم بخوانیم!» و دشتی به شوخی افزود: «ما جلوی خواندنشان را گرفتیم! چون دیالوگ‌های نغمه ثمینی آهنگینند و فضای شنیداری خوشایندی ایجاد می‌کنند بدون این که تبدیل به آواز شوند.»

سحر دولتشاهی که در این اثر نقش رودابه را بر عهده دارد در مورد تفاوت حضورش در پروژه «سی» با آثار پیشینش توضیح داد: «تاکنون پروسه تمرین‌ها تحلیلی بوده است و چندان نمی‌توانم در موردش نظر بدهم.»

مهدی پاکدل، بازیگر نقش رستم نیز در مورد نقشش گفت: «من پیش از این سابقه بازی در نمایش موزیکال و همین‌طور نمایش‌هایی را با دیالوگ‌های بحرطویل‌گونه در کارنامه داشته‌ام ولی هنوز نمی‌دانم در «سی» چه اتفاقی خواهد افتاد. (به شوخی و باخنده) هرچند آمادگی خواندن هم دارم و دو، سه روزی هست که دو، ر، می، سو، لا، سی را یاد گرفته‌ام.»

امیر جدیدی، بازیگر نقش زال نیز در صحبت‌های کوتاهی گفت: «امیدوارم ترکیب تئاتر و موسیقی ترکیبی جذاب از آب درآید و به هدف خود که بهره‌مند کردن مردم امروز از شاهنامه و ادب پارسی است، دست پیدا کند.»

سپس همایون شجریان گفت: «همان‌طور که اشاره شد نقطه مرکزی این اثر شاهنامه است. هدف من و سهراب این بود که در این کار هنرمندانی از چند نسل مختلف را کنار یکدیگر بنشانیم و اثری خلق کنیم که بینندگان و شنوندگانی از نسل‌های متفاوت داشته باشد. ما فرم‌هایی از موسیقی را انتخاب کرده‌ایم که آدم‌های امروز را ترغیب کنیم تا به دنبال خواندن این گنجینه زبان فارسی بروند. نقش‌هایی که از شاهنامه انتخاب کرده‌ایم زال، رودابه، رستم، اسفندیار، سهراب، منجم و یک پری هستند.» او به شوخی افزود: «البته من از همه شخصیت‌ها به جز پری تصوری در ذهن دارم ولی نمی‌دانم پری‌مان چه شکلی خواهد بود.»

در ادامه سهراب پورناظری، آهنگساز موسیقی سنتی و نوازنده تنبور و کمانچه گفت: «اگر حمایت‌های همایون نبود و همین‌طور حمایت‌های شرکت دل‌آواز و بارانا، این رویا محقق نمی‌شد. من و همایون پس از تورها و کنسرت‌هایی که با یکدیگر داشتیم تصمیم گرفتیم به سراغ پروژه‌ای برویم که اثرش به شکل عینی در جامعه قابل مشاهده باشد. ما معتقدیم این وظیفه حکومت‌ها و دولت‌هاست که به سراغ پروژه‌هایی این‌چنینی بروند و با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند قطعا بهتر از ما عمل خواهند کرد، اما وقتی حرکتی از طرف آن‌ها ندیدیم، تصمیم گرفتیم در امتداد «آیینه‌ها» و «چرا رفتی»، رویدادی به اسم «شب حافظ» یا «شب مولوی» را با موسیقی ایرانی رقم بزنیم. طی جلسه‌ای که با حمید نعمت‌اله داشتیم (به شوخی) همه ایده‌های‌مان را به هم ریخت و گفت چرا تئاتر یا سینما را به موسیقی اضافه نمی‌کنید؟! طوری که مثلا آدم‌ها را روی پرده ببینیم، آدم‌هایی که از پرده بیرون می‌زنند و دوباره به درون آن برمی‌گردند و موسیقی هم به شکل مستقل کار خود را بکند.»

فرزند کیخسرو پورناظری ادامه داد: «بعد از آن، جلسه‌ای با نغمه ثمینی داشتیم و این اتفاقات مصادف شد با فیلم «شعله‌ور» حمید نعمت‌اله و این شد که از امتیاز استفاده از سینما در پروژه‌مان و حضور مستمر حمید نعمت‌اله در کنارمان محروم شدیم. بعد از آن برادرم تهمورس که برابر من برای پروژه «سی» زحمت کشید، پیشنهاد استفاده از ویدئومپینگ را داد و در ادامه مشورت با اهالی تئاتر منجر به بهره‌مندی از سعادت حضور علی‌اصغر دشتی شد.»

آهنگساز فیلم سینمایی «بی‌پولی» در مورد این که آیا یک بازخوانی کاملا آزاد از شاهنامه فردوسی منجر به ایجاد اختلال در شناخت مردم از این گنجینه ادبی می‌شود یا خیر گفت: «اگر همه ایرانی‌ها حداقل شجره‌نامچه شخصیت‌های شاهنامه را از بر بودند شاید می‌شد گفت کار ما منجر به ایجاد خلل می‌شود اما وقتی نام‌های شجره‌نامچه این اثر تنها در تلویزیون به عنوان نام قاچاقچی و خلافکار استفاده می‌شود و هیچ شناختی در مورد شاهنامه وجود ندارد، بازخوانی کاملا آزاد ما منجر به ایجاد اختلال نخواهد شد.»

آهنگساز آلبوم «رگ خواب» با صدای همایون شجریان در مورد انتخاب اسپانسر هم افزود: «تعداد کسانی که مایل بودند اسپانسرینگ این پروژه را بر عهده داشته باشند کم نبود ولی ما به کسی نیاز داشتیم که چیزی بر ما بیفزاید نه این که چیزی بکاهد. شاید بلندپروازانه به نظر برسد ولی هدف ما در پروژه «سی» بازسازی هویت ملی است. ما همان طور که در کارهای قبلی‌مان مقداری موسیقی و مقداری شعر ایرانی به جامعه تزریق کردیم، این بار می‌خواهیم هویت ملی تزریق کنیم (به شوخی) اما قرار نیست رستم و سهراب روی صحنه شمشیربازی کنند.»

پورناظری در مورد موسیقی‌هایی که در این اثر استفاده خواهد شد هم توضیح داد: «در این کار، موسیقی نواحی، سنتی، معاصر، کلاسیک غربی و آواز غربی در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت که امیدواریم با یکدیگر همنشینی شیمیایی داشته باشند و نه صرفا فیزیکی. من و همایون در خصوص موسیقی، وسوسه شدیم که آن‌چه را در حوزه موسیقی سنتی در توان داریم، نشان دهم ولی احساس مسئولیت موجب شد دل به دریا بزنیم.»

آهنگساز «خداوندان اسرار» با صدای همایون شجریان در مورد این دل به دریا زدن تصریح کرد: «این احساس مسئولیت از آن جا می‌آید که دیگر شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی جزو کتاب‌های اصلی خانه‌ها نیست. از آن جا می‌آید که دیگر کسی نام فرزندش را از شاهنامه انتخاب نمی‌کند و همان‌طور که اشاره کردم در تلویزیون نام همه قاچاقچی‌ها یا هوشنگ است یا بهمن. والا همایون می‌توانست از ناز و نعمت شجریان بودن استفاده کند و من هم می‌توانستم تنبورم را بزنم ولی ما می‌خواستیم کاری کنیم که موسیقی ما هم از ماشین‌هایی که در خیابان ویراژ می‌دهند، شنیده شود.»

او در مورد پروژه «آواز پارسی، افسانه و مهر» با اجرای اشعار شاهنامه فردوسی به همت استاد شهرام ناظری و فرزندش حافظ هم گفت: «این اتفاق حسن تصادف جالبی است. در صداقتم شک نکنید وقتی می‌گویم خوشحالم که در یک سال دو پروژه بزرگ در مورد فردوسی در حال انجام است و خوشحالم که دور روزگار سببی فراهم کرده تا امسال تمرکز اهالی موسیقی بر فردوسی باشد.»

پورناظری در مورد این که آیا شاهنامه به تنهایی قابلیت تبدیل شدن به کنسرتی صرف را دارد یا نه هم توضیح داد: «وقتی امیرحسین ماحوزی با لحن خودش برای من شاهنامه می‌خواند چنان مجذوبش می‌شوم که می‌توانم ساعت‌ها در کنارش بنشینم اما گمان نمی‌کنم خواندن شاهنامه در قالب موسیقی دستگاهی بتواند بیش از چند دقیقه مخاطب را به خود جذب کند. ما در کنار استفاده از سازهایی چون تنبور، عود، تار، دوتار، سه تار، چنگ، دودوک یا بالابان، سازهای کوبه‌ای و سازهای غربی، آن بخش از اشعار شاهنامه را که بنا بر متن نمایشی نیازمندش بودیم، انتخاب می‌کنیم.»

شجریان به شوخی در مورد پیوند شاهنامه فردوسی با موسیقی غربی گفت: «مثل پیوند کلیه با…» پورناظری به شوخی ادامه داد: «با جزییه.»

در ادامه همایون شجریان در مورد این که چرا فرم‌های آوازی را که با استقبال مواجه می‌شود مانند آن‌چه در «آرایش غلیظ» شنیده شد ادامه نمی‌دهد، توضیح داد: «من تا جایی که توانایی حنجره‌ام و احساساتم اجازه می‌دهد تلاش می‌کنم مرزی برای خود قائل نشوم. هرچند موسیقی سنتی و چهارمضراب جزو سلایق شخصی‌ام هستند و به عنوان مثال دختر 10 ساله‌ام تنها کارهایی که از من گوش می‌دهد و دوست دارد «آرایش غلیظ»، «رگ خواب» و «چرا رفتی» است و هم‌سن و سال‌هایش هم همین‌طور اما برایم جذاب نیست که خودم را در فرمی ثابت تکرار کنم.»

سهراب پورناظری در ادامه در مورد این که چرا مجموعه سعدآباد به عنوان محل اجرای این اثر انتخاب شد، گفت: «اردیبهشت سال جاری که با همایون برای ثبت ملی «ربنا» استاد شجریان به دفتر ریاست سازمان میراث‌فرهنگی رفته بودیم مسئله درخواست اجرای کنسرت در بناهای تاریخی را هم مطرح کردیم.» پوریا سوری، رئیس مرکز روابط‌ عمومی و اطلاع‌رسانی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در تکمیل صحبت‌های او افزود: «ما قانونی در مورد عدم اجرای کنسرت یا کنسرت-نمایش در بناهای تاریخی نداریم. در کنار این که قطعا حفاظت از این بناها وظیفه اصلی‌مان است، می‌توان از این راه زمینه آشنایی مردم با بناهای تاریخی را فراهم کرد. طراحی انجام شده توسط اعضای گروه پروژه «سی» در مجموعه سعدآباد نیز به صورتی است که می‌تواند به عنوان الگویی برای دیگر گروه‌ها مطرح شود.»

علی‌اصغر دشتی نیز در همین خصوص اضافه کرد: «بک‌گراند اجرای ما کاخ‌موزه ملت یا کاخ سفید مجموعه سعدآباد است. طراح صحنه‌مان منوچهر شجاع نیز بدون آسیب رساندن به بنا، سازه‌ای بر آن افزوده است و به‌گونه‌ای است که بازیگران 15 تا 20 متر در دل تماشاگران پیش می‌روند.» شجریان در ادامه به شوخی گفت: «یک لحظه به یاد آواز خواندن حسین سرشار در «اجاره‌نشین‌ها» افتادم، آن جا که ساختمان روی سرش ریخت.» و پورناظری افزود: «من به یاد کنسرت یانی در آکروپولیس افتادم.»

آخرین صحبت همایون شجریان به چرایی گرانی بلیت این پروژه اختصاص داشت که گفت: «حضور اسپانسر در بخش تبلیغات، ساخت صحنه و هزینه‌های ویدئومپینگ برای ما کمک‌کننده است اما تاثیری روی قیمت بلیت ندارد. اجرای ما در فضای باز خواهد بود و دوست داریم جایگاه تماشاگران به بهترین شکل ممکن طراحی شود و به لمینت کردنِ کف فکر کرده‌ایم. نکته این جاست که همواره قیمت‌هایی که به عنوان کف بلیت مطرح می‌شود از قیمت سقف واقعی‌تر است. بلیت‌های 195 هزار تومانی عموما بلیت‌های اهدایی هستند و نمی‌توان مبلغ حاصل از یک اجرا را براساس آن‌ها بست.»

آخرین جمله همایون شجریان نیز به ثبت ملی «ربنا» اختصاص داشت و گفت: «ربنا از جانب پدرم به مردم تقدیم شده است و همان زمانی که نامه نوشت و درخواست کرد آثارش را پخش نکنند، «ربنا» را مستثی کرد چون این قطعه را جزو متعلقات خود نمی‌داند و معتقد است مال مردم است.»

 

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید